نیروهای آمریکا و «آیساف» پس از دو دهه از پایگاه بگرام در افغانستان خارج شدند

- سی‌ان‌ان خروج نیروهای آمریکایی و ناتو را از بگرام که پیشینه‌اش به توافق با طالبان در دولت دونالد ترامپ باز می‌گردد، «عقب‌نشینی» توصیف کرده و آن را یک پیروزی نمادین برای طالبان دانسته که در یک نبرد بی‌امان شهرهای این کشور رنجدیده را به اشغال خود در می‌آورد.
-اندرو واتکینز تحلیلگر ارشد افغانستان در «گروه بحران بین‌المللی»: پایگاه بگرام و چند مرکز نظامی دیگر در افغانستان طی این این دو دهه چنان توسعه یافتند که اساساً حضور در آنها از هدف اصلی خود یعنی مقابله با تروریسم دور و تبدیل به یک «مأموریت خزنده» شد.
-بیل روجیو عضو ارشد «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» می‌گوید اگر بعد از خروج نیروهای آمریکا از بگرام این پایگاه به دست طالبان بیفتد برای این گروه ضدآمریکایی تا سال‌ها خوراک تبلیغاتی یک پیروزی نمادین خواهد بود.
- مقامات آمریکایی می‌گویند باید اطمینان حاصل کنند هیچ چیز قابل استفاده‌ای از تجهیزات هرگز به دست طالبان نمی‌افتد! اما چه چیز «قابل استفاده‌تر» از خاک و مردم افغانستان؟!

جمعه ۱۱ تیر ۱۴۰۰ برابر با ۰۲ ژوئیه ۲۰۲۱


پایگاه نظامی «بگرام» در شمال افغانستان که برای دو دهه محل استقرار نیروهای آمریکایی و یگان‌های ناتو در جنگ علیه طالبان و القاعده پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به برج‌های دوقول آمریکا بود جمعه دوم ژوئیه ۲۰۲۱ (۱۱ تیر ۱۴۰۰) تخلیه شد.

علاوه بر نیروهای آمریکایی شماری از سربازان ناتو در یگان «آیساف» (نیروهای بین‌المللی کمک به امنیت) در بگرام مستقر بودند

شبکه سی‌ان‌ان در گزارشی می‌نویسد آن زمان که نیروهای آمریکا در پایگاه بگرام مستقر شدند یک باند فرود فرسوده داشت و فقط بعضی از ساختمان‌های آن برق داشت اما اکنون به شهری کوچک تبدیل شده با فرودگاه و چندین فروشگاه، سالن‌های بدنسازی و کلاس‌های آموزشی برای هزاران نیروی خدماتی و پیمانکاری که با امکانات بسیار در آن پایگاه مستقر بودند.

آنقدر هواپیما و هلی‌کوپتر روی باند دو مایلی فرودگاه بگرام نشست و برخاست داشته که رد سیاه لاستیک چرخ‌های آنها روی باند باقی مانده است. باندی که قابلیت فرود هواپیماهای بزرگ باری، هواپیماهای جنگنده و هلی‌کوپترهای تهاجمی را داشت. رؤسای جمهور جرج دبلیو بوش، باراک اوباما و دونالد ترامپ همگی از بگرام دیدار کردند و نوید پیروزی و آینده بهتر افغانستان را دادند.

سی‌ان‌ان خروج نیروهای آمریکایی و ناتو را از بگرام که پیشینه‌اش به توافق با طالبان در دولت دونالد ترامپ باز می‌گردد، «عقب‌نشینی» توصیف کرده و آن را یک پیروزی نمادین برای طالبان دانسته که در یک نبرد بی‌امان شهرهای این کشور رنجدیده را به اشغال خود در می‌آورد.

پایگاه بگرام نقطه ورود ده‌ها هزار نظامی بود که برای جنگ با تروریسم پس از فاجعه تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در نیویورک به افغانستان اعزام شدند. گفته می‌شود حدود دو هزار نیروی آمریکایی طی ۲۰ سال جنگ در افغانستان کشته شدند. خروج نظامی‌های آمریکا از افغانستان با حمایت کشورهای عضو ناتو همراه است.

