شهرهای مختلف استان خوزستان بیش از یک هفته است شاهد تظاهرات و اعتراضات مردمی علیه ناکارآمدیها و سوء مدیریت جمهوری اسلامیاند. این اعتراضات از شامگاه پنجشنبه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۰ با تظاهرات مردم در شهرستان حمیدیه آغاز و پس از چند روز در حدود ۲۰ شهر استان گسترش یافت.
همچنین مردم در پنج استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری، لرستان، بوشهر و البرز از معترضان خوزستان حمایت کردند. مانند اعتراضات سالهای گذشته از جمله اعتراضات دی ۹۶ و آبان ۹۸ نیروهای امنیتی و یگان ویژه حکومتی به شکل مسلحانه و به شدت خشونتآمیز اعتراضات مسالمتآمیز مردم بیدفاع را سرکوب کردند. تا هشتمین شب اعتراضات دستکم ۹ نفر در اعتراضات جان باختند و دهها تن مجروح شدند. اما آمار دقیقی از کشتهشدگان، مجروحان و بازداشتشدگان در دست نیست.
استان خوزستان از دیروز تا امروز
استان خوزستان پنجمین استان پرجمعیت ایران، با بیشترین منابع طبیعی اما با نرخ بیکاری ۳۳ درصد جمعیت ۱۵ تا ۲۴ سال و میانگین نرخ بیکاری دستکم ۲۵ درصد است.
جدا از قرار داشتن منابع اصلی نفت و گاز کشور در استان خوزستان، جلگه خوزستان با ۱۷ رودخانه پرآبترین و از حاصلخیزترین مناطق ایران بود بطوری که کشاورزی این استان یکی از تکیهگاههای غذایی و کشاورزی کشور به شمار میرفت.
در دوران پادشاهی پهلوی این استان در صدر برنامههای توسعهای حکومت قرار داشت و سرمایهگذاریهای بزرگ، توسعه عمرانی، و امکانات رفاهی و تفریحی این استان میرفت تا آن را به یکی از پیشروترین مناطق خاورمیانه تبدیل کند. مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفتتپه که مدتهاست توسط جمهوری اسلامی به کُما فرو رفته ، یکی از دروازههای ایران برای پیوستن به اقتصاد جهانی بود.
در آخرین سالهای دهه ۵۰ خورشیدی خوزستان در رتبه سومین درآمد سرانه استانهای ایران پس از استان مرکزی و آذربایجان شرقی قرار داشت. یکسال پیش از انقلاب ۵۷ میزان سرمایهگذاری زیرساختی در خوزستان بعد از استان مرکزی در رتبه دوم قرار داشت. اینهمه سبب شده بود خوزستان به یکی از مقاصد اصلی مهاجرت برای ساکنان دیگر استانهای کشور تبدیل شود.
با پایان جنگی که از سوی صدام و خمینی به کشور تحمیل شد، طرحهایی که از دوران پهلوی به دلیل وقوع انقلاب۵۷ نیمهکاره مانده بود مانند توسعه سیستم فاضلاب استان تا امروز نیز نیمهکاره مانده است! زیرساختهای استان رو به نابودی رفته و اقتصاد کشاورزی بر اساس سیاستهای آبی نادرست با بحرانی بزرگ روبرو شده بطوری که در یک نمونه طی یک دهه گذشته شوری آب رودخانه کارون به دلیل ساخت سد گتوند روی کوه نمک، یک میلیون درخت نخل را خشکانده است. استان خوزستان در حالی بیشترین تأمین کننده درآمد کشور از نفت و پرکردن خزانه جمهوری اسلامی است که امروز مردم آن حتا از دسترسی به آب آشامیدنی و کشاورزی محروم هستند.
اعتراض برای مایهی حیات
اعتراضات استان خوزستان که تا لحظه تنظیم این گزارش جریان دارد در هفته گذشته به ۲۰ شهر اصلی استان گسترش یافت. همچنین مردم ۱۰ شهر در پنج استان دیگر به معترضان پیوستهاند. دهها هزار نفر برای حقوق اولیهی خود علیه جمهوری اسلامی شعار داده، از انقلاب ۵۷ ابراز پشیمانی کرده و از رضاشاه پهلوی که «بنیانگذار ایران نوین» به شمار میرود ابراز شرمندگی میکنند.
