رئیس سابق دادسرای جنایی تهران میگوید مادر بابک خرمدین به عنوان مباشر در قتل بیشتر از پدرش به عنوان قاتل به زندان محکوم میشود.
فخرالدین جعفرزاده رئیس سابق دادسرای جنایی تهران و وکیل پایه یک دادگستری پیشبینی کرده که بر اساس ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی پدر بابک خرمدین به عنوان ولیِ دَم نهایتا ۳ تا ۱۰ سال حبس میشود ولی مادرش به عنوان معاونت در قتل به بیش از ۱۵ سال زندان محکوم خواهد شد!
بر مبنای این قانون مصوب سال ۱۳۷۵، ولی دم در صورت اقدام به قتل از مباشر به قتل کمتر به حبس محکوم میشود که این قانون دو سال پیش با «اصلاحیهای» به حکم حبس نزدیک به ۲۰ سال مباشر تغییر پیدا کرد.
بر اساس این قانون مجازات اسلامی، خواهر و برادر مقتول نیز امکان دادخواهی و یا مخالفت با حکم صادره را ندارند!
انتشار محتوای این قانون بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشته و کاربران که همچنان از ابعاد هولناک این قتل خانوادگی متأثر هستند، نسبت به این قانون عجیب و غیرانسانی اعتراض میکنند. برخی کاربران نوشتهاند که خود قوانین جاری جمهوری اسلامی به جنایاتی نظیر قتل رومینا اشرفی، علیرضا فاضلی منفرد و بابک خرمدین دامن میزند و قاتلان مذکّر بدون هیچگونه تناسبی با جنایت فجیع خود محاکمه میشوند.
حالا آنگونه که جعفرزاده وکیل پایه یک دادگستری بطور مشخص درباره پرونده بابک خرمدین توضیح داده است: «در این پرونده چون اولیای دم خودشان در قتل نقش دارند، سمت اولیای دم بودنشان ضایع میشود و کنار میرود. مقتول فرزند و همسر ندارد پس اولیای دم درجه یک ندارد. پدر قاتل مشمول قانون ۶۱۲ قصاص نمیشود و ۳ تا ۱۰ سال حبس دارد، مادر اگر معاون باشد مشمول ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی میشود و بیش از ۱۵ سال حبس خواهد داشت.»
https://kayhan.london/1400/02/27/%d9%82%d8%aa%d9%84-%d9%87%d9%88%d9%84%d9%86%d8%a7%da%a9-%d8%a8%d8%a7%d8%a8%da%a9-%d8%ae%d8%b1%d9%85%d8%af%db%8c%d9%86-%da%a9%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%b1%d8%af%d8%a7%d9%86-%d8%b3%db%8c%d9%86
گزارشهای تکمیلی از پرونده قتل و مثلهشدن بابک خرمدین کارگردان سینما توسط پدر و مادرش حاکیست، صبح روز یکشنبه ۲۶ اردیبهشتماه، کارگران شهرداری فاز ۳ شهرک اکباتان، چمدانهایی حاوی ۸ کیسه پیدا میکنند که در آن «سرشانه، ۲کف دست، ۲ بازو و ۲مچ پا»ی مقتول قرار داشته است.
پس از اعلام کشف این اعضای مثلهشده به مأموران کلانتری ۱۳۵ منطقه «آزادی»، با انگشتنگاری از دستان مثلهشده جسد، هویت بابک خرمدین مشخص میشود و در نهایت پس از بازجویی پدر و مادر مقتول، پدر به قتل فرزندش اعتراف میکند.
ویدئویی نیز در شبکههای اجتماعی از انتقال چمدانهای حاوی پیکر مثلهشدهی بابک خرمدین توسط پدر و مادرش منتشر شده که نشان میدهد والدین او در آرامش کامل و بدون هیچ هراس یا اندوهی، تنها در پی جابجا کردن قطعات جسد فرزندشان هستند.
انتشار این ویدئو و خونسردی و ابراز خرسندی پدر ۸۱ سالهی بابک خرمدین از کشتن فرزندش، موجی از ناباوری و هراس از بحرانهای درون خانوادگی و روانی برانگیخته آورده است.
