در شرایطی که موج گستردهای در میان فعالان مدنی و صنفی و دیگر شهروندان ایرانی در داخل و سراسر جهان برای تحریم انتخابات در جمهوری اسلامی تشکیل شده، حجتالاسلام محمد خاتمی رهبر جریان اصلاحطلب در ایران طبق معمول به تَکرار خود پرداخته و خواستار تلاش جریانات، احزاب و فعالان اصلاحطلب برای کشاندن مردم پای صندوق رأی شده است!
حجتالاسلام محمد خاتمی در پیامی که روز جمعه ۲۱ خردادماه ۱۴۰۰ به کنگره سراسری حزب «جوانان ایران اسلامی» ارسال شده، انتخابات ریاست جمهوری را «عرصه سرنوشت» خوانده و ابراز امیدواری کرده که جریان اصلاحات مسئولیت خود را نسبت به مردم به درستی بشناسد و در انجام این مسئولیت موفق باشد!
در متن این پیام آمده است: «با سلام و درود به اعضای محترم حزب جوانان ایران اسلامی و همه شرکتکنندگان در کنگره سراسری این حزب، در این فضای سرد و افسرده در حالی که جامعه ما، نیاز به نشاط و امید و اشتیاق به شرکت در عرصه سرنوشت دارد امید دارم این حزب و همه تشکلها و احزاب و جریانهای سیاسی و ملی بتوانند در این برهه حساس، مسئولیت خود را نسبت به میهن و مردم به درستی بشناسند و در انجام آن مسئولیت موفق باشند.»
حزب «جوانان ایران اسلامی» یکی از احزاب فرمایشی و نمایشی جمهوری اسلامی است که توسط تعدادی از فعالان حلقههای مافیایی جریان اصلاحطلب به عنوان یکی از جناحین خودی رژیم تشکیل شده است و در کنار دهها حزب نمایشی دیگر مهمترین کاربردشان در دوران رأیگیریهای جمهوری اسلامی است!
محمد خونچمن، مهدی علیخانی، آرمین شریفی راد، میثم حیدر اولاد، مصطفی آقا علی، ملیحه سلطانی، گلسا بهاروندی، سید مجتبی تقوی نژاد، زهره بهبودی، سیدمحمد مهدی پور رهنما، کامران میر محمدی، حامد صالح آبادی، هادی طاهرخانی، اسماعیل ساجدی، رضا بخشی، ولی فصیحی پر مهر، علی غنی اعضای شورای مرکزی و بازرسان این حزب حکومتی هستند.
محمد خاتمی در حالی از اصلاحطلبان به عنوان یک جریان درون نظام خواسته مردم را پای صندوق رأی بکشانند که تنور انتخابات فرمایشی ۱۴۰۰ به شدت سرد است و مقامات رژیم و مدافعان و لابیگران نظام در خارج کشور را به شدت نگران کرده و به وحشت انداخته است. در این دوره از انتخابات مردم نه تنها تمایلی برای رفتن پای صندوق رأی دادن به جمهوری اسلامی ندارند بلکه گروههای مختلف خود را برای مقابله با آن آماده کردهاند.
https://kayhan.london/1400/03/23/%d8%a8%db%8c%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%87-%d8%a8%db%8c%d8%b4-%d8%a7%d8%b2-%db%b1%db%b3%db%b0-%d9%81%d8%b9%d8%a7%d9%84-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c%d8%8c-%d9%85%d8%af%d9%86%db%8c-%d9%88-%d8%b5%d9%86%d9%81
علاوه بر مخالفان دموکراسیخواه جمهوری اسلامی در خارج کشور تعداد زیادی از فعالان صنفی، مدنی، فرهنگی و هنری در درون ایران نیز اعلام کردهاند که در انتخابات جمهوری اسلامی شرکت نخواهند کرد.
بیش از از ۱۳۰ فعال سیاسی، مدنی و صنفی از جمله امضاکنندگان بیانیه ۱۴، فرهنگیان، سندیکای کارگران، مهندسین پالایشگاهها، دادخواهان و کسبه و صنوف در بیانیهای مشترک خواهان تحریم انتخابات در جمهوری اسلامی توسط مردم شدهاند.