از شعارهای مردم خوزستان در تظاهرات اخیر از جمله میتوان به «ثوره ثوره حتى النصر» به معنای «انقلاب انقلاب تا پیروزی»، «ما اشتباه کردیم که انقلاب کردیم»، «مرگ بر خامنهای» و «ای شاه ایران برگرد به ایران» اشاره کرد که نشان از خواستهی اصلی معترضان یعنی «نه به جمهوری اسلامی» و سرنگونی آن دارد. این شعارها در دیگر استانهای ایران که مردم به حمایت از مردم خوزستان پیوستهاند نیز تکرار شده است.
با وجود اعتراضات گسترده در روزهای پیاپی اما مقامات جمهوری اسلامی نخست این اعتراضات را نادیده گرفتند و بعد به همراه لابیگران و هوادارانشان در داخل و خارج از کشور تلاش کردند اعتراضات مردمی در خوزستان را به تجزیهطلبان، سازمان مجاهدین خلق، و شبکههای مسلح دورهدیده در اسرائیل مرتبط کنند. این در حالیست که گزارشها، تصاویر و ویدئوها گویای این حقیقت غیرقابل انکارند که مردم خوزستان با دست خالی به خیابان آمده و حقوق طبیعی و اولیهی خود را میخواهند: آب! و البته طبیعی است که علیه مسبب بیآبی یعنی جمهوری اسلامی نیز اعتراض کنند.
برخلاف تبلیغات حکومتی و عوامل آنها در شبکههای اجتماعی و رسانههای خارج کشور، اعتراضات مردم خوزستان به معنی واقعی مردمی و بسی فراتر از طایفه و قوم و زبان و این یا آن طبقه و قشر اجتماعی است! به همین دلیل وقتی مقامات حکومتی نشانهای از «تجزیهطلبی» در شعارهای مردم خوزستان نیافتند، تلاش کردند این اعتراضات را عاملی برای سوء استفاده «ضدانقلاب» و «بیگانگان» معرفی کنند. حسن روحانی رئیس دولت و علی شمخانی که خودش از عربزبانان خوزستان و دبیر شورای عالی امنیت ملی نظام است در سخنانی جداگانه به این اعتراضات واکنش نشان دادند. در شرایطی که حکومت آماری از بازداشتشدگان ارائه نداده شمخانی گفته بازداشتشدگانی که «عمل مجرمانه انجام ندادهاند» آزاد میشوند.
حسن روحانی نیز بطور تلویحی از مردم خواسته اعتراض خیابانی نکنند تا «مورد سوء استفاده دشمن» قرار نگیرد. وی گفته مردم بطور «قانونی» پیگیر خواست خود باشند.
این در حالیست که ویدئوهای منتشرشده مردم دست خالی را نشان میدهند که نیروهای امنیتی آنان را هدف گلوله قرار دادهاند.
در این میان با وجود فرافکنیهای مقامات مسئول حمایتهای گستردهای از این اعتراضات صورت گرفته و ایرانیان از هممیهنان خود در خوزستان پشتیبانی کردهاند از جمله سندیکاهای کارگری، بازنشستگان، آموزگاران، کانون نویسندگان ایران، اهالی سینما و تئاتر و هزاران فعال سیاسی و مدنی به صورت گروهی و فردی به دفاع از حقوق مردم خوزستان پرداختهاند. همچنین سازمان عفو بینالملل در گزارشی مشروح که یکم امرداد منتشر شده به این اعتراضات پرداخته و به جمهوری اسلامی هشدار داده است از سرکوب و کشتن مردم معترض خودداری کند.
اینهمه بیانگر آن است که حتا اگر تجزیهطلبان نیز قصد سوء استفاده داشته باشند، راهی به درون این همبستگی پیدا نمیکنند مگر اینکه توسط خود جمهوری اسلامی در میان مردم به تفرقه بپردازند!
محیطی که زیست طبیعی آن تخریب شده!
یکی از دلایل مهم و اصلی اعتراضات اخیر در خوزستان تخریب محیط زیست و در نتیجه نابودی منابع آب در این منطقه است. چهار دهه اجرای پروژههای پولساز و مخرب با تأیید علی خامنهای و اجرای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به خشکسالی فاجعهبار منجر شده است.
