نه به جمهوری اسلامی؛ شاهزاده رضا پهلوی و پرونده‌های ملّی 

یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ برابر با ۱۴ مارس ۲۰۲۱


چنگیز امیری – از  احمد کسروی نقل می‌کنند که گفت «ما یک حکومت به آخوندها بدهکاریم». مردم ایران دیرزمانی است که بدهکاریشان را با اصل و فرع و ربای اسلامی به بهایی بسیار گران پرداخته‌اند. اندک اندک کنشگران سیاسی از همه طیف‌ها و نگرش‌های سیاسی گرد هم می‌آیند و با گذشتن از ناکجاآبادهای نظری و مدینه‌های فاضله، ملی‌گرایی و خیر همگانی ‌را جانشین نگاه‌های ایدئولوژیک می‌کنند.

دیوارنویسی در ایران

بیش از ششصد  نفر از فعالان در همه عرصه‌های سیاسی، هنری، علمی، فلسفی، ورزشی و… از  داخل و خارج کشور بیانیه «نه به جمهوری اسلامی» را امضا کرده‌اند. بزرگانی  مانند شاهزاده رضا پهلوی، اندیشمند و متفکر معاصر آرامش دوستدار، شاعر توانا اسماعیل خویی، هنرمند سرشناس داریوش اقبالی و ده‌ها انسان ارزشمند دیگر که هر یک سهمی ‌در عرصه‌ی خدمت به علم و فرهنگ و هنر و اندیشه داشته‌اند. همچنین شهروندان شرافتمندی نظیر محمد نوریزاد و امضاکنندگان بیانیه ۱۴ نفر که با شجاعت و از درون زندان با انگشت زدن در خون خویش  پای این دستینه را مهر نهاده‌اند.

استقبال بی‌نظیر و درخشان در داخل و خارج  از این بیانیه نشان می‌دهد که هر آنچه  متعلق به حوزه عمومی ‌است و نقشی فراگیر و ملی دارد به سرعت مورد توجه مردم قرار می‌گیرد و عامل یاری به وحدت و هم‌پیمانی می‌شود.

در اینجا قصد ندارم با داوری و متهم کردن کسی یا اندیشه‌ای همه بار گناه را بر گردن دیگرانی که شبیه من نمی‌اندیشند بیندازم. معلم دهر به من و دیگران به جبر و  تحکم  آموخت که اشتباه انقلاب  اشتباهی همگانی بود و ما ناخواسته  خیر و صلاح همگانی ‌را فدای نگاه‌های ایدئولوژیک و اتوپیایی خود کردیم که از دل مه‌بانگ حیرت‌انگیز و بی‌سبب بهمن نامبارک ۵۷ زاییده شد.

 ۵۷؛ مه‌بانگ شوم انقلاب 

هر انقلابی دارای نیروی عظیمی ‌مانند بیگ‌بنگ یا مه‌بانگ است (نظریه استیون‌ هاوکینگ) که ابتدا وحدت درونی شیئی  را با انفجاری غول‌آسا از هم می‌پاشد و هزاران کهکشان  سیاره و ستاره و شهاب‌سنگ را تا مرزهای بی‌نهایت به اطراف می‌پراکند.  این دور شدن‌ها اما بنا بر تئوری بیگ‌بنگ تا زمانی ادامه دارد که انرژی درونی مه‌بانگ به انتها برسد. به محض پایان یافتن انرژی مه‌بانگ دوباره  همه کهکشان‌ها، سیارات و ستارگان و شهاب‌سنگ‌ها بهم می‌پیوندند و شیئی وحدت  درونی خویش را دوباره باز می‌یابد. بیگ‌بنگ انقلاب اسلامی دیرزمانی است که انرژی درونی‌اش به پایان رسیده و سیاره‌ها و ستاره‌هایی که از هم دور شده بودند دوباره بهم نزدیک می‌شوند و می‌روند تا با پی افکندن فکری نو و ملّی بساط فرقه تبهکار را برای همیشه در هم بپیچند.

در چهل و اندی سال گذشته  مجموع کوشندگان سیاسی از همه طیف‌های فکری سعی وافر و جانکاهی  مبذول داشته‌اند تا با ایجاد تشکل‌های بدیل در برابر حکومت اسلامی او را به زانو در آورند.  تلاشی عبث که نه تنها موفقیتی از آن  حاصل نشده بلکه نظام اهریمنی ملایان هربار توانسته از تفرقه و ناهماهنگی مخالفین حداکثر سود را برده و یأسی عمیق بر مردمان ایران تحمیل کند.

بی‌علاقگی مردم در این چهل و اندی سال گذشته به عمل همه کوشندگان سیاسی اعمم از چپ/ مجاهد/ ملی/ ملی- مذهبی و در آخر اصلاح‌طلبان درون نظام از آن رو در خور تأمل است که آنان خواسته‌ها و آروزهای ناممکن خویش را جایگزین خواسته‌های واقعی و زندگی روزمره مردم کرده و آنچه گفته و می‌خواسته‌اند به اجرا بگذارند بیانگر  زندگی مردم و  نیازهای آنان نبوده است.

