«نه به جمهوری اسلامی» یعنی آری به همبستگی برای آزادی و آبادی ایران

شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ برابر با ۱۳ مارس ۲۰۲۱


روز پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹ برابر با ۱۱ مارس ۲۰۲۱ فراخوانی منتشر شد که بیش از ۶۴۰ ایرانی از داخل و خارج کشور و از طیف‌های مختلف صنف و سیاست آن را امضا کرده‌اند.

فراخوانی بسیار کوتاه و ساده که از اعتراضات و شعارهای مردم در سال‌های گذشته الهام گرفته و از همگان می‌خواهد تا به کارزار «نه به جمهوری اسلامی» بپیوندند.

«نه» گفتن به این رژیم البته پیشینه‌ای به اندازه عمر جمهوری اسلامی دارد. نخستین‌ بار خود بنیانگذاران این حکومت برای آنکه حقانیت (مشروعیت) خود را با پشتوانه‌ی رأی مردم محکم کنند، در فروردین ۱۳۵۸ «رفراندوم جمهوری اسلامی آری یا نه» برگزار و اعلام کردند کمتر از ۱درصد از تقریبا ۲۰میلیون و ۴۴۰هزار رأی‌دهنده به آن «نه» گفته‌اند! این رقم  حتا اگر درست هم بوده باشد، از همان سال و اندکی پس از آنکه سیاست‌های ضدایرانی و ضدبشری زمامداران جمهوری اسلامی به عمل درآمد، شروع به تغییر کرد و بر شمار شهروندانی که به رژیم خمینی «نه» می‌گفتند هر سال بیش از سال پیش افزوده شد.

گذشته از اعتراضات پراکنده‌ی زنان و دانشجویان و کارگران و کارمندان و همچنین نافرمانی‌های مدنی، که مخالفت با ادامه جنگ پس از آزادی خرمشهر و امتناع مردان از رفتن به جبهه‌ و تن ندادن زنان به حجاب اجباری دو نمونه بارز آن هستند، از سال ۱۳۷۸ و اوج جنبش دانشجویی که توسط دولت  اصلاحات به ریاست حجت‌الاسلام محمد خاتمی و رهبری علی خامنه‌ای به طرز خونین سرکوب شد، و سپس سال ۱۳۸۸ و اوج جنبش طبقه متوسط که بخشی از آن هنوز امیدوار به «اصلاح» این رژیم  و «رأی» خود بود، و آن نیز توسط دولت اصولگرا به ریاست محمود احمدی‌نژاد و رهبری علی خامنه‌ای به طرز خونین سرکوب شد، هم نظام و هم جامعه به مرحله‌‌ای در تقابل و تضاد با یکدیگر رسیدند که از دی ۹۶ در شعارهای متکی بر شعور معترضان شاخص و شفاف شد.

حالا پس از سه دوره  اعتراضات سراسری زمستان ۹۶ و تابستان ۹۷ و پاییز ۹۸، در آستانه‌ی بهار ۱۴۰۰، از سوی وسیع‌ترین طیف‌های کنشگران مدنی و سیاسی و فرهنگی، هنرمندان و ورزشکاران، اندیشمندان و پژوهشگران، روزنامه‌نگاران و نویسندگان، متخصصان و استادان دانشگاه‌ها، جمهوری اسلامی به عنوان «مانع اصلی دستیابی به آزادی، رفاه، دموکراسی، پیشرفت و حقوق بشر»‌ در ایران اعلام شده و از همگان خواسته می‌شود تا  «نه به جمهوری اسلامی» را «محور همبستگی ملی» قرار دهند زیرا تا این نظام هست، هیچ راهی به سوی آینده نیست!

«نه به جمهوری اسلامی» که فقط در یک همبستگی سراسری و ملی عینیت می‌یابد بسیار گویاست: در کجا ایستاده‌ایم؟ در کنار آزادی و آبادی ایران و مردمی که این حکومت را نمی‌خواهند یا در کنار سرکوب‌کنندگان و یرانگرانی که کمر به نابودی ملت و مملکت ما بسته‌اند؟!