پدر بابک خرمدین در اعترافاتش گفته است: «بابک در دانشگاه کرج تدریس میکرد. استاد فیلمسازی و کارگردانی بود تا اینکه کرونا آمد کلاسهای حضوری متوقف شد. کلاسهای دانشگاه به صورت آنلاین برگزار میشد اما شاگردانش که همه دختر بودند، هفتهای ۳ روز به خانهمان میآمدند تا در کلاسهای خصوصی بابک شرکت کنند.»
او اضافه کرد: «کلاسها در اتاق برگزار میشد و ما اجازه ورود به اتاق را نداشتیم. مادرش باید از شاگردانش پذیرایی میکرد و ناهار و شام میداد. بعد از مدتی بود که متوجه شدیم این کلاسها بهانه است و پسرم در اتاق با میهمانانش رابطه برقرار میکند.»
او هنگام بازپرسی در دادسرای جنایی مدعی شد که این فیلمساز و استاد دانشگاه «ما را کتک میزد و مجبورمان میکرد تا از میهمانانش پذیرایی کنیم. جانمان به لبمان رسیده بود. صحبت و دعوا هم فایدهای نداشت. رابطههایش تمامی نداشت. تن به ازدواج هم نمیداد. خواستم حتی خودروام را بفروشم و سهم ارثش را بدهم که برایش خانهای اجاره کنیم، اما بابک اعتقاد داشت جنازهاش باید از این خانه بیرون برود. زیر بار نمیرفت. لجبازتر شده بود. دیگر طاقت این همه اذیت را نداشتم. آبرویمان پیش همسایهها رفته بود. چارهای وجود نداشت.»
آنگونه که خرمدین شرح داده، پسرش پیشنهاد فروش خانه و ماشیناش برای جدا شدن از خانواده را نپذیرفته و ادعا کرده که «من بابکم و کسی نمیتواند بلایی سر من بیاورد!»
گزارشهایی که از سخنرانی پدر بابک خرمدین در مراسم اکران فیلم فرزندش در دیماه سال ۱۳۹۴ منتشر شده، حاکیست که او در جنگ ایران و عراق حضور داشته است. او گفته بود: «به نام خداوند آموزگار و به نام شهدای گلگون کفن جنگ هشتساله و درود به شرافت آن شهدا که مملکت را حفظ کردند؛ من سرهنگ پیاده ستاد، خرمدین هستم. ۳۰سال خدمت کردم، ۶۹ ماه در مناطق عملیاتی بودم، دو مرتبه شیمیایی شدم و چهار بار ترکش خوردم و خوشحالم که در مقابل ممکلت انجام وظیفه کردم. به جوانان توصیه میکنم از این گهواره وطن غافل نباشند، چون رشد و سربلندی آنان در همین مملکت اتفاق میافتد. از این ۳۰ سال خدمت، ۱۷سال را دور از خانواده انجام وظیفه کردم و تمام زحمات خانواده روی دوش این خانم عزیزم بود که وطن دوم من هستند.»
قانون های مزخرف و ناعادلانه اسلام برای قتل یک انسان پدر قاتل ۱۰ سال و مادر معاون قتل ۱۵ سال ! زن ستیزی در اسلام موج میزنه
ممنون که عکس زیبایی از سجده ی شکر حضرت اکبر خرمدین را گذاشتید .این سردار اسلام ، شوهر خواهر بابک را در سال ۹۰ و خواهر بابک را در سال ۹۷ و حالا خود بابک را در سال ۱۴۰۰ به آن دنیا فرستاده است .حالا سجده ی شکر به سمت ضحاک آسمانی (خدای اسلام) انجام می دهد .
اسلام مردم ایران را به نیمه دیوانه هایی تبدیل کرده است که نفس کشیدن در کنار آنها ، هم سخت بود و هم ترسناک .سال ها پیش فکر می کردم شهرک اکباتان مردم خوب و آرامی دارد که حتما چنین است اما خدا نخواست از برکت حکومت اسلامی در کشور بدبخت و مصیبت زده ی ایران بیشتر و بیشتر بهره مند شوم و زرق و برق دنیا ما را از حکومت عدل علی محروم کرد .
در حکومت عدل علی اگر حضرت اکبر خرمدین تمام بچه هایش را هم بکشد ، ۳ تا ۱۰ سال بیشتر زندان ندارد .مگر پدر ِ آریایی و مسلمان و حسینی و علوی رومینا اشرافی ، بیشتر از ۱۰ سال زندان خواهد رفت؟؟
اما دختری که حجاب از سر برداشته ۲۵ سال زندان خواهد رفت .