طی این دو دهه پایگاه بگرام بارها توسط نیروهای طالبان هدف حملات راکتی و موشکی و بمب‌گذاری‌های انتحاری قرار گرفت. پنتاگون سال‌ها پیش خروج تدریجی نیروهای آمریکا از بگرام را آغاز کرده بود اما براساس «توافق صلح» میان دولت دونالد ترامپ و طالبان در سال ۲۰۲۰ در نشست دوحه روند خروج سریع‌‌تر نیروهای آمریکایی از افغانستان آغاز شد.

اواسط سال ۲۰۱۱ نزدیک به ۱۰ هزار سرباز آمریکایی و ۳۵ هزار پیمانکار آمریکایی در این کشور حضور داشتند اما یک دهه بعد تعداد سربازان به ۲۵۰۰ و تعداد پیمانکاران به ۱۸ هزار نفر کاهش پیدا کرد.

پرواز یک هلی‌کوپتر شینوک در پایگاه بگرام
پرواز یک هلی‌کوپتر شینوک در پایگاه بگرام

اندرو واتکینز تحلیلگر ارشد افغانستان در «گروه بحران بین‌المللی» به «صدای آمریکا» می‌گوید پایگاه بگرام و چند مرکز نظامی دیگر در افغانستان طی این این دو دهه چنان توسعه یافته‌‌اند که حضور آنها اساساً از هدف اصلی خود برای مقابله با تروریسم دور و تبدیل به یک «مأموریت خزنده» شد.  منظور از مأموریت خزنده (Mission creep) گسترش تدریجی و تبدیل یک مأموریت یا پروژه نظامی در کشور دیگر به تداوم مداخله و استقرار دائم در آن کشور است.

پایگاه بگرام در سال ۱۹۵۰ توسط اتحاد شوروی‌ ساخته شد. اتحاد جماهیر شوروی به دنبال تشکیل یک دولت کمونیست در افغانستان بود و در نهایت در سال ۱۹۷۹ به افغانستان حمله کرد. آن زمان بگرام پایگاه اصلی آنها شد. نزدیک ۱۰ سال شوروی با نیروهای موسوم به «مجاهدین» که آمریکا از آنها پشتیبانی می‌کرد در جنگ بود.

اتحاد شوروی در سال ۱۹۸۹ هنگامی که خود با فروپاشی تاریخی روبرو بود برای عقب‌نشینی از افغانستان به مذاکره پرداخت. سه سال بعد دولت طرفدار شوروی در افغانستان سقوط کرد و «مجاهدین» قدرت را به دست گرفتند. با این حال جنگ درون خود «مجاهدین» خیلی زود شروع شد و هزاران غیرنظامی کشته شدند. این درگیری و وضعیت اسفناک افغانستان در سال ۱۹۹۶ طالبان را با تصرف کابل به قدرت رساند. طالبان که به عنوان یک گروه تروریستی بنیادگرای سنّی مناسبات نسبتا خوبی با رژیم اسلامی- شیعه در ایران و همچنین جمهوری اسلامی پاکستان داشت، پنج سال دمار از روزگار مردم افغانستان درآورد و دست به تخریب‌های وسیع فرهنگی و اجتماعی زد. پس از حمله آمریکا به افغانستان در اکتبر ۲۰۰۱ و سرنگونی طالبان که تار و مار شدن سازمان تروریستی القاعده را نیز به دنبال داشت، بسیاری از سران و اعضای این دو گروه به دامان جمهوری اسلامی پناه بردند و در آن ماندگار شدند.

بازدید جو بایدن از پایگاه بگرام ژانویه ۲۰۱۱ در زمانی که معاون باراک اوباما بود

بیل روجیو عضو ارشد «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» می‌گوید اگر بعد از خروج نیروهای آمریکا از بگرام این پایگاه به دست طالبان بیفتد برای این گروه ضدآمریکایی تا سال‌ها خوراک تبلیغاتی یک پیروزی نمادین خواهد بود.