آنچه از نگاه  نگارنده قابل توجه است این است که مردمان ایران آنجا روی خوش و مساعد به کوشندگان سیاسی نشان می‌دهند و چتر مهر بی‌دریغ خویش را بر آنان می‌گسترانند که جنبش و حرکت کوشندگان سیاسی  رنگ و بوی ملی و میهنی داشته  و به دنبال تأمین خیر همگانی باشد.

پرونده‌های ملی عامل وحدت است

برای تعمیق وحدت ملی و پایان بخشیدن به فرقه‌گرایی در میان اپوزیسیون پیگیری پرونده‌های ملی نقشی کارساز و تعیین کننده دارد.  پیگیری پرونده‌های ملی حمایت بی‌دریغ مردم را در پی خواهد داشت و اپوزیسیون را بیش از پیش بهم نزدیک می‌کند.

قتل عام سروان، کشتار هر روزه کولبران کرد، قتل بهنام محجوبی زندان سیاسی جوانی که فقط به دو سال زندان محکوم بود و به روش پوتین جان خود را از دست داد، کشتار سرنشینان هواپیمای اوکراینی، قتل عام بیش از ۱۲۰۰ نفر از هموطنان جوان و بعضا خردسال اعتراضات آبان ۹۸، اعدام ورزشکار شجاع پهلوان نوید افکاری، امتناع خامنه‌ای از خرید واکسن‌های معتبر جهانی  که بخش بزرگی از مردم سالمند و مریض و همچنین بخش پزشکی و پرستاران زحمتکش را  درمقابل ویروس کرونا بی‌دفاع  در مقابل عفریت مرگ رها کرده است، همگی مصادق بارز قتل عمد و جنایت علیه بشریت هستند. اینها و صدها نمونه دیگر که در گذشته اتفاق افتاده  و هر روز شاهد آن هستیم پرونده‌های ملی هستند و می‌بایست کسی که به عنوان نماد ملی شناخته می‌شود  دادخواه آنها باشد.

نقش بی بدیل شخصیت در برهه‌هایی از تاریخ انکارناپذیر است و مردمان بر اساس تجربه و مقایسه چشم امید به کسانی می‌دوزند که از سابقه چنین اعتمادی برخورد بوده‌اند. قصدم در اینجا مدح وثنای شاهان پهلوی نیست ولی عملکرد ملی‌گرایانه مثبت و مترقیانه آنان که انسان ایرانی را  ابتدا از فلاکت فقر و بیماری و گرسنگی که منجر به مرگ ۲۰ تا ۴۰ درصد جمعیت کشور شده بود  نجات داده (قحطی بزرگ دوران احمدشاه قاجار و اینکه شاه قاجاری ارزاق  احتکاری را به ده‌ها برابر قیمت به دولت می‌فروخت و گاهی جنس را هم  تحویل نمی‌داد) و سپس پی نهادن بهداشت عمومی/ آموزش همگانی/ آزادی زنان/ دانشگاه / شناسنامه و ده‌ها اقدام و بنیادهایی که سود و خیر همگانی را تأمین می‌کردند، و در یک کلام، اعتبار بخشیدن به فرد فرد ایرانیان و بر کشیدن جایگاه ایران در عرصه بین‌المللی  کارنامه درخشانی از خود برجای گذاشتند، از حافظه تاریخ نازدودنی است. اینک تمامی ‌این میراث گرانبها به شاهزاده رسیده و وی نیز با صداقت و پاکیزگی و امانتداری برگی درخشان‌تر بر آن افزوده و آن چیزی نیست جز اعتقاد راسخ و راستین به دموکراسی و حکومت مردم بر مردم.

شاهزاده و پرونده‌های ملّی

پیگیری پرونده‌های ملی قبایی است که بر تن شاهزاده دوخته شده است. به باور من او با استفاده از اعتبار بین‌المللی و جایگاه ویژه‌ای که در بین مردم دارد ضمن دادخواهی ملی از مردم رنجدیده با گشودن پرونده‌های متعدد در مجامع حقوقی بین‌المللی نه تنها  نقش وکیل و دادخواه مردم را به عهده می‌گیرد بلکه عمل وی باعث وحدت ملی و نزدیکی اپوزیسیون نیز خواهد شد و مردمان ایران در ابعادی باورنکردنی او را حمایت خواهند کرد.

گشودن پرونده دادخواهی در مجامع بین‌المللی  در ارتباط با کشتار مردمان سیستان و بلوچستان و به صورت عمدی محروم کردن آنان از همه حقوق اولیه زندگی، کشتار کولبران کرد و در فقر و فلاکت نگه داشتن آنان، قتل و زندانی کردن دراویش، از هستی ساقط کردن بهاییان و مصادره اموال و کشتار آنان، امیدی در دل هموطنان دردمند ما که دینی غیر از اسلام ومذهبی غیر از تشیع دارند برخواهد انگیخت و خواهند دید که در این کارزار تنها نیستند و همه ایرانیان و نماد ملی با آنان همدرد و همراه و همدل هستند.

