حسن فحص (ایندیپندنت عربی) – از دادههای برآمده از مذاکرات وین میتوان گفت، تا چند هفته دیگر ممکن است شاهد یک توافقنامه جدید میان ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران باشیم؛ توافقی که احتمالا به عنوان واقعیتی جدید بر منطقه خاورمیانه و جهان تحمیل خواهد شد.
توافقنامه احتمالی میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا درباره برجام و ضرورت بازگشت واشنگتن به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ بدون هیچگونه اصلاحیهای، به معنی لغو تحریمهای اقتصادی اعمال شده توسط دونالد ترامپ رئیس جمهوری پیشین آمریکا پس از تصمیم وی به خروج از توافق در ماه مه ۲۰۱۸ و مجموعه شرایطی است که او برای بازگشت مجدد واشنگتن به توافق ارائه داده بود از جمله محدود کردن نفوذ منطقهای بیثبات کننده و حمایت تهران از گروههای شبهنظامی که در چندین پایتخت عربی نقش بازوهای رژیم جمهوری اسلامی را ایفا میکنند.
از شرایط دولت ترامپ همچنین بررسی پرونده برنامه سیستم موشکی ایران بود که نه تنها تهدیدی جدی برای نیروهای آمریکایی مستقر در منطقه غرب آسیاست، بلکه تهدیدی جدی برای امنیت متحدان ایالات متحده در منطقه نیز به شمار میرود. کشورهای منطقه در طول این مذاکرات بطور مرتب و علنی و رسمی نگرانیهای خود را از برنامه موشکی ایران اعلام کردهاند به ویژه که این موشکها به دست گروههایی یاغی که خارج از کنترل دولتها عمل میکنند، رسیده است.
در این زمینه، تشکیل کمیتههای تخصصی برای پیگیری جزئیات و شرایط دو طرف در بحران توافق هستهای بازگشت به میز گروه ۱ + ۵ و همچنین مذاکرات مستقیم و رو در رو برسر یک میز میان واشنگتن و تهران به معنای قرار گرفتن امور در مسیر توافقی است که در آن طرفین به اختلافات خود به شکلی پایان دهند که به هر یک از آنها اجازه داده شود تا ادعای پیروزی کرده و اعلام کنند که به شرایط تعیین شده و خواستههای خود رسیدهاند!
با این حال شاید واشنگتن بتواند در مسیری که از وین آغاز شده، برخی امتیازات را به رژیم تهران بدهد و تحریمهای مربوط به برنامه هستهای پس از سال ۲۰۱۸ را با تحمیل برخی شرایط بر تهران لغو کند اما این روند بدون شک شامل تحریمهای خارج از برنامه هستهای و مربوط به مسائل سرکوب آزادیها، نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم نخواهد شد و این تحریمها همچنان باقی خواهند ماند و مسیر «وین» در این نقطه متوقف خواهد شد.
به عبارت دیگر، خواستههای تهران برای لغو بیش از ۱۵۰۰ تحریم اعمال شده توسط ترامپ بطور کامل بر میز مذاکره قرار نخواهد گرفت بلکه تنها برخی از این تحریمهای مربوط به فعالیتهای هستهای را شامل میشود که اخیرا جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا تصمیم گرفته در رابطه با برجام برسر آنها مذاکره کند.
چنانچه این توافقن احتمالی به امضا برسد، از مهمترین نتایج آن میتوان به بازگشت مجدد تهران به ایفای نقش در عرصه بینالمللی به عنوان عضوی فعال اشاره کردکه بدون مانع تحریمهای کمرشکن بتواند فعالیتهای اقتصادی از جمله جذب سرمایهگذاریهای غربی و دریافت پولهای بلوکه شده در بانکهای بین المللی را که به بیش از ۷۰ میلیارد دلار میرسد پیش ببرد.
نتایج چنین توافقی ممکن است به رژیم ایران اجازه دهد تا شرایط اقتصادی خود را که در نتیجه اثرات تحریمها اقتصاد این کشور را در آستانه نابودی کامل قرار داده است، ترمیم کند.
