اضمحلال طبقه متوسط و نامزدهای بی‌برنامه «انتخابات»؛ «بدون بودجه» و با «شارلاتانیسم» و «پوپولیسم» نمی‌توان کشور را اداره کرد

- عدم نوسازی صنایع و عدم استفاده از فناوری‌های جدید میان ایران و صنعت جهان فاصله انداخت است. این برای آینده تولید بسیار خطرناک است.
- مهدی پازوکی: دبیرخانه مجمع خودش یکی از منابع تولید هزینه برای کشور است که نه تنها مصلحت نظام را تشخیص نمی‌دهد بلکه هزینه‌های مبادله را در اقتصاد ایران بالا می‌برد.
- «این برنامه‌ها اصلا امکان اجرا ندارد. من فکر می‌کنم این پدیده شارلاتانیسم است که در جامعه ایران رو‌ به رشد است. بدون بودجه چطور ممکن است کشور اداره شود؟ اصلا با منطق همخوانی ندارد. به نظر می‌رسد این تفکرات پوپولیستی چیزی جز شعار نیست و برای کشور هزینه دارد.»

پنج شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ برابر با ۲۷ مه ۲۰۲۱


رئیس اتاق بازرگانی ایران با بیان اینکه رشد واقعی اقتصاد ایران در یک دهه گذشته منفی بوده گفته که طی چند سال گذشته طبقه متوسط تجزیه و طبقه پایین گسترش یافته است.

ابراهیم رئیسی رئیس کنونی قوه قضاییه جمهوری اسلامی و از کاندیداهای شرکت در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری روز چهارشنبه پنجم خرداد ۱۴۰۰ با فعالان اقتصادی بخش‌های خصوصی اتاق بازرگانی ایران، اتاق اصناف و اتاق تعاون دیدار کرد.

غلامحسین شافعی رئیس اتاق بازرگانی ایران در این دیدار خطاب به ابراهیم رئیسی گفت که «طی چند سال گذشته طبق متوسط تجزیه شده و طبقه پایین گسترده شده است. همواره تورم در مقابل افزایش دستمزد برنده بوده است.»

رئیس اتاق بازرگانی ایران در توضیح شرایط اقتصاد ایران گفت که «به دلیل کاهش سرمایه‌گذاری در ۱۰ سال گذشته، برای اولین بار نرخ استهلاک از نرخ سرمایه‌گذاری بالاتر رفته است. به دلیل کاهش سرمایه‌گذاری کار برای رئیس جمهور آینده بسیار سخت خواهند بود.»

او همچنین افزود که «عدم نوسازی صنایع و عدم استفاده از فناوری‌های جدید میان ایران و صنعت جهان فاصله انداخت است. این برای آینده تولید بسیار خطرناک است.»

به گفته غلامحسین شافعی «سوال این است که علی‌رغم این ظرفیت‌ها چرا از فرصت‌های موجود در اقتصاد کشور نتوانسته‌ایم استفاده کنیم؟ باید مشخص شود عیب کجاست. قبل از آنکه دولت نرخ تورم و بیکاری و دیگر آمار را اعلام کند، مردم و کاسبان در زندگی خود آن‌ را تجربه می‌کنند.»

پس از اعلام فهرست نهایی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از شورای نگهبان، نخستین اقدام تبلیغاتی ابراهیم رئیسی دیدار روز گذشته با فعالان اقتصادی در بازار تهران بود. هر چند به نظر می‌رسد ابراهیم رئیسی تلاش داشته با این اقدام اهمیت حوزه اقتصاد را در دولت آینده خود نشان دهند اما او نه سواد و تحصیلات در حوزه اقتصاد دارد و نه هیچگونه تجربه در مدیریت و سیاست‌گذاری اقتصادی دارد!

مهدی پازوکی اقتصاددان نیز در رابطه با برنامه‌های اقتصادی که تا کنون از سوی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اعلام شده، بر اهمیت توجه به از بین رفتن طبقه متوسط تأکید کرده و گفته که «طبقه متوسط ایران به دلیل فشارهای اقتصادی رو به اضمحلال است.»