باید گفت لعنت الله بر باعث و بانی این بدبختی ملت ایران .لعنت الله بر رسولولا و علی و حسین و حسن و باقی اراذل ِ عیاش و آدمکش ِ علوی و حسینی که ملت ایران را تبدیل به مشتی آدمکش و وحشی و دزد کرده اند .
با آریایی بازی و مشروطه خواهی و پهلویسم هم ما ایرانی ها بهتر نخواهیم شد .تنها راه حل به گور فرستادن اسلام عزیز است . این دین که جز آدمکشی و دزدی دستوری ندارد ، به چه دردتان می خورد ؟
اگر پدربزرگ ها و مادربزرگ های دهاتی و بدبختان اسیر اسلام بوده اند ، شما چرا این زباله ی متعفن را می پرستید ؟ چرا از چاه فاضلاب علی و رسولولا و قرآن و نهج الملاغه می نوشید ؟؟
حق ملت ایران بود که خمینی خاک بر سرش می کرد .
تا اسلام کفن نشود ، این وطن وطن نشود.
پدر و مادر می توانستند در هنگام برقراری روابط نام مشروع فرزندشان( هفته ای سه مرتبه، از صبح تا شب!) با پلیس تماس بگیرند تا آنان وارد عمل شوند و این حداقل کاری بوده که می بایستی انجام می دادند. هیچ والدینی خصوصآ مادری عمرآ راضی نیست تار مویی از سر فرزندش کاسته شود و یا خاری به چشم جگرگوشه اش آسیب برساند. رحم و عطوفت مادری چه شد؟ این جامعه سراسر خشونت به کجا پیش می رود؟
توی ایران از هر چیزی تصور غلط وجود داره.مثلا ایرانی جماعت فکر میکنه فرهنگ یعنی شعر و بلبل و گل و بته و این چیزا.در حالیکه فرهنگ اصلا اینا نیست.فرهنگ یعنی اینکه تو جامعه چقدر مردم قوانین رانندگیو رعایت میکنن یا زنان چقدر امنیت دارن یا وضعیت محیط زیست چجوری باشه و ابن حرفا.اینا میشه فرهنگ.هر جا اینا بود یعنی فرهنگ هست اگه نبود یعنی نیست.اتفاقا خیلی ازین شعرا و حرفای قلمبه سلمبه که در قالب شعر زده شده چرندیاته.من خودم چند وقت پیش یه کتاب شعری خوندم که یارو توش هر کار کثیفیو پیچ داده بود و بهش جنبه انسانی بخشیده بود و رنگش کرده بود.مثلا کتک زدن فرزند رو توجیه کرده بود که این برای تربیته و تازه اون فرزند باید خوشحال باشه که از چوب پدر بهره مند شده.فرهنگ یه چیز کاملا مدرنه و ما در دنیای امروز حیوق بشر و چیزای دیگه رو داریم که زیر بنای فرهنگ امروزه.اصولا این ادمای قدیمی نه خودشون به درد میخورن نه افکارشون.اونا تو هپروت سیر میکردن و بر اثر مصرف مواد مخدر یه جفنگیاتی میگفتن که متاسفانه چون جفنگیاتشون خشگله و در قالب شعر و این چیزاست ملت نمیخوان بزارنش کنار.نتیجشم میشه این.طرف بچشو میکشه چون مجرده.انگار مجرد بودن بده.اصولا بعضی ادمها آندروژن و خنثی ان و علاقه ای به نه زن دارن نه مرد.دوست دارن مجرد باشن و علاقه ای به ازدواج ندارن.این کاملا طبیعیه.اصلا کی گفته حتما همه باید ازدواج کنن.که چی بشه اخه.نسل قبلی ایران مغزشون ایراد داره.طرف از صبح تا شب کار میکنه که دویست تا بچشو همه رو شوهر بده یا زن بده.اخه یعنی چی.این نسل واقعا گاون.انسان باید برای خودش زندگی کنه و برای پیشرفت خودش وقت صرف کنه و در کنارش خانواده هم داشته باشه و به استراحت و تفریح خودش هم اهمیت بده.نه اینکه عین اوشگولا زندگی کنه.من خودم چند روز پیش سوار تاکسی بودم و راننده مغز منو خورده بود که من چهارتا دختر دارم فلان دارم و کرایه تاکسی باید گرون شه.