سدسازیها، طرحهای انتقال آب، برداشتهای بیرویه از منابع آب و در یک کلام تجاوز به طبیعت خوزستان بزرگترین کوچ اجباری تاریخ را با آوارگی هزاران آبادینشین و نابودی گیاهان و حیات وحش را رقم زدهاند.
جلگهی خوزستان که با رودهای پرآب روزگاری مهد کشاورزی و باروری ایران بود، به اسم توسعه و با سوء مدیریت و فقدان مطالعات زیست محیطی، به عرصهی زد و بندهای پولساز نهادهای حاکم تبدیل شده بطوری که نفت استخراج شد و آب از خوزستان به مسیرهای دیگر هدایت شد و پول و ثروت به شکم سیریناپذیر خانوادههای مافیایی قدرت ریخته شد.
در حالی که آب داخل مخازن حداقل ۱۱ سد و تونل آبی به روی رودخانهها، دشتها و تالابهای خوزستان بسته است و سرشاخههای رودهای این استان برای تأمین آب صنایعی که زیر نگین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار دارند به فلات مرکزی میرود و حتا حقابه برای آب آشامیدنی نیز به مردم این منطقه داده نمیشود، مردم از اندیمشک تا هندیجان، از هویزه تا ایذه در صف آبفروشی میایستند و هزاران روستا با تانکرهای آب آبرسانی میشوند.
فعالان محیط زیست و حامیان طبیعت در این استان از ابتدای ساختن سد کرخه با تشکیل زنجیرههای انسانی در سرشاخههای رودخانههای محل زندگی خود خواستار قانونمداری مبتنی بر کارشناسی در حوزه آب شدند ولی این خواست مدنی از یکسو با دستگیری فعالان محیط زیست همراه شد و از سوی دیگر با اتهاماتی نظیر «تجزیهطلبی» سعی کردند آنها را ساکت کنند.
این فعالان میگویند مقامات مسئول هیچ توجهی به شرایط اجرای طرحهای غیراصولی ندارند و در حالی که شهر و روستا در خوزستان با مشکل بیآبی روبرو هستند، آنها آب را برای ظاهرا صنایع و کشاورزی به مناطق دیگر هدایت میکنند!
پاسخ این انتقادات و اعتراضات اما امنیتی کردن موضوع آب است که هزینهاش را فعالان محیط زیست با زندان و حتا جان خود میپردازند. همچنین این نگاه امنیتی هرگونه امکان تحقیق و کارشناسی درباره وضعیت منطقه و بررسی پروژههای حکومتی را مسدود میکند.
مقامات محلی و سراسری نیز پاسخگو نیستند و با هر اعتراض، نهایتا وعده به سال آینده و تأمین بودجهی لازم میدهند. حمیدرضا جانباز مدیرعامل آبفای کشور (آب و فاضلاب) در جریان اعتراضات اخیر خوزستان گفته مشکل بیآبی روستاهای خوزستان طی ۱۰ سال و با ۴۵۰ میلیارد تومان بودجه رفع میشود!
این مقام ارشد حوزه آب در ارائه آمارها هم متوسل به دروغ شده و گفته که تنش آبی ۷۰۲ روستا امسال به ۵۳۱ روستا کاهش یافته؛ در این میان، قاسم سلیمانی دشتکی استاندار خوزستان از او هم فراتر رفته و گفته آب آشامیدنی ۷۰۲ روستای استان تا پایان همین امسال تامین میشود!
کارشناسان محیط زیست اما میگویند بیآبی در خوزستان گسترش یافته و شمار روستاهای بی آب که در سال ۸۳، ۱۱۰ روستا بوده الان به ۲۰ شهر و ۷۳۰ روستا افزایش پیدا کرده. بر اساس گزارش خبرنگاران داخلی آب آشامیدنی یکهزار روستای این استان با تانکر تأمین میشود.
وضعیت زیرساختها در این استان به شکلی است که وقتی هم باران میآید، نمیتوان این مایهی حیات را طوری ذخیره کرد که برای جبران خشکسالی مورد استفاده قرار گیرد. در بهار ۹۸ پس از بارندگیهای شدید و باز کردن دریچهی سدها، سیل آمد خانه و زندگی و کشاورزی و دامهای مردم را بُرد!
