تردیدی نیست که اوضاع در افغانستان بحرانی است؛ همزمان با خروج نیروهای آمریکایی و «آیساف» از این کشور گروه طالبان از ضعف حکومت و نیروهای امنیتی بهرهبرداری میکند و شهرها به ویژه در مناطق شمالی را یکی پس از دیگری به اشغال خود در میآورد.
در بعضی مناطق و نواحی اطراف روزها وضعیت به ظاهر عادیست اما با تاریک شدن هوا کاروان افراد مسلّح با موتور و ماشین به روستاها یورش میبرند و ایستهای بازرسی را هدف قرار میدهند و به شهروندانی که قصد دارند در مقابل شورشیان از خود دفاع کنند شلیک میکنند.
بر اساس گزارش سازمان ملل از ماه مه ۲۰۲۱ (اواسط اردیبهشت ۱۴۰۰) دستکم ۵۰ منطقه از نزدیک به ۴۰۰ منطقه افغانستان به دست طالبان افتاده است. پیشروی طالبان چنان سرعت گرفته که هشت شهرستان در استانهای تخار، سمنگان و بلخ کمتر از دو روز سقوط کرد و در بعضی مناطق درگیری تا پشت دروازهی شهرها ادامه دارد و مثل مزار شریف احتمال سقوط آنها زیاد است و مقامهای دولتی و ناظران نسبت به سقوط کابل نیز هشدار میدهند!
پایگاه خبری «فوربس» گزارش داده سربازان در بعضی مناطق کامیونها را بدون درگیری تحویل نیروهای طالبان میدهند. تخمین زده شده در هفتههای اخیر آنها بیش از ۷۰۰ کامیون به دست آوردهاند تا آنها را برای جنگ مجهز کنند. آنان همچنین چندین دستگاه وسایل نقلیه زرهی و حتا تجهیزات توپخانه به دست آوردهاند.
گلبدین حکمتیار رهبر «حزب اسلامی افغانستان» میگوید «رازهایی در پشت سقوط شهرها بدون کوچکترین درگیری وجود دارد و حلقههایی درون دولت افغانستان در سقوط این شهرها دخالت دارند.»
سقوط احتمالی شهرهای بزرگ و کابل
براساس ارزیابی نهادهای امنیتی آمریکا طالبان ممکن است در ۶ تا ۱۲ ماه پس از خروج کامل نیروهای آمریکایی کابل را تصرف کند.
اندرو واتکینز عضو مؤسسه «گروه بینالمللی بحران» به روزنامه «والاستریت ژورنال» میگوید «پیشروی طالبان و عقبنشینی و شکستهای ارتش افغانستان غیرقابل انکار است ولی سقوط کابل حتمی نیست. طالبان نیز یک نیروی نظامی نیست که نتوان آن را مهار کرد.»
شماری کارشناسان معتقدند اغلب مناطقی که طالبان تصرف کرده نواحی روستایی هستند که ارزش استراتژیک چندانی ندارند. بعضی کارشناسان معتقدند علت پیشرویهای طالبان مربوط به درست پخش نشدن و استقرار نادرست نیروهای دولتی افغانستان در نواحی مختلف است چرا که آنها برای دفاع از شهرهای بزرگ و حفاظت از مسیرهای مواصلاتی استراتژیک آماده شدند نه دفاع از روستاها و شهرستانها. با اینهمه اما ضعف و ناتوانی نیروهای نظامی دولت افغانستان برای دفاع در برابر تهدیدات داخلی کاملاً آشکار است و بدون تردید خلاء نیروهای آمریکایی و دیگر کشورهای غربی و ناتو پس از خروج از افغانستان یک معضل امنیتی در ابعاد وسیع برای این منطقه برجای خواهد گذاشت.
کارتر ملکاسیان مقام پیشین وزارت دفاع آمریکا معتقد است سقوط کابل در آینده نزدیک بسیار بعید است اما وی نسبت به سقوط شهرهای بزرگ نظیر قندهار یا مزار شریف ابراز نگرانی میکند.
بعضی مقامات افغان میگویند رد پای عناصر وابسته به جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین دولت پاکستان و ترکیه در حمایت از نیروهای طالبان برای آشوب در افغانستان پیداست.
