وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ایران با انتشار گزارشی اعلام کرد که «خط فقر» در ایران در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال قبل از آن، ۳۸ درصد افزایش داشته. بر اساس این گزارش تورم فزاینده در بخش خوراکیها و آشامیدنیها و افزایش هزینه مسکن از جمله دلایل اصلی بالا رفتن خط فقر در ایران است.
برای نخستین بار به شکل رسمی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارشی با عنوان «پایش فقر»، خط فقر رسمی کشور را منتشر کرد. گزارش پایش فقر در سال ۹۹ نشان میدهد که خط فقر سرانه بطور متوسط با ۳۸ درصد افزایش داشته است.
بر اساس این گزارش، نرخ فقر در سال ۱۳۹۸ حدود ۳۲ درصد محاسبه شد که این وضعیت در سال ۹۹ بدتر از قبل بوده است. همچنین تعداد افرادی که درآمدی کمتر از خط فقر در سال ۹۸ داشتهاند، به بیش از ۲۶ میلیون رسیده است. بر اساس دادههای «شاپرک» (شبکه الکترونیک پرداخت کارتی؛ زیرمجموعه بانک مرکزی که آمارهای هزینه را ارائه میدهد) سهم خوراکیها و آشامیدنیها از کل هزینهها در سال ۱۳۹۹ به ۴/ ۲۳ درصد رسیده که نسبت به سال ۱۳۹۸ که ۱/ ۲۲ درصد بوده، افزایش داشته است که این امر نیز از کاهش سطح رفاه خانوارها در سال ۹۹ حکایت دارد. در این میان، به دلیل بالا بودن تورم خوراکیها و آشامیدنیها و همچنین کالاهای بادوام انتظار میرود رفاه خانوارهای کمدرآمدتر به میزان بیشتری کاهش پیدا کرده باشد.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میزان نرخ فقر در سال ۹۹ را محاسبه نکرده اما وضعیت این نرخ را بدتر از سال ۹۸ اعلام کرده است. نرخ فقر، درصد خانوارهایی را که زیر خط فقر قرار دارند، نشان میدهد. دلیل ذکر نشدن نرخ فقر در سال ۹۹ در این گزارش، در دسترس نبودن دادههای هزینه و درآمد در سال ۹۹ عنوان شده است.
در این گزارش آمده که نرخ فقر در سال ۱۳۹۸ حدود ۳۲ درصد محاسبه شده است. این عدد به این معناست که در سال ۹۸ تعداد افرادی که کمتر از میزان خط فقر درآمد داشتهاند، حدود یکسوم جمعیت را تشکیل دادهاند و این یعنی از هر سه نفر، یک نفر زیر خط فقر، درآمد داشته است. نرخ تورم بالا به خصوص از سال ۱۳۹۷، رکود اقتصادی و کاهش پیوسته درآمد ملی سرانه باعث شده است تا خانوارهای ایرانی بطور مکرر طی ۱۰ سال گذشته با کاهش سطح رفاه مواجه بوده و در نهایت در سال ۱۳۹۸، حدود ۲۷ میلیون نفر در زیر خط فقر قرار داشته باشند. به نظر میرسد، این رقم در سال ۱۳۹۹ حتا بالاتر از سال ۱۳۹۸ نیز قرار گرفته باشد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده که سهم غذا و خوراکی از کل هزینههای خانوار را میتوان به عنوان شاخصی برای میزان فقر در یک منطقه و کشور در نظر گرفت. شواهد نشان میدهد که افراد فقیر و آسیبپذیر سهم بیشتری از درآمد خود را برای تامین غذا به عنوان اساسیترین نیاز خرج میکنند. بنابراین به منظور مقایسه میزان فقر در سطح منطقهها میتوان از شاخص نسبت هزینه گروه خوراک به کل هزینهها استفاده کرد.
سهم هزینههای خوراک از کل هزینههای خانوار (به عنوان یک شاخص رفاهی که هرچه کمتر باشد به معنای رفاه بیشتر است) در سال ۱۳۹۹ افزایش یافته بطوری که سهم خوراکیها و آشامیدنیها از کل هزینهها در سال ۱۳۹۹ به ۲۳.۴ درصد رسیده که نسبت به سال ۱۳۹۸ که ۲۲.۱ درصد بود، افزایش داشته و این موضوع نشاندهنده کاهش سطح رفاه خانوار است.
همچنین سهم هزینههای خوراک خانوارهای فقیر و غیرفقیر همواره در سالهای مختلف، تفاوت معناداری با یکدیگر داشته است. طی سالهای ۱۳۹۶، ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ تفاوت بین سهم خوراک خانوارهای فقیر و غیرفقیر به ۴ درصد رسیده است. بر همین اساس استان سیستانوبلوچستان از نظر میزان فقر نسبت به بقیه استانها وضعیت بغرنجتری دارد. این در حالی است که تهران بهترین وضعیت را در زمینه میزان فقر دارد.
در همین زمینه، محرومترین شهرستانها نیز گزارش شدهاند. در بین ۲۰ شهرستان محروم ایران، ۱۱ شهرستان در استان سیستان و بلوچستان قرار دارند. همچنین سه شهرستان استان کرمان در شمار ۲۰ شهرستان محروم قرار گرفتهاند.
