تیم کورنوِل – در ماه مه ۱۹۷۵ گروهی از ایرانیان برجسته با جایگاههای متفاوت از جمله دکتر کریم پاشا بهادری مدیر دبیرخانه شهبانو فرح دیبا و مهدی وکیل سفیر سابق ایران در سازمان ملل برای خرید آثار هنری وارد نیویورک شدند.
این گروه در میان گالریهای نیویورک و فروشندگان آثار هنری گشت و گذار میکرد و راهنمای مسئول آنها یک زن جوان به نام دونا استاین بود. او توسط دکتر بهادری از محل کار خود در موزه هنرهای مدرن نیویورک استخدام شده بود و از روابط و دانش خود برای برنامهریزی این سفر استفاده میکرد.
گروه ایرانی در پایان سفر خود، ۱۲۵ اثر هنری از جکسون پولاک تا پابلو پیکاسو را خریداری کرد. آن آثار هنری تبدیل به کلکسیون اصلی موزه هنرهای معاصر تهران شدند که در حال حاضر به عنوان مهمترین کلکسیون هنرهای مدرن غربی خارج از آمریکا و اروپا به شمار میرود.
https://kayhan.london/1395/12/13/%d8%b4%d9%87%d8%a8%d8%a7%d9%86%d9%88-%d9%81%d8%b1%d8%ad-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%da%af%d8%b4%d9%88%d8%af
پس از گذشت بیش از ۴۰ سال، استاین برای نخستین بار داستان سفر گروه ایرانی را در کتابی جدید با عنوان «ملکه و من: چطور یک امپراتوری باستانی مجموعهای از هنر مدرن را انتخاب و دوباره کشف کرد» روایت کرده است.
در این کتاب وی یادآوری میکند که چطور بیشتر وقتها پشت صحنه کار میکرد تا این مجموعه نفیس را بسازد؛ مجموعهای که داستانش مدتهای طولانی رسانههای بینالمللی را مدهوش خود کرده بود. آثاری که با مبلغی حدود ۱۰۰ میلیون دلار خریداری شدند و در حال حاضر ارزشی حدود ۳ میلیارد دلار دارند.
دونا استاین در گفتگو با کیهان لایف میگوید «این یک مجموعه بسیار گرانقیمت است. با اینکه این آثار خیلی سریع بین سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۸ گردآوری شدند اما شامل طیف بسیار جذابی از آثار فوقالعاده مهم و بسیار ارزشمند هستند.»
او در ادامه گفته است: «در آن زمان اصلاً فکرش را هم نمیکردم که ممکن است انقلابی علیه سلسله پهلوی رخ بدهد و جمعآوری کلکسیونهای هنری موزه متوقف شود؛ راستش هیچکس فکرش را نمیکرد. موزه هنرهای معاصر تهران در اکتبر ۱۹۷۷ و روز تولد شهبانو افتتاح شد. این یکی از چندین موزهای بود که زیر نظر ایشان دایر شده بودند. کمتر از یکسال بعد، زمانی که انقلاب تمام ایران را فرا گرفت، کلکسیون هنری با سرعت از دیوارها برداشته و در سردابههای زیرزمین ساختمان انبار شدند. به شکلی حیرتانگیز، به استثنای دو اثر، بقیهی مجموعه دست نخورده باقی میماند.»
https://kayhan.london/1397/05/17/%d9%be%d8%b4%d8%aa-%d8%af%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b3%d8%aa%d9%87-%d9%85%d9%88%d8%b2%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d9%87%d8%b1%d8%a7%d9%86-%da%86%d9%87-%d8%ae%d8%a8%d8%b1-%d8%a7
به گفته دونا استاین، گرانقیمتترین کار هنری مدرن در کلکسیون موزه هنرهای معاصر تهران «نقاشی دیواری روی زمینهی قرمز هندی» اثر انتزاعی جکسون پولاک هنرمند آمریکایی است که در سال ۱۹۵۰، پرکارترین سالِ وی، کشیده شده است. هیئت ایرانی برای دیدن این اثر به خانهی یک مورخ هنر در نیویورک که مالک این اثر بود رفت. از زمان بازگشایی موزه هنرهای معاصر تهران در سال ۱۹۹۹، اثر پولاک چندین بار در نمایشگاههایی در تهران و بیرون از آن به نمایش گذاشته شده است. زمانی هم که نمایشگاهی نباشد، در زیرزمین موزه تعداد محدودی از افراد از آن بازدید میکنند. آنگاه که در سال ۲۰۱۲ اثر پولاک را به موزه ملی هنر مدرن توکیو در مراسم بزرگداشت سدهی پولاک قرض دادند، تابلو به ارزش حیرتانگیز ۲۵۰ میلیون دلار قیمتگذاری شد.»