به راه افتادن چنین کارزاری در آستانه‌ی نوروز ۱۴۰۰ خورشیدی بی‌تردید نویدبخش پشت سر گذاشتن آوار «بهمن» و «چله»ی سرما و فرا رسیدن روزهای روشن و گرمِ همبستگی ملی برای آزادی و عدالت و آبادی در ایران است.
الاهه بقراط

[کیهان لندن شماره ۳۰۳]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=233941

22 دیدگاه‌

  1. الف ت از تبریز

    با نوروز پیروز به میانتان بیایم. برای آغاز سخن از روشنک که نام مستعار دوستی ست در تهران ممنون باشم که آدرسها را برایم می فرستد.
    و اما من از تبریز هستم همین روشنگ یک برنامه تلویزیونی را از tv کلمه برایم فرستاد و هم سخنان استاد شوریده را. و من پاسخی بر آن گفتگوی بی محتوای تلویزیونی نوشتم که در اینجا نیز می آورم.
    در ضمن من از آقای رضا پهلوی خواهش میکنم تا اجاز بدهد تا من نظری را در مورد شخص ایشون بیان کنم. آقای رضا پهلوی من از شما درخواست می کنم تا شما دیگر خودتان را شاهزاده ننامید. از دوستانتان هم بخواهید چنین کنند. چرا که این «زاده» ها در ایران بیداد میکنند. آقازاده و خانم زاده ها و آخوندزاده و مداح زاده و. و خصوصا که حالا در ایران شوری به پا کرده اید و جمهوری خواهید. امیدوارم جسارتی نشده باشد. شما خودتان شخصیتی ممتاز هستید که به القاب نیازی ندارید. رضا پهلوی خودش بسیاران است!
    و اما واکنشم به سخنان آن چهار نفر: آقایان محمد پور، هودشتیان، اسد و فرهنگ:

    من نیز با دقت سخنان شما چهار نفر را شنیدم. باید بگویم شاید بتوان مشکل اصلی ایران و ایرانی را در این گفتگو بازشناخت. شاید بتوان اصل و اساس این گفتگو را به قول رهی معیری در آفتاب انداختن دامنهای تر دانست. مقصودم البته وصل بودن به خارجی نیست. بلکه عدم درک موقعیت اضطراری ایران است توسط مدعیان با تجربه و سطح دانششان. آقای فرهنگ مدعی ست که آدم مجربی ست و دوستان حاضرش در جلسه را نیز مجرب و کاردان معرفی می کند. آما با وجود اینکه ایشان شخصیتی ملی ست و پدرش هم ملی بوده و البته آدم کارکنی هم هست اما کارکن و کاردان دو مقوله متفاوتند. من نیز چون نظر دهنده ی دیگر و همسرم که با من این برنامه را دید این آقایون که به قوم همسرم حتا یک خانم هم درمیانشان نبود بدبختانه بیشتر