پروژههای تخریبی
با اجرای طرحهایی که هیچکس از مختصات آنها خبر ندارد و مردم فقط مجبورند متحمل پیامدهای تخریبی آنها شوند، و همچنین با آتشسوزیهای عمدی و آلایندههای نفتی و پسابهای صنعتی جلگهی سرسبز خوزستان به کویری بدل شده پر از ریزگردهای بیماریزا که پرندگان مهاجر را فراری داده و ماهیها و گاومیشهای منطقه را به کام مرگ میفرستد.
ریزگردها به عنوان یکی از مشکلات نوظهور در این منطقه حاصل خشک شدن تالابها و ناشی از سدهای بیرویهای هستند که مبادلات طبیعی آب و هوا را دچار اختلال کردهاند. خوزستان نزدیک به یک دهه است که با معضل ریزگردها مواجه است و طرحهای ناکارآمد و مقطعی مانند ایجاد کمربند سبز، نهالکاری و مالچپاشی نیز مشکلات تازه به وجود آوردهاند.
در حالی که حوضههای آبی یکی از کانونهای مقابله با ریزگردها به شمار میروند اما کارون پرآبترین و طولانیترین رودخانه ایران با خشکی دست و پنجه نرم میکند و رودهای دیگر منطقه نیز شرایط بهتری ندارند. تالاب هورالعظیم که یکی از عناصر طبیعی تنظیم اقلیمی در این منطقه بود نیز از تخریبهای سازمانیافته در امان نمانده و وزارت نیرو بطور رسمی آن را خشکانده است. حتا این تالاب حیاتی را پس از سیل دو سال پیش که حجم عظیمی رسوبات در ورودی آن تلنبار شد لایروبی نکردند. فعالان محیط زیست مسئول چنین وضعیت هولناکی را وزارت نیرو، وزارت نفت و سازمان محیط زیست میدانند که احداث سد کرخه یکی از محصولات مشترک آنهاست!
کارشناسان محیط زیست علاوه بر ایران، سدسازیهای متعدد ترکیه، سوریه، عراق بر رودخانههای منطقه از جمله دجله و فرات را نیز از عوامل اصلی خشک شدن تالاب هور میدانند. محمد درویش کارشناس محیط زیست معتقد است، به خاطر استخراج نفت جان هور را گرفتهاند و با ساختن سد کرخه در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی و تاسیس میادین نفتی در این تالاب، آن را خشک کردهاند.
از حدود ۴۰۰هزار هکتار تالاب هور، فقط ۱۲۵هزار هکتار زیر نظر سازمان محیط زیست است و باقی به پنج حوضچه برای اجرای عملیات اکتشاف نفت بدل شده!
علاوه بر پیامدهای بیآبی و خشکسالی برای ساکنان این منطقه، فعالان بومی محیط زیست بارها هشدار دادهاند که با خشک کردن تالاب در فصل تابستان که زمان زاد و ولد گونههای مختلف حیات وحش است، یک نسلکشی وسیع به راه میافتد به ویژه اینکه هورالعظیم زیستگاه گونههای نایابی است که فقط در این منطقه وجود دارند.
هور که زمانی به عنوان بهشت پرندگان خاورمیانه شناخته میشد، سالهاست که داغ شده و بیآب است و اقامتگاه خوبی برای پرندگان مهاجر نیز نیست. قابل توجه اینکه این وضعیت نه تنها خوزستان را با خطر نابودی اقلیمی روبرو کرده بلکه این استان را به کانون بحران زیست محیطی برای دیگر مناطق نیز تبدیل کرده چنانکه ریزگردها در تالابهای خشکشده و سدهای لایروبی نشده و رودهایی که موجی برای خیزش ندارند جا خوش کردهاند تا با هر توفان به پرواز درآیند و هر آنچه از آب و هوا مانده در تمامی منطقه و استانهای دیگر آلوده کنند.
همبستگی انکارناپذیر در اعتراضات خوزستان
حکومت اعتراضات مسالمتآمیز مردم خوزستان را علیه چنین وضعیتی به خشونت کشانده و موازی با آن رسانهها و مقامات، معترضان را عوامل و تروریستهای وابسته به گروهها و دولتهای خارجی معرفی میکنند تا سرکوب مردمی که زیست طبیعیشان تخریب شده توجیه شود.