عملکرد نامطلوب اقتصادی، گسترش فقر و فلاکت با تصمیمات نادرست اقتصادی و سیاسی، خالی کردن جیب مردم در بازار بورس برای جبران کسری بودجه، گسترش فساد بیپرده اقتصادی و اختلاس از سوی مقامات ارشد حکومت، شلیک عمدی موشک به هواپیمای مسافری اوکراینی، سرکوب شدید و مسلحانه اعتراضات مردمی در سالهای ۹۶ و ۹۸ و برخورد امنیتی و قضایی با فعالان صنفی و مدنی و سیاسی و مردم عادی از جمله دلایلی است که بخش زیادی از شهروندانی را که پیشتر رأی میدادند به تصمیم تحریم انتخابات در جمهوری اسلامی رسانده است.
از سوی دیگر برای اکثر شرکتکنندگان در انتخابات روشن شده که حضور پای صندوق رأی نظام به عنوان مشروعیت از سوی نظام به ویژه به کشورهای خارجی فروخته میشود و در عین حال این مشارکت در عمل به معنی قبول سرکوبها و تبعیضهای فراگیر رژیم علیه خود رأیدهندگان است!
عدم مشارکت مردم به یکی از هراسهای این روزهای مقامات جمهوری اسلامی تبدیل شده و از هر راهی برای راضی کردن مردم جهت رفتن پای صندوق رأی استفاده میکنند. اصلاحطلبان به عنوان یکی از جناحین و جریانهای حکومتی که بیش از بیست سال است اصلیترین مسئولیت کشاندن مردم پای صندوق رأی را دارند امسال با رد صلاحیت نامزدهای مورد نظرشان از سوی شورای نگهبان خود را در بنبست میبینند و نمیدانند چطور نقش «خندق» دور نظام را برای فریب مردم بازی کنند. این اقدام که به نظر میرسد با ریزش شدید این جریان نظام همراه شده و بیش از پیش پرده از بیخاصیت بودن آنها در تأمین حقوق مردم برداشته، بیانگر این واقعیت نیز هست که اصلاحطلبان کارکرد خود را برای جمهوری اسلامی و رهبرش از دست دادهاند و با توجه به آمادگی مردم برای رأی ندادن حتا با وجود حضور اصلاحطلبان، خامنهای تصمیم گرفت اصلا آنها را وارد بازی نکند!
با اینهمه بخشی از اصلاحطلبان که حاضر نیستند منافع خود را در نظام از دست بدهند، از نامزدی عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده در رأیگیری ۲۸ خرداد حمایت کردهاند. حجتالاسلام محمد خاتمی نیز وارد میدان شده تا اصلاحطلبان را مجاب به فعالیت برای گرم کردن تنوری کند که دیگر فرسوده و کهنه شده و جز بقایایی سوخته از آن نمانده است.
در آنسو اما میرحسین موسوی نخست وزیر پیشین نظام در دهه شصت خورشیدی و نامزد انتخابات ریاست جمهوری اسلامی سال ۸۸ که با اعتراضات پس از آن انتخابات به عنوان «رهبر جنبش سبز» معرفی میشود و از آن زمان تا کنون در حصر خانگی بسر برده در پیامی به «شیوه» برگزاری انتخابات امسال انتقاد کرد.
میرحسین موسوی روز شنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ در پیامی کوتاه و دو پهلو در وبسایت «کلمه» اعلام کرد «در کنار کسانی خواهم ایستاد که از انتخاباتهای تحقیرآمیز و مهندسیشده به جان آمدهاند» و «نمیخواهند تسلیم تصمیمات دزدکی و پنهانی شوند.»
موسوی همچنین شرایط کنونی کشور را «ناپایدار و پرابهام» دانسته است.
https://kayhan.london/1400/03/22/%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85-%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%ad%d8%b3%db%8c%d9%86-%d9%85%d9%88%d8%b3%d9%88%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af-%d9%85%d9%87%d9%86%d8%af%d8%b3%db%8c-%d8%a7%d9%86%d8%aa
هرچند در این پیام عبارتی درباره «عدم شرکت در انتخابات»، «رأی ندادن» و یا «تحریم انتخابات» نیامده اما برخی از هواداران میرحسین موسوی این پیام را به معنای تحریم انتخابات از سوی او ارزیابی کردهاند. برخی از منتقدان نظام نیز اعلام کردهاند که این اقدام میرحسین برای تصاحب جنبش تحریم انتخابات است که مدتهاست از سوی فعالان سیاسی مخالف نظام در جریان است.
