با پایان انتخابات پارلمانی ارمنستان، نیکول پاشینیان نخستوزیر پیشین این کشور و گروه «پیمان شهروندی» مجددا با ۵۳.۹۲ درصد آرا یعنی ۷۲ نماینده اکثریت مطلق پارلمان را به خود اختصاص داد. پاشینیان در ائتلافی با عنوان «گام من» در سال ۲۰۱۸ پس از «انقلاب مخملین» آوریل ۲۰۱۸ به قدرت رسیده بود و نخست وزیری او در انتخابات دسامبر ۲۰۱۸ در پارلمان جدید تصویب شد.
پیروزی «پیمان شهروندی» و پاشینیان در حالیست که کمتر پیش آمده دولتی که در جنگ شکست خورده پس از هفت ماه دوباره از سوی مردم آرای لازم را برای تشکیل دولت به دست آورد.
در جایگاه دوم گروه ائتلافی «پیمان ارمنستان» با ۲۱٫۰۴ درصد و ۲۷ نماینده قرار دارد. این ائتلاف به رهبری ا ربرت کوچاریان رئیس جمهور دوم پس از استقلال ارمنستان در همگامی با حزب «داشناکسیون» که در میان ارامنه ایران هم حزبی شناخته شده است، و نیز با حزبی جدید به نام «ارمنستان بازتولدیافته» به رهبری افراد صاحب نفوذ و سرمایهداران ایالت جنوبی سیونیک و هممرز با ایران قرار دارد. بخش مهمی از معادن فولاد ارمنستان در ایالت سیونیک قرار دارند و الیگارشی سیاسی و مالی شکل گرفته در دوران قبل از انقلاب ۲۰۱۸ صاحبان آنها هستند. در حال حاضر چند صد سرباز آذربایجانی از جمله در ایالت سیونیک وارد خاک ارمنستان شده و برخلاف قوانین بینالمللی خاک ارمنستان را ترک نمیکنند.
در جایگاه سوم ائتلاف «افتخار دارم» به رهبری سرژ سرکیسیان رئیس جمهور سوم ارمنستان در همراهی با آرتور وانسیان یکی از همرزمان قبلی پاشینیان در انقلاب ۲۰۱۸ با کسب ۵٫۲۳ درصد و با ۶ نماینده به پارلمان جدید وارد شدهاند.
این در حالیست که «پیمان ارمنستان» از قبول نتایج انتخابات سر باز میزند. اما با توجه به نزدیکی این نیرو به روسیه، در صورت قبول نتیجه انتحابات توسط ولادیمیر پوتین، احتمالاً راهی جز پذیرش و حضور در مجلس با جایگاهی نه چندان قوی نخواهد داشت. درواقع چنانکه آنها امید داشتند اگر با اختلافی تنها در حدود ۵ درصد عقب میماندند میتوانستند نتیجه انتخابات را به چالش جدی بکشند ولی با ۳۲ درصد اختلاف آنها نمیتوانند امید چندانی داشته باشند.
برخی از صاحبنظران بر این باورند که حضور نیروهای دوم و سوم در مجلس از غیبت آنها بهتر است و امکان کنترل بیشتری برای نیروی اول پارلمان فراهم میآورد. این با توجه به برخوردهایی است که اینان قبلاً تحت عنوان «ائتلاف ۱۷ نیرو» در فردای شکست نظامی و امضای اعلامیه سهجانبه جمهوری آذربایجان، ارمنستان و روسیه در شب ۹ و ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ در ارمنستان راه انداخته بودند. آنها تا آنجا پیش رفتند که آرارات میرزویان سخنگوی پارلمان را به قصد کشت مورد ضرب و جرح در خیابان قرار دادند. به دنبال آن زنجیرهای از اقدامات خشونتآمیز راه انداختند و آشکارا خواهان اشغال فوری مراکز دولتی شدند. طرح سیاسی آنها استعفای بدون تاخیر نیکول پاشینیان و تشکیل دولت موقت و یا گذار یکساله تا انتخاباتِ جدید بود. ولی با تمام ضعفهای دولت پاشینیان، با کارهای مثبت و سازندهای که این دولت برای اهالی روستا و شهرهای کوچک انجام داده بود آنها نتوانستند روایت غیردموکراتیک خود را به مردم طبقات متوسط شهری و اقشار کمدرآمد کارگری و روستای بفروشند و در نهایت تن به انتخابات دادند. همچنین اختلافات طبقاتی هم مزید بر علت شد. در برابر ستاد انتخاباتی «پیمان ارمنستان» ماشینهای گرانقیمت پارک شده بود و آنها ریخت و پاشهای عجیب و غریبی در کارزار انتخاباتی به راه انداختند. حتا گقته میشود دوستان و همراهان خود را با صرف هزینههای زیاد از روسیه و کشورهای اروپایی برای دادن رای به سود «پیمان آرمنستان» به کشور آوردند، غافل از اینکه این کارها بیشتر آتش کینه طبقاتی را دامن میزند و اقشار بیشتری از کمدرآمدها در برابر آنها صفآرایی خواهند کرد. در ایالت سیونیک که مرکز قدرت آنها بود، پاشینیان توانست برخلاف انتظار نتایج خوبی به دست آرود.