مهدی پازوکی آنچه به عنوان برنامه‌های انتخاباتی مطرح شده را «غیرقابل اجرا» و «شارلاتانیسم» خوانده و گفته است: «این برنامه‌ها اصلا امکان اجرا ندارد. من فکر می‌کنم این پدیده شارلاتانیسم است که در جامعه ایران رو‌ به رشد است. بدون بودجه چطور ممکن است کشور اداره شود؟ اصلا با منطق همخوانی ندارد. به نظر می‌رسد این تفکرات پوپولیستی چیزی جز شعار نیست و برای کشور هزینه دارد. بنابراین ما باید یاد بگیریم با مشکلات اقتصادی در چارچوب منافع ملی‌مان بخردانه عمل کنیم و منطقی باشیم و تحت تاثیر جوّهای روانی زودگذر قرار نگیریم.»

به گفته این اقتصاددان یکی از مهمترین اقداماتی که باید صورت بگیرد اینست که روابط اقتصادی ایران با جهان بهبود پیدا کند: « ما باید بدانیم اگر بخواهیم رشد اقتصادی مستمر داشته باشیم، اگر بخواهیم رشد تولید ملی‌مان افزایش پیدا کند که رفاه جامعه را افزایش دهد ما نیاز داریم که با جامعه جهانی تعامل داشته باشیم. تعامل به معنی نوکر بودن نیست، تعامل به این معنی است که در واقع آنچه که برای ما مهم است مطلوبیت اجتماعی و اقتصادی مردم است نه یک گروه خاص.»

مهدی پازوکی با انتقادی تند نسبت به مجمع تشخیص مصلحت نظام و محسن رضایی که یکی از نامزدهای تأیید صلاحیت شده برای انتخابات است گفته که «تورم در اقتصاد ما بیش از ۲۰ سال است که ۲ رقمی است. ما چند کشور هستیم به تعداد انگشتان دست که تورم‌مان دو رقمی است. آقای محسن رضایی هیچ گونه برنامه‌ای ندارند. ایشان یک بار گفته بودند باید سربازان آمریکایی را گروگان بگیریم. طرز تفکر آقای رضایی ایران را به سمت جهالت اقتصادی سوق می‌دهد بنابراین آقای رضایی نه اقتصاد را می‌داند و نه مشاوران خوبی دارد و قطعا با طرز تفکر ایشان اقتصاد ما تحمل این را ندارد که با آزمون و خطا اداره شود. در دنیای امروز به جای آزمون و خطا باید با معضلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برخورد علمی و کارشناسی کنیم. بنابراین آقای محسن رضایی قطعا شوخی می‌کنند! ایشان FATF را متوجه نیست! ایشان دبیرخانه مجمعی است که به نظر من مصلحت خودشان را هم نمی‌توانند تشخیص دهند و کلی هزینه برای ملت ایران بوجود آوردند.»

این اقتصاددان تأکید کرده که «اگر هر دولتی در ایران پیروز شود و آمریکا برگردد به برجام و تمام خواسته‌های ایران تحقق پیدا کند ولی ما جزو کشورهای همکار با FATF نباشیم مثل کره شمالی قطعا هیچ بانکی حاضر به همکاری با ما نیست و سیستم بانکی‌مان که سال‌هاست از دنیا عقب است، عقب‌تر هم خواهد رفت. بنابراین پذیرش FATF بسیار مهم است و حتی شرکای چینی و روسی به ایران توصیه می‌کنند اگر می‌خواهید همکاری‌ها ادامه داشته باشد FATF را پذیرا باشید. ما خودمان قربانی تروریسم هستیم و به نفع ماست که سیستم بانکی‌مان کار کند چون همین حالا بانک‌های درجه یک روسی و چینی هم با ما کار نمی‌کنند. فقط بانک‌های زیر پله‌ای که کلی هزینه مبادله را بر ایران تحمیل می‌کنند حاضر به همکاری با ایران هستند. بنابراین خوب است آقای رضایی در مناظره‌ها درباره FATF صحبت کنند و بگویند چطور مجمع تشخیص مصلحت نظام کشور را دچار تعطیلی کرده است.»

او در ادامه گفته که «امسال بودجه مجمع تشخیص مصلت نظام بالای صد میلیارد تومان شد. جالب است که همه اعضای مجمع حقوق‌بگیر ارگان‌های دیگرند. یا وزیر هستند در دولت حقوق می‌گیرند یا نماینده مجلس‌اند یا عضو نیروهای مسلح هستند. جالب است که دبیرخانه مجمع خودش یکی از منابع تولید هزینه برای کشور است که نه تنها مصلحت نظام را تشخیص نمی‌دهد بلکه هزینه‌های مبادله را در اقتصاد ایران بالا می‌برد.»