از اینکه راهگشا باشند تخریبگر . مسدود کننده بودند. جای تعجب است که در این راه پافشار و متعصب و خودبزرگبین هم بودند و هستند. یکی دیگر از مشخصات این جلسه تکلف بدون محتوای آن بود و تصفیه حساب شخصی تا مرز کینه و البته با لفاظی. واقعا از پس این جلسه هیچ نیاموختیم. برعکس عصبیتهای شما و تخریباتتان ما را خجل کرد. مائی که فکر کردیم شماها مثلا درس خوانده و سیاستمدارید! در هر حال نه به جمهوری اسلامی دارد مثل گازی خفه کنند برای رژیم در هوا پخش می شود شما آنرا ناکارآمد و مشکوک معرفیش کردید. این «نه» در رژیم ضد ایرانی دارد باعث تجدید نظر در «انتخابات» پیش رو می شود. برای همین است که دارند هم یک قصاب ساطور لای دندان و هم یک قصاب ساطور زیر بغل را به میدان می آورند تا مردم را از ساطور پیدا بترسانند تا به ساطور پنهان رای بدهند. و در حقیقت آگاهانه یا ناآگاهانه آقای جمشید اسدی و فرهنگ قاسمی رایشان به ساطور پیدا ست. چرا که اگر این «نه» بتواند درصد رای دهندگان را به زیر ده درصد برساند آنوقت است که مردم سراسر جهان به ایران و ایرانی امیدوار میشوند و اروپا دست از دو دوزه بازی برمیدارد. تازه از هم مهمتر مردم اعتمناد به نفس پیدا می کنند و در به خیابان آمدن تردید نخوپاهند کرد. اما بدبختان بسیاری از خودرهبر پنداشته گان اپوزیسیون در کارشکنی دستی نیرومند دارند. این نشان میدهد که ما باید امیدمان را از بسیاری از اپوزیسیونهای خارج نشین و ادعا گر قطع کنیم. من از نوشته بسیار موجز و مفید استاد پرنده استفاده کردم. در اینجا یادآور میشوم که آقایان بسیار اشتباه می کنید اگر مردم ایران بیسواد و بی کمال میدانید. من موافق نوشته ی استاد پرنده هستم که میگوید بیداری ایرانیان به همان وسعت است که خاک ایران…
    اگر یک هفته آن اینترتی موعود و بدون فیلتر در ایران بیاید این حکومت سرنگون خواهد شد. شما خارج نشینان اگر میخواهید خیری برسانید اینترنت ماهواره ای را برای ما براه بیندازید و از خییرین بخواهید تا فقط برای چند ماه ما را بیمه ی این اینترنت کنند. ما بعد از استقرار یک دموکراسی لائیک و سکولار بدهیمان را پرداخت خواهیم کرد.
    با سپاس از روشنک و آدرسی که فرستاد
    با دوستی الف ت از تبریز