خبرگزاریهای داخلی با مشارکت صادراتیها همسو با سیاستهای نظام ادعا کردند گروه «الاحوازیه» و تجزیهطلبان در حال برنامه ریزی برای به آشوب کشیدن خوزستان هستند. دادستان خوزستان به معترضان هشدار داد «صف خود را از ضدانقلاب جدا کنند» و مقامات ارشد نیروی انتظامی از مردم خواستند راهشان را از «معاندین» و «خرابکارها» جدا سازند. آنها معترضان را «عوامل مزدور بیگانه، منافقین کوردل و شرور» خواندند.
محمد کعب عمیر نماینده خوزستان در مجلس شورای اسلامی حتا مدعی شد «ضدانقلاب قصد انحراف مسئله آب خوزستان را دارد!»
آیتالله محسن حیدری نماینده خوزستان در مجلس خبرگان ادعا کرد «کشورهایی مانند انگلستان، عربستان وآمریکا، حرکتهای مجازی و شبکههای ضدایرانی مردم را تحریک میکنند که ناامنی و هیاهو ایجاد شود!» هزاران کیلومتر دورتر در آمریکا الهه هیکس که از سوی رسانههای فارسیزبان خارج کشور به عنوان فعال حقوق بشر معرفی شده، مدعی شده معترضان «مسلح هستند و عضو سازمان مجاهدیناند و توسط اسرائیل آموزش دیدهاند و پشتیبانی میشوند!»
حسین امیرعبداللهیان دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بینالملل نیز گفت، مردم خوزستان «اشک تمساح اجانب و گروهکهای تروریستی را به خوبی درک میکنند.»
با اینهمه اما از درون حکومت نیز صداهایی در انتقاد به کشتار مردم به گوش رسیده است. محمود احمدینژاد که منتقدان و معترضان در دوران ریاستاش بر دولتهای نهم و دهم سرکوب شده و خودش نیز با «خس و خاشاک» نامیدن آنها سرکوب آنان را تأیید کرده بود حالا در یک ویدئو افشا کرد که «یک باند امنیتی فاسد» اعتراضات مسالمتآمیز را سرکوب میکند و ابتدا با درست کردن درگیری و آتش زدن و تیراندازی اعتراضات را به خشونت میکشاند و بعد به همین بهانه خواستههای بحق مردم را منتسب به ضدانقلاب و بیگانه میکند.
ابراهیم امینی نایب رئیس شورای اسلامی شهر تهران نیز گفت «برخوردهای امنیتی و انتظامی با مردمی که تنها سلاحشان شعار و مشتهای گره کرده است، خلاف قانون اساسی و اخلاق اسلامی است.»
صداوسیمای جمهوری اسلامی و خبرگزاریهای حکومتی نیز مانند همیشه اعتراضات را به «منافقین» و «تجزیهطلبها» نسبت داده و هیچ خبری از این ندادند که مردم شعار «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه» و «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» سر دادند و همچنان به یاد «رضاشاه» و «پهلویها» هستند.
شعارهای مردم در مقابل پروژه امنیتی سرکوبگران
در داخل و خارج ایران جریانهایی همچنان تلاش میکنند تا این اعتراضات را محدود به «عربهای خوزستان» کنند. اما پروژه حکومت برای چسباندن تظاهرات به مسائل قومی و سوء استفاده از حساسیت جامعه نسبت به «تجزیهطلبی» پس از آنکه مردم شعارهای ملّی و یکپارچه سر دادند شکست خورد. در شهرهای مختلف از جمله ایذه مردم شعار دادند «از خوزستان تا تهران، جانم فدای ایران» و «بختیاری با عرب، اتحاد اتحاد!» این همان همبستگی مردم است که حکومت نمیخواهد. شعارهای ملی و همبستگی از سوی مردم چنان بود که حتا در برخی رسانههای وابسته نیز بازتاب یافت.
در این میان، با تشدید اعتراضات در خوزستان نهادهای زیر نظر علی خامنهای مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش و «ستاد اجرایی فرمان امام» و «بنیاد مستضعفان» از دیگر استانهای کشور مامور ارسال مخازن و تانکرهای آب برای شهرها و روستاهای این استان شدهاند!
