بسیار غمانگیز اما واقعیتی جدیست: ایران مانند دیگر کشورهای خاورمیانه سرزمینی خشک و نیمهخشک و کمآب و کمباران است! از همین رو در دورانی که جمعیت از جمله به دلیل پیشرفتهای پزشکی و تکنولوژی افزایش مییابد و سطح زندگی بر اثر تولید و مصرف بالا میرود، باید دانست که اینهمه بدون مصرف فزایندهی آب به عنوان یکی از منابع مهم انرژی ممکن نمیبود و چرخه اقتصاد نیز برای تولید و مصرف بدون آب نمیگردد! پس عقل سالم حکم میکند منابع آب را که بسی فراتر از «آب لولهکشی» و مصرف فردی و خانوادگیست، حفظ کرد!
انسان که بقا و زیست اقتصادیاش در گرو زمین و دام و گیاه و شرایط اقلیمی بوده همواره بر اهمیت حیاتی آب و حفظ اکوسیستم زمین بدون آنکه «اطلاعات علمی» دربارهشان داشته باشد، «آگاه» بوده. نشانههای این آگاهی را میتوان در سیستمهای آبرسانی و کشاورزی و دامپروری سرزمینهای کهن از جمله ایران یافت.
اکنون اما دهههاست که آب به یک موضوع سیاسی و امنیتی از جمله در خاورمیانه تبدیل شده. طبیعت بیاعتنا به مرزهای جغرافیایی و سیاسی و بیخیال نسبت به انسان و فعالیتهای وی همواره میتواند خود را صبورانه ترمیم کند. اما کشاورزان و دامپروران روستایی برای کشت و دام خود به آب مناسب و برای نوشیدن به آب آشامیدنی نیازمندند؛ کلانشهرها به همان اندازه بدون آب در تشنگی لهله خواهند زد که شهرها و شهرستانها! دعوا بر سرحقابه از رودهای مشترک، از دولت گرفته تا مردمی که این رودها را منابع آبی خود میدانند، نه تنها هیچ دردی را دوا نمیکند بلکه با درگیری و حتا جنگ بر مشکلات میافزاید.
اگرچه چرخهای را که میلیونها سال وجود داشته میتوان در چند سال تخریب کرد اما برای ترمیم آن میبایست برنامههای کوتاه- و میان- و بلندمدت داشت! آنهم نه با طالبان در افغانستان و شبهنظامیان فرقهای در عراق و زمامداران بیلیاقت و تبهکار جمهوری اسلامی در ایران! بلکه چنانکه پیش از وقوع انقلاب اسلامی در حال شکل گرفتن بود، در پیمانهای منطقهای با مشارکت دولتهای کارآمد و آگاه و در همکاری مستقیم با دانشمندان و متخصصان آب و محیط زیست و اقتصاد و استفاده از تجارب جهانی، از اسرائیل گرفته تا آمریکا که مناطقی شبیه شرایط اقلیمی خاورمیانه دارد.
تا آن زمان اما به مردمی که از جمله در استان خوزستان آب میخواهند و به درستی و بحق دست به اعتراض میزنند چه باید پاسخ داد؟ «آب» حتا اگر به موضوع امنیتی هم تبدیل شده باشد اما راه حل امنیتی ندارد! نمیتوان چنانکه اعلام شده با پرداخت «خسارت» (!) و اعزام هیئت قضائی- امنیتی و سفرهای نمایشی مقامات به این مناطق مشکل آب را حل کرد! بلکه به اقدام فوری و اضطراری با تشکیل هیئتهای کارشناسی و متخصص و درخواست کمک علمی و عملی از کشورهایی نیاز است که در این زمینه تجربه دارند! اما خود جمهوری اسلامی هم میداند که قادر به هیچکدام از این اقدامات نیست!
پس چه باید کرد هنگامی که سدّ اصلی که مانع پیشرفت کشور شده نه بر کارون و کرخه و زایندهرود و زرینهرود و ارس و جاجرود و نکا و هلیلرود و سپیدرود و رودهای دیگر بلکه بر سراسر فلات ایران زده شده است؟! آیا پاسخ به این پرسش به اعتراضات شهروندان خوزستان و سیستان و بلوچستان و کشاورزان اصفهان و کردستان و دامداران خراسان و آذربایجان و در یک کلام، به اعتراضات مردم سراسر ایران، بیش از هر زمان دیگری حقانیت نمیبخشد؟
الاهه بقراط
تمام کشور های که با کم ابی و مناطق خشک و بی اب روبرو هستند ،، دهه ها میباشد که با خرید و نصب دستگاهای شیرین کننده اب شور دریا ،،
مصرف داخلی و کشاورزی و حتی صنعتی خود را از خطر بی ابی نجات داده اند ،،
با کمک ۳۰ ملیارد دلاری برای جنگ و کشتار در سوریه میشد صد کارخانه عظیم اب شیرین کن در جنوب و شمال ایران برپا کرد ،،
و حتی کویر ایران را به دریای اب شیرین تبدیل نمود ،، برپایی این رژیم سرطانی جمهوری تحمیلی انگلیسی ،، در ایران سرزمین کورش کبیر ،،
فقط و فقط برای عقب نگه داشتن ایران از پیشرفت سریع در دوران پهلوی ایرانساز بود ،
و نقشه نابودی و تجزیه گام به گام و محو ایران از جغرافیا و تاریخ سیاسی جهان ،،
این نقشه انگلیس با برپایی سرطان جمهوری خاورمیانه ای توسط وطن فروشان ارتجاع سرخ و سیاه داخلی در حال اجرا میباشد ..
