جمشید عنبرستانی – مردم ایران و حکومت ملایان دست در دست یکدیگر، اولی با سکوت و بیتفاوتی وشانه بالا انداختن خود درمواجهه و برخورد با وقایع سرنوشتساز و دومی با خیانت و دزدی و چپاول، با شتاب به سوی نابودی و اضمحلال کشور پیش میروند.
هارت و پورت کردنهای بیمایه و تهی و سوسولبازیهای مبارزه مدنی و تیر در تاریکی پرتاب کردن، روش مبارزه به اصطلاح مخالفین جمهوری اسلامی در این چهل و دو سال بوده است که سرانجام آن وضعیت امروز مردم و کشور ایران و اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی در برونمرز میباشد.
اقلیت فداکاری که در اعتراضات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ حکومت ظالم و ضدایرانی ملایان را به چالش کشیدند ثابت کردند که اگر غیرت ملی و شجاعت و کنار یکدیگر ایستادن را پیشه کنیم، این قبیله و فرقه ضدایرانی تاب مقاومت مقابل اکثریت ملت را نخواهد داشت و به زیر کشیده خواهد شد.
مبارزه از طریق فضای مجازی و اینترنت و هشتگ گذاشتن و بیانیه دادن علیه جنایات و اقدامات خائنانه حکومت ملایان راهکار ثمربخش و اساسی نیست و به گفتهای « اینها واسه فاطی تنبان نمیشود». باید در عمل اعتراض خود را به گوش و دید وطنفروشان و مفتخورهای جهانی برسانیم.
زمانی که حاکمان جمهوری اسلامی بخش وسیعی از مالکیت ایران در دریای کاسپین را به روسیه واگذار کردند، اعتراضات مردم و اپوزیسیون به این خیانت بزرگ و ننگین آخوندها خلاصه شد به فحش و ناسزا دادن و لعن و نفرین کردن و هشتگ گذاشتن و بیانیه دادن.
شاه فقید نمیخواست نفت را که اولین و مهمترین منبع درآمد ارزی کشور و سرمایه ملی و متعلق به آحاد ملت است را مفت و ارزان به قلدرهای جهانی و کارتلهای نفتی بدهد و بفروشد و همین مسئله باعث خشم آنان شده بود که سرانجام برای حفظ منافع خود تصمیم گرفتند شاه را از صحنه سیاسی و رهبری ایران حذف کنند. قدرتهای جهانی برای تحقیر ملت ایران یک ملای کمعقل و متحجر که زبان فارسی را نیز به طرز مسخرهای تکلم میکرد به تخت سلطنت آخوندی نشاندند.
سیاستهای اقتصادی نابخردانه و غیراصولی آمریکا و غرب در دو دهه اخیر در مقابل بلندپروازیهای اقتصادی چین کمونیست باعث شد این کشور به یک ابرقدرت اقتصادی افسارگسیخته در جهان تبدیل شود.
چین کمونیست با استفاده از قدرت اقتصادی خود به استعمار و استثمار کشورهای عقبمانده ولی ثروتمند در سطح جهان پرداخته و کشور ملاخور شده و عقب نگاهداشته شده ایران نیز با وجود دارا بودن ثروتهای سرشار و بیشمار ازجمله کشورهای مستعمره چین کمونیست به شمار میرود.
چینیها سالهاست بازار اقتصادی ایران را با اجناس بنجل خود در طیف گستردهای اشباع کرده و در چنگال خود گرفتهاند که این امر ورشکستگی صدها کارگاه و کارخانجات تولیدی در کشور و بیکاری هزاران نفر را در پی داشته است. استقبال مردم از اجناس بنجل چینی از یکسو و اعتراضات آبکی مردم و اپوزیسیون در جریان واگذاری سهم ایران در دریای کاسپین به روسها از سوی دیگر، چین کمونیست را وسوسه نمود تا برای غارت بیشتر کشور و چنگاندازی به منابع ملی ایران دست به اقدام بزند. چینیها درابتدا با اجاره کردن خلیج فارس برای ماهیگیری دست به کار شدند و غارت بیرحمانه، وحشیانه و نابودکننده آبزیان خلیج فارس را شروع کردند که هنوز هم ادامه دارد.
دزدی و خیانت و نوکرصفتی مسئولان بیکفایت و اجاره دادن آبهای خلیج فارس این منبع مهم و حیاتی و ملی به تاراجگران چینی، هزاران خانوار ایرانی که بومی و از راه صید و فروش ماهی امرار معاش میکنند را بیکار و درمانده کرده است. مسئولان نالایق که سهم خود از این خیانت شرمآور را به جیب زدهاند، طبق روال همیشگی برای لوث کردن قضیه و اعتراض مردم، با دادن وعده سر خرمن و دروغدرمانی مردم رنجدیده و گرسنه را سر کار میگذارند.
چینیها آشکارا افسار حکومت ملایان را در دست گرفتهاند و روسیه را هم در چپاول کشور پشت سر گذاشتهاند. زردپوستان دیگر به بازار اقتصادی ایران و تاراج دریا خشنود و راضی نیستند و حرص و آز آنان برای تاراج ایران بیحد و مرز شده است.