  2. به استاد پرنده

    جناب استاد پرنده مرا گریان کردی! ای ایرانی فهیم درست دیده ای . اتفاقا تو به نکته مهمی انگشت گذاشته ای. اینان هرکدامشان می خواهند مدعی هستند. این جمشید اسدی از جمله دراویشی ست که خرافاتی تر از خامنه ای ست و به جن و از این حرفها ایمان دارد. یک پدرویش را من در ایران میشناسم که از او به عنوان نزدیکان قطب گنابادی یاد می کند. شاید هم قطبی دیگر. البته این یک عیب نیست اما اگر بنا شد هم درویش بلاشد و هم خودش خوذدش را سیاسی بداند باید ازش پرهیز کرد. در هر حال من از صداقتت بسیار سپاسگزارم.

  3. استاد پرنده از ایران

    آقایان خانمها من در یک سایت به نام کلمه دیدم که چند نفر یکیشان آقای محمد زاده بود یکی آقای فرهنگ قاسمی و دیگر هوشنگ اسدی و آقائی به نام هودشتیان که فقط هودشتیان و شاید محمدزاده یا محمد پور با نه به جمهوری اسلامی موافق بودند. اما چنان پرعقده حر ف میزدند که نگو! برای همین من پاسخی نوشتم که هر چه با فغیلترشکن و اینترنت کند چرخید و چرخید ولی سرانجام فرستاده نشد. من آنرا کپی کردم و چون بر ای نوشتنش زحمت کشیدذم برای شما می فرستم. اگر بدستتان رسید و موافق بودید آنرا منتشرش کنید. من استاد پرنده در ایران هستم. اگر نمیدانید بدانید که استاد پرنده کسی ست که برای درس دادن به چندین شهر از جمله تهران می رود و….
    من با دقت سخنان همه را شنیدم. باید با درستی و راستی بگویم که بسیار از سخنان آقایان جمشید اسدی و فرهنگ قاسمی ناامید شدم. من یک استاد پرنده هستم و به چند شهر دانشگاه دار ایران می روم و می آیم باید بگویم که این شعار نه به جمهوری اسلامی همه ی این شهر های بزرگ از تهران تا همه ی ایران را فراگرفته. بدبختانه نوعی تعصب بیجا، نوعی عصبیت بیچاره گی آقای اسدی و آقای قاسمی را فراگرفته است. آقای اسدی می گوید که هر شعاری بدهند، و اگر بگویند که چه کسی این شعار را داده و هر کسی مسیولیتش را به عهده بگیرد صدها نفر از امضا کنندگانش فرو می ریزند! این سخنان را آقالی فرهنگ هم تائید می کند! خب اگر این حرف درست باشد این البته که هنر این شعار است! و نه عیبش! آقایان من سیاستباز نیستم. با تمامیت ارضی ایران نه تنها شوخی ندارم بلکه تا پای جان برای حتا نامهایش و ذره ذره ی خاکش ایستاده ام و در داخل ایراتن هم هستم و میتوانستم نباشم و مثلا در آلمان باشم، چرا که زبان آلمانی میدانم. اما این شعار شعاری ست بسیار پر معنی و بسیار کارساز. اتفاقا مایه ی همبستگی ست، اتفاقا مایه صلح است. عصبیت زدا هم هست. شماها همتان ساکن خارج از ایران هستید، فرانسوی و اروپائی و آمریکائی هستید. شماها که در آنجا زندگی میکنید میدانید که ناگهان حرف یک نفر در یک روستا تبدیل به یک حرکت می شود. چرا باور نمی کنید که این شعار نه به جمهوری اسلامی میتواند یک شعار مردمی و خودجوش جامعه باشد حرف زندانیان سیاسی باشد، سخن زنان و دختران باشد. چرا از اینکه شما را به فلان برنامهخ دعوت نکرده اند این چنین عصبی می شوید. چرا بغض و غیظ میکنید. چرا حالا که شما تصمیم نگرفته اید چنین تصمیم مهمی را تخریب می کنید. چرا به یکدیگر تملق می گوئید. آقای اسدی با دکتر خطاب کردن هودشتیان می گوید ایشون با بزرگواری فلان و بهمان، تا او هم نه به خاطر قیاس بودن همان چیزی که نیچه آنرا سیلوگیسم می نامد بلکه به خاطر بزرگواریش سخنان او را قبول کند! یعنی بدون فکر فلان چیز را با بزرگواریش بپذیرد و…