مهدی پازوکی در بخش دیگری از سخنان خود گفته که «برنامه‌هایی که الان ارائه می‌شود صرفا پوپولیستی است. در ایران ما باید دارای حزب باشیم و کاندیداها اعضای حزب باشند و برنامه ارائه دهند تا مردم به برنامه رای بدهند. در ایران متاسفانه پوپولیست و عوام زدگی به شدت در حال گسترش است. این طرز تفکر عوام زده باعث گسترش جهالت اقتصادی و عقب گرد در اقتصاد ایران می‌شود. بنابراین ما اگر در احزاب آزادی و رقابت واقعی داشته باشیم و احزاب با برنامه جلو بیایند و مردم به برنامه رای بدهند قطعا موفق خواهیم شد.»

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=242650

4 دیدگاه‌

  1. ریشه های انحطاط ایران و ایرانی

    ریشه های انحطاط ایران و ایرانی
    با دیدن کامنتهای مکرر افرادی که متذکر شده بودند فساد عظیم مالی و علمی در دوران بلای کرونا ، بررسی کردم، دیدم به طرز عیجبی باز مسئولان مسئولیت گریز نه تنها اعتنایی به به افشاگری نکردند، بلکه عادما موجب تشدید این فساد شدند!
    اینکه در اوایل بحران کرونا، به صورت خودجوش حتی معلمان اقدام تسهیل در امر نمره دهی به دانشجوها و دانش آموزان و هنرجویان کردند، تا حدی قابل درک و موجه بودف چون آنها ماهها قبل کلاس آمده بودند و وضعیت اورژانسی بود، اما از اول مهرماه ۱۳۹۹ دیگر هیچ توجیهی قابل نیست برای تسهیل نمره، چیزی در حال وقوع است یک فساد عظیم مدرکفروشی است و تمام!
    اینکه اشخاصی می آیند افشاگری از وجود فساد میکنند و بعد مسئولان وزارت ارشاد با وجود گذشت چند ماه از شروع سال تحصیلی، سه بار سایت آزمون هنر باز میکنند برای ثبت نام چه میتواند معنی داشته باشد جز اصرار و لجاجت گستاخانه و وقیحانه بر تشدید فساد.
    سال تحصیلی شروه از بمهمن، تا آخر استفند هم مهلت ثبت نام، دقت فرمایید حتی در زمان عادی برگزرای حدود دو هزار ساعت کلاس مهارت اموزی کار دشواری است، بررسی ها نشان میدهد میزان تنبلی و گریز از مطالعه کتاب درسی و حتی فیلم و جوزات شدت یافته افت علمی شدید موجب شده است. حالا نهاد وزارت ارشاد می آید این افت علمی تشدید میکند! هیچ توجیهی ندارد تمدید ثبت نامها تا اردیبهشت به جز اینکه قبول کنیم عمدی هست میزان تخلف و تقلب و مدرکفروشی و کسب مال حرام بیشتر شود!
    فاجعه مدرکفروشی و تقلب در آزمونهای مهارتی و مدارس به افتضاح علمی رسیده است.
    اینجا ظلم دو سویه دارد:
    ۱- ظلم به دانش آموزان و هنرجویان حقیقی و زحمت کش که در مقابل تقلب، از اعتبار گواهی و مدارک تحصیلی شان می افتد و ضربه اجتماعی میخورند که در مظان تهمت هستند و شانس اشتغاشان کم میشود!، و اینجا یک حق الناس پایمال میشود.
    ۲- کسانی با تقلب و خریدن مدرک از خلافکاران حرامخور مدیران وشرکای مدارس و مراکز مهارت آموزی، اقدام به انتفاع حرام از این مدراک و گواهی ها میکند از استخدامات و ارتقائات شغلی تا گرفتن انواع مجوز و ورود به دانشگاهها، خیلی بدیهی است وجود این اشخاص متقلب و خلافکار، زمینه فسادهای مالی و اقتصادی و ناکرامدی بیشتر کشور میشود.