«لشکر تانکرها»: کوه موش زایید!
مجتبی یوسفی نماینده اهواز در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه بیش از ۷۰۰ روستا در خوزستان آب ندارد اعتراف کرد «پروژههای انتقال آب خوزستان محرمانه است.»
یک هفته پس از آغاز اعتراضات، ارسال پرهیاهوی آب با تانکرهای ارتش و سپاه پاسداران به روستاهای خوزستان آنهم به اسم «طرح ضربتی» که بیشتر به یک شوخی ابلهانه شبیه است آغاز شد. حتا صحبت از «لشکر تانکرها» شد و نمایشهای به شدت سخیفی مثل «آیین افتتاح آبرسانی قرارگاه کربلای سپاه» نیز به اجرا درآمد. اما کوه موش زایید! سپاه در مرحله اول فقط ۳۰ تانکر (حدود ۵۰۰هزار لیتر آب) به چند روستا فرستاد. تانکرها آنقدر کم بود که «ستاد اجرایی فرمان امام» ۱۰۰ تانکر دیگر کرایه کرد! خبرگزاری «مهر» به نقل از اهالی چند روستای خوزستان نوشت تانکرها آنقدر کم هستند که در بعضی روستاها بر سر آب اشامیدنی زد و خورد شده. سپاه پاسداران حتا از تانکرهای استانهای همجوار هم کمک گرفت: ایلام و لرستان روی هم ۱۵ تانکر آب به خوزستان فرستادند! وزارت دفاع نیز ۱۰ تانکر به خوزستان اعزام کرد. بر اساس آماری که فرمانده قرارگاه منطقهای ارتش در جنوب غرب ارائه داد نیز ۸ تانکر به چند روستا اعزام شد. طبق گفته استاندار خوزستان آبرستانی در خوزستان با ۶۹ تانکر انجام میشود! و این نمایش اسفبار از سوی حکومتی که تمامی منابع کشور را در انحصار خود دارد، برای مقابله با بحران خشکسالی و بیآبی در استانی انجام میشود که قلب تپندهی ایران به شمار میرود!
به هر حال روشن است که تدبیر مضحک نظام و آببازی با تانکر برای مهار اعتراضات بیاثر است. مشکل خوزستان بسی فراتر از دریافت چند تانکر آب است!
موعظه فرمانده سپاه خوزستان برای بزرگان طوایف
جمهوری اسلامی اساسا نسبت به استانهای مرزی از جمله خوزستان نگاه امنیتی دارد. نظام در این استان تلاش میکند سران عشایر منطقه را در مشت خود نگهدارد و آنها را در ازای امتیازاتی وادار به «بیعت» با نظام کند.
در چنین وضعیتی حسن شاهوارپور فرمانده سپاه خوزستان در جمع بزرگان طوایف ایذه حاضر شد و گفت «همه اقوام از جمله بختیاریها از اول تا آخر پای نظام خواهند ایستاد و ما با زور خود این نظام را نگه داشتیم!» او همچنین ادعا کرد «دشمنان بر طبل اغتشاش میکوبند و قصد دارند خواسته و مطالبه بحق مردم خوزستان را به سمت اهداف خود منحرف کنند.»
فرمانده سپاه خوزستان روز ۳۰ تیرماه در کشاکش اعتراضات شبانهی مردم، بزرگان طوایف و عشایر را به بهانه تبریک «عید قربان» جمع کرد و به آنها گفت «همه ما از همین نظام هستیم و نباید اجازه دهیم نظام ما آسیب ببیند.» او در تشریح وضعیت اضطراری خوزستان گفت «همه ما از خانواده نظام هستیم و در هر خانوادهای هم ممکن است اختلاف نظر و کاستی وجود داشته باشد اما نباید اجازه دهیم بیگانگان و دشمنان از این اختلافات درونی سوء استفاده نمایند.»