    چرا شماها که اینقدر در خارجه بوده اید از همتایان و مدعیان سیاست در کشورهای آزاد نیاموخته اید که باید دموکرات بود، باید عقیده ی دیگری را حرمت نهاد، چرا هنوز نه بدار است و نه به بار اینچنین پرخاشگرید و سهم طلب. انگار که اصلا از نطر روانی دچار توهمید. عجب خود افشاگری عجیبی از خود کرده اید. چرا فکر میکنید مرکز زمین و مرکز زمانید! شعار نه به جمهوری اسلامی شعار بسیار مهمی ست که سرتاسر ایران از تهران و شهرستان و حتا دهات را فرا گرفته. شوفر مینی بوسی که مرا از شهرستانی به دهی میبرد می گفت همه از آن حرف می زنند. من اینرا صادقانه خودم دیده ام. مردم آنرا مثل نقل و نبات پخش می کنند، شعار روزمره ی مردم شده. تا جائی که حتا سپاه پاسداران و بسیج برای خنثی کردن این شعار دست بکار شده اند. پس از سخنان سخیف خامنه ای فرمانده پاسداران اعلام کرده که اقتصاد و توصیع گوشت و مرغ و معیشت مردم را در دست خواهد گرفت، برای همین تصمیم گرفته اند تا در اواسط اردیبهشت در مراکز بسیج و سپاه گوشت و مرغ و میوه و برنج وخواربار پخش کنند تا مردم را با گول زدن پای صندوقهای رای بیاورند، و شماها در این شعار دنبال سهم خودتان هستید. حاشا به خردتان. نوع حرف زدن آقای قاسمی و آقای اسدی چنان است که گوئی چون آنها این تصمیم را نگرفته اند پس حتما باید شکست بخورد. این واقعا نوع حاد خودشیفتگی ست! آقایان به جای کمک به ما مردم در حال مرگ در زیر شکنجه روزمره حتا در خانه و کاشانه خود کارشکنی میکنید. این از عجایب روزگار ما ایرانیان است. در حالی که رضا پهلوی اعلام کرده که سلطنت بی سلطنت و باعث محبوبیت او شده اما شماها هنوز هم سلطنت طلبی و احتمال سلطنت مطرح میکنید. که شاید سلطنت طلبی پشت این جریان باشد. آقایان شماها اگر حسن نیت داشته باشید حتما از جامعه ی ایران بی اطلاع بی اطلاع هستید. جامعه ی ایران امروز جامعه ی بسیار پویائی ست چپ های ایران که با حکومت اسلامی عقد مودت بسته بودند متاسفانه از جایگاهی برخوردار نیستند. میگویم متاسفانه چون خودمن سوسیالیست هستم …کسانی چون فرخ نگهدار و دوستانش مورد تنفر مردم هستند. اینکه شماها چند بار بی آنکه نام ببرید به بی شعوری مردم اشاره میکنید که مثلا اگر فلان جمله را بنویسند یا بنویسد فلان دهاتی نمی فهمد، سخت در اشتباهید. بنده در هر شهری که میروم به دهات دورافتاده هم میروم حتا پیرمردها و پیر زنها هم بینش سیاسی دارند این شعار را محل همبستگی ملی میدانند. پیر مرد دهاتی برای من یک شعر بسیار بسیار خردمندانه و محکم بر علیه حکومکت دینی خواند که مرا و خانم استاد ادبیلاتی که با من بود را به حیرت وا داشت. و این در حالی بود همه ی آن ده آن شعر را خواند ه بودن د و به مفهومات عمیقش آگاهی داشتند. برای همین آن پیرمرد را به من معرفی کردند. من امیدوارم آنچه را در نهایت صداقت نوشتم مورد توجهتان قرار گیرد. امروز مردم ایران هم میدانند چه نمی خواهند: حکومت دینی ست و هم میدانند چه میخواهند یک جمهوری دموکراتیک و دادگرانه ـ بخوانید سوسیال دموکرات است با نگاهی سکولار که حالا دیگر لائیبسیته را هم به آن افزوده اند. من البته نه سایت کلمه را می شناختم و فقط نام شما آقایان را از رادیو های خارج از کشور و از دوستان شنیده بودم. دوستی که همچون من از مواضع شما به قول خودش ترسیده بود آدرستان را فرستاد من البته نترسیدم اما بسیار شگفت زده شدم. چرا که ما مردم زیر ضربات سهمگین شلاق حکومت الله داریم جان میدهیم و شما در ساحل امن اینچنین بر علیه یک اقدام داخلی ما موضع می گیرید. بروید سخنان شجاعانه خانم فاطمه سپهری را بشنوید.
    و سخن پایان لطفا موقع گفتگو تلفنتان را خاموش کنید. آخر این چه کاریست که ما مجبور باشیم هی زنگ پیامهخای شما را بشنویم. شاگردان من برای احترام به کلاس موبایلهاشان را خاموش می کنند. آنها اروپا رفته نیستند و مدعی رهبری سیاسی هم نه! اما به حکومت اسلامی نه می گویند با صدای بلند حتا اگر صدای نعره انفجاری از لوله ی تفنگ پوستشان را پاره کند.
    با احترام به امید اینکه سخنان سخت عریان من شما را نیازارد.
    ممنونم از کیهان لندن