صاحبان سرمایه و قدرت مالی و شرکتهای بزرگ همگی به پیروزی روبرت کوچاریان امید بسته بودند و از هیچ کاری حتا تهیدید شاغلین و کارمندان خود در صورت رای دادن به پاشینیان و ترغیب آنها به رای دادن به کوچاریان کوتاهی نکردند. یک فایل صوتی از سخنان تهدیدآمیز مدیر پزشک بیمارستانی که «اجمیاسین» (مرکز کلیسای ارمنی) مالکیت آن را دارد، در روزهای اخیر در دنیای مجازی سر و صدای زیادی کرد. به نظر صاحبنظران نه فقط کنترل این نیروها توسط دولت کار چندان دشواری نخواهد بود بلکه چنین «اپوزیسیونی» برای یک دولت ایدهآل است زیرا بیشتر نمایندگان این نیروها کسانی هستند که در افکار عمومی ارمنستان سابقه خوبی ندارند و با تصاحب قدرت سیاسی در گذشته بیشتر به فکر ثروتاندوزی تا خدمت به کشور و مردم بودهاند.
اریک هاکوپیان یکی از مفسران معروف ارمنی آمریکایی بر این نظر است که این پیروزی پاشینیان برخلاف انتظار و تصور افرادی مانند خودش که در بهترین حالت اکثریت او را در حدود ۴۰ درصد تخمین میزدند، بیشتر ناشی از پاسخ نه به الیگارشی مالی و سیاسی پیشین توسط طبقات و اقشار کمدرآمد بود. این تا حد زیادی درست است ولی باید در نظر گرفت که با وجود صفآرایی ۹۰ درصد رسانهها علیه پاشینیان و زیر ضرب قرار دادن و ایجاد بحرانهای متعدد توسط جمهوری آذربایجان و روسیه، این درصد از آرا پیروزی قابل توجهی است که نمیتوان بیتفاوت از کنار آن گذشت آنهم در حالی که رهبران کلیسا و روحانیون ارمنی داخل و خارج ارمنستان، الیگارشی مالی و سیاسی و بیشتر صاحبان سرمایه و مدیریت سطح بالای کشور، رسانههای طرفدار الیگارشی پیشین که اکثریت مطلق رسانههای کشور را تشکیل میدهند، بخش قابل توجهی از مقامات بالای نظامی که در طول ۲۵ سال گذشته منابع ارتش را نه برای ارتش و تجهیز آن بلکه برای ثروتاندوزی و ساخت کاخهای خود مورد سوء استفاده قرار دادهاند، و به ویژه قوه قضاییه که مقامات بالای آن در وجه غالب طرفدار الیگارشی پیشین هستند در برابر پاشینیان ایستادند و مرتب علیه دولت تبلیغ و اقدام کردند. به اینها باید تقلبات و رشوههای انتخاباتی را نیز افزود که البته نیروهای انتظامی تعداد زیادی از آنها را برملا ساختند.
یکی از دروس این انتخابات آن بود که علاوه بر دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی و رسانههای تصویری، تماس شخصی و مستقیم با مردم عامل مهمی در پیروزی سیاسی به شمار میرود و نیکول پاشینیان که خود نیز از مردم عادی است توانست این ارتباط را برقرار کند.
در این میان، نیروهای لیبرال دموکرات و طرفدار غرب هیچکدام برخلاف انتظارشان نتوانستند حد نصاب آرای لازم برای ورود به پارلمان را به دست آورند. آنها امید داشتند که با حضور در پارلمان اولاً اپوزیسیونی سازنده و متعادل و مکمل با دولت پاشینیان شکل دهند و با توجه به اهمیت سیاست نزدیکی به غرب (در عین حفظ نزدیکی و پیمان دفاعی با روسیه) بتوانند تعادلی ایجاد کنند. آنها بر این نظر هستند که با افزایش وزنه غرب در حل مخاصمات بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان، از مشکلاتی مانند خروج سریع سربازان آذربایجان از خاک ازمنستان و نیز حل نهایی وضعیت حقوقی منطقه خودمختار قره باغ گرهگشایی خواهد شد.