جمهوری اسلامی در طول هشت شب تظاهرات مسالمتآمیز مردم خوزستان (تا زمان تنظیم این گزارش) در حالی آنها را به خاطر آب و حقوق اولیه به گلوله بسته که یکی از ارکان بنیادین ایدئولوژی مذهبی و فرقهای نظام «باورهای عاشورایی» است. در طول هشت سال جنگ با عراق، استان «خوزستان» جغرافیای «مقدس» همین طرز تفکر بود که قرار بود انتهایش با پیروزی به کربلا و «قدس» برسد! جنگ برای انبوه جوانان و نوجوانانی که با تبلیغات مذهبی به عنوان گوشت دم توپ روی میدانهای مین فرستاده میشدند، در یک چیز خلاصه میشد: «عشق حسین تشنهلب»! آنهایی هم که این میدانهای مرگبار را فرماندهی می کردند «سرداران حسین» لقب میگرفتند. حالا مردم معترض خوزستان اینبار نه در جنگ با دشمن خارجی و برای حفظ خاک میهن بلکه در سرکوب برای اعتراض به بیآبی و شرایط ضدانسانی زندگی در خون خود میغلتند آنهم در حالی که در اوج تابستان، در نیمهی امرداد ۱۴۰۰، «محرّم» آغاز میشود تا «عاشورای حسینی» ده روز بعد در ۲۸ امرداد فرا برسد!
روشنک آسترکی، آزاده کریمی، حامد محمدی
فقر فلاکت بی آبی قطعی برق نابودی محیط زیست بیکاری جوانان تحصیل کرده زباله گردی گور خوابی و………….دستاورد چهل وسه ساله حکومت ملایان به امیدروزی که مردم ایران پیروز شوند خوزستان جان ماست
تمامی مشکلات و مصائبی که کشور و ملت ایران در طول این ۴۳ سال به آنها گرفتارشده اند فقط یک علت دارد وعلت اینست که زمام امور مملکت به دست مشتی ملای بیسواد و ابله و گروهی از مریدان این ملاها داده شد که آنها هم دزد و خائن هستند مملکت داری فقط از عهده ی پادشاه برمی اید پس این حرف کاملا درست است که ایران که شاه نداره حساب کتاب نداره!!!
نوشتن چنین مطالب آگاهی دهنده و نقطهٔ نظراتی چون کمنت «یگانه»، از ضروریاتی است که درک واقعیتهای محلی وفهم مسایل حیاتی ساکنان مناطق مختلف ایران را برای شهروندان مناطق دیگرکشورپهناورمان میسر میکند.
من بنوبهٔ خود از مطالب اگاهی دهندهٔ این نوشتار درمورد مسائل زیست محیطی سرزمین پرگهروتاریخی استان خوزستان ؛ قلب همیشه تپندهٔ ایران، بهرمند شدم و ازنویسنگان گرامی سپاسگزارم.
مشکل و فاجعه بی آبی در خوزستان دارای دلایل بی شماری بوده
که البته همه محصول “انقلاب بهمن” و ناکار آمدی و فساد قدرت
حاکم است . راه حل ها هم همه در شعار و از دید پر کردن جیب
گشاد دست اندرکاران میباشد . بر روی هر جوی و رودخانه سد
زدند چون پروژه های بالای میلیاردی است . سد کتوان بر روی
یک معدن نمک زده شده است . چهل میلیارد مخارج آن بوده
که کل منطقه را شور زار کرده و خود می گویند خشکاندن آن
به سه برابر بودجه نیازمند است . بعد مانند بشقاب کرونا یاب
شکم گنده های فاسد سپاه از پروژه بارور نمودن ابر ها مدتی
دم زدند و بودجه برای خویش اختصاص دادند . مانند کرونا
یاب آن هم شد شتر دیدی ندیدی .
اما مشکل کم آبی در خوزستان و لرستان را باید در جایی دیگر
هم دید . در این منطقه آب بوده و هست لیکن چند سالی است
که ناپدید شده . این آب شیرین گم گشته کجاست ؟ با سرنگونی
سلسله پهلوی عملا پایتخت کشور از تهران به شهر دیگری بنام
قم منتقل گردید . شهری در حاشیه کویر و دریاچه نمک . ۹۰
درصد آب شرب آن از خارج تامین میگردد . جمعیت قم طبق
آخرین آمار گیری قبل از انقلاب در سال ۱۳۵۵ ، ۲۴۷۲۱۹ نفر
بوده است . امروز این شهر مرکز دومین استان کوچک ایران با
بالاترین ضریب رشد جمعیت ۳۴، ۲درصدی در جهان که آخرین
سرشماری سال ۱۳۸۵ دارای جمعیت ثابت ( بدون احتساب
زائران) ۱۲۹۳۰۰۰ میباشد. ۶۲۰۰۰ نفر در روستاهای اطراف و
بقیه در شهر زندگی می نمایند .
