زیاده‌روی در «میدان» سبب شکست «دیپلماسی» می‌شود! «جان‌‌فدا» هشدار داد، «رهبر» نشنید!

- معادلات اروپا و آمریکا و معامله غرب با رژیم ایران سال‌هاست که به بن‌بست رسیده است. این بن‌بست را غرب از همان زمانی که «دیالوگ انتقادی» را پس از ترورهای خونین جمهوری اسلامی در خارج کشور شروع کرد، آنقدر نپذیرفت تا برنامه اتمی جمهوری اسلامی به وعده‌ی غنی‌سازی بالای ۹۰درصد و بُرد موشک‌های آن تا اروپا برسد!
- علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی در دو سه سال اخیر بارها ادعا کرد «نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ می‌شود» اما اکنون هم مذاکرات با اروپا و آمریکا در وین در جریان است که برخلاف انتظار جمهوری اسلامی تا کنون توفیقی برای آن نداشته و هم احتمال جنگ بیش از پیش تقویت شده است.
-سعودی‌ها در حالی نقش اساسی در به ثمر رسیدن «پیمان ابراهیم» داشتند که عربستان بیشترین ضربات را از شبه‌نظامیان مورد حمایت تهران خورده بود. اما پس از واکنش اسرائیل به حمله راکتی حماس، پادشاه سعودی اسرائیل را محکوم کرد و جو بایدن در اظهاراتی کوتاه بر حق دفاع مشروع اسرائیل در برابر این حملات تأکید کرد.
- هرچند ترامپ هم به دنبال معامله با جمهوری اسلامی بود اما آنچه رهبران اسرائیل را قانع می‌کرد که علیه جمهوری اسلامی دست به اقدام نظامی نزنند سیاست کلی کاخ سفید در آن دوران بود.

جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ برابر با ۱۴ مه ۲۰۲۱


با ادامه یافتن حملات راکتی از غزه به سوی شهرهای اسرائیل بیش از ۴۰ سناتور جمهوریخواه در نامه‌ای از جو بایدن خواسته‌اند فوری مذاکرات اتمی در وین را پایان دهد و به صراحت اعلام کند که کاهش تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی صورت نخواهد گرفت.

آنها با اشاره به حمایت‌های مالی و تسلیحاتی رژیم ایران از شبه‌نظامیان منطقه تأکید کرده‌اند «آمریکا نباید اقدامی کند که دشمنان اسرائیل را تقویت کند از جمله نباید تحریم‌ها علیه رژیمی که قصد نابودی اسرائیل را دارد کاهش دهد.»

چندی پیش از آنکه حماس و جهاد اسلامی عملیات «شمشیر قدس» را آغاز و نزدیک به ۱۵۰۰ راکت و موشک به سوی اسرائیل پرتاب کنند، از رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نماینده ولی فقیه در سپاه  تا شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به صراحت اعلام کردند قرار است چه اتفاقی بیفتد.

راکت‌پرانی از غزه از پشت بام منازل مسکونی به اسرائیل

 

به عنوان مثال محسن دهنوی نماینده بسیجی و عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی در توئیتی اسرائیل را به «بارانی از موشک‌ها» تهدید کرد و حجت‌الاسلام حاجی‌صادقی نماینده ولی فقیه در سپاه قدس وعده «شلیک موشک‌ به اسرائیل از پایگاه‌های انقلاب» را داد و حتا خود علی خامنه‌ای در خطبه‌های «روز قدس» به جوانان عرب توصیه کرد «سلاح‌های مؤثر بسازید و خط جهاد و شهادت را تقویت کنید!»

شادی انقلابیون حزب‌اللهی

اما غربی‌ها احتمالاً با این باور که این تهدیدات دائمی و تکراری فقط لفظی و لاف و گزاف است آنها را جدی نگرفتند. در مقابل، نهادهای امنیتی اسرائیل از ماه‌ها قبل پیش‌بینی چنین وضعیتی را کرده و برای برخورد با هر نوع اقدام نظامی نیز اعلام آمادگی کرده بودند. همچنین آنها بلافاصله پس از به قدرت رسیدن جو بایدن در کاخ سفید به او هشدار دادند که هر تلاش برای احیای برجام منجر به آغاز جنگ خواهد شد زیرا جمهوری اسلامی همانگونه قبلا از برجام به سوء استفاده پرداخت، مواضع دولت جدید آمریکا را نیز به «ضعف» تعبیر کرده و بیشتر دست به یاغیگری و خرابکاری خواهد زد.