پیام میرحسین اما سبب بروز اختلاف نظر میان اصلاحطلبان شده است. در حالی که آنها ۱۲ سال است با اسم میرحسین موسوی و ادعای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی سال ۸۸ و مطالبه رفع حصر، برای اثرگذاری روی بخشی از مردم و جلب همراهی آنها تلاش داشتند اما حالا در ستادهای انتخاباتی افرادی مثل همتی و مهرعلیزاده فعال شدهاند!
حالا پیامی که امروز از سوی محمد خاتمی رسانهای شده، شکاف میان اصلاحطلبان را بیش از پیش کرده و همه حامیان این جریان را بر سر دوراهی سرنوشت قرار داده است. آنها باید میان میرحسین موسوی و ادعای تقلب در انتخابات ۸۸ و اعتراض و مظلومنمایی نسبت به حصر، و محمد خاتمی و حضور در پای صندوق رأی برای جمهوری اسلامی یکی را «انتخاب» کنند!
نه قم خوبه نه کاشون!
لعنت به هر سه تاشون!
نه به جمهوری فاشیستی اسهالی!
نه به ولایت فقیه!
نه به انتخابات فرمایشی!
نه به اصلاح طلبان چاپلوس!
نه به اصول گراها!
هموطن عزیز: امیدوارم ان شریعتی را که شما از ان صحبت میکنید از نوع شریعت مسعود رجوی نباشد!
ولایت وقیح شماره ١۵، اگر مسعود رجوی باشد، که متاسفانه امکانش هست، به این سادگی از شرش نمیتوان راحت شد!
رنسانسی در ایران بالاتر و بهتر از رنسانس اروپا است.
رنسانس اروپا جدایی دین از سیاست بود ولی در رنسانس ایران جدایی ایمان از شریعت اتفاق افتاده که خیلی جلوتر از سکولاریسم اروپا است .
آیا انقلاب اسلامی یک باخت تاریخی را برای ما رقم زد، و یا یک فرصتی را هم ایجاد کرد؟
پاسخ من این است که بعد از انقلاب به طور ناخواسته و پنهان یک راه میانبر تاریخی به سوی توسعه گشوده شده است.
نه جامعه آگاهانه این راه را خواسته بود و نه حکومت!
اما تعامل بین حکومت و جامعه راه را باز کرد.
اصلیترین عامل شکست توسعه، سنتهای غیرعقلانی هستند.
سنتها حافظان بسیار قدرتمندی دارند.
جمهوری اسلامی کمک کرد تا حافظان تاریخی سنت در جامعه ما یا تضعیف شوند و یا حذف شوند و سنت بی دفاع مانده است تا لاجرم جامعه ما به سمت دنیای مدرن حرکت کند و با سنت های ضدتوسعه خداحافظی کند. این تحول در اروپا ۴۰۰ سال طول کشید ولی ما در طول ۴۰ سال گذشته زمینههای این تحول را در ایران ایجاد کردیم.
در دوران جمهوری اسلامی، جهشی عظیم در فراهمآوری زمینههای لازم برای مدرنیته رخ داده است که هیچ نظام دیگری به غیر نظام دینی با رهبری فقها نمیتوانست چنین تحولی را با این سرعت ایجاد کند.
این تحول را رضاشاه آغاز کرد و محمدرضا شاه ادامه داد اما هر دو شکست خوردند، چون به گونهای عمل کردند که باعث انسجام و اتحاد تمام نیروهای محافظ سنت شدند و یک جبهه مستحکم در برابر تحولات دنیای مدرن شکل گرفت. انقلاب اسلامی هم به نوعی حاصل همین اتحاد بود.
مهمترین خدمت جمهوری اسلامی این بود که نیروهای حافظ سنت را نخست از هم جدا کرد و سپس یک به یک آن ها را نابود کرد.
در دوران جمهوری اسلامی چهار تحول مهم رخ داده که زمینههای تحقق نوگرایی و مدرنیته را فراهم کرده است.
تحولاتی که حتی در ترکیه، پاکستان، مصر و کشورهایی با ساختار سیاسی مدرنتر از ایران هم رخ نداده است.