  4. جهانگیر ایرانپور

    نه به اسلام، نه به قرآن، نه به جمهوری اسلامی.

  5. بهین

    درود یاران جان:
    نه به جمهوری اسلامی ونه به کسانی که با هزار بامبول می خواهند تعداد نه ها
    به جمهوری اسلامی را کم کنند . یکی از حربه هایشان وارد کردن موضوعات انحرافی
    هم چون کینه از کسانی که گول خمینی را خورده وبه جمهوری اسلامی در سال ۵۷
    رای آری داده اند است بدون توجه به گفتار و وعده های دروغ آن جهنمی که تصورمیشد
    یک عمر عبادتش رابا خیانت به مردم وکشور به فنا نخواهد داد .البته خواهید دید
    که خمینی باعث برچیده شدن اسلام به ویژه نوع سیاسی آن بعد از ۱۴ قرن در ایران
    خواهد شدچرا که ایرانیان وجهانیان در عمل مدینه النبی وعدل اسلامی شیعی را تا
    مغز استخوان چشیدند و به قول شاعر ((ای مدعیان عدل وانصاف // الطاف شمامزید
    بادا ==گر معنی عدل وداد این است // حق با پدر یزید بادا))رسیدند چه رسیدنی.

  6. ایرانی

    با تشکر از کیهان لندن وتبریک سال جدید ونوروز باستانی،
    این قیل وقال که پیرامون موضوع ۶۴۰ امضا نه، شده وعده ای از هموطنان که اپوزیسیون خود خوانده هستند !!! ولی در واقع منشعب از جمهوری اسلامی هستند، زیرا نقش انها در پیروزی انقلاب بر ملت وتاریخ ایران پوشیده نیست! که انقلاب سال ۵۷را اتش به خانه وکاشانه ملت نام نهاده اند جملگی نقش موثر ومعین( MOEEIN ) درتمام ان اتفاقات داشته اند وشریک بلافصل هرانچه رخ داده هستند وامروزه این فهم کوران و خیانت پیشگان دیروز انچنان تحلیل سیاسی می کنند وتبری می جویند که گوئی همه شاگرد نمونه دانشگاه سوربن پاریس در علوم سیاست هستن درحالیکه اگرشعورسیاسی ، مطالعات واطلاعات تاریخی وغیره داشتند وحداقل یکبار درعمرشان اسم مرحوم سید حسن رشدیه و زنده نام احمد کسروی به گوششان رسیده بود وبه برنامه های مترقی دولت زنده نام بختیاروهشدارهای هوشمندانه ودور اندشانه او توجه کرده بودند وعقاید سیاسی وی که همان سکولاریسم واستقلال نهاد دولت ازدین که امروزه بعد چهل سال عقب مانده های ذهنی سیاسی شعار ان را می دهند ونه شهامت اقرار به خطای خوددارند ونه هم عذرخواهی وتجلیل از وی که واقعا مصمم به اصلاحات لازم ان زمان بود ، بجای اینکه الت تبلیغات انگلیس وشرق شوند (مراد سازمان التقاطی مجاهدین خلق ،فداییان خرمن سوز وضد خلق ،جبهه خائن ضد ملی البته باستثنای خانم امیرشاهی وشادروان دکتر صدیقی ویکی دونفردیگه)بادولتی که با شعاراعلامیه جهانی حقوق بشر وازادی مطبوعات داشت دران تلاطم ازاد منشی خودرا واقعا به اثبات رساند همکاری کنند !!! وبا جهل وخودخواهی/حسادت خود برمنافع ملی غمض عین کردند ، وامروزه هم با کمال پرروئی شروع کرده اند به عقده گشائی بر علیه شاهزاده رضا پهلوی غافل ازاینکه اولا ایشان فعلا بالاترین محبوبیت را بین ملت داراست و سوگند ایشان موقوف به پذیرش ملت است و………………

  7. غلام عسگري

    بادرودوسپاس ازاحساس انسانی شما.
    من بعنوان یک فعال کارگری ومتخصص نفت وگازوپتروشیمی وصنایع بزرگ کشورازآغازین روزهای طرح کمپین نه به جمهوری اسلامی بنابه وظیفه ملی حمایت خودرااعلام داشته ونه به جمهوری اسلامی رابه اطلاع رسانده ام.
    خواهشمنداست نام مرابه لیست حامیان کمپین درج نمایید.
    به امیدفردای آزادی متحدوپیروزباشید.

  8. حمید

    ایا کسی میداند چگونه میتوان نام خود را به این لیست نه به جمهوری اسلامی اضافه کرد؟

  9. سام ایرانی

    من ی جوان ۳۰ساله ارشدحسابداری بیکار از کرمانشاه هستم ۱۵سالم بود که بخاطر نفرت از آخوندها و شورشوق رای دادن به احمدی نژاد رای دادم سال ۸۸بازیچه دست اصلاح طلب ها شدم و از همون سال رای ندادم و نه به جمهوری اسلامی در افکارم ریشه دوانده.