استاین در کتاب خود مینویسد: «انرژیِ بداههپردازانهی هنرمند از طریق تأثیر خطوط و رنگهای هوشمندانهای که لایهلایه روی هم پاشیده شده نمایان میشود که الگویی پیچیده از حرکت و فضا به وجود آورده و پولاک آن را بر بومی که روی زمین پهن کرده بود کار کرد.»
یکی از کارهای مهم دیگری که در سفر به نیویورک خریداری شد نقاشی پابلو پیکاسو اثر سال ۱۹۲۰ با نام «پنجره گشوده رو به خیابان پنتییِور پاریس» بود. این نقاشی یکبار توسط نازیها از محل کار پیکاسو دزدیده شده بود.
یک اثر ارزشمند دیگر نقاشی وانگوگ با عنوان «بر دروازه ابدیت» بود که امضای نقاش را نیز دارد. نقاشی از مجموعهی نلسون راکفلر فرماندار سابق نیویورک و جانشین رئیسجمهور ایالات متحده خریداری شد و او در مراسم افتتاح موزه هنرهای معاصر تهران نیز شرکت کرد.
https://kayhan.london/1396/02/17/%da%a9%d8%a7%d9%85%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%af%db%8c%d8%a8%d8%a7-%d9%86%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%ae%d9%88%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d9%86%d8%af-%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%b4-%da%af%d9%86%d8%ac%db%8c%d9%86%d9%87
پس از انقلاب دو اثر از مجموعهی موزه هنرهای معاصر تهران از بین رفتند: یکی تندیس اثر بهمن محصص و دیگری اثر اندی وارهول که پرترهی شهبانو را کشیده بود. بنا بر آنچه در کتاب آمده، بر این پرتره تازیانه زدند و آن را به آتش کشیدند.
دونا استاین را بهادری استخدام کرد. وی ابتدا در نیویورک و سپس به مدت دو سال در تهران کار کرد. استاین که متخصص آثار کار شده بر کاغذ است و مسئولیتهایش جهت ارزیابی و توصیهی انواع کارهای هنری از نقاشی تا مجسمهسازی گسترش یافت، متصدی اجرای دو نمایشگاه پس از افتتاح موزه نیز شد.
او در کتابش مینویسد: «تمام واسطههایی که با آنها درباره موزهی هنرهای مدرن در ایران صحبت میکردم، ساختن یک موزهی ایدهآل را کاری رشکبرانگیز میدانستند.» نویسنده در تهران در برجهای دوقلوی نوساز «سامان» در آپارتمانی یک اتاقه با چشماندازی به کوههای باشکوه البرز زندگی میکرد. وی همزمان با برگزاری مکرر مهمانیهای شبانه، از فاصلهی عمیق بین فقر و ثروت و همچنین ترافیک شدید و تصادفهای روزانه شوکه شده بود.
دونا استاین با اشاره به اینکه تمام پیشنهادهای جنسیِ رئیس خود را را رد کرده بود مینویسد: «من فمینیست بودن را در یک محیط با فرهنگِ کاملاً اسلامی کشف کردم.» وی سالانه ۲۵۰۰۰ دلار دستمزد میگرفت آنهم در حالی که همزمان حقوق متوسط ماهانه ۷۰ دلار بود.
https://kayhan.london/1395/12/18/%d9%86%d8%a7%d8%af%db%8c%d8%af%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d9%88%d8%b2%d9%87-%d9%87%d9%86%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%b9%d8%a7%d8%b5%d8%b1
دونا استاین به مشاوره دادن برای خرید آثار هنری از منابع مختلف ادامه داد. او در جای دیگری از کتاب مینویسد: «شکل دادن به یک مجموعه بینالمللی نیاز به دیپلماسی ظریفی دارد، تمام دلالان و اشراف کشورهای مختلف در تکاپو بودند کالاهای خود را به ایران بفروشند.»