    باز هم متاسفانه برخلاف ادعای مبارزه با فساد مسئولان، چنین بر فساد گسترده و خطرناک علمی در مراکز آموزشی بی اعتنایی میکنند! در چند روز اخیر رسانه های مجازی داخلی به طور وسعی اقدام به سانسور این افشاگری کرده اند!
    در حالیکه جلوی این فساد میتوان گرفت یا کاهش زیادی داد به چند مورد تمهید مانند گرفتن آزمون از مراکز آموزشی و افزایش نظارت با ناظران صالح و سالم و تغییر شیوه تست آنلاین که کامنتها مفصل توصیح داده اند.
    اما سانسور و گاه تهمت به افشاگران. این افشاگری انتقادی کامل است، هم معضل فساد افشا شده و هم راه حل داده است یعنی یک انتقاد کامل و در مقابل چی میشود؟ باز هم عدم انتقادپذیری و اصرار بر قانون شکنی و تخلف و فساد! باز هم افشاگران منتقد مجازات میشوند بجای متخلفان!
    این فساد آگاهانه، قطعا مدیونی دارد بخصوص برای کسانی ادعای حق الناس و معاد وقیامت و اخرت هم دارند، هم دنیا و هم آخرتشان مدیون هستند و باید پاسخگو باشند.

    https://www.khabarfoori.com/detail/2658053
    https://www.khabarfoori.com/detail/266698
    https://www.khabarfoori.com/detail/2666982
    https://kayhan.london/fa/?p=241058
    https://kayhan.london/fa/?p=242500

  2. طلاکارت

    پیشنهاد طرح راهبردی “طلاکارت ایرانیان”-تجمیع تمام یارانه‌ها در یک بستۀ اعتباری معادل طلا- برای عموم مردم ایران.
    من فرض بر این می‌گیرم، هدف از پرداخت یارانه به مردم، پر کردن شکاف‌های مالی عدم تناسب درآمد عموم مردم با گران شدن و تورم بالا و بی‌عدالتی در توزیع ثروت است.
    هر چند وضع کارمندان حکومتی اکنون بسیار خوب است و همگی متناسب به سبد معیشت مزد می‌گیرند و بلکه درصد بزرگی از آنها چندین برابر و با انوهی مزایا و به حدی که چک کارمنید حکم پول نقد دارد در بازار و اعتبار کارمندی اکنون دست کمی از کاسب بازاری ندارد!
    اما این چیز بدیهی است با وجود ناعدالانه بودن دستمزدهای مزدبیگران کارگر بخش خصوصی و غیر حکومتی، و با اذعان خود مراجع مسئول، حتی میلیون نفر خارج از سیستم پایۀ حقوق رسمی هستند(!)، به طوری که بخش بزرگی از حقوق بگیران کارگر و غیره نصف و بدتر یک سوم پایه حقوق رسمی می‌گیرند و در حالیکه خود پایۀ حقوق رسمی کارگری، بایست در حفظ ارزش دارایی نقدی مردم علاج اساسی صورت گیرد. و با توجه تسلط لابی و نفوذ سرمایه داری بیگاری‌کش از طبقات فرودست مزدبگیر، هیچ امیدی هم نیست حتی تا قرن دیگر این اجحاف مزدی برطرف شود!
    پیشنهاد مهم و مؤثری چند سال پیش شد که تحت عنوان زرچک ، و متأسفانه دولت وقت و سایر مراجع مسئول عمل نکردند وگرنه اکنون با ما بحران ناتوانی قدرت رخید عمومی روبرو نبودیم که اکثریت مردم از سبد رفاه و غذا و سایر مایحتاجشان بزنند و در مرز مرگ و زندگی قرار بگیرند، و این صادارات کاذب مایحتاج مردم صورت نگیرد!
    می‌توان گفت، بسیاری از این صادارتی که اکنون انجام می‌شود کاذب است! صادرات واقعی وقتی صادق است که کالاها و خدمات مازاد بر نیاز داخلی باشد، اگر غذا یا کالای صنعتی و غیره صادر می‌شود نخست بایست نیاز حقیقی مردم برآورده بر اساس معیار علمی سرانه نیاز، و بعد مازدش صادر شود، مثلاً رب گوجه فرنگی صادر شود و در حالیکه مردم داخل نصف نیازشان استفاده کنند بخاطر فقر، این صادرات کاذب است! در طرح پیشنهادی زرچک- با توجه کاهش همیشگی ارزش پول ملی، بر اساس حقیقت نرخ سود بانکی حداقل ۲۰% و در مواقع بحران‌های سیاسی یا اقتصادی گاه به بیش از ۱۰۰% می‌رسد!
    حفظ ارزش حقیقی یارانه بود دغدغه ملیون و خیرخواهان کشور است، مثلا مشاهده کردیم ارزش ارزی-طلایی یارانه ۴۵ هزار تومانی اکنون به یک دهم رسیده!، اکنون چند میلیارد دلار برای وادرات کالاهای اساسی و نهاده ها به بخش خصوصی و غیره اختصاص داده می‌شود، چون عملاً همگان دیدند تأثیری در جلوگیری از قیمت‌ها نداشت و باز در حق عموم مردم احجاف شد و ظلم و بلای ضد بشری احتکار-گران‌فروشی-کم‌فروشی و تقلب در کالاها با افزایش بیشتری ادامه یافت!، و مجلس می‌خواست معادل ما به تفاوت این یارانه ارزی را به صورت ریالی به مردم بدهد و از آن طرف قیمت ارز یکسان شود به نرخ بازار آزاد. اما ایراد اساسی این طرح گرفته شد و آن احتمال بروز تورم وحشتناک است ناشی افزایش نقدینگی.
    تنها راه عقلانی اقتصادی، ارائه یارانه در اقلب طلاکارت ایرانیان است، یعنی اینکه همه یارانه های نقدی و حتی غیر نقدی معدال نرخ روز طلا محاسبه شده و در طلاکارت عرضه شود، هنگام خرید، به صورت هوشمند به نرخ روز تبدیل شود ریال-تومان و دیگر این دغدغه کاهش ارزش یارانه مردم نباشد. در این صورت قدرت خرید مردم حفظ می‌شود.
    از نظر اجرایی، هیچ نیازی به زیرساخت و هزینه خاصی نیست، با توجه نرم‌افزار و کامپیوتر، براحتی در همین کارت فعلی یارانه‌ها قابل اجرا است، و حتی ظرف چند هفته قابلیت اجرایی دارد.
    شرایط مهم:
    ۱- طلاکارت ایرانیان، باید به همه اتباع ایران باشد و هیچ فرق و تبعیضی میان فقیر و غنی نباشد، به دلایل مختلف، اول اینکه یارانه حق عموم است و دوم اینکه باز هم ممکن است مثل موارد قبلی اشتباه در تشخیص فرودست و فرادست باشد و کما اینکه میلیون‌ها نفر فرودست در طرح‌های قبلی مانند یارانۀ معیشتی و یا سهام عدالت و غیره محروم شدند و در عوض میلیون‌ها نفر فرادست برخودار!، البته خوداظهاری برای کسای که ثروتمند هستند و از اباب کمک بیشتر فرودستان داوطلبانه می‌توانند از این حق صرف نظر کنند.
    ۲- طلاکارت مقدمه باشد برای عدالت توزیعی ثروت‌های عمومی، در نهایت حتی می‌توان بستر رسیدن به پیشنهاد زرچک باشد. زرچک یا همان پول حقیقی معادل طلا، آخرین و بهترین راه حل برای نجات اقتصاد کشور از تورم، و فقر ناشی کاهش قدرت خرید و نابرابری درآمدها است.
    محمد احمدی