این هشدار که فقط از سوی اسرائیل نبوده دو دلیل عمده داشت:

۱) جمهوری اسلامی ایران همواره از شبه‌نظامیان به عنوان اهرم فشار در مذاکرات بین‌المللی استفاده کرده و هربار که از راه «دیپلماسی» (بر اساس همان درکی که از دیپلماسی در حد سیاست‌های حقیر خود دارد) به اهدافش نرسید، با «میدان» منطقه را به آشوب کشیده است. چنانکه در شرایط فعلی نیز مذاکرات برجام در وین، برخلاف انتظار سران جمهوری اسلامی که فکر می‌کردند با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تحریم‌ها به سرعت لغو خواهد شد، بسیار کند پیش می‌رود و با وجود لفاظی خوش‌بینانه‌ی طرفین در مقابل خبرنگاران، در عمل توافقی حاصل نشده و همزمان حملات شبه‌نظامیان به منافع آمریکا و اسرائیل و متحدان ایالات متحده تشدید شده است.

۲) واقعیت این است که احیای برجام هیچ سودی به حال مردم ایران ندارد چنانکه انجام آن در سال ۲۰۱۵ نیز در طول دو سالی که هنوز آمریکا در آن حضور داشت، منابع به دست آمده نه برای زیرساخت‌های کشور و مشکلات مردم بلکه برای سپاه قدس و شبه‌نظامیان و همچنین پیشبرد برنامه‌های اتمی و  موشکی خرج شد. همچنین پول‌هایی که اوباما به صورت چمدانی به رژیم ایران داد به جیب آیت‌الله‌ها و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و گروه‌های مافیایی رژیم سرازیر شد. اکنون نیز احیای همان توافق، پیامدی جز این نخواهد داشت.

عزم جمهوری اسلامی برای نابودی اسرائیل لاف و گزاف و شوخی و تهدید توخالی نیست! نابودی اسرائیل بخشی از تفکر ایدئولوژیک رژیم فرقه‌ای و مذهبی ایران است. سال‌ها پیش قبل از آنکه برنامه اتمی جمهوری اسلامی لو برود، این علی اکبر هاشمی رفسنجانی بود که در یکی از نمازهای جمعه دهان‌لقی کرد و گفت: یک بمب اتمی کافیست تا اسرائیل را نابود کند! آنچه مقامات اسرائیل به عنوان تهدید علیه موجودیت کشور خود از آن صحبت می‌کنند، جدی است اما غربی‌ها با وجود ارادت‌شان به اسرائیل و با وجود احساس تعهد نسبت به این کشور، این خطر را جدی‌ نمی‌گیرند! در ایران اما انقلابیون حزب‌اللهی پس از حملات راکتی به اسرائیل که بیشتر آنها خنثی شده و بسیاری از آنها در خاک خود غزه به زمین خوردند، چنان گستاخ شده‌اند که تهدید می‌کنند قصد دارند «نماز را در بیت‌المقدس اقامه کنند!»

همان بسیجی که دولت ترامپ وی و خانواده‌اش را به آمریکا راه نداد و آنها را اخراج کرد و وی از مجلس شورای اسلامی و هیئت رئیسه‌ی آن سر درآورد در توئیتی دیگر از شادی حمله‌ی گروه‌های وابسته به جمهوری اسلامی در پوست خود نمی‌گنجد.

بن‌بستی که اصلا تازه نیست!

معادلات اروپا و آمریکا و معامله غرب با رژیم ایران سال‌هاست که به بن‌بست رسیده است. این بن‌بست را غرب از همان زمانی که «دیالوگ انتقادی» را پس از ترورهای خونین جمهوری اسلامی در خارج کشور شروع کرد، آنقدر نپذیرفت تا برنامه اتمی جمهوری اسلامی به وعده‌ی غنی‌سازی بالای ۹۰درصد و بُرد موشک‌های آن تا اروپا برسد!

واقعیت این است که رهبری جمهوری اسلامی و سپاه پاسدارانش حاضر به مذاکره برای توقف تهدیدات موشکی و منطقه‌ای نیستند و هر جا به بن‌بست می‌رسند از اهرم‌‌های نظامی و خرابکاری برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنند. با چنین شرایطی غربی‌ها اگر با رژیم ایران معامله کنند بیشتر خودزنی کرده‌اند زیرا چه با  توافق و چه بی‌توافق در نهایت جمهوری اسلامی حاضر به کنار گذاشتن موشک‌ها و دست برداشتن از فعالیت‌های اتمی و حمایت از شبه‌نظامیان به عنوان تنها ابزار کارآمد در برابر ناکارآمدی‌های سیاسی و اقتصادی خود نیست!