با اجرای قرارداد ننگین و خائنانه، کشور چین با تمام توان و تکنولوژی خود به مدت بیست و پنج سال شیرهی مملکت را خواهد کشید و طی حضور این زردپوستان غارتگر در مناطق تحت تسلط خود، ایرانیان ساکن آن نواحی و استانها شهروند درجه دو به شمار خواهند رفت و چینیها ارباب بیمنازع آن مناطق خواهند بود. کشور و ملت ایران به چنان نکبت و دریوزگی خواهند افتاد که ایام شوم کنونی در مقایسه با اوضاع آینده روزهای خوش به حساب خواهد آمد.
ملایان و اوباشان دزد وجنایتکار حاکم برای پاسداری و نگاهداری از زندگی اشرافی خود و نزدیکانشان و ثروتاندوزی سیریناپذیر خود و حفظ قدرت و حاکمیت به هر خیانتی تن میدهند و تنها کسی را که پشیزی برایش ارزش قائل نیستند و به حساب نمیآورند ملت ایران است.
در برهههایی تاریخ تکرار میشود اما چرا فقط صفحات تاریک و دردآور و تحقیرکننده تاریخ برای ملت نگونبخت ایران ورق میخورد و دوباره تکرار میشود. در هزار و چهار صد سال پیش اعراب مسلمان بیابانگرد و قمهکش، آدمکش و دزد به کشور ایران تاختند و مردم ایران به سرنوشتی دچار شدند که تاریخ هم از بیان آنهمه ظلمی که اعراب به مردم ایران روا داشتند شرم میکند و تکرار همان تاریخ پر از نکبت و بدبختی را با حکومت منفور و دزد و جنایتکار جمهوری اسلامی در عصر حاضر تجربه میکنیم. چنگیز خان مغول و اسلافش در دورهای از تاریخ بخشی از کشور ایران را اشغال و به خاک و خون کشیدند و تاراج کردند و امروز زردپوستانی از همان قماش کشور ما را اشغال و سرمایههای ملت و کشور را به تاراج میبرند.
چینیها زمانی که شروع به فعالیت طبق قرارداد بیست و پنج ساله کنند برای آمریکا و غرب و تهدیدها و تحریمهای آنان تره هم خورد نمیکنند و با قلدری کار خود را پیش خواهند برد زیرا برنده اصلی این معامله و معاهده ننگین کشور چین است و نفوذ این کشور در منطقه را نیز بسیار افزایش خواهد داد.
در برخی نواحی استانهای فقیر کشور، مردم درمانده و فقرزده برای سیر کردن شکمهای گرسنه خود و فرزندانشان به یونجهخواری رو آوردهاند و این نشانهای از آینده مردم ایران در سطحی گستردهتر خواهد بود. در صورت عملی شدن قرارداد استعماری بیست و پنج ساله، نیروهای کار چینی به ایران آمده و پنج هزار نیروی امنیتی و نظامی کشور چین نیز در مکانهای مشخصی مستقر خواهند شد. با آمدن چینیها و اعمال فشار و محدودیتهای هر چه بیشتر رژیم ملایان بر مردم، کشور و ملت ایران به چنان نکبتی دچار خواهند شد که مردم و کشور کره شمالی در آن بسر میبرند.
جبهه خارج از کشور در انقلاب ۵۷ را دانشجویان کنفدراسیون با جیب خالی و حداقل امکانات دانشجویی جنگیدند، و چه جانانه جنگیدند، و دنیا را بر علیه شاه و رژیمش بسیج کردند.
امروزه، ایرانیان مهاجر و تبعیدی در خارج از کشور هم پول، هم آشنا، هم مهارت، و هم امکانات دارند، ولی… افسوس!
ایرانیان خارج از کشور: «ما سیاسی نیستیم»
«ما سیاسی نیستیم»: قصهی پر غصهی ایرانیان خارج از کشور
در خارج از کشور،
– دانشگاهها پر است از آقازادها و گرگ زادهها و دانشجوهای جاسوس سهمیه سپاه و بسیج
– یه تعداد پیر مردهای ایرونی هنوز تو ایران املاک و دارائی دارن، میرن و میان
– یه تعداد مردهای ایرونی زن و بچه رو میذارن خارج و میرن سفر ایران، چون چندتا، چندتا، دوست دختر دارن
– یه تعداد مردهای ایرونی با دلار میرن ایران برای سکس ارزون
– یه تعداد کاسبند و کاسبکار و «نون رو به نرخ روز میخورن»
– تعداد زیادی بهائی داریم که همه رو خفه میکنند: «این حرف رو نزن، سیاسی یه، اون کار رو نکن، سیاسی یه» نمیزارن به خاطر شکنجه، اعدام، سنگسار… از جمهوری اسلامی انتقاد کرد، چون «ما سیاسی نیستیم» (ولی حمایت از یک بهائی مورد تظلم به نظرشون کار «سیاسی» نیست، «حقوق بشری» یه)
– از ترس حزب الهیهای بهائی، هر تشکل ایرونی اول کار باید قسم بخوره که تشکل ما «فرهنگی یه» و ما «سیاسی» نیستیم
– تعداد زیادی مسلمون مذهب زده هستند، حجاب شون سفت و سخت سر جاشه، و میخوان دربست برن بهشت
– یه تعداد با توسل به «تئوری توطئه» از خودشون سلب مسئولیت میکنند که «کار، کار انگلیساست» و «خودشون آخوندها رو آوردند، خودشون هم میبرن»
– تعداد زیادی هم شعور سیاسی ندارن و به بیشعوری سیاسی شون افتخار هم میکنند که «ما سیاسی نیستیم»