جمشید عنبرستانی – مردمان چندین کشوردر منطقه پرتلاطم و پرالتهاب خاورمیانه، قربانیان بیگناهی بوده و هستند که سالها و دههها تاوان مماشات و خیانت سیاستمداران آمریکایی خاصه دولتها و ریاست جمهوریهای وابسته به حزب دمکرات آمریکا و سیاستهای اشتباه و مخرب آنان در رابطه با کشورهای خود را با ازدست دادن جان و مال خویش و آواره شدن از خانه و کاشانه و میهن خود پرداخت کردهاند.
![](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2021/02/ظریف-طالبان.jpg)
در چهل و سه سال گذشته مردم و نظام شاهنشاهی ایران اولین قربانیان خیانت و دنائت سیاستمداران و رئیس جمهوری دمکرات وقت آمریکا «جیمیکارتر» و شرکای اروپایی این کشور در منطقه خاورمیانه بودهاند. محمدرضا شاه پهلوی درد خیانت بیشرمانه رهبران کشورهای قدرتمند و بظاهر دوست و متحد با ایران را در ماههای پایانی پادشاهی خود و روزها و هفتههای سرگردانی بعد از ترک کشور با تمام وجود خود احساس کرده بود.
جو بایدن رییس جمهوری آمریکا برخلاف ترامپ که شعار «اول آمریکا» اساس سیاستهای راهبردی او را تشکیل میداد، بیتوجه به منافع درازمدت آمریکا مانند باراک اوباما سیاستهایی را در پیش گرفته که این امر به وجهه و نفوذ آمریکا در سطح جهان لطمههای جدی وارد خواهد کرد و باعث تقویت هرچه بیشتر رقبای آمریکا، دو کشور چین و روسیه، خواهد شد.
خروجی سیاست خارجی و نظامی دولتهای آمریکا در دهههای اخیر در خاورمیانه همواره با شکست همراه بوده است. فروپاشی نظام پادشاهی ایران به عنوان یک باخت تاریخی بزرگ برای ایالات متحده آمریکا به ثبت رسیده است. با به قدرت رساندن آخوندها در ایران کشور آمریکا رودست بزرگی خورد و عملا دست این کشور از تمامی منافعی که پیش از فروپاشی نظام شاهنشاهی در ایران داشت کوتاه شد و تسخیر تحقیرآمیز سفارت آمریکا در تهران و گروگان گرفتن کارمندان و کارکنان این سفارت توسط اوباشان اسلامی و کمونیستها و چپها نیز باعث قطع روابط دیپلماتیک میان دو کشور شد که همچنان ادامه دارد.
آمریکاییها با امید واهی چهار دهه است چه با زور و فشار تحریمها و چه مماشاتهای چندشآور تلاش میکنند راهی برای بازگشت دوباره به ایران پیدا کنند که اینهم از حماقت سیاستمداران آمریکایی نشان دارد زیرا چین و روسیه که کشور پهناور و ثروتمند ایران را میان خود تقسیم کردهاند سهمی به آمریکا نخواهند داد.
نیروهای نظامی آمریکا با شکست دادن حکومت اسلامی طالبان در افغانستان و پس از یک اقامت بیست ساله در این کشور و هزینه کردن صدها میلیارد دلار و کشته و زخمیشدن صدها نظامی آمریکایی در جنگ با تروریستهای اسلامی، سرانجام با تصمیمات نابخردانه و عجولانه رهبران سیاسی این کشور برای خروج و پایان دادن به حضور نیروهای نظامیآمریکایی در خاک افغانستان، تمامی دستاوردها و هزینههای جانی و مالی داده شده را خنثی و بیارزش ساختند.
نحوه خروج این نیروها که سراسیمه و به حالت فرار صورت گرفته و با برجای گذاشتن پیشرفتهترین سلاحهای آمریکایی برای ارتش متلاشی شده افغانستان و باقی گذاشتن میلیاردها دلار در بانک مرکزی کابل و بیتوجه به سرنوشت کشور و ملت افغانستان همه چیز را دودستی و به صورت غنیمت به طالبان پاپتی و وحشی واگذار کردند.