روشن است که بنیادگرایان اسلامی و همچنین جمهوری اسلامی هر پیشروی طالبان را به سود خود ثبت می‌کنند و به تبلیغات وسیع درباره آن خواهند پرداخت اگرچه از نظر فرقه‌ای با هم تفاوت دارند اما تفکر ضدآمریکایی و ضدغربی آنها را به یکدیگر پیوند می‌زند.

درویش رئوفی فرماندار منطقه بگرام نیز می‌گوید «عقب‌نشینی ایالات متحده تقریباً بر زندگی همه ساکنان این منطقه تأثیر می‌گذارد.»

آمریکایی‌ها مقداری سلاح و تجهیزات نظامی در اختیار ارتش افغانستان قرار داده‌اند و هر چیز دیگری را که آنها نمی‌گیرند نابود می‌کنند و یا به اسم ضایعات به فروشندگان قطعات یدکی در اطراف بگرام می‌فروشند. مقامات آمریکایی می‌گویند باید اطمینان حاصل کنند هیچ چیز قابل استفاده‌ای از تجهیزات هرگز به دست طالبان نمی‌افتد! اما چه چیز «قابل استفاده‌تر» از خاک و مردم افغانستان؟!

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=246726

4 دیدگاه‌

  1. یهوه صبایوت ..

    انگلیس – روسیه – امریکا – اروپا – مافیا ..
    مرگ به نیرنگ تان .. مرگ به نیرنگ تان ..
    خون جوانان ما .. میچکد از چنگ تان ..

  2. یک جوان از نسل سوخته

    بیچاره مردم ایرانشهر !!!

    بازی های کثیف قدرت ها و گلوبالیست ها در چند دهه گذشته به نابودی صدها هزار تن از مردم ایران و افغانستان گشته و به زیست بوم ایرانشهر خسارت جبران ناپذیری وارد کرده است.

    برای رهایی مردم ایرانشهر باید هرچه زودتر سرزمین خود را از این اهریمنان پس بگیرند.

  3. ابله

    به کجا می رویم؟

  4. ناشناس !

    هدف ژئوپلیتیک بلند مدت غرب و بویژه آمریکا این است که در کل منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا، شاخ آفریقا، آناتولی، قفقاز، ماورای قفقاز، آسیای میانه، مناطق هندوکش و پامیر، صحرای گبی، شمال شبه قاره هند، ترکستان، اویغورستان و جنوب بالکان ، حکومتها و امارات و خلافتهای اسلامی برقرار شوند.
    هدف غایی مهار و سپس نفوذ و در نهایت تصرف اوراسیای شمالی موسوم به هارتلند heartland ( زمیندل) است، مناطق پیش گفته عمدتا در ریملند Rimland قرار دارند و بصورت یک کمربند ، هارتلند را در بر گرفته اند، اسلامگرایی مهمترین ابزار و اسلامگرایان مهمترین بازیگران در ژئوپلیتیک آمریکا محسوب می شوند. از آنجاییکه ایران سرزمین محوری در ریملند است، بزرگترین مانع اهداف آمریکا نظام پادشاهی بود که با سرنگونی آن راهش هموار شد.
    ژئوپلیتیک آمریکا بر اساس نظریه های نظریه پردازانی همچون هالفورد مکیندر، نیکلاس اسپایکمن، آلفرد تایر ماهان و زبگنیو برژینسکی استوار شده است.
    فرایندهای جهان واقعیت لزوما در سیاست ورزی و بده بستان و منفعت اقتصادی و روابط بین الملل و منازعات متعارف خلاصه نمی شوند. جریانات پنهان ژئوپلیتیکی اما نیرومند هم هستند که می بایست در تحلیل وقایع مورد توجه قرار گیرند.

Comments are closed.