  3. ل ن

    وقتی که مردک هندوزاده گفت:لاکن اقتصادمال خره! خیلی ها نفهمیدند ولی حالا معنی این جمله را بسیاری درک کرده اند؛که ماموریت پیاده نظام هندی ارتش متجاوز انگلیس چه بوده است . متاسفانه برای درمان این درد بسیار دیر شده است زیرا وقتی که زیر ساختهای اقتصادی در هر کشوری رو به نابودی رفت بازسازی ان بسیار مشکل و حتی غیرممکن میشود.نمونه های بسیاری از کشورهادر دنیا وجود دارد که به این وضع افتاده اند. هر رئیس جمهور دست نشانده و بی اختیاری که درنظام دیکتاتوری اسلامی بر صندلی ریاست دولت بی اختیار و دکوری نشست نیز شروع به خرابتر کردن وضع مملکت از همه ی جوانب کرد و بعدی هم بدتر از قبلی کارش را انجام داد و نتیجه ی آن به وجود آمدن همین وضع آشفته و نابسامان اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و شغلی وبسیاری از مواردی دیگر شده است که حتی بازگشت به حالت ده سال قبلی هم مانند رویایی دست نیافتنی شده است .

  4. مزاحم

    خر برفت و خر برفت و خر برفت را مولانا شاید در مورد حال و احوال اکنون ما گفته است!

Comments are closed.