نظامی که در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردینماه ۵۸، در فضایی از رعب و اختناق ناشی از اعدامهای بیرویه و بدون هیچگونه امکانی برای بیان یک نظر مخالف، به همهپرسی گذاشته شد و با اعلام بیش از ۹۸ درصد رأی موافق پیروز اعلام شده بود، امروز از انجام یک نمایش انتخاباتی به منظور تعیین رییس جمهوری بیاختیار، سخت در هراس است؛ هراس از عدم اقبال واجدان شرایط به صندوقهای رأی و از شمار ناچیز آرائی که به نفع منتخب جدید، کاندیدای مرکز قدرت، تخمین زده میشود.
امروز کار رأیدهندگانی که در فروردین ۵۸، برخی از روی فریبخوردگی، برخی دیگر از روی احساس ترس و اجبار و گروهی دیگرشان به دلیل فقدان هیچ آلترناتیو دیگر، به پای صندوقهای رأی رفته بودند به بیزاری و نفرت کشیده شده است.
بیزاری و نفرت از دستگاهی که به ادعای مضحک نمایندگی خدا، همهی اهرمهای قدرت را در دست لایهی اجتماعی کوچکی موسوم به «روحانی» و زائدههای آن متمرکز ساخته، و با بیش از چهل و دو سال فتنه و ویرانگری در درون مرزها و در خارج از کشور، ملتی بزرگ و تاریخی را از اصلیترین و حیاتیترین حقوق خود محروم ساخته، اکثریت عظیم آن را به خاک سیاه نشانده و هستی کشورش را از بنیاد به خطر انداخته است.
در چنین وضعی که چهل و دو سال پیش برای احدی و با هیچ قوهی تخیلی قابل تصور نبود، و هر ایرانی منصف و عقل سلیمی را غرق تحیّر ساخته، شگفتا که باز هم کسانی یافت میشوند که دچار شک میان دو سه میشوند و در درستی یا نادرستی شرکت در نمایش رسوای انتخاباتی و رفتن به پای صندوقهای رأی روز ۲۸ خردادماه بحث میکنند! معلوم نیست احساس اینگونه «صاحبنظران» از حرمت و کرامت انسانی و ایرانی خود تا چه اندازه نازل است که هنوز هم میتوانند تن دادن به چنین خواری برای خود و هموطنانشان را در شأن یک ایرانی بدانند.
افزون بر این، در نظامی که بر طبق قانون اساسی آخوندی و عامیانهی آن اصل قدرت و جوهر حاکمیت به یک «نمایندهی خدا» تعلق دارد و همهی سمتها و مقامات در آن تشریفاتی و تعارفی بوده فاقد قدرت سیاسی واقعیاند، انتخابات جز یک ویترین تجملی برای نمایش به کشورهای بیگانه و نادانترین بخش جامعهی خودی چه معنایی میتواند داشت.
با اینهمه، رسوایی و بیآبرویی حکومت توتالیتر و بیفرهنگ آخوندی و شدت بیزاری ملت از آن، به ویژه با وقایعی چون کشتارهای دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ و انواع دغلبازی در مورد جنایتی چون ساقط کردن هواپیمای اوکراینی، بعلاوهی وضع اقتصادی رقت آور اکثریت محروم و زحمتکش کشور، به جایی رسیده که آنچه ما از زبان بنیانگذارمان شاپور بختیار از همان چهل و دو سال پیش گفته بودیم و بطور خستگیناپذیر تکرار کرده بودیم، امروز دیگر به عقیدهی عمومی وسیعترین قشرهای جامعه تبدیل شده و از چند ماه پیش از این روزی نبوده که شخصیتی یا گروهی در درون و بیرون کشور پرچم کارزار تحریم علیه نمایش انتخاباتی آخوندی را بلند نکرده باشد.
هموطنان ارجمند خود میدانند که نهضت مقاومت ملی ایران هیچگاه برای بازیهای به اصطلاح انتخاباتی حضرات پشیزی ارزش قائل نبوده و پیش از همه و با اعتقادی محکم همواره آنان را به خودداری از شرکت در آن دعوت کرده است.
بنابراین امروز نیز ما به عنوان پیشرو این مبارزهی دیرین بار دیگر از همهی هموطنان ارجمند میخواهیم که هم خود از آلودن خویش به این بازی خودداری کنند و هم تا جایی که در توان دارند از آلوده شدن نزدیکان و آشنایان خود به این نمایش اهانتآمیز با راهنمایی آنان، جلوگیری کنند.
در ایرانی که نهضت مقاومت ملی ایران برای این ملت بزرگ میخواهد انتخابات معنایی جدی و واقعی دارد؛ در این ایران دموکراتیک و لائیک آینده، هر کس، از زن و مرد، و صرف نظر از مرام سیاسی، و آیین و مذهب خود میتواند نامزد مقاماتی شود که توان ادای وظیفه در آن را دارد. در چنین ایرانی تنها شرط برای انتخاب شدن و انتخاب کردن ایرانی بودن است.
ایران هرگز نخواهد مرد
یکشنبه، ۲۳ خردادماه ۱۴۰۰