یک موسسه هنری در تهران اقدام به برگزاری کارگاه پژوهشی اجرایی ساخت ادوات شکنجه کرده و به علاقمندان آموزش میدهد تا ادوات شکنجه را بسازند و سپس در یک «پرفورمنس» شرکتکنندگان را شکنجه دهند!
موسسه فرهنگی هنری «خانه هنر کاج» در تهران اقدام به برگزاری کارگاه پژوهشی- اجرایی «شکنجه» کرده که در طول سه دوره کارگاه تئوری، عملی و صحنهای، کارآموزان را برای شکنجهی تماشاگران آموزش میدهد!
آنگونه که درباره محتوای این سه دوره توضیح داده شده، کتاب «ادوات شکنجه» نوشته مایکل کریگان زیر نظر پیام فروتن طراح صحنه ترجمه میشود و در دوره دوم کارآموزان «وسیله شکنجه خود را با استفاده از فنون نجاری، آهنگری و…» میسازند.
این کارگاه در دوره سوم اقدام به برگزاری یک پرفورمنس میکند و در جریان آن تماشاگران با در اختیار داشتن «اطلاعات لازم» توسط پرفورمر «تا آستانه تحمل درد» شکنجه میشوند و در حین شکنجه از آنان عکس تهیه میشود و به صورت کارت پستال چاپ میشود و به تماشاگر یا همان فردی که شکنجه شده، تحویل داده میشود!
گفتنی است این پُست اینستاگرام پس از واکنشها و اعتراضهایی که در پی داشت، از صفحه مورد نظر پاک شده است.
تو اینستاگرام دیدم و خودم هنوز باورم نمیشه واقعی باشه ولی پیام فروتن واقعاً طراح صحنه است و کاج هم واقعاً موسسۀ آموزشیه. نمیدونم جای دیگۀ دنیا هم طراحی آلات شکنجه دورۀ ویژه داره؟ pic.twitter.com/96whBzhvhU
— 30na (@sincinnatii) September 22, 2021
این روال تحت عنوان کارگاه پژوهشی- اجرایی توسط پیام فروتن و با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، طراحی و آموزش داده میشود.
برگزاری این کارگاه که به نوعی آموزش شکنجه به شمار میرود، با انتقاد بسیاری از علاقمندان به تئاتر و بخشی از جامعه قرار گرفته که خبر برگزاری این کارگاه را در اینستاگرام دیدهاند.
کاربران اینستاگرام در نظرات خود زیر پُست تبلیغ این کارگاه، آن را به عنوان ترویجدهنده خشونت و عادیسازی امر شکنجه و عرضهی آن به عنوان یک فرایند هنری به شدت مورد انتقاد قرار دادهاند.
یک منتقد برگزاری این کارگاه نوشته: «چرا ادوات شکنجه قدیمی؟ یک سر بروید اوین جدیدهایش را همانجا میبینید، از درد هم عکاسی میکنید???».
برخی دیگر از کاربران نیز نوشتند که کافیست یکماه در ایران زندگی کنید، نیازی به هیچ ابزار و فنونی هم ندارد، روزانه حداقل هزار مورد شکنجه در خیابان میبینید و این دیگر کلاس آموزشی و ابزار نمیخواهد!
یک کاربر دیگر برگزاری این کارگاه را توجیه کرده و تنها مختص کسانی دانسته که طراح صحنه هستند و زمانیکه قرار است فیلم تاریخی بسازند، به عنوان طراح صحنه نیاز به ساخت این ابزار دارند!
یک شهروند دیگر به ابعاد دیگر و پیامدهای این کارگاه اشاره کرده و مینویسد: «اگر در این کارگاه عریض و طویل یک نفر با نیت شوم شرکت کند و در آینده مایه آزار اذیت بقیه افراد شود، شمایی که در این تبلیغ نقش داشتی، باید پاسخگو باشی. باورم نمیشد کسی که اینقدر دم از ظلم و ستم میزد همچین تبلیغی پذیرفته».
فرد دیگری نیز برگزاری این کارگاه را در راستای آشنایی با تاریخ شکنجه در دنیا دانسته و نوشته، «…اساسا اگر کسی از دوستان لااقل یک چهار تا کلاس دانشگاهی تو اروپا گذرانده بود کاملا با سبک و سیاق این کارگاهها آشنایی داشت…»
این کارگاه پژوهشی- اجرایی «شکنجه» در حالی قرار است در تهران برای علاقمندان برپا شود که در طول ۴۲ سال استقرار حکومت جمهوری اسلامی، سالهای گذشته ایران مملو از شکنجههای فیزیکی و روانی همراه با جنایات قانونی مانند سنگسار و قصاص و اعدام انسانها بوده است. علاوه بر این بازداشتشدگان و متهمان و مجرمان در حالی به زندانهای طولانی، سلولهای انفرادی و شلاق (یکی از مصادیق بارز شکنجه) محکوم میشوند که معلوم نیست متحمل چه شکنجههای دیگری میشوند.
