فیروزه رمضان زاده- پرویز کاردان بازیگر، کارگردان و نویسنده سینما و تئاتر چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ بر اثر ایست قلبی در شهر لسآنجلس درگذشت. او که ۸۴ سال داشت پیش از انقلاب ۱۳۵۷ خالق سریالهای موفق تلویزیونی از جمله «سرکار استوار»، «خانهبهدوش»، «آدم کاغذی»، «مرد اول»، و «تابستان تابستان» در تلویزیونی ملی ایران بود.
کیهان لندن مدتی پیش از درگذشت وی گفتگوی کوتاهی در مورد پیامدهای انقلاب اسلامی بر زندگی و فرهنگ مردم و جامعه ایران داشت که میخوانید.
-آقای کاردان، نظام برآمده از انقلاب ۱۳۵۷رویدادیست که طی چهار دهه گذشته نه تنها زندگی شهروندان ایرانی را تحت تأثیر منفی قرار داده بلکه بسیاری از دستاوردهای فرهنگی تاریخ معاصر جامعه را محو کرده؛ از دیدگاه شما این انقلاب چه پیامدهایی بر فرهنگ، زندگی مردم و جامعه ایران داشته؟
-شک نکنید که انقلاب بسیار تاثیرگذار بوده است. با وقوع انقلاب (که عدهای البته آن را انقلاب نمیدانند) دگرگونی بزرگی ایجاد شد که از برخی لحاظ شاید در تاریخ ایران بینظیر باشد. بسیاری از ایرانیان به خارج از کشورشان کوچ کردند و هیچکس هم در این مدت از تعداد دقیق مهاجران ایرانی به درستی آگاهی ندارد. آنها که ماندند هم صدمه خوردند. ایرانیها برای مذهبشان احترام ویژهای قائل بودند. یعنی چنانکه باید و شاید به پر و پای مذهبشان نمیپیچیدند. اما بعد از انقلاب، در طول این چهل و سه سال، آنچه مردم علیه مذهب گفتهاند، به گمانم در طول ۱۴۰۰ سالی که از ظهور اسلام گذشته گفته نشده! برای اینکه در آنموقع مذهب برای مردم مصیبت درست نمیکرد. باید پرسید کدامیک از حکومتهای مذهبی به جایی رسیدند و برای مردمشان رفاه ایجاد کردند؟ در این میان، بیشتر از همه در میان ایرانیان داخل و خارج کشور یک فاصله فرهنگی ایجاد شده و یکدیگر را بهدرستی نمیشناسند و هر کدام مشکلات خودشان را دارند. بنابراین مسلم است که انقلاب ایران، به فرهنگ و مردم و جامعه ما لطمه بسیاری وارد کرده است.
-به عنوان یک فیلمساز و بازیگر، سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی چه دورههایی را پشت سر گذاشت و اساساً انقلاب اسلامی چه تاثیراتی در سینمای ایران ایجاد کرد؟
-انقلاب اسلامی تحولی در سینمای ایران ایجاد کرد. اما این به معنی تأیید انقلاب نیست. جنگ باعث بسیاری از اختراعات شده، اما به این معنی نیست که ما جنگ را تأیید کنیم! به خاطر سختگیری و سانسور مسئولان جمهوری اسلامی برای نمایش فیلمهای خارجی، اغلب فیلمهایی که در اروپا و آمریکا تهیه میشوند در سینماهای ایران نمایش داده نمیشوند، بنابراین تولید فیلمهای ایرانی بیشتر شده. از طرف دیگر جوانانی که پیش از انقلاب در رشته تئاتر و سینما از دانشگاهها فارغالتحصیل شدند، به بدنه سینمای ایران پیوستند. امروز میبینیم چهرههای بسیار خوب، جوان و با استعدادی در سینما و تئاتر ایران حضور دارند که البته به خاطر سختگیریهای دولتی، با مشکلات بسیاری روبرو هستند.