در ادامه گزارش نیز آمده که در سال ۹۸ دهک اول حدود ۳۳ درصد هزینههای خود را به تاأمین اقلام خوراکی و آشامیدنی اختصاص میدهد؛، این در حالیست که دهک دهم تنها ۲۶ درصد هزینههای خود را صرف اقلام خوراکی و آشامیدنی کرده است. شواهد بین استانی نیز مشخصکننده و تاییدکننده وضعیت فقر در کشور است. بهعنوان نمونه، دهک اول درآمدی در استان سیستان و بلوچستان با ۵۰.۶ درصد، بیشترین نسبت هزینههای خوراکی به کل هزینهها را دارد.
در مقابل دهک اول درآمدی در استان گیلان با ۲۵.۹ درصد، کمترین نسبت هزینههای خوراکی به کل هزینهها را بین دهکهای اول درآمدی در استانهای مختلف به خود اختصاص داده است.
این گزارش میافزاید در حالی که تورم نقطه ۴۸.۷ درصد بوده، تورم خوراکیها و کالاهای با دوام با سرعت بیشتری ادامه داشته است. تورم نقطه به نقطه خوراکیها و آشامیدنیها در اسفندماه سال ۹۹، حدود ۶۷ درصد و تورم نقطه به نقطه کالاهای بادوام در این زمان، ۸۳.۸ بوده است.
بر اساس گزارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بالا بودن تورم خوراکیها و آشامیدنیها و همچنین کالاهای بادوام از دو جهت سبب میشود که فقرا نسبت به سایرین فشار بسیار شدیدتری را متحمل شوند: نخست آنکه هزینه خوراک سهم بیشتری از هزینههای فقرا را تشکیل میدهد؛ دوم آنکه تورم بالای کالای بادوام، اگرچه باعث افزایش ارزش دارایی گروههای بالای درآمدی میشود، همزمان بهعنوان مانعی برای افزایش دارایی فقرا عمل میکند.
بر اساس دادههای موجود، سهم درآمدهای حاصل از دستمزد در دهکهای پایین درآمدی و سهم درآمد حاصل از دارایی در گروههای بالای درآمدی بیشتر بوده است. این مطلب نشان میدهد که در اثر افزایش تورم برای گروه کالایی بادوام صاحبان دارایی که عموما در دهکهای بالا قرار دارند، به نوعی از این تورم مصون میشوند.
مدتهاست کارشناسان اقتصادی نسبت به اینکه فشار تورم در ایران بر اقشار ضعیف و فرودست است تأکید میشود. این روند سبب افزایش شکاف طبقاتی در کشور شده و جمعیت ایران به یک اکثریت تنگدست با مشکلات فراوان برای تأمین هزینه زندگی، و یک اقلیت ثروتمند تبدیل شده است. اکثریت تنگدست هر ماه و هر هفته به دلیل افزایش تورم بیشتر به زیر خط فقر رانده شده و سفرههایشان کوچکتر میشود. در مقابل اما جمعیت بسیار اندکی شامل ثروتمندان نه تنها فشار سنگینی بابت افزایش تورم را متحمل نمیشوند بلکه بسیاری از آنها به دلیل اینکه بخشی از بدنه رانتی و گروهها و خانوادههای مافیایی اقتصادی هستند، حتا از تورم نیز بهره برده و به ثروتاندوزی میپردازند.
توجه ،، توحه ،،
هرکسی مقداری هشیاری دارد و طمعکار در پول در اوردن به روش ،، مفت بری و دلالی نمیباشد ،، از شهرهای بزرگ برای زندگی کردن خارج بشود ..
در اینده ای خیلی نزدیک و بزودی با گرانتر شدن دلار و ورشکستی بانکهای کشور که اعلام نمیکنند ،،
شهرهای ایران همانند محله های فقیر ،، برزیل و یا ونزوئلا ،،
مرکز باند سارقان و باجگیران و پایگاه شکل گیری عملیات جنایتکاران در سطح شهر خواهد شد ،،
جان فرزندان و دختران و زنان ، افراد مرفه ،، با گروگانگیری اعضای خانواده انان در خطر میباشد ،،
حکومت رئیسی که تمام تمرکزش را برای سرکوب مخالفین آزادی خواه بسبج کرده ،،
آز این موضوع مهمی که بر اثر خط فقر در زیر پوست شهر از دوره ،،
حسن گلاسکو و جهانگیری و جواد ظریف عاملان این کودتای جنایی پنهان برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی شکل گرفته کاملا بی خبرند ..
تیم حسن روحانی و رانده شدگان که در مجلس تشخیص مصلحت نظام نشسته اند ،،
فقط منتظر دستور امریکا از طریق ، جان کری ، به جواد ظریف در یک مکاتبه یاگفتگوی تلفنی ، یا احوالپرسی با کلمات رمزی ،، یا از طریق سفارت انگلیس در تهران ،، ،، منتظر شروع برپایی
عملیات شورش فقیران پائین شهری ، و سرازیر شدن و کشاندن انها به خیابانهای میباشند ،،
چون راه هر گونه مبارزه و جابجایی سیاسی عاقلانه توسط خامنه ای و بیت رهبری بسته شده ،
در نتیجه به خواست مافیای ۵ + ۱ با سرگرم کردن
دولت بی تجربه و فرصت طلبان باند علم الهدی و رئیسی ، برای غارت از ذخایر ارزی کشور ،،
سرانجام ایران به هرج و مرج و انارشی توسط هدایت باند حسن روحانی و جواد ظریف و جهانگیری برای آدامه اسانتر غارت ایران در وضعیت هرج و مرج خواهد انجامید ..