آمریکا در افغانستان و عراق به شکستهای مفتضحانه و پرهزینهای تن داده است و از طرفی ادامه مماشات و باجدهی این کشور به حکومت ملایان به منظور احیای برجام افتضاح بزرگ دیگری خواهد شد که در کارنامه سیاستمداران و ریاست جمهوریهای آمریکا به ثبت خواهد رسید.
چین هوشیارانه و موذیانه از جاخالیدادنهای آمریکا بهرهبرداری کرده و منافع آمریکا را تصاحب میکند. با خروج آمریکا از افغانستان چین بدون کمترین هزینهای به راحتی این کشور و منابع غنی آن را خواهد بلعید.
طالبان که با زور و قدرت نظامی آمریکا حکومتش ساقط شد، اکنون پس از گذشت دو دهه با مذاکرات پشت پرده و رسیدن به یک تفاهم مرموز و با خروج شکبرانگیز نیروهای نظامیآمریکا از افغانستان، به سادگی کابل را فتح کرد و دوباره حکومت اسلامی خود را برپا ساخت.
مسخرهترین ادعاهای مطرح شده از سوی طالبان که آموختههایی از رژیم ملایان ایران برای فریب مردم و افکار عمومی و جلب توجه دولتهای اروپایی است را شنیدهایم. طالبان ادعا میکنند مانند بیست سال پیش وحشی و آدمکش و سختگیر نیستند و به حقوق شهروندان از هر قوم و قبیلهای که باشند و هر دین و مذهبی که داشته باشند احترام میگذارد و زنان میتوانند به سر کار بروند و دختران هم به مدرسه، و ادعاها و خالیبندیهای پوچ و بیاساس دیگر که صرفا برای راضی کردن غربیها که علاقه دارند این حرفها را بشنوند تا با استناد به آن طالبان را به رسمیت بشناسند. طالبان شاید مانند جمهوری اسلامی انتخابات نمایشی هم برگزار کند و از این طریق به حکومت خود مشروعیت بظاهر قانونی هم بدهد و به سازمان ملل متحد هم نماینده بفرستد.
وضعیت بهوجودآمده در خاورمیانه و گافهای بزرگی که آمریکا مرتکب شده، بیاعتمادی هرچه بیشتر متحدان عرب این کشور در منطقه را به همراه خواهد داشت که آنان را ناخواسته به سوی چین و روسیه که دهان گشادشان را برای بلعیدن این کشورها باز کردهاند سوق خواهد داد. آمریکا با رفتارهای خود نشان داده که قدرت رهبری و نفوذش در منطقه به شدت کاهش یافته و از طرفی مانند گذشته علاقهای به حضور پرهزینه در این منطقه ندارد.
جمهوری اسلامی شتابان به سوی اتمیشدن پیش میرود و اهمال و کوتاهی غرب در برخورد قاطع با این مسئله بیانگر این است که آنان به دستیابی رژیم ملایان به سلاح اتمی تن داده و این امر را پذیرفتهاند و دور از انتظار نیست که جمهوری اسلامی به زودی ورود خود به باشگاه کشورهای دارای سلاح هستهای را به جهانیان اعلام دارد. شاید غربیها به این نتیجه رسیدهاند که پاکستان هم که مانند جمهوری اسلامی ایران کشوری مذهبی و پناهگاه و پایگاه گروههای تروریستی است صاحب بمب اتمی است ولی هیچگاه از آن برای تهدید کشورهای دیگر استفاده نکرده است.
کشور اسراییل باید بسیار هوشمندانه عمل کند و به دولت بایدن ذرهای اعتماد نداشته باشد زیرا رئیس قبلی بایدن در کاخ سفید «باراک اوباما» سردترین روابط را با رهبران اسراییل برقرار کرده و بیشتر جانب جمهوری اسلامی را گرفته بود و لابی قدرتمند اسراییل در آمریکا نیز موفق به بهبود روابط میان دو کشور در آن زمان نشد. بایدن اگر در حرف از اسراییل دفاع میکند اما در عمل همان سیاستهای اوباما را ادامه میدهد. حقیقت اما این است که تفاوت بسیار زیادی میان رهبران جمهوری اسلامی با رهبران کشورهای پاکستان و کره شمالی که دارای سلاحهای هستهای هستند وجود دارد و اگر آخوندها به بمب اتم دست پیدا کنند جهان بسی بیش از امروز دیگر جای امنی نخواهد بود.