نادر زاهدی – هر ساله سالگرد روز جهانی زن، یادآوری فراز و نشیبهایی است که در کشورمان بر حقوق زنان گذشته است؛ ایران جزو کشورهایی به شمار میرود که در اولین سالهای قرن بیستم به حقوق زنان توجه کرد. در دوران سرنوشتساز و پرتلاطم جنبش مشروطیت، زنان بخشی از حقوق خود را به دست آوردند. بخش عمدهای از حقوق انسانی زنان ایرانی تحت تاثیر و فشارهای فزاینده نیروهای سنتی پیرو شرع متحقق نشد. آزادی پوشش و حق ورود به مراکز آموزشی و حضور در عرصههای اجتماعی را زنان ایران در دوران با شکوه رضاشاه پهلوی به دست آوردند. ماجرای تاریخساز ایجاد دادگستری نوین و تدوین قوانین مدنی و جزایی مدرن در آن دوران، مواردی از حقوق اجتماعی و قضایی را برای زنان ایران به ارمغان آورد.
رشد و گسترش فعالیتهای فرهنگی، هنری و آموزشی زنان ایران با رسمیت یافتن آزادی اجتماعی آنان و تأکید پادشاه وقت به مدرنیزاسیون، فراهم شد و راه را برای مدیران زن در جامعه جدید ایران هموار ساخت. در این راستا میتوان به تعدد مراکز آموزشی دختران، انجمنهای بانوان و نشریات زنانهای اشاره کرد که با گشایش فضای فعالیت برای زنان و ایجاد امنیت اخلاقی برای آنان، زیرساخت ارتقای آگاهی زنان ایرانی به حقوق حقه خود شدند. همانند دوران مشروطیت، در عصر نوسازی رضاشاه پهلوی هم آخوندهای مدرنستیز به مقابله و مواجهه با حقوق انسانی زنان ایرانی پرداختند.
دوره پهلوی اول با همه مسائل و مشکلاتش برای زنان ایران آزادی اجتماعی و فرهنگی به وجود آورد و آنان توانستند در فعالیتهای خود بخش عمده ای از حقوق انسانی را به دست آورند؛ اقدامات بعدی زنان برای حضور در مجامع اجرایی و سیاسی ریشه در آن دوران و فعالیتهای پیش گامان حقوق زنان قرار دارد؛ در دورههای بعدی با اصلاحات پادشاه فقید محمدرضا شاه پهلوی، زنان ایران به حق انتخاب شدن و انتخاب کردن دست یافتند و توانستند به مقاماتی در مجلس شورای ملی، مجلس سنا، هیأت وزیران و دربار هم برسند. ارتقای شعور مدنی و سیاسی در میان زنان ایرانی، زمینه را برای مطالبات هویت زنان و خواستههای حقوقی آنان فراهم ساخت و زنان ایرانی توانستند در نظام سیاسی پهلوی، از حق برابر در موارد طلاق، حق در نگهداری و سرپرستی کودک و… با مردان برخوردار شوند.
وقوع انقلاب اسلامی و فاجعهای ملی که بر کشور و هممیهنان تحمیل شد، نخستین ضربات را بر زنان ایرانی وارد ساخت؛ چنانکه نخستین مقابله و معارضه با انقلابیون اسلامی را زنان آزاده و صاحب حق زمانی کوتاه پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ برای دفاع از آزادی خود برگزار کردند؛ آن اعتراض مدنی و حقوقی هم از طرف انقلابیون مسلمان و هم از سوی نیروهای چپگرا در بایکوت قرار گرفت و فرصتی تعیینکننده از دست رفت. با افزایش سلطه خشونتبار جمهوری اسلامی بود که تمامی دستاوردهای حقوقی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی زنان ایران به یغما رفت. تغییر قوانین حقوقی مدرن عصر پهلوی با احکام شرعی سنتی و غیرانسانی، بیشترین فشار را بر زنان ایرانی وارد ساخت و آنان را از حقوق انسانی خود محروم ساخت.
در طول چهار دههای که از عمر ضدملی و غیردمکراتیک جمهوری اسلامیمیگذرد، زنان ایران همپای مردان و بیشتر از آنان مورد هجوم و سرکوب قرار گرفتند. زنان ایران از فعالیتهای هنری محروم و از جایگاه قضاوت رانده شدند؛ عدهای از آنان به اجبار جلای وطن کردند و عدهای دیگر در خفقان و محرومیت انسانی و حقوقی در کشور ماندند. امروزه مطالبات حقوقی زنان در ایران، حول محور گذار از جمهوری اسلامی میگردد و در تمامی اعتراضاتی که در سالهای اخیر در شهرهای کشورمان برگزار میشود، زنان ایرانی پیشگام اعتراض و تحصن هستند. بخش دیگری از زنان با فعالیت در عرصههای اجتماعی و تشکیل کمپینهای حقوقی برای زنان، با همه فشارها و زندانها و اعدامها، به اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به زنان ایران مشغولند.
در همه سالیانی که جمهوری اسلامی، حاکمیت نامشروع و غیرحقوقی خود را بر کشورمان اعمال میکند، هشتم مارس، یادآور احقاق حقوق زنان در ایران عصر پهلوی و محرومیت از آنها در دوره جمهوری اسلامیاست. در شرایط فعلی مطالبات زنان محور اصلی و رکن مرکزی مطالبات دمکراسیخواهی و آزادی ایران از اقتدار رژیم به شمار میرود. اینک که در آستانه هشت مارس دیگری قرار داریم، تجربیات گذشته و اشارهای به دستاوردهای حقوقی، اجتماعی و سیاسی برای زنان ایران، میتواند راهگشایی برای پیمودن مبارزات ملی و مدنی تمامی ایرانیان و احقاق حقوق انسانی زنان و مردانی باشد که در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی، با قوانینی برابر و در جهت تحقق خلاقیت و شخصیت انسانی زنان و مردان، کشوری مدرن، حقوقمدار و دمکراتیک را در چشمانداز قرار دادهاند.
قدر عافیت آن داند که به مصیبتی گرفتار آید!