در ایران مقدار زیادی از مشگلات مربوط به بی آبی و صدمات محیط زیستی امروزی نتیجهٔ افزایش جمعیت در دوران حکومت ملایان بوده که اولویت اصلی نظامشان را افزودن به تعداد «مسلمانان شیعه» درایران ودر جهان ارزیابی میکنند. غافل از اینکه افزایش جمعیت درکشوری نیمه خشگ وکم بارانی چون ایران بمعنی افزایش برداشت ازمنابع طبیعی موجود وذخایرمحدود آب زیر زمینی است که اگرمصرف ازآنها متعادل با چرخهٔ طبیعی «اِکوسیستمی» آب درفلات ایران نباشد روزی ذخایر زیزمینی هم تمام خواهند شد.
در مدت چهل سال گذشته هرچه که آب زیرزمینی در ایران موجود بود با حفر چاههای عمیق بیرون کشیده و در کشاورزی ومصارف صنعتی وزندگی شهری بیرویه هدرد دادند
یک جمله درباره ی این رژیم میگوید جمهوری اسلامی ایران را مصرف کرد!!یعنی با مصرف عامدانه و نا آگاهانه و از روی لجاجت و خودسری تمام منابع تجدید پذیر را به اتمام کاملا نزدیک کرده و منابع تجدید ناپذیر را یا بلا استفاده گذاشته یا به علت تحریم ها و غیره آنها را بی ثمر کرده است .هدف از ایجاد این حکومت جعلی و غاصب که با دسیسه ی جمعی گروهی از خطرناکترین دشمنان داخلی و خارجی ایران موجودیت یافت تنها نابودی کامل ایران یا عقب نگه داشتن آن برای زمان طولانی و همچنین تضعیف شدید کشورمان در تمام زمینه ها بخصوص اقتصادی است
خانم بقراط گرامی، شرح غم نامه قدیمی ایران را به خوبی نوشته اید. این پاره از متن را چند بار باید خواند:
«اگرچه چرخهای را که میلیونها سال وجود داشته میتوان در چند سال تخریب کرد اما برای ترمیم آن میبایست برنامههای کوتاه- و میان- و بلندمدت داشت! آنهم نه با طالبان در افغانستان و شبهنظامیان فرقهای در عراق و زمامداران بیلیاقت و تبهکار جمهوری اسلامی در ایران! بلکه چنانکه پیش از وقوع انقلاب اسلامی در حال شکل گرفتن بود، در پیمانهای منطقهای با مشارکت دولتهای کارآمد و آگاه و در همکاری مستقیم با دانشمندان و متخصصان آب و محیط زیست و اقتصاد و استفاده از تجارب جهانی، از اسرائیل گرفته تا آمریکا که مناطقی شبیه شرایط اقلیمی خاورمیانه دارد.»
یک زمانی به ساخت یک سد اعتراض های مداوم و شدیدی می شد ، نه به این دلیل که محیط زیست پایین دست سد آسیب می بیند یا مناطق پایین دست دچار کم آبی خواهند شد یا از این قبیل ایرادات ، بلکه اعتراض می شد چون معترضین ادعا می کردند با ساخت سد یک منطقه تاریخی به زیر آب رفته و غرق خواهد شد و … در بین مردم عادی منطقه این ادعاها و اعتراضات کمترین اثری نداشت و توجهی را جلب نمی کرد ، سد ساخته شد و آن منطقه تاریخی هم زیر آب نرفت ، اما محیط زیست آسیب دید ، میزان نمک در آب رودخانه بیشتر شد ، منابع آبی منطقه کم و کمتر شد ، همان موقع هم امثال من که کاره ای هم نبودیم می گفتیم مهمتر از موضوع آن منطقه تاریخی ، محیط زیست و کمیت و کیفیت آب و حق مناطق پایین دست در استفاده از آب رودخانه هست ، اینها بهترین دلیل برای اجماع عمومی در مخالفت با ساخت سد هست و با بسیج افکار عمومی به این دلایل واقع بینانه ، به هدف ساخته نشده سد رسیده خواهد شد و احتمال آسیب!! به آن منطقه تاریخی هم از بین خواهد رفت ، اما گوش شنوایی در کار نبود و تهمت قومیت گرایی و جدائی طلبی بود و … حالا سد هست ، منطقه تاریخی هست ، اما آب نیست ، محیط زیست نیست و …. نه جمهوری نه اسلامی هم کار خودش را می کند.
دستاورد حکومت مذهبی: سد گتوند و شور کردن آب رودخانه کارون