تحریمها اثرات منفی عمیقی بر اقشار مختلف در داخل ایران گذاشته است بطوری که طبقه متوسط را به کلی حذف و جامعه را به دو طبقه غنی و فقیر تقسیم کرده است. در این میان آمار افرادی که به زیر خط فقر رسیدهاند، چند برابر افزایش یافته است. بنابراین نتایج هرگونه توافقی میتواند به رژیم تهران اجازه دهد تا مقداری از فشارهای داخلی بکاهد و از سوی دیگر به بازگرداندن نفوذ رژیم در منطقه غرب آسیا یعنی خاورمیانه که در وضعیت کنونی به کلی لطمه خورده است، کمک کند.
حتا اگر رژیم ایران تضمینهای محرمانه بدهد که برای دستیابی به تفاهم با جامعه بینالمللی درباره برنامه موشکی و نقش خرابکارانهی خود در منطقه مذاکره خواهد کرد، اما اجرای توافق احتمالی و لغو تحریمهای اقتصادی و تفاهم فرضی بر سر مشکلاتی فراتر از برنامه اتمی بسیار زمانبر خواهد بود. در این بازه زمانی رژیم ایران فعالیتهای خود را در افزایش غنیسازی و تنشزایی در منطقه تشدید خواهد کرد. چنانکه در روند مذاکرات وین از افزایش غنیسازی اورانیوم به عنوان کارت فشار در میز مذاکره برای وادار کردن طرفین مذاکره استفاده کرد. به این ترتیب با طولانی شدن مذاکرات انتظار می رود که منطقه شاهد حضور متفاوت جمهوری اسلامی و شرکایش برای تحمیل شرایط جدید باشد.
رژیم اسلامی تهران طی دو سال گذشته ضربات محکمی در مناطق نفوذ خود متحمل شده بطوری که موقعیت و نفوذش را به شدت متزلزل کرده است. بنابراین در آینده پس از توافق احتمالی برای تثبیت موقعیت خود در منطقه و ترمیم زیانهای دو سال گذشته تلاش خواهد کرد. به ویژه پس از قتل قاسم سلیمانی که پروژه نفوذ و توسعهطلبی تهران در منطقه به شدت تضعیف شد.
حضور آمریکا در توافق احتمالی جدید به کنار، نگرانیهای کشورهای همسایه ایران به ویژه کشوهای عربی شورای همکاری خلیج فارس در مسائل مربوط به توافق هستهای و عدم حضور آنها در گروه کشورهای مذاکره کننده به عنوان اعضایی که مستقیم درگیر بحران رژیم ایران و تهدیدهای اتمی آن هستند و همچنین در نظر نگرفتن تهدیدهای ناشی از برنامه موشکی تهران علیه امنیت و ثبات خاورمیانه و نپرداختن به تأثیرات منفی ناشی از مداخلات جمهوری اسلامی در امور داخلی کشورهای منطقه و حمایت ٰآن از گروههای شبهنظامی با هدف برهم زدن امنیت، ثبات و حاکمیت این کشورها، بدان معناست که منطقه در آستانه وضعیتی مشابه دوران پس از توافقنامه ۲۰۱۵ اوباما قرار دارد. نتیجه چنین توافقی یعنی باز گذاشتن دست رژیم تهران برای ویرانی بیشتر در منطقه که هزینه آن بیثباتی و جنگ و تهدید امنیت کشورهای منطقه خواهد بود.
تهران توانست روند افزایش غنیسازی اورانیوم به ۶۰ درصد را به عنوان پاسخ به آنچه حمله اسرائیل به تاسیسات نطنز میخواند و تخریب چندین هزار سانتریفیوژ نسل اول «IR1» به تثبیت برساند. اکنون به نظر میرسد رژیم ایران میخواهد از درگیری با اسرائیل و رویارویی علنی که پس از تشدید جنگ نفتکشها و متهم کردن تل آویو به بمبگذاری نطنز بین دو طرف آغاز شده، به عنوان کارت فشار دیگری استفاده کند.
تهران تلاش خواهد کرد تا تنش با اسرائیل را به یک بحران تبدیل کند و از این طریق روابط میان ایالات متحده و تلآویو را تحت تاثیر فضایی متشنج قرار دهد. ایران سطح تهدید به انتقام از اسرائیل را همزمان با افزایش نگرانیهای تلآویو از دستیابی تهران به توافق جدید با آمریکا، بالا برده است.
با تواجه به همه این احتمالات آیا واشنگتن از شرایط خود عقبنشینی کرده و امضای توافقنامه حداقلی با تهران را پذیرفته است تا وقت خود را صرف دیگر پروندههای جهانی کند؟
آیا متحدان آمریکا در منطقه به ویژه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بدون در نظر گرفتن تأثیرات منفی این توافق احتمالی که عدم اعتماد کشورهای عربی به واشنگتن را به دنبال خواهد داشت، خود به دنبال راه حلی برای خروج از بحران با رژیم ایران خواهند رفت؟
پاسخ این پرسشها را آینده خواهد داد.