https://kayhan.london/1400/03/21/%d9%be%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%b2-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%af%d8%a7%d9%86-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%87%e2%80%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%af%d9%88%d8%b4-%d8%af%d9%88%d8%b1-%d8%a7%d8%b2-%d9%88%d8%b7%d9%86
-تیغ سانسور و اختناق همیشه بیخ گلوی فرهنگ و هنر به مراتب بیش از سایر حوزهها مسئلهساز بوده؛ به نظر شما فعالیتهای فرهنگی هنرمندان و جامعه ایران با این سانسور نهادینهشده به انزوا و فقر محتوا کشانده نمیشود؟
-سانسور همیشه بوده؛ در طول تاریخ ایران بوده؛ اما آنطور که امروز هست هیچوقت نبوده؛ یعنی به نقاش نمیگفتند چی نقاشی کن. به شاعر نمیگفتند چه شعری بگو. من خودم در اداره تئاتر اداره فرهنگ و هنر بودم. سالها در تلویزیون و رادیو بودم. درست است که مسائلی را رعایت میکردیم ولی سانسوری که امروز وجود دارد، هدفمند و بسیار گسترده اعمال میشود.
به نظر من همین فشارها هم اتفاقا باعث رشد هنر و فرهنگ میشود. جلوی فرهنگ و هنر را نمیتوان گرفت. تا همین چند سال پیش اگر اتفاقی میافتاد باید دربهدر دنبال فیلم یا تصویری از آن رویداد میگشتیم. امروزه شهروندان با تلفنهای همراه از هر اتفاقی در جهان فیلم تهیه میکنند و در شبکههای اجتماعی به نمایش میگذارند. همه خبرنگار و روزنامهنگار هستند.
البته که سانسور بیفایده است. امروز هر کسی میتواند کتابش را در اینترنت منتشر کند. در این میان فقط ممکن است ناشران و نویسندگان از نظر مالی ضرر کنند. جلوی صدا و تصویر را هم نمیتوانند بگیرند. هر وبسایتی که مسدود میشود، بلافاصله راهی هم برای دستیابی به آن به وجود میآید.
-با در نظر گرفتن آسیبهای فرهنگی انقلاب اسلامی به زندگی و فرهنگ مردم، چشمانداز آینده تحولات سیاسی جامعه ایران را چگونه پیشبینی میکنید؟
-ببینید، من به نسل گذشته تعلق دارم؛ نسلی که امروز روزهای پایانی زندگی خود را میگذراند. زمانی انقلاب به کمرم خورد که نه چنان جوان بودم که از اول شروع کنم و نه چنان پیر که بتوانم دوران بازنشستگی را بگذارنم. ما بیشتر از همه آسیب دیدیم. با این حال اطمینان دارم که جوانها که امید همه ما و امید کشور هستند، به زودی راهی را باز میکنند که مردم ایران آنچه را برای زندگی بهتر آرزو میکنند به دست بیاورند. اما ممکن است چند سالی طول بکشد؛ ممکن است خون عدهای ریخته شود، اما بالاخره این هدف روزی عملی میشود. هیچ دیکتاتوری دوام ابدی نداشته و با هیچ ابزاری نمیتوان جلوی پیشرفت فرهنگ را گرفت.
آقای پرویز کاردان را از زمان مراد برقی می شناختم و مورد علاقه ام و هنوز هم برایم محترم است و زنده. یادش گرامی!
در دوره های مختلف در طی ۱۴۰۰ سال تیغ مذهبیون و بعد آخوندها همیشه بر گردن مردم بوده است، گاهی بسیار تیزتر و بران تر و گاهی کندتر. فقط در دوران پر افتخار پهلوی آخوندها به حاشیه رانده شدند ولی با نفوذ چند صد سالۀ خود در ذهن مردم منتظر ماندند تا سالِ ۵۷ و چنانکه افتد و دانی!