سه مورد اول آن تضعیف، تخریب و حذف حافظان سنت است و تحول چهارم تحول در کیفیت دینداری ایرانیان است.
اصلی ترین حافظان سنت، زنان، روستاییان و روحانیان هستند.
زنان از بقیه قدرتمندتر عمل میکنند. جمهوری اسلامی نخست زنان را به نیروهای خط شکن تحولات مدرنیته تبدیل کرد.
پهلوی اول قدرت عشایر را نابود کرد، پهلوی دوم زمین داران را نابود کرد و جمهوری اسلامی عامه روستاییان را شهر نشین کرد.
پیش بینی من این است که با این روند تا ۲۰ سال آینده کمتر از پنج درصد جمعیت روستایی خواهند بود.
سومین حافظ سنت روحانیان بودند که در دو سطح مراجع و روحانیان محلی فعالیت میکردند. تقریبا جایگاه مراجع به عنوان سرمایههای نمادین که تحول آفرین بودند، از دست رفته است.
بخشی از مراجع که با حکومت زاویه داشتند را حکومت تخریب کرد و بخشی از مراجع که مردم فکر میکردند حکومتی هستند، را هم مردم تخریب کردند.
روحانیان محلی هم که محل رجوع عامه بودند به علت عملکرد نامناسب روحانیان حکومتی، نزد مردم بی اعتبار شده اند.
تحول بسیار بنیادیتری که رخ داده است که تنها و تنها در یک حاکمیت دینی و فقهی امکانپذیر بود و هیچ حکومت دیگری نمیتوانست این تحول را ایجاد کند،
«جدایی ایمان از شریعت» است.
در طول تاریخ ایران، ایمان و شریعت به هم چسبیده بوده است، اما جمهوری اسلامی کمک کرد، تا جدایی ایمان از شریعت رخ بدهد که تحولی بسیار عظیم بوده است.
این تحول بسیار عمیقتر از تحقق سکولاریسم در اروپاست.
در سکولاریسم، جدایی دین از سیاست رخ داد ولی در ایران جدایی ایمان از شریعت رخ داده است.
امروز با نسل روبه افزایشی از جوانانی رو به رو هستیم که ایمان دارند، ولی مناسک دینی را انجام نمیدهند.
خانوادههای آن ها نیز پذیرفتهاند که جوانان آن ها تنها ایمان اخلاقی داشته باشند.
ایمان با توسعه سازگار است.
شریعت، بسته به نوعش، ممکن است با توسعه سازگار باشد و ممکن است نباشد.
شریعت در صورتی که زنده باشد و متناسب با نیاز جامعه تکامل یابد با توسعه سازگار است. اما ایدئولوژی دینی حتما ضد توسعه است.
اصلاح طلبان و اصول گرایان مهره های شطرنج خامنه ایی بودند. او مدتهاست که این بازی را کنار گذاشته و از آنها عبور کرده است، به عبارتی دیگر به این نتیجه رسبده که: اصلاح طلب، اصول گرا دیگه تمومه ماحرا.
حالا چه فرقی می کند که کدام پادوی سابق از کدام پادوی سابق عبور کند یا نکند.
هنوز هم دو زاری خیلی ها نیفتاده پس خوانش کامنتهای عقلانیت گمشده، من این کامنتها برای چنیدن سایت (حتی معاندان ج.ا ایران) فرستادم و فقط دو سایت خبر فوری و سایت آقای قاضی زاده منتشر کردند! نشان داد آزادی بیان اداعایی مدعیان! بخصوص معاندان ج.ا همیشه سنگ آزادی بیان به سینه میزنند به شدت کامنتهایی انتقادی علیه استکبار جهانی سانسور میکنند!
در حالیکه کامنتها کاملا مستقلانه بود و حتی انتقادهای صریخی به سیستم آموزسی ج.ا کرده بودم، با مدرک و مستند گفتم: دارند در مجموعه تحت نظارت وزرات ارشاد مدرکفروشی میکنند و اشخاص نالایق متخلف و متقلب مدارک مهارتی کامپیوتر میدهند و انها با همین مدارک جذب نهادهای مهمی چون نیروی انتظامی میشود، به مثل معروف (تخم مرغ دزدی به شتر دزدی منتهی میشود) گفتم مدرکفروشی هم به وطنفروشی منتهی میشود!