نگاهی سطحی به اخبار روزانه در ایران خود یک کارگاه عظیم آشنایی با ابعاد هولناک شکنجه است که زندانیان از درون زندانها به افکار عمومی گزارش میدهند که جوانانی چون نوید افکاری کشتیگیر و معترض اعدامشدهی اعتراضات ایران و همچنین شاهین ناصری شاهد شکنجهی او، از جمله قربانیان این روند غیرانسانی در ایران هستند. عدم مراقبتهای پزشکی از زندانیان یکی دیگر از شکنجههای رایج در جمهوری اسلامی است.
شهریورماه پارسال عفو بینالملل در گزارش خود از وضعیت بازداشتشدگان اعتراضات آبانماه ۹۸ بر رواج شکنجه جسمی و روحی در ایران تأکید کرد که توسط وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام شده است.
این شکنجهها بدین شرح بودند: «مشت و لگد و چوب زدن با چشمان بسته، کاربرد شلاق یا لوله لاستیکی یا باتون، گرسنه و تشنه نگاه داشتن زندانی، انزوای طولانی، ناخن کشیدن، شوک الکتریکی بر آلت جنسی، خفگی با آب (واتربوردینگ)، پاشیدن گاز فلفل…»
در شرایطی که مردم در اماکن عمومی و خیابانها نیز مورد آزار و اذیت قرار گرفته و شاهد انواع شکنجه توسط مأموران و ناهیان از منکر جمهوری اسلامی هستند، چنین «کارگاه هنری» چه کمکی به جامعهای میتواند بکند که به شدت زخمخوره و آسیبدیده و شکنجهشده است!
در کشوری که احکام شرع اسلام قانون اساسی آن است وحاکمانش مأموران فرستادهٔ الله برای به اجرا گذاشتن احکام اسلام (دست وپا بریدن، سنگسارکردن زنان، چشم در آوردن، حلق آویز کردن درمیدان شهرها، شلاق زدن ..) در روی زمین هستند انتظار نیست که آتلیه های آموزش هنر در آن کشور«غیراسلامی» باشد.
درود یاران جان:
مدیریت مدیران یا به عبارت خودمانی استفاده مدیرکل از کار مدیران به انواع واقسامی
مثل بازکردن میدان برای عده ای وبستن آن برای بقیه همراه با تدارکات برای مدیری که
حتا روحش هم خبرندارد ولی چهارنعل در جهتی می رود که همان دلخواه مدیرکل است
از پیش پا افتاده ترین ابزار علم مدیریت مدیران زیر دست است .شاید هم همان جایی کو
اجازه این پر فورمنس ها(اجراها) می دهداین کار را می کند وترساندن ترسوها در این زمان
که پر دلی روسری را برسر چوبدار می کشد ودیگری عکس آغا می سوزاند (قبلن اعدام و۲۵
سال زندانی داشتیم) عده ای شکایت آغا را رسمن در حال اجرا دارند وکسانی درخواست
استعفایش را کرده ند این نمایش معنا می یابد.از سوی دیگر لج کردن آغا وپایان دلارهای
نفتی موجود تقاضاهای بحق کارگران ومعلمان وبازاریان رژیم را در ضعیف ترین حالت ممکنه
قرار داده که هر حادثه به ظاهر کوچکی ممکن است آغا واعوان وانصارش را دمر کند .
بسیاری از فعالیت های مفید که یکی از بهترینشان همان شکار شکنجه گران وجاسوسان داخلی
است البته با عکس وآدرس ومشخصات که حتا فرزندان ویا خانواده و فامیل شکنجه گر
را متعجب خواهد کرد یکی از زهر آگین ترین تیرها به قلب استبداد است وخون خواهی کسانی
چون ناصریان هاو نویدها ووو است که میلیون ها برابرتوفان تویتری کارساز است .ناگفته نماند
پرسنل آگاهی ها ی سراسر کشور بجز تعداد معدودی از این شکنجه گران هستند واز آزار
دیگران لذت میبرند وبیمارند که اطلاعاتی ها سوار براین مریضی دیگر آزاری آنها برای مقصود
خود می شوند .پس اگر بهر دلیلی توان مبارزه وخطر را ندارید کوشیدن دراین راه نسبتن امن تر
(شناسایی واعلام)بسیار بسیار بیشتر از کار عملی و ارتیستی ورامبو بازی برای آزادی ارزش دارد.
دوست عزیز (ابله) این دنیا به هیچ جا نمی رود فقط پیچیده تر شده ومیشود باید درک کرد.
این دنیا دارد به کجا می رود؟