دولت ترامپ با آگاهی از پیامدهای برجام از توافق خارج شد و تلاش کرد با کارزار فشار حداکثری تأمین مالی و شبکه مالی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیابتی‌ها را مختل کند و موفق نیز بود. در مرحله بعدی قاسم سلیمانی و همکارانش به عنوان فرماندهان اخلال و تقویت نظامی‌گری در منطقه حذف شدند که ضربه‌ای جانانه و سرنوشت‌ساز علیه جمهوری اسلامی بود. اما دولت ترامپ نیز این سیاست‌ها را برای تحت فشار قرار دادن رژیم ایران جهت نشستن پای میز مذاکره پیش برد. به نظر می‌رسد محاسبه‌ی دولت پیشین ایالات متحده این بود که یا با این فشارها رژیم جمهوری اسلامی را پای معامله می‌کشاند و یا اینکه جمهوری اسلامی از درون دچار فروپاشی اقتصادی می‌شود و مردم علیه آن وارد عمل خواهند شد. از نگاه جمهوری اسلامی اما چنین سیاستی چه با معامله و چه بدون معامله، مساوی با «براندازی» بود! از همین رو همه فشارها را تحمل کرد تا دولت حزب دمکرات و جو بایدن ساکن کاخ سفید شود. اما این جابجایی در آمریکا دست‌کم تا کنون سودی در مذاکرات وین برای رژیم ایران نداشته است. لابیگران جمهوری اسلامی نیز که با خوش‌خیالی فکر می‌کردند با رفتن ترامپ بسیاری از تحریم‌ها لغو شده و جمهوری اسلامی نفسی تازه خواهد کرد درست مانند دولت بایدن تحت فشار هستند.

یک نکته قابل توجه اینکه در جریان مذاکرات اتمی که به توافق ژوئیه ۲۰۱۵ انجامید، روسیه و چین که در ظاهر دوستان جمهوری اسلامی هستند، انگیزه‌های بیشتری برای کمک به روند توافق داشتند اما اکنون آنها سیاست‌ انفعالی در پیش گرفته‌اند و به نظر می‌رسد مذاکرات وین را در حاشیه‌ی مسائلی که خود با آنها دست به گریبان هستند، دنبال می‌کنند. ناگفته نماند که مسکو و پکن حتا بعد از توافق اتمی نیز شبکه‌های بانکی خود را به روی جمهوری اسلامی باز نکردند و در سال‌های اخیر بیشتر از غربی‌ها در مورد ضرورت پیوستن به FATF به تهران هشدار داده‌اند.

حالا مذاکرات وین چنان قفل شده و جمهوری اسلامی بار دیگر چنان در تنگنا گیر کرده که راهی جز کمک گرفتن از متحدان منطقه‌ای خود یعنی گروه‌های تروریستی و شبه‌نظامیان وابسته و مزدور ندارد. در تهران به صراحت اعلام می‌کنند که اسرائیل عامل به بن‌بست رسیدن مذاکرات است چرا که این کشور مرتب درباره احیای برجام به همان شکل ناقص و معیوبی که بوده هشدار می‌دهد و به اروپا و آمریکا فشار می‌آورد.

موشک‌های نیابتی «میدان» در خدمت «دیپلماسی» اما در حد «اعتدال»!

بعد از حمله راکتی حماس و جهاد اسلامی از غزه به سوی اسرائیل، علی شمخانی دبیر شورای‌ عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی آن را ستود و از آن به عنوان «تغییر معادلات امنیتی» و «تنبیه اشرار» یاد کرد!

محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی در فایل صوتی خود که بعدا به خاطر سخنانی که در آن گفته بود عذرخواهی و سرسپردگی و جان‌فدایی خود را به ولی فقیه اعلام کرد، به صراحت گفته است که «قاسم سلیمانی دیپلماسی را فدای میدان کرد». این حرف را کسی می‌زند که شهرتش را از «ماله‌کشی» بر جنایت‌های جمهوری اسلامی دارد. هرچند ظریف در تمام دوران مسئولیت‌اش به عنوان وزیر خارجه رژیم ایران با شدیدترین انتقادات از سوی جریان انقلابیون حزب‌اللهی مواجه بود اما واقعیت این است که اگر نظام و رهبری آن به او اعتماد نمی‌داشت، هرگز نمی‌توانست هشت سال موقعیت خود را حفظ کند و مجری سیاست خارجی جمهوری اسلامی باشد که بخش مهمی از آن توسط «میدان» و به گفته‌ی خود علی خامنه‌ای، از سوی «مقامات بالادستی» تعیین می‌شود!

https://kayhan.london/1400/02/06/%d8%b8%d8%b1%db%8c%d9%81-%d8%af%d8%b1-%d8%ad%d8%a7%d9%84%db%8c-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%da%af%d9%88%db%8c%d8%af-%d8%b3%d9%84%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%af%db%8c%d9%be%d9%84%d9%85%d8%a7%d8%b3

محمدجواد ظریف بعد از انتشار این مصاحبه جنجالی مدعی می‌شود «اگر می‌دانستم منتشر می‌شود آن را به زبان نمی‌آوردم.» این ادعا در حالیست که این مصاحبه ویدئویی با برنامه‌ریزی و در چارچوب یکسری گفتگو برای انتشار تهیه شده بود. اما پس از جنجالی شدن این مصاحبه ظریف از خانواده سلیمانی و دخترش و همچنین علی خامنه‌ای به دلیل «مکدّر شدن خاطرش» عذرخواهی کرد. اینهمه یعنی سرسپردگی و جان‌فدایی ظریف به خاطر نظام در چنان مرتبه‌ای قرار دارد که از یکسو اعتراف می‌کند اگر می‌دانست مردم این حرف‌ها را می‌شنوند حاضر بود واقعیت‌ها را پنهان کرده و به وظیفه‌ی ماله‌کشی خود عمل کند و از سوی دیگر به خاطر نظام و رهبرش با جان‌نثاری خودش را فدا کرد و به دلیل واقعیاتی که بر زبان آورده بود عذر خواست.