در سکوت و انفعال و عدم اعمال قانون از سوی مسئولان اجرایی دولت و قاضیی، علیرغم افشاگری باز هم مدرکفروشی در مراکز و مدارش صورت گرفت و در حالی با اتخاذ اصلاح شیوه گرفتن ازمون میتوانستند جلوگیری کنند!
دارند آزمونهای کذایی و دروغین در مراکز مهارت ارشاد برگزار میکنند همن خرداد و از قرار باز هم از منبع PDF با قابلیت سرچی و تسهای فله ای و با IP چندگانه! مثلا ۴۰ تا ۵۰ واحد درسی معادل یک و نیم تا دوسال درس خواندن کلاسیک، در عرض دو هفته! سایت ثبت نام تا ۱۶ خرداد باز گذاشتند و از اواخر خرداد شروع به آزمون! نمره مستمر به آموزشگکاهها و مدیران متخلف حرامخور چقدر کیف و عیش کردند با پولهای حرام مدرکفروشی و نسلی متقلب و متخلف و گناهکاری تحویل جامعه و نهادهای حاکمیتی تحویل دادند، که تنها هنرشان از آن مدارگ فرهنگی هنری، هنر تقلب و تخلف و گناه و جرم و مستعد وطنفروشی و اخلال در سیستم مدریتی و بهره وری و انواع فسادهای اقتصادی آینده است، با چننی سیستم آموزشی دیگر ایران نیاز به دشمن خارجی ندارد، مثل شوروی از درون بعد چند مضمحل و تجزیه خواهد شد، خدا میداند چند هزار نفر از این قماش افراد با مدراک کذایی وارد و پست و مقام گرفته اند.
آقای رضایی گفتم به چه دلیل در بین این هفت نفر بهتر است، چون شجاعت کرد و اول برنامه با اعداد و تاریخ داد (برنامه یعنی ارقام+تاریخ) و مهتر گفت اگر به برنامه اش عمل نکرد متعهد میدهد استعفا دهد! نکته همین جاست، حب دینا و حب مقام مسئول نداشته بادشف اگر ناموفق و یا خاطی بود متعهد به استعفا و دادن مقام به فرد لایق دیگری باشد، چیزی درد تاریخی ایران است. شنید مثلا در ژاپن وزیر خودش در صورت خطا بزرگی استعفا میدهد؟ تازه نخستین کسی که میخواهد این کار بکند محسن رضایی است.
درباره مسائل خصوصی و مدرک تحصیلی آقای محسن رضایی مطالب بی اهمیتی است. برای همین میگویم اکثر مردم ایران در انتخابات از روی احساسات رای میدهند و نه از روی عقلانیت.
————————————-کامنتها دنبال کنید تا حقایقی از دلایل انحطاط ایران و ایرانی متوجه شوید————————————
https://www.khabarfoori.com/detail/2712926
مردم ایران هوشیار باشید بموقع دولت ایران روادید یعنی ویزا بین عراق و ایران را برداشت که عراقی هایی که کارت ملی ایرانی به آنها داده شده وارد ایران شوند و در انتخابات صفوف طولانی درست کنند من خودم کارمند فرودگاه هستم و تقریبا از دیروز شروع به آمدن کردن بیشتر در مشهد تهران و اهواز حضور خواهند داشت تاباهزینه ملت ایران برای بلیط و ۱۵ روز اقامت و خورد خوراک و نفری هم چند صد دلار پول نقد علیه مردم ایران به صفوف رای گیری بپیوندند و جلوی دوربین ها بین الملی دیده شوند مرگ بر ضد ایرانی رای بی رای
لطفا پخش کنید همه باخبر شوند .
– سناتورهای جمهوریخواه کنگره آمریکا روز جمعه ۱۱ ژوئن ۲۰۲۱ به رهبری ران جانسون، سناتور اهل ویسکانسین، لایحهای ارائه دادند که به موجب آن توافق هستهای ایران موسوم به «برجام» به معاهدهای الزامآور تحت هدایت قانونی کنگره آمریکا تبدیل خواهد شد.
این سناتورها اعلام کردند که هرگونه توافق جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده، با مقامات ایرانی درباره برنامه هستهای ایران باید به منزله معاهدهای قانونی تلقی شود که انعقاد و اجرایش منوط به مشاوره و موافقت سنا باشد.