  10. ایرانی

    نه به نیرنگ و خدعه
    نه به شارلاتانیسم
    نه به ارازل و اوباش
    نه به کلاهبرداری دینی
    نه به حماقت و تاریکی
    نه به جمهوری اسلامی

  11. سارا

    کمپینگی مثل اعدام نکنید را ه بیندازید تا انفجار را ببینید نتیجه آن در جهان تابان شد اون سه جوان هم اعدام نشدن یک روش عملی را ه بیندازیدسنگی بزرگ در دریایی بزرگ تا دنیا را تکان دهد چه رسد به نظام موفق باشید

  12. کار امروز را به فردا موکول نکنیم :

    اتحاد زیر پرچم ( نه به جمهوری دزدان اسلامی ) ،، خود خواسته به حق میباشد ،، و برکشیدن ان در سطح و عمق جامعه داخل و خارج کشور ،، بس کاری عظیم ،،

    مسولیت پذیری ،، مسولیت پذیری ،مسولیت پذیری ،، شاه کلید موفقیت به اجرا در اوردن این خواسته میباشد ..
    به کنار مبارزه مدنی و اگاهاهی رسانی ،، و نوید پیروزی در این اتحاد در سطح جامعه برای همه اقشار ،،
    همه احزاب و افکار و گروهها و رسانه ها و هنرمندان ،، ،، و و و و ،،،، باید چشم انداز فردای بهتر و زیباتر ،، ،، با امنیت رفاه اقتصادی و اجتماعی کشور و ملت ایران را ،،
    پس از برکنار کردن جمهوری اسلامی ،، ،، در رسانه های تصویری ،، مطبوعات ،، کنسرتها ،، نمایشنامه ها ،، از صحنه های هنری ،،
    تا صحنه های واقعی در زندگی روزمره مردم در سطوح اجتماع ،،
    هر روز و هر هفته ،، با جدیت و مسولیت پذیری ،، به میان کشید و به سطح شهر و روستا ،،
    و حتی خانه به خانه ،، به میان مردم این کشور برد.
    ،، ،، و همانند شعله های اتش خواست همگانی ،، ،، در سراسر ایران ان را مشتعل ساخت ..

    در ضمن در کنار مبارزه مدنی ،، باید هسته های ،، برای هشدار و جلوگیری از اعمال سرکوب ان دسته جنایتکارانی که بنام ،،
    مامور انتظامی ،، سپاهی و بسیجی دست به سرکوب و کشتار مردم میزنند ،، گروههای مقاومت ملی برپا کرد ،،
    تا اینکه مردم مبارز کشور دلگرم شوند ،، که در مبارزه با جنایتکاران تنها و بدونه پشتیبان نیستند ،،
    و هم ادمکشان و مزدوران و جنایتکاران ،، باید بدانند ،، از این پس ، نه خودشان و نه خانواده اشان ،، از خشم و نفرت مردم در سراسر ایران ،، در مقابل سرکوب و ادمکشی انها که ۱۵۰۰ پویا بختیاری ها را با شلیک مستقیم گلوله به سر و سینه در خیابانها ،، ،،
    و یا همانند پهلوان نوید افکاری ها ،، زیر شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی میکشند ،، ،،
    در امان نخواهند بود ،،
    چشم در مقابل چشم و دندان مقابل دندان ،،

    ( نه به جمهوری دزدان اسلامی )
    رضا شاه روحت شاد .

  13. پارسا.نه به جمهوری اسلامی.

    که یک نسل رابدبخت ویک مملکت رابه خشکسالی وفقروفحشاکشاند.حداقل نسل اینده رابیدارکنیم.نگذاریم اسیرخرافه پرستی این جماعت بشوند.اشتباه پدران مابخشیدنی نیست

  14. ایرانی

    البته و بدون تردید نه.