او میافزاید: «با وجود اینکه در تهران بودم و نمیتوانستم از نزدیک آثار هنری را که از خارج کشور پیشنهاد میشدند بررسی کنم، نقش من به عنوان تعیینکنندهی ارزش آثار، راهی برای خرید کارهای بیکیفیت از هر منبعی نمیگذاشت.»
در سال ۱۹۷۶ دو مجسمه امضاشدهی آلبرتو جاکومتی از یک گالری در باسیل خریداری و به مجموعه افزوده شد. این دو کار با عنوان «زن ایستادهI» و «مرد در حال قدمزدنI» برای ۳۰ سال در محوطهی موزه در معرض دید همگان قرار داشتند. در سال ۲۰۱۰ یک مجسمه «مرد در حال قدم زدن» دیگر از آثار جاکومتی با قیمت استثنایی ۱۰۴ میلیون دلار در لندن فروخته شد.
همچنین در سال ۱۹۷۶ شهبانو و همراهانش برای ملاقات با نخست وزیر آن زمان، جیمز کالاهان، و هنرمندی به نام هِنری مور به لندن رفتند. شهبانو از خانه و محل کار هِنری مور دیدن کرد. تا پایان آن سال، استاین برای انتخاب چهار کار برنز هِنری مور و افزودن آنها به مجموعه کمک کرده بود. این کارها شامل اثر «پیکر لمیدهی سه تکهای» است که راه خود را به باغ ِ موزه پیدا کرد و در آن زمان به مبلغ ۲۷۵ هزار دلار قیمتگذاری شده بود. کارهای مور در حراجها تا سقف ۳۳ میلیون دلار هم قیمتگذاری شدهاند. این اثر هماکنون یکی از بیشمار گنجینههای گرانبهای موزه هنرهای معاصر تهران است.
*منبع: کیهان لایف (کیهان لندن به زبان انگلیسی)
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
https://www.youtube.com/watch?v=Tt8rU10LGyk
با درود
ای کاش این گفتگوی شهبانوی هنر پرور ایران هم به این مقاله اضافه میشد تا مردم جنایات بر هنر را نیز به جنایات پایان ناپذیراین رژیم وحشی لجام گسیخته که در کارنامه ان فقط و فقط جنایت و خیانت و دزدی ثبت شده را بهتر بشناسند :
اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی بود و درآمد حاصل از فروش نفت افزایش پیدا کرده بود. من با اعلیحضرت و امیرعباس هویدا نخست وزیر وقت صحبت کردم و گفتم که شاید بهترین زمان برای خرید آثار هنری باستانی ایران و آثار هنری معاصر باشد. با موافقت آنها پروژه ساختمان موزه هنرهای معاصر و موزه فرش ایران در محوطه پارک فرح (پارک لاله فعلی) آغاز شد. من تاکید داشتم که این مراکز هنری در پارک ها ساخته شوند تا مردم بیشتری بتوانند به دیدن آن بروند.
موزه هنرهای معاصر در سال ۱۹۷۶ افتتاح شد. یادم هست که در آن روزها برخی از خبرنگاران خارجی که در مراسم افتتاح شرکت کرده بودند فکر می کردند که ایرانی ها لیاقت یک چنین گنجینه هنری را ندارند. این برخورد توهین آمیز بود ولی نباید فراموش کرد که مجموعه موجود در موزه هنرهای معاصر فقط آثار نقاشان خارجی نیست و آثار هنری ایرانی و همین طور فیلم و عکاسی را نیز شامل می شود.