در ایران جریان انقلابی و حزب‌اللهی و منتقدان ظریف می‌گویند اگر «میدان» نمی‌بود در «دیپلماسی» روی ظریف «باقالی» هم بار نمی‌کردند! به این معنی که اگر سپاه قدس به فرماندهی سلیمانی به سوریه و عراق و یمن نیرو نمی‌برد و شبه‌نظامیان تشکیل نشده و حمایت مالی و تسلیحاتی از آنها نمی‌شد و همچنین اگر انواع موشک‌‌های بالستیک ساخته نمی‌شد و کشتی‌های تجاری و تأسیسات نفتی عربستان و پایگاه‌های آمریکایی هدف قرار نمی‌گرفتند، ظریف در مذاکرات هیچ اهرمی برای باج‌گیری نداشت! خود ظریف هم در فایل صوتی به نقش مؤثر «میدان» در «دیپلماسی» اعتراف می‌کند!

حرف ظریف در فایل صوتی این است که با وجود ضرورت «میدان» برای «دیپلماسی» و باج‌خواهی، اما زور «میدان» بسیار بیشتر از آن است که باید باشد! اما بعدا  عقب‌نشینی و اعلام جان‌فدایی وی به درگاه رهبر جمهوری اسلامی این پیام را داشت که این زور واقعا بسیار بیشتر از آن است که حتا فرد معتمد و ماله‌کشی مانند وی به خود این اجازه را بدهد که درباره «میدان» اظهار نظر خشک و خالی بکند! علی خامنه‌ای نیز در واکنش به فایل صوتی ظریف، سخنان وی را «مایه تأسف» خواند و به او هر دولت و وزیر دیگری یادآوری و  تأکید کرد که «وزارت خارجه تصمیم‌گیر نیست و فقط مجری است.»

علی خامنه‌ای به راستی معتقد است موشک‌ها و آنچه وی «اقتدار منطقه‌ای» جمهوری اسلامی می‌داند  «مسائل ناموسی» انقلاب‌اند. اوست که خط‌ مشی نظام و باید و نبایدهای حکومت را تعیین می‌کند. حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه‌های شبه‌نظامی که زیر پرچم «مقاومت» در منطقه تروریسم را توسعه می‌دهند به خواست خامنه‌ای است. او معتقد است «مقاومت قویترین سلاح ملت است.» جریان گوش به فرمان رهبر جمهوری اسلامی به صراحت می‌گوید «صدای نفس‌های محور مقاومت بیخ گوش اسرائیل است.»

علی خامنه‌ای در سال‌های اخیر بارها ادعا کرد «نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ می‌شود» اما اکنون با تصمیم اوست که عباس عراقچی و همکارانش در وین مشغول مذاکره با اروپا و آمریکا هستند. علی خامنه‌ای در تمام این سال‌ها برای باز کردن قفل مذاکره با غربی‌ها و معامله‌ای که کاری به کار خرابکاری‌ها و جنایات نظام وی در کشور و منطقه نداشته باشد، «شبه‌نظامیان» را به اهرم فشار تبدیل کرده است زیرا اقدامات خرابکاری و نظامی مورد نظر وی را انجام می‌دهند بدون آنکه مسئولیت‌اش متوجه جمهوری اسلامی شود! اگرچه همه می‌دانند شبه‌نظامیان از کجا تأمین می‌شوند و چه کسی به آنها مأموریت می‌دهد! این شیوه‌ای است که مدتی است رجب طیب اردوغان رهبر اسلامگرای ترکیه نیز از جمله در کشورهای آفریقایی در پیش گرفته است.

اما از آنجا که قفل مذاکرات وین از جمله به دلیل فشارهای همه‌جانبه بر غرب باز نمی‌شود، جمهوری اسلامی مجبور شده شدت عمل به خرج داده و فرمان «بارانی از موشک‌ها» به سوی اسرائیل را صادر کند.