من بهش گفتم تو اگه چهارتا بچه داری باید راننده تاکسی باشی؟به نظرت شغل راننده تاکسی ایا توان دراوردن خرج چهارتا بچه رو داره؟الان ملت باید خرج بچه تو رو بدن؟واقعا این نسل بیشعورن.انسان باید بر اساس واقعیات زندگی کنه.این نسل چون اسکلن بر اساس معیارهای دینی زندگی میکنن مثلا معتقدن که حتما حتما باید زن گرفت و ده هزار تا بچه زایید و صبح تا شب عین خر کار کرد تا خرج بچه داد.تفکر این نسل اینه.بعد معتقدن روزی بچه خودش از اسمون میاد بعد اون بچه بدبخت هم همش منتظره روزیش بیاد میبینه خبری نیست بعد وقتی هم که از روزی خبری نیست از رو نمیرن و میگن این امتحان الهیه.اول میگن خدا خیلی رحیمه و خیلی خوبه و اگه دعا کنی مستجاب میشه حال اگه یکی خودشو با دعا جرواجر کنه و مستجاب نشه یعنی یه حکمتی تو کاره و یا به اندازه کافی جرواجر نشده مثلا بجای هزار تا صلوات باید حتما هزار و یک تا میبود وگرنه صلواتا خنثی میشه و میپره.کلا این نسل با افکار متافیزیکی زندگی میکنن و همه چیو ربط به خدا و دین و این چیزا میدن و اصلا منطق ندارن و پدر جوونا رو در اوردن.مملکتم به گند کشیدن رفت پیکارش.
زنده بودن این زن و مرد از هر مجازاتی بدترست! اگر هر دو اعدام می شدند از زنده بودن برای انها بهتر می بود، با کمال تاسف! مگر اینکه دلیل خیلی بخصوص و منحصر بفردی برای قتل پسرشان داشته بوده باشند! که محتمل نیست!
من همیشه در زمان شنیدن اتفاقات خیلی بد و ناجور و غیر طبیعی و ناگوار که برای بعضیها می افتد اولین چیزی که به ذهنم می رسد این جمله قدیمی هست که : خدا نصیب گرگ بیابان نکند(موقعیت هر دو طرف ماجرا) ، مطمئنم این شخص ( مقتول) کاری کرده که پدر و مادرش آن هم در این سن و سال بالا ، نقشه کشتنش را کشیده و آنرا عملی کرده اند ، کاری بسیار فراتر از این حرفهائی که در اعترافات به بازپرس پرونده گفته اند .
در پی اصلاحات رضا شاه در مورد قوانین قضایی، قانون کیفری جایگزین مجازاتهای واپسگرایانه اسلامی شد،
اما اصلاح قوانین مدنی ناظر بر روابط افراد جامعه از جمله قوانین ومقررات مربوط به ولادت، فوت، نکاح، طلاق، خانواده، ارث و وصیت با مقاومت شدید آخوندها و نخبگان و پایوران نظم کهن روبرو شد و کماکان بر پایه قوانین واپسگرایانه اسلامی و شیعی باقی ماندند.
از آنسو، در هر کشور متمدن قاعدتا حکومت مدعی العموم جرم قتل است و حتی بدون شاکی خصوصی قاتل باید محاکمه و مجازات شود.
با شورش ۵۷، قوانین کیفری اسلام هم بازگشتند.
بر اساس قانون مجازات اسلامی، برای قتل باید شاکی خصوصی وجود داشته باشد. در نتیجه پدر براحتی می تواند فرزندان خود را بدون تحمل کیفر بکشد، اما اگر زنی مباشر قتل باشد، مجازات می گردد.
قوانین کیفری و مدنی اسلام ریشه در قوانین عصر برنز دولت شهرهای بین النهرین و بویژه قوانین حمورابی دارند.
اغلب اسلام را متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش می انند، در صورتیکه با معیارهای قرن هفتم میلادی هم اسلام آناکرونیک و واپسگرایانه بودچون مربوط به پنج هزار سال پیش است،
این قتل یک ملت است این فاجعه خبر از نابودی یک تمدن و فرهنگ می دهد . آیا فروپاشی بغیر این است ؟؟