نادر زاهدی- حدود یک ماه و نیم به برگزاری نمایش انتخاباتی رژیم در ایران مانده است؛ در این مدت برخی اقدامات جمهوری اسلامی در صدد تحمیل انتخابات به مردم و پیش بردن اهداف ضدملی و غیرحقوقی خویش است. گردآوری انتخاباتی و تبلیغات گستردهای که برای آن از طرف رژیم ایجاد شده، بخشی از وظیفه نگهداری و صحنهآرایی انتخاباتی را بر عهده دارد؛ درگیری جناحهای حکومتی که برای حفظ یا افزایش سهم خود از فساد، سانسور و خشونت دست و پا میزنند، با آدرسهای انحرافی و القای شبههها، مسئله گفتگوهای هستهای را دستاویز کرده و سودای ماندگاری رژیم جمهوری اسلامی را از این طریق در سر میپرورانند.
با گذشت چهل و دو سال از حیات ضدملی و نامشروع جمهوری اسلامی، روشن است که هرگونه انتخاباتی در آن وجاهت قانونی و حقوقی ندارد. برگزاری هر انتخاباتی در جمهوری اسلامی تنها برای ساختن ویترین جهت خارجیان و صحنهآرایی برای قشرهای ناآگاه داخل کاربرد دارد؛ نمایش انتخاباتی پیش رو هم جز این نیست ولی در کنار آن، مسئله رهبری آینده جمهوری اسلامی و پیشبرد مذاکرات در وین را نیز در دستور کار خود قرار داده است؛ طرفه آنکه حل بحران هستهای که دیپلماسی و جنگ را با هم در صحنههای سیاسی وارد ساخته، در مرحله تعیین کنندهای قرار گرفته است. بر اثر تحریمهایی که بر رژیم اعمال میشود، مراکز مالی رژیم از پرداخت هزینههای مزدوران خود در خارج و داخل کشور باز مانده است. همچنین در مبادلات دیپلماتیک هم نمایندگان رژیم تحت فشار افکار عمومی و طرفین حاضر در مذاکرات هستهای قرار دارند.
ورود عناصر نظامی و افراد سپاهی به نمایش انتخاباتی پیش رو، با هدف پاسداری از موقعیتهای بادآورده مالی و تجاری و یکدست کردن عرصههای اجرایی و سیاسی صورت میگیرد؛ عرصههایی که تا کنون میان جناحها و باندهای مختلف رژیم دست به دست میگشته و هر کدام از آنها برای خود از سهمی نامشروع و به یغما رفته از منابع ملت و مملکت داشته و دارند.
از سوی دیگر با رفتارهایی که جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته از خود نشان داده است، هم در داخل و هم در خارج، از مشروعیت حقوقی و مقبولیت مردمی و سیاسی محروم شده و امروز دست خالیتر از پیش، در بحرانهای تازه گرفتار آمده؛ چنانکه اشاره کردم محور بحرانهای سیاسی رژیم در داخل، مسئله انتقال رهبری است که رژیم خواهان انتقال آرام و بیدردسر آن است. همچنین باید از بحرانهای اجتماعی و اقتصادی نام برد که بیلیاقتی و ضدملی بودن جمهوری اسلامی آنها را بر شهروندان ایران تحمیل کرده است. انسداد سیاسی و افزایش برخوردهای خشن و مسلح رژیم در اعتراضات سالهای گذشته، به ویژه رویدادهای دیماه ۱۳۹۶ و اعتراضات آبانماه ۱۳۹۸، و اجرای احکام سنگین زندان و… بیش از قبل چهره ضدملی و واقعی حکومت اسلامی را در تروریسم دولتی نمایان کرده است.
در چنین شرایطی است که رژیم با راهاندازی نمایش انتخاباتی، سودای پشت سر گذاشتن بحرانهای خود را دارد. از همین رو رفتارهای ملی و وطنپرستانه اپوزیسیون در اطلاعرسانی از فریبکاریهای جمهوری اسلامی و تمرکز بر افشاگری از نمایش انتخابانی آن، در سرلوحه فعالیتهای مبارزاتی قرار دارد؛ بیتردید هر فعالیتی برای کشور و هر کنشی علیه برنامههای جمهوری اسلامی، گذار از آن و ایجاد نظامی دمکراتیک و رعایت آزادیهای همگانی را در چشمانداز دارد. تجربه چهار دهه گذشته نشان داده است که دست یازیدن به رفتارهای مقطعی و تبلیغاتی رژیم که توسط عوامل امنیتی و همراهان خارجی آنان مدیریت میشود، فرصتها را سوزانده و بر ماندگاری بیشتر رژیم کمک میکند. سرنگونی تمامیت جمهوری اسلامی و گذار از آن، رهایی از موجودیت غیردمکراتیک و ماهیت ضدملی و غیرحقوقی آن، برآوردی از رفتارها و اندیشههای مبارزاتی است که با هسته دمکراسیخواهی و ایرانگرایانه، افشای صحنهآرایی نمایشی انتخابات را در پیوند ملی و همهجانبه با پروسه «نه به جمهوری اسلامی» قرار میدهد.