نادر زاهدی -اعتراضات فزاینده به بیآبی و قطع شدن مستمر برق در شهرهای مختلف ایران، یکبار دیگر ماهیت ضدملی و چهره خشن جمهوری اسلامی را به روی صحنه آورده است؛ اخبار رسیده از شهرهای معترض نشان میدهد که مردم تشنه آب و امنیت، خواهان حقابه و زندگی هستند. حقی که در طول چهار دهه گذشته با اقتدار خشن، ضدمردمی و غیرحقوقی حکومت اسلامی از بین رفته است.
تردیدی نیست که واکنشهای جمعی و عمومی مردم شهرهایی از خوزستان به بیآبی و خشکسالی، برآمدی از سیاستهای غیرمسئولانه و غیر کارشناسانهای است که مدیران نالایق جمهوری اسلامی در منطقه اجرا کردهاند؛ سیاستهایی که با سد زدنهای غیرتخصصی، خشکاندن تالابهای محلی و منطقهای، عدم آبرسانی به شهرها و روستاها و… فاجعه کنونی را برای منطقه و اهالی آن تدارک دیده است. بر این اساس، حل بحرانهای حیاتی در خوزستان مانند مشکلات و مسائلی که در سرتاسر ایران وجود دارد، تنها با گذار از جمهوری اسلامی و ایجاد دولتی مسئول و دمکراتیک ممکن خواهد بود؛ تا زمانی که حاکمیت اسلامی در ایران برقرار است، هیچ حقی برای ایرانیان نخواهد بود و هیچ ایرانی نخواهد توانست در رفاه، امنیت و آزادی زندگی کند.
در حالی که مسئله آب و بیآبی در خوزستان جریان دارد، در مناطق دیگری از کشورمان بخش دیگری از مردم خواهان تأمین حقوق زیست محیطی خود هستند؛ مسئله خاموشیها و قطع مداوم برق در بیشتر شهرها، تداوم و تکرار همان سیاستهای ضدملی و غارتگرانهای است که در مسئله کمآبی و بیآبی در خوزستان شاهد هستیم. طرفه آنکه بیکفایتی رژیم در اداره جامعه از سویی و ایجاد وحشت تروریستی و تبادلات غیرحقوقی با دنیا از سوی دیگر، باعث از بین رفتن زیرساختهای اقتصادی- صنعتی و کشاورزی ایران شده است.
آنچه به کوتاهی در سیاستهای مخرب جمهوری اسلامی اشاره کردم، در کنار بیمبالاتی مسئولان این رژیم در تأمین سلامت و بهداشت ایرانیان قرار میگیرد؛ سیاستهایی که بیتوجه به بیماری کووید۱۹ و ویروس کرونا، مردم را از دسترسی به واکسن محروم ساخته و عدهای از ایرانیان را برای واکسینه شدن به کشورهای همجوار چون ارمنستان راهی کرده است. در حالی که بنیانهای اعتقادی جمهوری اسلامی با خرید و ارسال واکسن توسط کشورهای دیگر مخالفت میکند، بیشتر مسئولان فریبکار و دغلکار جمهوری اسلامی، در همان روزهای اول شیوع ویروس، با واکسنهای معتبر واکسینه شدهاند.
در چنین شرایطی که ایران و ایرانیان از همه سو مورد هجوم جمهوری اسلامی قرار دارند و مشکلات فزاینده انسداد سیاسی، سانسورهای هنری و فرهنگی در کنار اختلاسهای نجومی، کرامت انسانی و تشخص ملی ایرانیان را گرفتار کرده، بایسته است که از پروپاگاندای رژیم دوری جسته و با طرح، اطلاعرسانی و حمایت از معترضان سیاسی- صنفی و مدنی که در شهرهای مختلف کشورمان اعتراضات را ادامه میدهند، راهی به سوی ایران آزاد، دمکراتیک و سکولار گشوده شود. بدون شک هر روزی که رژیم جمهوری اسلامی در اقتدار خشن، ضدملی و فاسد خود جا خوش کرده است، شاهد ناامنی، اختناق و کشتار خواهیم بود.
رژیم اهریمنی -آخوندی هنوز آنچنان که باید ماهیت خود را آشکار نکرده. از آخوند و سگ آخوند یا همان پاسدار چیزی جز جنایت و ترور و آتش افروزی نباید انتظار داشت .
هر ثانیه از عمر پلید این رژیم یعنی تلف شدن امکانات و استعدادها و نزدیک شدن به پایان بشریت.
جهت اطلاع دمکراتهای پوفیوز که بدنبال احیای لاشه گندیده رژیم خمینی هستند.
کاملاً موافق با نگارش شما هستم جناب زاهدی
تنها راه گذار از فقر، فلاکت و واپسگرایی؛ سرنگونی رژیم جنایتکار اسلامی است و بس