سپاه پاسداران به طالبان کمک میکند
عبدالستار حسینی از نمایندگان پارلمان افغانستان در نطقی گفت «طالبان از سوی سازمان اطلاعات نظامی پاکستان و سپاه پاسداران حمایت میشود و از مرزهای ایران سلاح وارد افغانستان شد و وزارت خارجه باید سفیر ایران را احضار کند.»
تحریکات «آیسیآی» پاکستان و سپاه پاسداران در #افغانستان
عبدالستار حسینی نماینده پارلمان افغانستان میگوید که سپاه پاسداران به طالبان سلاح میرساند. به گفتهی وی، اتفاقات افغانستان جنگ طالبان نیست بلکه جنگ «آیسیآی» (سازمان اطلاعات) پاکستان و سپاه پاسداران است… pic.twitter.com/f5sY0ewCSQ
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) July 2, 2021
افغانستان در دو سه دهه گذشته مثل عراق، لبنان، سوریه و یمن بخشی از همان جغرافیایی است که جمهوری اسلامی آن را «جغرافیای مقاومت» ایدئولوژیک و مذهبی در برابر غرب میداند و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز تهدید میکنند که آن را گسترش خواهند داد. سپاه پاسداران مدتهاست برای لانه کردن پس از خروج نیروهای آمریکایی در افغانستان به کمین نشسته است. رژیم ایران با آگاهی از منافع غرب در برابر روسیه و چین در افغانستان و اهمیت امنیت این کشور برای آمریکا، در پی تبدیل افغانستان به گردابی مشابه عراق و سوریه است. درواقع حمایت از طالبان و القاعده میتواند به ایجاد پایگاه تازهای از شبهنظامیان وابسته به جمهوری اسلامی در همسایهی شرقی ایران بیانجامد تا رژیم ایران با تضعیف شدن در عراق و سوریه، از آن برای اخاذی از غربیها استفاده کند.
این وضعیت پرآشوب و دردناک و خونین را افغانستان بعد از جنگ دوم جهانی بارها تجربه کرده و حاصل آن تا کنون هزاران کشته و مجروح و آواره و یک کشور دردمند و رنجکشیده است.
جمهوری اسلامی نه تنها بیمیل نیست طالبان در افغانستان قدرت بگیرند بلکه با تلاش برای پاکشویی این گروه فرقهای و تروریستی در حال ترسیم شکل و شمایل تازهای از آن است. روزنامه کیهان تهران در همین ارتباط مینویسد: «طالبان امروز با طالبانی که سر میبُرید، تفاوت دارد!»
بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا بسیارى از اعضا و رهبران طالبان و القاعده در ایران سکونت دارند. شهرهای مشهد و قم و تهران عملاً پایگاه تربیت ایدئولوژیک و نظامی نیروهای شبهنظامی «فاطمیون» است که در سوریه زیر نظر «سپاه قدس»، بازوی خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، میجنگند. دهها نفر از اعضای فاطمیون با فروکش کردن جنگ در سوریه به ایران بازگشتند و آماده مأموریت در افغانستان و حتا همچنین در داخل ایراناند. چنانکه شمار زیادی از اعضای «سپاه قدس» موسوم به «مدافعان حرم» در سرکوب اعتراضات داخلی ایران مشارکت داشتند.
تا همین چند سال پیش علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی تروریستهای طالبان را که از نظر فرقهای جزو گروههای بنیادگرای سنّی هستند که اگر دستشان برسد شیعیان را سر میبُرند، «سنگدل» و «جنایتکار» میخواند و آنها را در کنار القاعده دستپرورده آمریکا میدانست اما پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱ توسط آمریکا نه تنها به آنها پناه داد بلکه حالا سیاست جمهوری اسلامی در همکاری نزدیک با طالبان پیش میرود و در تهران عدهای از مقامات حکومتی مأموریت دارند این گروه تروریستی را پاکشویی کنند. چنانکه احمد نادری نماینده مجلس شورای اسلامی میگوید «طالبان ازجنبشهای اصیل منطقه است» و «ما با طالبان دشمن مشترک داریم». علی شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی نیز رهبران طالبان را به خاطر عزمشان برای جنگیدن با آمریکا میستاید.