نظر یا واکنش شما در مورد آثاری که معاوضه شده اند چیست؟
حقیقت این است که من واقعا نگران صحبت کردن در مورد این آثار گرانبها هستم. اکثر این تابلوها اکنون قیمت بسیار زیادی دارند و به هر دلیل و بهانه ای ممکن است در معرض خطر باشند. نمونه اخیر آن به گرو گرفتن یکی از تابلوهای جکسون پولاک در گمرک فرودگاه تهران بود. رییس گمرک اعلام کرد به خاطر عدم پرداخت بدهی های وزارت فرهنگ (ارشاد) این تابلو را به گرو گرفته است.چند سال پیش یکی از تابلوهای «ویلم دی کونینگ» را با بخشی از یک شاهنامه طهماسبی که به یک کلکسیونر آمریکایی تعلق داشت معاوضه کردند.ارزش این کتاب در زمان معاوضه در بازار آثار عتیقه حدود شش میلیون دلار بود. اما بعدا یک تاجر آمریکایی که تابلوی «ویلم دی کونینگ» را به بهای ۲۰ میلیون دلار خریده بود آن را چند سال پیش به قیمت و ۱۱۰ میلیون دلار فروخت.شاید آگر مسئولان هنری ایران واقعا به این نسخه شاهنامه علاقه زیادی داشتند بهتر بود که شش میلیون دلار پول نقد برای آن می پرداختند. در این معامله تابلویی با ارزش بیش از ۱۰۰ میلیون دلار به هدر رفت. من فکر می کنم که این تنها مورد معاوضه آثار موجود در موزه هنرهای معاصر بوده است و امیدوارم که دیگر چنین معاوضه هایی انجام نشود.
آیا نکته دیگری هست که بخواهید در مورد موزه هنرهای معاصر بگویید؟
در یکی از گزارش های مستندی که در مورد آثار موجود در زیر زمین های این موزه پخش شده من دیدم تابلویی که «اندی وارهال» از چهره من کشیده است با چاقو پاره شده و یک مجسمه از آثار بهمن محصص را که از آن خوش شان نیامده شکسته اند.
من این اقبال را داشته ام که با برخی از این هنرمندان شخصا دیدار کنم. مثلا «مارک چاگال» را در جنوب فرانسه، «سالوادور دالی» را در پاریس، «هنری مور» را در حومه لندن، «پل جنکینز» را در آمریکا و «آرنالدو پومودورو» مجسمه ساز ایتالیایی را نیز ملاقات کرده ام. وی قرار بود سه ستون بزرگ برنزی را برای یکی از تالارهای موزه هنرهای معاصر در تهران بسازد. اما به خاطر حوادث مربوط به انقلاب این طرح عملا اجرا نشد. چند سال پیش در آمریکا متوجه شدم که این ستون ها را شرکت پپسی کولا خریداری کرده است.
مصاحبه شهبانو فرح پهلوی با گاردین .
ضمن پوزش فراوان از طولانی بودن متن خواستم بخشی از این مصاحبه هم در جای معتبری مانند کیهان حقیقی هم به نظر خوانندگان هنر دوست برسد .
مایلم به لحن مرحوم مادر مهربان وعزیزم، بگویم ای شهبانوی عزیز وفرهنگ دوست الهی درد و بلای شما تو سر مسولین زمین خوار فعلی بخورد البته اول محمد خاتمی نه برای زمین خواری بلکه سرفت تز گفتگوی تمدنهای علیا حضرت که به این الدنگ ضد ایرانی وضد دموکراسی به ناحق شهرت جهانی داد،درسالهای دورتر روزی با خانواده وخانواده یکی از اشنایان به پارک زیبای جمشیدیه در تهران رفته بودیم عده زیادی را می دیدم که بعد از توضیح نگهبان که می گفت این زمین متعلق به شهبانو بود که ایشان به شهردار وفت دستوردادند که یک پارک مجهز برای تفریح ورفاه خانواده های مردم ما در انجا احداث شود، برای من ودیگر همراهان بسیار جالب بود حالا من فقط می گویم ای شهبانوی عزیز خداوند همیشه نگهدارت باد ودعای شما را درباره ملک ایران اجابت فرماید ای مادر ایران زمین.
–او (دونا استاین) در ادامه گفته است: «در آن زمان اصلاً فکرش را هم نمیکردم که ممکن است انقلابی علیه سلسله پهلوی رخ بدهد و جمعآوری کلکسیونهای هنری موزه متوقف شود؛ راستش هیچکس فکرش را نمیکرد.–
رضا شاه روحت شاد. جاوید شاه. نه به جمهوری اسلامی