آنچه در جریان حملات موشکی از غزه به سوی اسرائیل اتفاق می‌افتد اجرای حملاتی است که قبلا به اشکال مختلف اعلام شده بود. محمدجواد ظریف به عنوان «سردار دیپلماسی» درباره این «شدت عمل» و «زیاده‌روی» در فایل صوتی خود هشدار داده و گفته است که دپیلماسی فدای میدان می‌شود! اقدامات نظامی و «میدان» زمانی می‌تواند به «دیپلماسی» ظریف و جمهوری اسلامی کمک کند که از «اعتدال» خارج نشود و بتوان آنها را در مذاکره به کار برد!

https://kayhan.london/1398/11/11/%DA%A9%D9%86%D8%AF%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%91-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C

وقتی «دیپلماسی» و «میدان» هر دو به آخر خط می‌رسند!

یکی از اهداف اصلی «پیمان ابراهیم» به عنوان میراث دولت دونالد ترامپ، ائتلاف و همکاری اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با تهدیدات جمهوری اسلامی است. سعودی‌ها نقش اساسی در به ثمر رسیدن «پیمان ابراهیم» داشتند. اما ابزار اصلی جمهوری اسلامی از جمله در برابر این پیمان، شبه‌نظامیان هستند که عربستان بیشترین ضربات را از آنها خورده است. با وجود این اما پس از پاسخ اسرائیل به حملات راکتی حماس و جهاد اسلامی، پادشاه سعودی اولین نفر بود که اسرائیل را محکوم کرد. حال آنکه جو بایدن در اظهاراتی کوتاه بر حق دفاع مشروع اسرائیل در برابر این حملات تأکید نمود. آیا رهبران اسرائیل باید قبول کنند که در هر شرایطی اصلی‌ترین متحد آنها آمریکاست؟ آیا با وجود «پیمان ابراهیم»، آنکه همواره مدافع امنیت و موجودیت اسرائیل خواهد بود نه کشورهای عربی عضو این «پیمان» بلکه آمریکا خواهد بود صرف نظر از اینکه چه حزب و کدام فرد قدرت را در دست داشته باشد؟! در مورد اروپایی‌ها چطور که سرنوشت اسرائیل با آنها پیوندی عمیق‌تر دارد؟ اکنون یک و ماه نیم دور دیگری از مذاکرات اتمی در پایتخت کشوری شروع شده که پس از برجام نیز تهران را برای به رسمیت شناختن اسرائیل زیر فشار گذاشته بود.

محمدجواد ظریف احتمالاً زودتر از خامنه‌ای متوجه شد که پیشبرد سیاست خارجی با موشک و نیابتی‌‌ها و اتکای زیادی بر «میدان» دیر یا زود به آخر خط می‌رسد. تشدید حملات نیابتی در هفته‌های اخیر نه تنها قفل مذاکرات را باز نکرد بلکه فشارها بر دولت آمریکا را برای توقف مذاکرات بیش از پیش کرد! آن «میدان» که در گذشته‌ای نه چندان دور گره‌گشای «دیپلماسی» به شمار می‌رفت، اکنون برای خامنه‌ای به خودزنی تبدیل شده است.

به همین دلیل وقتی سیدمحسن دهنوی نماینده مجلس شورای اسلامی اسرائیل را تهدید به تکرار پرتاب «بارانی از موشک‌های پیشرفته ایران» به سوی اسرائیل کرد، حمید ابوطالبی دوست نزدیک محمدجواد ظریف و مشاور سابق او به دهنوی هشدار داد.

برخی در ایران معتقدند این محمدجواد ظریف است که در فایل صوتی دست به «خودزنی» و «خودکشی» زده است اما به نظرمی‌رسد او فقط شکست ترفند اصلی جمهوری اسلامی یعنی تکیه بر «میدان» برای پیشبرد «دیپلماسی» را به صدا درآورد. میدان شوم و خونینی که اصلی‌ترین بازیگران خود را نیز بلعیده است: از قاسم سلیمانی، محسن فخری‌زاده، شعبان نصیری تا عبدالله اسکندری و حسن تهرانی مقدم و دیگران.

در چنین بن‌بستی است که محمدجواد ظریف می‌گوید «آماده‌ام هزینه شوم تا نظام و رهبری حفظ شود!»