بهادر امینیان سفیر جمهوری اسلامی ایران در کابل، جریان مقاومت در افغانستان را بخشی از موج بیداری اسلامی میداند که تحت تأثیر اندیشههای روحالله خمینی قرار دارد! واقعیت مهم این است جمهوری اسلامی و سپاه پاسدارانش چه از نظرعقیدتی و چه از طریق پول و تطمیع، هم درون حکومت افغانستان و هم بین رهبران طالبان بازوهای فعال دارند.
جریان تطهیرکنندهی طالبان در جمهوری اسلامی اغلب اصولگرایان ولایتمدارند اما با توجه به پاکشویی «آیتالله اعدام» توسط بخشی از اصلاحطلبان دور از انتظار نیست که آنان به کسوت حمایت از طالبان نیز در بیایند! چنانکه علی شمخانی نزدیک به جریان اصلاحات است و مجیز تروریستهای بنیادگرای طالبان را میگوید!
حامد محمدی
یک واقعبت غیرقابل انکار
(گلبدین حکمتیار رهبر «حزب اسلامی افغانستان» میگوید «رازهایی در پشت سقوط شهرها بدون کوچکترین درگیری وجود دارد و حلقههایی درون دولت افغانستان در سقوط این شهرها دخالت دارند.»)
دوست دارم دوستداران ایران این جمله را که حتماً خوانده اند تفسیر کنند و راه های احتمالی عبور از آن را در صورت امکان بررسی فرمایند.
جمهوری اسلامی و پاکستان همون حکومت هایی نیستن که اسراییل و عربستان سعودی نفوذ فوق العاده پشت پرده ای و روی پرده ای در اونها دارن ؟افغانستان همرز و همسایه ی چین و جاده ابریشم و ایغورستان نیست؟؟؟ آیا بزرگترین حامی طالبان که پاکستانی ها هستن و اون هم که حامی شون عربستان هست و اون هم که نوچه آمریکا.ترامپ هم میخواست نیروهای آمریکایی رو تخلیه کنه. خب داستان چیه ؟؟آیا قدرت گرفتن طالبان بر خلاف اونچه که به نظر میاد به ضرر چین و جمهوری اسلامی نیست؟؟؟ آیا طالبان در اصل فرزند آمریکا در زمان حمله شوروی به افغانستان نیست ؟؟؟ آیا طالبان سنی مسلک در نهایت بزرگترین خطر برای همسایه شیعه خودشون نخواهند بود؟؟؟ آیا اینها با چار تا فتوا به کمک ایفورهای چین نخاهند رفت ؟؟آیا تجارت جاده ابریشمی چین رو در خاور میانه نابود نخواهند کرد؟؟؟ آیا چین بزرگترین خطر برای آمریکا نیست؟؟؟ چه گزینه ای بهتر برای غرب ؟ چی بهتر از طالبان که هم لولو خورخوره بشه سر ایران و هم سر چین؟ آیا جمهوری اسلامی بر خلاف اونچه خودش ممکنه فکر کنه داره مرگ خودش رو با حمایت از طالبان تسریع می کنه ؟ چرا که نه ؟؟ سال ۲۰۱۳ مانوک خدابخشیان گفته بود : من فکر میکنم اینها بزودی گرو های اسلامی رو روانه مرزهای چین خواهند کرد تا اژدهای زرد رو مهار کنند.” نمی دونم والا . ولی اگه این تخلیه نیروهای غرب از افغانستان اگه واقعا اتفاق بیفته و دوباره برنگردن سریعا من فکر می کنم هدفشون این هست که موی دماغ چین و جمهوری اسلامی بشن. بازم بیشتر چین . چون آخوندا که عددی نیستن در نهایت.
حساب باز کردن بر روی گروه های تروریستی و حتی کشورهای
فقیر در مقابله با “دشمن” خیالی یا واقعی برای یک کشور بسیار
بسیار پر هزینه میباشد . به کشورهای بلوک شرق نگاه کنیم ،
هزینه نگاهداری آنها در مدار، برای شوروی حدود ۵۰۰ میلیون
دلار در ماه بوده است . سهم ج.ا. در حفظ بشار اسد رقمی
بین ۵۰ تا صد میلیون دلار ، بعلاوه کشته ها و زخمی هایی که
هر روز باید راهی کشور شوند . وقتی کشوری که خود تنبان
خویش را نمی تواند بالا نگاه دارد و اقتصاد عقب مانده ای
دارد چگونه می تواند یک کشور دیگر را به خود وابسته نموده
و سکویی برای پرش وی باشد ؟ عراق بعد از کودتا های متوالی
جنگ داخلی با کردها ، اعلام استقلال آدم کشان خلافت
اسلامی و…به ویرانهای تبدیل گشته بود . جمهوری نکبت
همه گونه شانس سیاسی و اقتصادی در این کشور داشت .