پرونده هواپیمایی اوکراینی هنوز باز است و بازماندگان  فاجعه به هیچ رو از حق خود کوتاه نیامده و با وجود فشار کمرشکن حکومت همچنان بر دادخواهی پای می‌فشارند. ضمن اینکه چند کشور از جمله کانادا و اوکراین  تا حال از حقوق خود و مردمانشان نگذشته‌اند. مجموعه  اینها مجالی فراهم می‌کند که پرونده این جنایت با حمایت آشکار این کشورها به مجامع حقوقی بین‌المللی کشانده شود.

کشتار دست‌کم ۱۲۰۰ جوان و نوجوان در اعتراضات آبان ۹۸  همچنان در انتظار گشودن پرونده‌ای در مجامع حقوق بشری است و حداقل یک دادخواه شجاع به نام منوچهر بختیاری پدر پویا بختیاری تا پای جان از بردن این پرونده به مجامع  بین‌المللی حمایت می‌کند و قطعا دیگر خانواده‌ها هم اگر قضیه جدی شود به این دادخواهی خواهند پیوست.

پروند قتل جوان ورزشکار و قهرمان ملی  پهلوان نوید افکاری که با شجاعت بیدادگاه‌های اهریمنی اسلامی را با گفتن «فهمیدم برای چوبه دارشان دنبال گردن می‌گردند» را به محاکمه کشید هنوز باز است و ملت ایران  با هشتگ «نوید را اعدام نکنید» از کارزار قتل بی‌دلیل وی در محاکم حقوقی بین‌المللی حمایت خواهند کرد.

نخریدن واکسن‌های معتبر که خامنه‌ای آنها را ممنوع کرده معنایی جز محکوم کردن بخش بزرگی از مردم ایران به مرگ که بدنشان در مقابل ویروس تاب مقاومت ندارد نداشته و این هموطنان در حقیقت به مرگ با رنج و عذاب محکوم شده‌اند. این عمل در قوانین بین‌المللی مصداق بارز جنایت علیه بشریت است (وکلایی از حقوق بین‌الملل موارد حقوقی آن را استخراج کرده و این عمل را در شمار جنایت علیه بشریت معرفی می‌کنند).

و بالاخره  به قتل رساندن غیرمستقیم و رذیلانه جوان دیگری با  نرساندن دارو و یا دادن داروهای کشنده نمونه دیگری از عمق توحش این «ویرانگران انسانیت» است. حکومت ملاها هر روز مرتکب جنایتی جدید می‌شود و روزی می‌بایست تاوان اینهمه جنایت  را با بازکردن پرونده‌های بین‌المللی برای این جانیان  بپردازد. اگر پای این پرونده به محاکم بین‌المللی باز شود نتایج زیر را  به ترتیب در پی خواهد داشت:

پیگیری این پرونده‌ها از سوی شاهزاده به وحدت ملی می‌انجامد و اپوزیسیون هزارپاره را بهم نزدیک‌تر می‌کند.

پایوران رژیم به وحشت می‌افتند چون ملاها برای اینهمه جنایت به همراه و همکارانی محتاجند و اگر این پایوران قرار باشد هزینه جنایت را با حبس و عدم خروج خود و خانواده‌ و همچنین خارج نکردن ثروت‌های افسانه‌ای خودکه به زودی می‌بایست حساب آنها را پس دهند، بپردازند، پایشان در جنایت سست می‌شود و ملاها را تنها می‌گذارند.

پرونده‌های گشوده شده مشمول مرور  زمان نمی‌شود و پس از سرنگونی حکومت اسلامی همه دست اندرکاران جنایت هر جای دنیا که باشند به دست عدالت سپرده خواهند شد.

بیانیه نه به جمهوری اسلامی و استقبال بی‌همتا از آن، آغاز دورانی فرخنده را نوید می‌دهد و پیامی ‌روشن برای ما کوشندگان سیاسی دارد: «از مه‌بانگ بی‌سبب ۵۷ بگذریم، بهم بپیوندیم و دوباره به ملتی واحد تبدیل شویم.»

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=234096

2 دیدگاه‌

  1. آرش

    نکته ای که وجود دارد اینست که اگرچه اسلام سیاسی شیعه در ایران اعتبار خود را ازدست داده است ولی اسلام سیاسی سنی هنوز در مناطق سنی نشین ایران دارای اعتبار است و این برای تشکیل یک نظام دموکراتیک در آینده سیاسی ایران بسیار مضر می باشد و منجر به تشکیل گروههای تروریستی سنی در مناطق سنی نشین جهت تشکیل حکومتی به سبک داعش در آن مناطق میشود مگر اینکه در این مناطق تغییر مذهب صورت گیرد…

  2. حمید بختیاری

    نه به جمهوری اسلامی زنده باد آریامهر پاینده ایران

Comments are closed.