هرچند دولت ترامپ هم به دنبال معامله با جمهوری اسلامی بود اما آنچه رهبران اسرائیل را قانع می‌کرد که علیه جمهوری اسلامی دست به اقدام نظامی نزنند سیاست کلی کاخ سفید در آن دوران بود. آنها مطمئن بودند ترامپ و اطرافیانش درک کافی از تهدیدات جمهوری اسلامی دارند و ترامپ نیز با تحریم‌های گسترده و حذف سلیمانی این اطمینان را بیشتر کرد اما با روی کار آمدن بایدن نیروهای سنتکام حتا برای پاسخ به حملات راکتی به پایگاه‌های آمریکایی نیز منفعل‌ عمل می‌کنند. این به معنای ناتوانی نظامی آمریکا برای پاسخ نیست بلکه سیاست کلی دولت بایدن این است که به روی خود نیاورد چنانکه دولت اوباما نیز نه تنها به روی خود نمی‌آورد بلکه برای رسیدن به برجام با جمهوری اسلامی همراهی نیز کرد. به این ترتیب حتا حمایت بایدن از حملات اسرائیل در پاسخ به راکت‌پرانی‌های حماس و جهاد اسلامی با عنوان حق این کشور، برای اسرائیل دلگرم کننده به نظر نمی‌رسد. به ویژه آنکه وقتی خامنه‌ای ادعا کرد «نه جنگ می‌شود و نه مذاکره»، اسرائیلی‌ها هشدار دادند «اگر مذاکره شود جنگ می‌شود!» حالا که مذاکره شروع شده و به انسداد رسیده، جمهوری اسلامی نیابتی‌ها و گروه‌های شبه‌نظامی متحد خود را به کار انداخته تا با تلاش «میدان» در غزه، به «دیپلماسی» در وین کمک کند!

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=241037

7 دیدگاه‌

  1. گلپر زمانی

    دیروز ۱۳ مه ۲۰۲۱ ظریف را در خدمت بشار اسد دیدم.” دیپلمات”
    خود را نصف میدان و نصف دیپلمات کرده بود . چند عمله دیگر
    جمهوری نکبت همه مانند اسب‌های درشکه البته آنها هم نصف
    دیپلمات و نصف میدان ! لباس سیاه ، پیراهن سفید یقه آخوندی
    و …..هریک که بیشتر به لات های چاله میدان شبیه بودند ،
    شال فلسطینی بر گردن انداخته بودند . تا از نیمه به انقلاب و
    میدان شبیه شوند . اسد خندان مانند یک امپراطور در بالا و
    نمایندگان ذلیل مرده جمهوری نکبت با آن ظاهر خنده دار و
    مصنوعی به دور او حلقه زده بودند .
    با خود گفتم که چه میزان انسان باید زبون و بی شخصیت
    باشد ! یک آخوند پاپتی که حتی دیپلم دبیرستان هم ندارد
    می شود رئیسش . افتخار بر این دارد که فرمایشات ” این
    دیپلمات برجسته” را اجرا می کند و از دختر یک تروریست
    قاچاقچی مواد مخدر که مادرش هم باید سال ها پیش به جرم
    دزدی و فساد پشت میله های زندان بود طلب بخشش می‌کند.
    تازه خود این دختر هم خود عروس یک خانواده لبنانی قاچاقچی
    می باشد .
    از کوزه برون طراوت هر آنچه که در اوست ! ظریف هم مشتی
    نمونه خروار است . مایه سرشکستگی ما ایرانیان و نمونه بی
    آبرویی و بزدلی عمله های رژیم نکبت . راستی هنیه رهبر
    حمص را هم دیدم . در حالیکه مردم بدبخت فلسطین را راهی
    یک جنگ نابرابر کرده ، خود با ریش دو تیغه ، کت و شلوار و
    کراوات ، بدون شال معروف ! که گویا سال ها پیش عطایش
    را به لقایش بخشیده و به کاسه داغ تر از آش های ظاهر ساز
    جمهوری نکبت، چون خامنه ای و ظریف داده ، داشت کرکری
    می‌خواند و به ریش ما می خندید .

  2. مشروعیت ندارند .. مشروعیت ندارند .. مشروعیت ندارند ..

    خلاصه اینکه .. رژیم حماس ،
    و رژیم جمهوری اشغالگر خمینیسم جیمی کارتری ، دست نشانده امریکا ..

    درنزد اکثریت ملت خود – چه فلسطین – و چه ایران – سرزمین کورش کبیر.
    مشروعیت ندارند .. مشروعیت ندارند .. مشروعیت ندارند ..

    این دو رژیم – با حمایت مافیای گلوبالیستهای ۵ + ۱ برای انحراف افکار عمومی جهان – پشت دفاع دورغین ..
    ماسک دفاع از فلسطین – برای جنگ افروزی در منطقه خاورمیانه ..
    و منطقه ثروتمند خلیج فارس متعلق به ایرانیان ..
    جهت بازار پرسود کارخانجات تسلیحاتی ۵ + ۱ با ایجاد جنگ افروزی موجب غارت اسان سرمایه های این ملل بیچاره شده ..
    و میشوند و خواهند شد ..
    چرا جنگ دوکره پایان یافت ؟ .. اما درگیری مسخره ۶۰ ساله فلسطین و اسراییل پایان نمیگیرد ؟
    چرا جنگ ویتنام پایان یافت ؟ ولی .. اسراییل و فلسطین نه ؟؟

    چرا جنگ عراق و ایران پایان یافت ؟ .. جنگ عراق و کویت پایان یافت ؟ ..
    جنگ انگلیس و ارژانتین پایان یافت ؟ .. جنگ طالبان و امریکا پایان یافت ؟ .. جنگ اذربایجان و ارمنستان پایان یافت ؟؟ ..
    اما نمایش درگیری مسخره – سنگ پرانی و موشگ پرانی فلسطین و اسراییل پایان ندارد . چرا ؟ چرا ؟ چرا ؟

    ایا بغیر از منافع پرسود – ازغارت منطقه در جنگ افروزی و بردن نفت و گاز جهان .. یعنی خون رگ تولید روزانه بیشتر از صدها نوع کالا در جهان و احتیاج مافیای ۵ + ۱ برای مواد اولیه دهها صنایع جهان که حیاتشان به نفت و گاز خلیج فارس بسته است .. چیز دیگری میباشد ؟؟ ..