*منبع: ایندیپندنت عربی
*نویسنده : حسن فحص
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
بنده شوفر تاکسی هستم البته سال آخر دانشگاه نیز هستم. تمامی تهران و حومه را می روم و می آیم. با بزرگذاشت روز کارگر و تسلیت هزار باره به مادر ستار بهشتی و مادر پویا بختیاری و هم مادر ندا آقا سلطان و همه ی آن هزاران کشته این ۴۳ ساله، من شوفر تاکسی بین شهر ری و تجریش تا یافتاباد و ورامین و…به مذاکره کننده گان آمریکائی اطلاع میدهم که طبق اخباری که دریافت کرده ام و بارها مسافران آنرا تکرار کرده اند آقای ایمن الظواهری فرمانده ارشد القاعده در شمال تهران زندگی میکند. چندی پیش او را برای عمل آب مروارید چشم به بیمارستان بقیه الله برده اند. همچنین بسیاری ازافراد مهم القاعده در شمال تهران زندگی میکنند. گروهی از آنها نیز حتا در همین مدت کرونا در یکی از هتلهای تهران هستند. گروهی نیز در مشهد هستند…
اقدامات دموکراتها برای مهار رشد دموکراسی و اقتصادی در خاورمیانه و جلوگیری از همگرایی منطقه ای
با آمدن دموکرات ها به کاخ سفید و کنگره مشخصاً تمام اقدامات دولت قبلی ایالات متحده در جهت تنش زدایی در خاورمیانه در حال خنثی سازی است. هدف اصلی دموکراتها تشدید تنش ها و تضادهای خاورمیانه تا بالاترین سطح قابل کنترل و البته کم حاشیه است. آقای اوباما نیز پس از شروع جنگ سوریه اقدامات مشابهی انجام داد بسرعت حمایت از جبهه دموکراتیک سوریه را قطع کرد و آنها را به دم تیغ داعش داد. عراق را به جمهوری اسلامی تقدیم کرد و با برداشتن تحریمها عامدانه مداخله نظامی جمهوری اسلامی در عراق و سوریه را بیش از پیش سرعت بخشید. این اقدامات بطور جانبی سبب افزایش تهدیدهای امنیتی علیه اسرائیل گردید حکومت های صلح طلب خاورمیانه مورد تهدید و تحت فشار قرار گرفتند.
حالا آقای بایدن و جمهوری اسلامی به توافق رسیده اند که رژیم در برابر قیام داخلی مردم ایران تقویت شود ولی فشار اقتصادی از روی مردم ایران برداشته نشود. فضای عمل و محدوده عملیات جمهوری اسلامی در خاورمیانه بیشتر گردد تا بتوانند از این طریق مانع رشد کشورهای منطقه شوند. مشکلات و بحران های رژیم با کشورهای منطقه بصورت حل نشده باقی بماند ولی وارد سطح خطرناک نگردد. در این بین شعارهای مرگ بر آمریکا هم ادامه یابد و آقای بایدن هم می تواند گاهگاهی بعنوان مزاح از رژیم بعنوان تروریست یاد کند.
سران کشورهای بزرگی که با یک حکومت دینی افراطی دارای اهداف فرقه ای جنون آمیز چون رژیم ولایت فقیه در بارهٔ «برنامهٔ هسته ای» وی و با هدف جلوگیری ازدستیابیش به جنگ افزارهای «کشتار همگانی»، مذاکره میکنند باید ازتاریخ وعلت بوجود آمد ن این فرقهٔ اسلام وتجارب اعمال و رفتار گذشتهٔ آن وگفتار«آخر الزمانی» آشکارسرانش یاد گرفته باشند که شرارت های منطقه ای این فرقهٔ اسلام جزو«هویت» انتقام جوی تاریخی وبمنزلهٔ «شیشهٔ حیات» حکومتیش، غیرقابل تغییرند واو«پایبند» هیچ «توافق مصلحت آمیزی» نخواهد بود که او را وادار به دست برداری از یک «وظیفهٔ دینی » تاریخی بکند، وظیفه ایکه پایهٔ اصلی «وجود» آن فرقه میباشد.