این نیروها اساساً در غیبت خود از پارلمان این خطر را میبینند که پاشینیان در انجام اصلاحات سیاسی و قضایی پیگیری لازم را نداشته باشد که این به ضرر دموکراسی و حقوق بشر تمام خواهد شد. دیگر آنکه از سیاست خارجی نزدیکی به غرب به دلیل ترس از از دست دادن روسیه واهمه داشته داشته باشد. این یک خطر واقعی است که تحت فشار روسیه و جمهوری آذربایجان پاشینیان تن به عقبنشینی دهد و امتیازاتی بر خلاف منافع ملی ارمنستان به آنها دهد. ناگفته نماند که منافع مشترک بین روسیه و جمهوری آذربایجان آن است که مرز ارمنستان و ایران از بین برود و شهر مرزی و گمرگی «مقری» در برابر دالان لاچین در خاک آذربایجان از ارمنستان جدا شود. شهر مقری و مرز ایران و ارمنستان برای ارمنستان از نظر اقتصادی و ژئوپلیتیک جنبه حیاتی و استراتژیک دارد زیرا چین و هندوستان در فکر رساندن محصولات خود از طریق ایران و ارمنستان به اروپا هستند و از این نظر با توجه به ترانزیت بودن ارمنستان منافع مشترک با این کشور و متضاد با روسیه دارند. ایران هم در صورت برداشته شدن تحریمها و نیز در درازمدت، منافع اش در ارسال گاز و نفت به اروپا از طریق ارمنستان و گرجستان تامین میشود. ایران برای روسیه و جمهوری آذربایجان که طبیعتاً نمیخواهند در دنیایی که به سرعت از اهمیت سوختهای فسیلی کاسته میشود رقیبی قوی برای خود داشته باشند. ناگفته نماند که روبرت کوچاریان زمانی که رئیس جمهوری ارمنستان بود برای حفظ منافع روسیه، میزان گاز صادر شده از ایران از طریق ارمنستان را به شدت کاهش داد تا روسیه که بیشتر گاز ارمنستان را تامین میکند راضی بماند. او در دوران ریاست جمهوریاش شماری از صنایع استراتژیک و از جمله نیروگاه اتمی ارمنستان را که میلیاردها دلار ارزش داشتند با قیمت ناقابل تنها ۱۰۰ میلیون دلار به روسیه فروخت. به این ترتیب، ارمنستان به شدت وابسته به روسیه شد که امروزه تامین کننده سوخت ارمنستان با قیمت بسیار بالا نسبت به کشورهای همسایه است. حتا بنا بر شواهدی کوچاریان تمایل به دادن مرز ایران به آذربایجان در مقابل گرفتن دالان لاچین را نیز داشته است.
این را نیز باید در نظر داشت که اولاً گرایش نزدیکی به غرب در خود گروه «پیمان شهروندی» قوی است و این امر از سیاست خارجی آن رخت بر نبسته است. دوم آنکه با وجود تمایل به استفاده از واژگان مردمپسند توسط پاشینیان میتوان گفت که «پیمان شهروندی» نیرویی است معتقد به اصول و ارزشهای دموکراتیک زیرا هم رسانههای مخالف را کاملاً آزاد گذاشته و همچنین انتخابات اخیر را با استانداردهای پیشرفته و شفاف برگزار کرده است. تعداد زیاد ناظران انتخاباتی از کشورهای و مراکز صالح مختلف و رسانههای بینالمللی مانند الجزیره، بیبیسی روسی و صدای آمریکا و رادیوآزادی انتخابات را از نزدیک رصد میکردند.
اینها همه دلایل عینی هستند که چرا نیروهای لیبرال دموکرات فضای چندانی برای فعالیت در ارمنستان پیدا نکردند و آرای لازم را در این انتخابات به دست نیاوردند. دیگر دلیل شکست آنها خودمرکزبینی آنان بود. با وجود تفاوتهایی در میان این گروهها، به نظر میرسد آنان در اصول کلی نزدیکیهای زیادی با هم دارند ولی بیشترشان ترجیح دادند که تکروی کنند. با همه اینها بدون تردید ریزش شدید رای نیروهای لیبرال دموکرات نتیجه ترسی است که اکثریت مردم و حتا آنهایی که رأی ندادهاند از برگشت نیروهای الیگارشی سابق دارند چرا که تجربه خوبی با آنها در طول بیست و اندی سال نداشتهاند.
ارمنستان سه سال پیش شاهد یک تحول عظیم دموکراتیک بود و نیروهای استبدادی از قدرت کنار زده شدند. انتخابات اخیر هم مهر تاییدی بر انتخاب شهروندان ارمنستان زد که اینبار با قاطعیت بیشتری اختیار تشکیل دولت را در برابر نیروهای مستبد و چپاولگر به نیکول پاشینیان دادند. اما تحولات ارمنستان نشان میدهد که دموکراسی راه پرسنگلاخی است و به شهروندان آگاه و بردبار در کنار تنوع سیاسی نیاز دارد. این دو شرط اخیر در ارمنستان بسیار ضغیف هستند. ولی با وجود این ارمنستان از نظر رسیدن به دموکراسی پیشرفتهایی داشته که برای مستحکم کردن آنها تلاش میکند. تجربه ارمنستان نشان میدهد عزم و اراده شهروندان و مبارزه مسالمتآمیز میتواند کارساز باشد. ارمنستان با وجود اینکه کشوری کوچک است ولی از این نظر میتواند تاثیری مثبت و سازنده بر کشورهای همسایه بگذارد.
نتیجهی این انتخابات در ارمنستان میتواند سرآغاز حرکت این کشور به سوی ثبات و غلبه بر بحران طولانی سیاسی و اجتماعی پس از شکست نظامی شود.