    وگرنه بدون نفت و گاز غارت شده ایران و خلیج فارس – همه تولیدات صنایع مافیای ۵ + ۱ با ورشکستگی و نابودی روبرو خواهد شد ..

  3. عسگرآقا: کورش نامه و توماس جفرسون! تنها راه نجات ایران و چهان

    ماجرای کوتاه تاریخی براتون روایت میکنم:

    ” زمانی که – توماس جفرسون -، و تیمش مشغول نوشتن قانون اساسی برای ایالات‌متحده بودند، تصمیم می گیرند که پایه قانون را، از قوانین اساسی کشورهای اروپایی استفاده نکنند و از صفر شروع کنند به تنظیم آن.
    نیاز شد تا ‏یک چیزی را به عنوان منبع الهام داشته باشند و بر پایه آن شروع به نوشتن قانون اساسی کنند.
    دو کتاب «شهریار» اثر ماکیاولی و «کوروش‌نامه» اثر گزنفون رو انتخاب کردند تا بر پایه یکی از این‌ها، کار را آغاز کنند. هر دو کتاب‌ را بررسی کردند. تو کتاب شهریار با این جمله مواجه شدن:
    «حکومت می‌تواند ‏در مواقعی که حیات سیاسی و اجتماعی‌اش در خطر است، از ابزار زور علیه مردم استفاده کند!” همین جمله باعث شد تا کتاب شهریار رو کنار گذاشته و قانون اساسی آمریکا رو بر اساس کتاب کوروش‌نامه بنویسند.

    حالا این کتاب کوروش‌نامه چیست؟ گزنفون یک سرباز و مورخ یونانی بود که هفتاد سال بعد از مرگ ‏کوروش،در جریان جنگ آناباسیس بین ایران و یونان، به ایران اومده بود و خلاصه بعد از شکست یونانی‌ها و اتفاقاتی برمیگرده به یونان. تو ایران به اندازه‌ای از کوروش تعریف و تمجید شنیده بود که کوروش رو به عنوان تنها شاه آرمانی تاریخ قلمداد کرد. بنابراین بر پایه مطالبی که در ایران شنیده ‏بود، کتابی مینویسه به اسم کوروش‌نامه (Cyropedia) و شیوه حکمرانی کوروش و منش انسان‌دوستانه‌اش رو ثبت میکند.
    همین کتاب بعد از دوهزار سال، پایه و اساس قانون اساسی آمریکا میشود.

    پاینده بماند ایران

    منبع فوق/http://www.bbc.com/news/world-us-canada-21747567

  4. هر که نامُخت از گذشت روزگار - نیز ناموزد زِ هیچ آموزگار

    بنده تیزهوش نیستم ولی مطالعه و حداقل روزنامه خوانی بودم. سال ها در کشور عزیزم ایران در بخش دولتی کار کردم. در محیط کار با هزینۀ اندک رؤسای اداره می توانستند مراجعین را از پرداخت هزینۀ ۳۰ برابری و یا حتی بیشتر معاف کنند ولی با وجود امکانات لازم انجام نمی دادند و برای ذکر علت بهانه های واهی می تراشیدند. سال ها طول کشید که فهمیدم این کار عمدی است و قصد ضد خدمت دارند بدون آن که نفعی به خودشان برسد. خیلی از اون بالائی ها فکر و ذکرشان خدمت نبود قصد انهدام داشتند و دارند.

  5. بهرام پارسی

    دیپلماسی = سیاست امام حسن= خلافت فروشی ، دین فروشی ، ثروت اندوزی ، زن بارگی و زمان خریدن برای کسب قدرت و…

    میدان= تروریست بازی امام حسینی در خارج از ایران و اداره ی کشور به شیوه ی
    مدینه النبی= خودکشی به روش امام حسین در میدان های تروریستی و جهادی ، استبداد در داخل به شیوه ی امام علی ، کشتار مخالفین به شیوه ی بنی قریظه ، تجاوز به زنان و دختران به شیوه ی رسولولا ، غارت اموال ثروتمندان به روش دزدی های رسولولا و علی از کاروان های تجاری و مصادره ی اموال یهودیان و…

    از همان اولین روزهای جمهوری اسلامی ، جمهوری اسلامی این دو سیاست را پیگیری کرده است .این دو سیاست تا زمان ظهور امام زمان از چاه های فاضلاب سامرا و قم ادامه خواهد داشت .