لایحه ارائهشده گفته این معاهده را میتوان «قانون معاهده هستهای ایران» نامگذاری کرد. بر اساس این لایحه، رئیس جمهوری نمیتواند تحریمهای روی رژیم ایران را لغو یا تعلیق کند یا کاهش دهد، یا به دلیل حصول توافق هستهای با ایران از اِعمال تحریمها خودداری کند، مگر اینکه توافقنامه منوط به مشاوره و موافقت مجلس سنا شده و موافقت دو سوم سناتورها را بدست آورده باشد.
– سیندی هاید اسمیت، سناتور میسیسیپی، در دفاع از این لایحه گفت: «اگر بودجه دفاعی پرزیدنت بایدن را نمادی از رویکردش نسبت به امنیت ملی در نظر بگیریم، سنا باید درباره اهداف هستهای ایران مورد مشورت و موافقت قرار بگیرد. قانون معاهده هستهای ایرانِ سناتور ران جانسون، بر تلاشها برای تمدید توافق هستهای فاجعهآمیز اوباما با ایران محدودیتهای قانونی وضع خواهد کرد.»
– در همین حال، با نظر به برداشته شدن بعضی تحریمهای روی رژیم ایران توسط وزارت خزانهداری آمریکا، که برخیشان مربوط به رفتارهای تروریستی است، قانونگذاران جمهوریخواه آمریکا اعتراضات خود را نسبت به دولت بایدن افزایش دادهاند.
مارک گرین، نماینده کنگره از تنسی، با اشاره به صدور تسلیحات ایرانی به ونزوئلا توسط ناوبندر مکران گفت: «ایران در حال عرض اندام است و احتمالاً تسلیحات مرگبار به حیاط خلوت آمریکا فرستاده است. وقتی از همان ابتدای ریاست جمهوری خود به ایران امتیاز میدهید، نتیجهاش همین چیزی میشود که میبینید.»
– لیزا مککلین، نماینده کنگره از میشیگان، در واکنش به لغو برخی تحریمها گفت: «تصمیم پرزیدنت بایدن برای لغو تحریمهای مقامات ایرانی دلخراش بود. [رژیم] ایران دشمن آمریکاست، و نشستهای مجلس خود را غالباً با شعار “مرگ بر آمریکا” آغاز میکند. پرزیدنت بایدن ترجیح میدهد جلوی دشمنانمان کوتاه بیاید تا اینکه از ما و متحدانمان محافظت کند.»
– بیل هگرتی، سناتور تنسی، با اشاره به رویکرد دوگانه دولت بایدن نسبت به رژیم ایران و حوثیهای مورد حمایتش گفت: «این خوب است که وزارت خزانهداری علیه قاچاقچیان نفتی که حوثیهای مورد حمایت ایران را تأمین مالی میکنند تحریمهایی وضع کرد، اما بایدن با وجود حمایت مستمر تهران از تروریسم، تحریمهای مقامات نفتی ایران را لغو کرد!. آیا این گام اول برداشتن تحریمها از روی آخوندهاست؟»
صحنه نمایش دارای بازیگران همیشگی، با گفتاری تکراری میباشد.اما این بار جملگی اسبان درشکه به صورت رسمی مطلبی
در بیان “رشد و پیشرفت ، خرد کردن پوزه آمریکا و اسرائیل، پیشرفت نظامی و اقتصادی و…” در چنته ندارند . اگر تا چند سال
پیش فقر و فلاکت و فساد تبلیغات رسانه های “معاند” قلمداد
می شد حال هیچدام جرات کتمان آنرا ندارند . اما نه ناشی از
سیاست های کلان خامنه ای و باند حاکم “نظام و حکومت” بلکه
همه را به همان ۲۰ درصد قدرت اجرایی رئیس دولت ربط میدهند
به عبارت دیگر همه با هم قبول نموده اند که اسب گاری و درشکه،
تدارکچی و آبدار بوده و افسار در دستان کس دیگری است .
در مورد قدرت ۸۰ درصدی آنکس نیز اجازه ورود و بحث ندارند .
تازه میدانند آن ۲۰ درصد قدرت اجرایی هم یک دروغ بزرگ
است . ۹۰ درصد کابینه کنونی امنیتی ها هستند و کاشته “نظام”.
وزیر آموزش، علوم، دفاع ، خارجه ، رئیس بانک مرکزی و سازمان
برنامه و….به همین شکل .