آب قم بخشی از الیگودرز استان لرستان و بخش بزرگ دیگر از
سرشاخه های رود دز وارد میگردد . رود دز از کوه های زاگرس
شروع و در انتها وارد رود کارون در خوزستان می گشت . بله
میگشت اما قبل از انقلاب ، آن هم به قیمت خشکی خوزستان
و لرستان ملا خور شد . به گفته مدیر عامل شرکتدآب استان
قم مصرف سرانه آب در این شهر ۱۸۹ لیتر در روز است .
قم سنگی است که دیوانگان شرکت کننده در انقلاب بهمن
به ته اقیانوس انداختند و پیدا کردن آن کار حضرت فیل خواهد
بود .
جوانان دلیر ایران ،، فرزندان کورش کبیر ،، ،، ،،
هوشیار باشید ،، هوشیار باشید ..
جمهوری غارتگر و سرکوبگر اخوندی فقط و فقط ،،
به دو نقطه در ایران نگاه امنیتی ندارد ،،
۱ – سفارت انگلیس ملعون در تهران پدر سرطان جمهوری تحمیلی غارت ایران ..
۲ – سفارت مافیای روسیه در تهران ،، درشکه چی قاطران ارتجاع – سرخ و سیاه – ، ولایت فقیه ..
هر دو سفارتخانه ها ،، همان یاران مشترک در تلقین و تحمیل معائده ترکمن چای به ایران میباشند ،،
هردوی این کشور های ملعون ،، غارتگران و تجزیه گران ایران در ۲۰۰ سال گذشته تا به امروز میباشند ،،
که از – ۷ شهر قفقاز تا تجزیه افغانستان و تاجیکستان و اذربایجان و بحرین و تا برپایی جمهوری غارتگری خمینیسم در ایران ،،
با حیله ها و نقشه های تحمیلی این دو استعمارگر و پشتیبانی الکاپونیسم حزب دموکرات امریکا ،،
این چنین هویت و ملیت ایران و ایرانی را به فقر و فلاکت و سیه روزی و جهل و خرافات تحمیلی با بیرون کردن حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی پهلوی ایرانساز و حمایت از برپایی تروریسم اسلامی در ایران به این سیه روزی کشانند ،،
طبق برنامه گام به گام ،، با برپایی سرطان جمهوری اول ۵۰ ساله با ماسک جمهوری اسلامیسم ،،
و بزودی با جمهوری دوم ادامه غارت ایران و با ماسک مثلا سکولار دموکراسی ،،
تا برای نابودی کامل ایران و محو ایران با اشوب و تجزیه و برادر کشی و حیله قوم گرایی توسط مزدوران مثلا غارتگران جمهوری خواه به سبک فیدل کاستروئی یا حافظ اسدی ،، یا رجب طیب اردوغانی ،، ،،
در محو و حذف همیشگی ایران شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله تاریخی در جهان از صحنه سیاسی و جغرافیا و تاریخ جهان ،، به اهداف شوم غارتگری با استعمار نوین
حقوق بشری جعلی خود ،، یعنی نابودی کامل ایران برسند ،،
جمهوری ،، غارتگر ،، سرکوبگر ،، نمی خواهیم ،، نمی خواهیم ..
حکومت ،، شاهنشاهی ملی ،، ایرانی ،، حق مسلم ماست ،، حق مسلم ماست ..
رضا شاه روحت شاد .. رضا شاه روحت شاد .. رضا شاه روحت شاد ..
اگر ملت ایران نتواند حکومت ضد ایرانی ملاها را سرنگون کند سرنوشت خوزستان در انتظار تمام کشورمان خواهد بود امیدواریم که آنهایی که هنوز در خواب غفلت هستند بیدار شوند و به صف مبارزین پیوسته و ایران عزیزمان را نجات بدهند زیراهر یک روز که از عمر پلید این حکومت میگذرد صدها سال خسارت و عقب افتادگی را ایجاد میکند