پاسویته آمریکا ، اکثریت شیعه ، دارای نفوذ در ارگان های
نظامی و..مرز مشترک .اما آنچه را که نداشت یک اقتصاد
پشتیبان ! کالایی رقابتی ( کیفی و قیمتی) ندارد ! برق مردم
خودش را قطع می کند تا شاید از طریق فروش آن در آینده که
تحریم ها رفت دلاری نصیبش گردد . تنها راه “اعمال قدرت”
راه اندازی گروه های تروریستی فشار جهت باج گیری. آنها را
هم البته باید خرجشان را از جیب بدهد . البته این گروه ها
پس از مدتی که به کشتار و غارت عادت می نمایند اگر آرمانی
هم داشته بودند از آن فاصله گرفته و تبدیل به مزدور حرفه ای
میگردند . هر کشوری سرکیسه را شل تر کرد و وزش بادش
بیشتر تابع وی می گردند . در افغانستان به دلیل وجود ریشه
های عمیق سنیت ، فقر سرتاسری و حکومت و اپوزیسیون تا
دندان مسلح آماده شلیک ، جمهوری نکبت تنها یک راه دارد.
برسمیت شناختن حکومت سلفی طالبان در قبال عدم
مداخله در امور ایران و تهیج سنی مذهبان و یارگیری از
میان آنان. البته این هم باز کردن یک حساب خوشبینانه
می باشد . به چند دلیل :
۱ -مرز طولانی و غیر قابل کنترل بین دو کشور
۲- طالبان ۵۰ درصد درآمدش از فروش مواد مخدر تامین
می گردد و برادران قاچاقچی سپاه رقیبی برای او هستند .
۳ یکپارچه نبودن این گروه تروریستی
۴- در این بازی ج.ا. تنها نیست ! دیگرانی وجود دارند با
تجربه تر از آنان در این میدان، مانند پاکستان و پول دار تر
مانند امارات و عربستان. از طرف یگر منابع عظیم کانی
این کشور و نیاز چین و روسیه و غرب به آنها، افغانستان
حیاط خلوتی برای ج.ا. نخواهد بود . مگر اینکه مانند سوریه
ملا های حاکم با فرستادن نیروی نظامی، تضمین منافع آنان
را نمایند .
۵- آمریکا و غرب پس از مذاکرات طولانی با طالبان درست است
که تن به شکست داده اند اما بابت خروجشان به یقین از
طالبان ضمانت هایی گرفته اند .
ج.ا. به یقین باز هم در خیال بافی ، توهم و زندگی روز مرگانه است. .
افغانستان در آتش تعصب مردمش به اسلام می سوزد .افغانی ها دختران زیر ۱۸ ساله شان را به همدیگر به عنوان زن می فروشند و مردم های مسن چند زن نوجوان دارند .رسم تجاوز رسولولا به عایشه ، در افغانستان رسمی مقدس است.
اکثر مردم افغانستان به فرهنگ و هویت ایرانی شان بهایی نمی دهند. نگرانی اصلی آنها حفظ اسلام (سنی گری) به بهترین صورت است و اسلام در واقعی ترین شکلش می شود مدینه النبی .طالبان هم هدفی ندارند جز زنده کردن مدینه النبی در افغانستان .
بیچاره مردم افغانستان که در آتش جهل و جنون اسلام می سوزند.
کشور کوچک و فقیرافغانستان با موزائیکی ازقبایل مختلف در محاصرهٔ سه غول خونخوار اسلامیست منطقه؛ جمهوری های اسلامی پاکستان درجنوب ، ایران درباختر و ترکیه از شمال، فعلأ مرحلهٔ «اتحاد» میان این سه نیروی مهاجم برای حذف نیروهای بازدارنده را میگذراند. درپایان این مرحله ، سه غول خونخواربا منافع و اهداف متضاد روبروی هم قرارخواهند گرفت و کشورمظلوم وبیدفاع افغانستان میدان درگیری های خونین و ویرانگر میان این سه غول بیرحم خواهد شد.