آنچه در صحنه میگذرد مورد توجه تماشگر نیست ، تماشاگر
به جای مجلس عروسی و تالار شهر ، خود را محبوس در مراسم سوگواری و بهشت زهرا می یابد . میداند که این قطار نیز به
ناکجاآباد روانه است . به فضای مجازی غیر دولتی روی آورده
چون حرف دلش را میزنند، همان گونه که اگر داشته باشد برای
تعطیلات نه به قم بلکه به ویلا های شمال و خارج کشور پناه
می برد ! میداند جگرگوشه اش در دانشگاه های بی کیفیت
آزاد آینده ای ندارد! لاجرم درصدد یافتن راهی برای فرستادن او
به خارج است . از کیهان تهران و صدا و سیما تنفر دارد ! اما
در هر فرصتی برای گرفتن اخبار روز به رسانه های خارج پناه
می برد . امروز روز کسادی هر دغلباز و دغلکاری است که
کالای بنجل و گندیده ج.ا. را برای عرضه به هر عنوانی در طبق
خویش داشتند . “عصر طلایی خمینی” ، “انقلاب اسلامی ” ،
“ضد امپریالیست ” و…..امثال بهنود ، گنجی و زیباکلام کم
نیستند که جرات تشویق مردم را برای شرکت در “انتخابات”
را ندارند . تازه آنها هم که علیه آن موضع میگیرند و یا چند
روز قبل عکس آنرا می گفتند باید برای عقب ننشستن از قافله
مواضع دیگری را تقطیر نمایند . در این میان موسوی که در
حصر خانگی است امسال خیلی رک حداقل نه علیه سیستم
بلکه کل این خیمه شب بازی اعلامیه داده است . از مضحکه
و فرمایشی بودن آن میگوید و به عنوان یک فرد میگوید که
در آن شرکت نخواهد کرد . اولین واکنش از جانب حزب توده
در “پیک نت” است . این حزب بطور رسمی در نشریه راه مردم
خواهان شرکت در انتخابات بوده و مخالفین را به فحش کشیده
اند . نشریه “پیک نت” خواهان رای دادن به همتی گشته است .
این حزب که گویا انتظار این موضع موسوی را نداشته ، با خنکی
واکنش نشان داده و از مشکوک بودن این خبر حرف زده و می
گوید باید اندکی صبر کرد تا صحت آن ثابت شود . تارنمای دیگری
که بور و خنک شده “انصاف نیوز ” است . آنها روی خط استمرار
طلبان انتخاباتی بوده و مواضع “بهزاد نبوی” یکی از رهبران
شورای “اصلاح طلبان ” و مجیز گوی “مقام معظم” را تبلیغ می
کنند. این نشریه در واکنش،اصالت بیانیه موسوی را تایید کرده
اما آنرا در سطح یک موضع درون سیستمی ملایم غیر تحریمی
تعریف می کند .این برای اولین بار است که اکثر جناح های
انشعابی چریک فدایی خود را از حزب توده و استمرارطلبان
جدا نموده و تحریمی گشته اند . چنین وحدت موضع گیری
علیه رژیم را باید به فال نیک گرفت . سرانجام براندازی و
عدم شرکت در نمایش انتخاباتی به همگان تحمیل شد . یادمان
نرفته که آنان بیانیه نه به جمهوری اسلامی را به بهانه وجود
نام شاهزاده رضا پهلوی در میان صد ها نفر دیگر امضا نکردند .
این رژیم ضد ایران و ایرانی جنایتکار باید برود. هر که با این رژیم هست یا با ان همکاری کرده یا همچنان میکند، یا جنایتکار هست و یا اختلاسگر و فاسد.
از ایران گمشید
ملاها اساتید فن وحقه بوده و هستند. آیا این دوگانه و چندگانه شدن ها بازی ست یا واقعاً اتفاق افتاده؟ احمدی نژاد گفته که معاون وزارت اطلاعات به صورت قاچاق یخچال و لاک ناخن وارد می کرده که حتماً درست می گوید ولی انتظار دارم شخصی که از سمت اشغالگران به سوی ملت می آید گناهان خود را هم اعلام کند، مثلاً در مورد سال ۸۸ و خس و خاشاک خوادن مردم!
نه به جمهوری اسلامی