    تنها فاکتوری که در طی این ۴۲ سال تغییر کرده است ، مردم ایران هستند .در بین اکثریت مردم ایران ، اسلام و شیعه گری در حال مرگ کامل است . هر چقدر به مردم کمک شود تا چهره ی واقعی اسلام را بهتر و ژرف تر بشناسند ، هر چقدر به مردم کمک شود که خداپرستی و اخلاق و روابط اجتماعی و فرهنگ شان را از تروریسم و جنون اسلامی ، پالوده تر کنند و خداپرستی و خردگرایی ِ انسان دوستانه را پیشه کنند ، ایران ما زودتر آزاد خواهد شد .

    اسلام مرده است ، زنده باد خردگرایی و خداپرستی ِ انسان دوستانه ، پاینده باد ایران

  6. توماس جفرسون

    مقاله تحلیلی جامعی است.

    در تحولات شتابان هفته های اخیر، بنظر می رسد جهان و منطقه دچار سرگشتگی و‌گیجی و پلشتی شده است.

    یک‌ کشور آزاد و‌متمدن زیر باران موشک های تروریستها و‌جنایتکاران قرار دارد، خلافت شیعه علنا و رسما و با بی شرمی اعتراف می کند که تروریستها را برای نابودی اسراییل تجهیز کرده است. کشورهای به اصطلاح آزاد و متمدن اسراییل را به خویشتنداری دعوت می کنند و‌گاهی نیز محکوم می نمایند، از آنسو ،در عشرتکده های وین نرد عشق با نمایندگان ابر تروریست جهان می اندازند.‌

    تی وی های ماهواره ایی و رسانه های نوشتاری و شبکه های اجتماعی و خبرگزاریهای جهان هم لبریز است از پیامهای تروریستی و‌جنایتکارانه جهادیستها و همچنین ابراز همدردی نئوفاشیستها و یهود ستیزان و چپگرایان اسلام پناه با تروریستهای فلسطینی!!
    هر چند اخلاقیات و‌موازین انسانی در روابط بین الملل و نظم جهانی جایگاهی ندارند، اما بی شرفی و بی شرمی و پلیدی هم باید حدی داشته باشد!!!

    از آنسو، اخلاف و نوادگان سلطان اسماعیل صفوی بنیانگزار تشیع اثنی عشری مشهور به امرد باز و حاملان ژنهای قزلباشان پیدو فایل و چگینی های زنده خوار و روغن مالان دربار سلطان عباس صفوی در کسوت تحلیل گر و کارشناس و روزنامه نگار و مورخ و استاد دانشگاه و دیگر نیروهای نیابتی جیم الف در آمریکا و اروپا ، با حضور در تی وی های دولتی برون مرزی با دهانی کف آلود و چهر های کریه المنظر مشغول سینه دراندن و شیون و زاری برای جنایتکاران فلسطینی هستند،

    نمونه: دو عدد فاشیست شیعه اثنی عشری به نامهای منصور فرهنگ و آرش عزیزی در تی وی ایران اینترنشنال

    یک پیشنهاد،

    با توجه به اینکه:
    ۱- اسراییل مهمترین متحد مردم ایران است.
    ۲- اسراییل با پایمردی و ایستادگی در مقابل تبهکاری و برنامه تولید سلاحهای کشتار جمعی رژیم، از وقوع جنگهای مهیب در خاورمیانه و ایران جلوگیری کرده است.
    ۳- اسراییل از سوی خلافت شیعه با تهدیدات وجودی مواجه است.
    ۴- بیشترین حمایتهای معنوی به ایرانیان از سوی اسراییل بوده است.
    ۵- متحدان اسراییل و بویژه آمریکا دارند از پشت به آن خنجر می زنند.
    ۶- اسراییل در شرایط حاضر در وضعیت دشواری قرار دارد.

    بنظرم، هر شخص حقیقی و‌حقوقی که امکانات رسانه ایی در اختیار دارد، می تواند بانی یک پتیشن و یا هشتگ در مورد حمایت مردم ایران از اسراییل در این دوران سخت باشد.

  7. مرادی

    با سلام
    مخاطب این نوشته چه کسی یا چه کسانی هستند؟
    اگر برای آگاهی مردم داخل کشور است که باید گفت آنها حتی خوب تر از شما این مسائل را درک می کنند چون بصورت مستقیم با آن درگیرند. اگر مخاطبتان دولت مردان و افکار عمومی جهانی است باید گفت زبان بین المللی انگلیسی است نه فارسی.
    همت کنید اینگونه مطالب را به انگلیسی ترجمه و در معرض افکار عمومی جهانی قرار دهید

Comments are closed.