  15. نه

    ابراهیم رئیسی از الان کابینه را هم چیده!

  16. بالابان

    درود بر شما و نه به جمهوری اسلامی و ننگ برجمهوری اسلامی .

  17. م

    واقعا گل گفتی الا هه خانم

  18. منم نه به جمهوری اسلامی

    من یک مریض ناعلاجم امابرای پول وداروهام گیرنمیادبایددردموبه کی بگم بایدچکارکنم.

  19. عسگرآقا

    درود بر کیهانیان و سر دبیرش

    هلا ای ایرانیان:
    پس از یک هزار و چهار صد سال
    سزد گر رخ و دیده شویید بآب
    نگاهی بمرز و بکاشانه کن
    تماشای بیغول و ویرانه کن !

    همه کشورت کرده زیر و زبر
    تهی ز نور و بیشه و جانور
    همه نغز و زیبا بگرداند زشت
    پدید آمد از وی دگرگون سرشت!

    شنیدی زن و خواسته دشمن اند
    فرستاده ی زشت اهریمن اند
    شنیدی که پاداش تن پروری
    بود در جنان حور و رشک پری!

    ندانم که پاداش روز پسین
    چگونه بود در بهشت برین ؟
    همیدانم ایران ز تن پروران
    بیاد آورد دوزخ تازیان !

    هلا ای جوانمرد گردن فراز‌
    بیا ننگ دیرینه را چاره ساز
    دگرباره کاشانه آباد کن
    روان نیاکان خود شاد کن !

    نگهدار این کشور باستان
    ز آسیب و آزار بیگانگان
    ز اندیش و گفتار و کردار نیک
    دگر باره کن خاک خود تابناک

    پاینده بماند ایران

  20. #دختر_آبى BlueGirl#

    اگر کمپین #نه_به_جمهوری_اسلامی با تحریم انتخابات همراه شود، پیروز خواهد شد!

    امروز، کارزار #نه_به_جمهوری_اسلامی؛
    فردا، تحریم انتخابات؛
    پسفردا، اعتصاب سراسری و مقاومت منفی‌؛
    سحر نزدیک است…

    اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا !

    #نه_به_جمهوری_اسلامی |
    http://www.no2ir.com

  21. اسد خان

    نوشته زیر به ایران سوگند که حقیقت محض است و هنوز فرزند نقل کننده این خاطره در قید حیات است و متعهد است که در هر محکمه بعد از این جمهوری ننگین اسلامی آنرا شهادت دهد , البته اینرا هم صادقانه شرح دهم که من به عنوان شاهد زنده ان دوران مردمانی مسخ شده و در رقابت بایکدیگر و چشم و هم چشمی و همچنین شایعه اینکه هر کس رای ندهد از ادارات اخراج میشود را در صف های طولانی رای دیدم .
    این فامیل نزدیک به ما که پدری مذهبی داشت میگوید با پدرش در حوزه رای گیری مسجد امام حسین در میدان فوزیه مسوولین رای گیری بودند و در اواخر شب پدرش عنوان میکند : این مردم همه جمهوری اسلامی را میخواهند و مسلمان هستند شاید وقت نکرده ند به حوزه رای بیایند و خودش دسته دسته برگهای آری را پاره و به صندوق میریخت و میگفت اجرش با کسانی که نیامده اند .
    باز هم منکر این نیستم که تعداد زیادی از این جماعت مسخ به این اوباش رای دادند ولی هم ذکر این مساله لازم بود و هم اینکه همه جا فریاد میزنند ۹۹ در صد آرا ولی هیچ کس نمیگوید ۹۹ درصد از آرای ریخته شده به صندوق رای که همین ۹۹ درصد هم زیر سوال است با ذکر اینکه در مسخره ترین شکل رای گیری تاریخ مواجه بودیم : جمهوری اسلامی : آری یا نه ؟! که بعد ها معلوم شد این جماعت شیاد این جمعیت ها را برای شو میخواهند .

  22. مجتبی

    درود
    نه به جمهوری اسلامی

Comments are closed.