اول مهر و سال تحصیلی ۱۴۰۱ – ۱۴۰۰ در حالی فرا رسیده که اقتصاد ایران یکی از بیسابقهترین رکودهای تورمی را پشت سر میگذارد. سایهی سنگین گرانی و تورم بر «بوی خوش» اول مهر افتاده و بجای شادی و هیجانِ شروع مدرسه، برای میلیونها دانشآموز ایرانی اندوه و حسرت، و برای والدینشان اضطراب و شرمندگی به همراه آورد. گزارشها نشان میدهد هزینههای مرتبط با مدرسه و آموزش به شدت افزایش یافته و به عاملی مهم در ترک تحصیل دانشآموزان تبدیل شده است.
مدتهاست که افزایش قیمت کالاهای مصرفی در صدر اخبار اقتصادی قرار دارد. مواد غذایی بیشترین تورم را در میان گروههای مختلف کالایی و خدماتی در ماه گذشته داشته. افزایش قیمت مواد غذایی به معنای کوچک شدن سفره خانوارهاست؛ موضوعی که سبب افزایش هشدارها درباره کاهش کالری دریافتی مردم و خطر گسترش سوء تغذیه در کشور شده است. اجاره خانه به عنوان هزینهای که بیشترین سهم از درآمد خانوادهها را به خود اختصاص میدهد از انتهای سال گذشته تا کنون با افزایش ۳۵ تا ۱۰۰ درصدی روبرو شده. برخی گزارشها نشان میدهد اجارهبها سهمی ۷۰ درصدی از درآمد بخشی از اقشار ضعیف و حداقلبگیر را به خود اختصاص میدهد.
در چنین شرایط دشواری، سال تحصیلی جدید نیز با افزایش چشمگیر قیمت اقلام مورد نیاز دانشآموزان آغاز شده است. نوشتافزار، کیف، کفش، لباس فرم و روپوش و شهریههای مدارس همگی افزایش چند ده درصدی داشته است.
قابل توجه اینکه دولت هیچ برنامه حمایتی برای میلیونها دانشآموز در نظر نگرفته. در حالی که کتاب درسی در مدارس دولتی بیشتر کشورها رایگان است، در ایران که بیش از نیمی از جمعیت کشور زیر خط فقر قرار گرفتهاند، حتا دولت حاضر به پرداخت یارانه برای کتابهای درسی نشد. این کتابها نه تنها رایگان نیستند بلکه بنا به اعلام رسمی دولت ۲۵ درصد گرانتر شدهاند!
افزایش دو برابری قیمت نوشتافزار در شش ماه!
علاوه بر هزینه کتابهای درسی، لباس فرم دانشآموزی که در مدارس مختلف دولتی، غیردولتی و غیرانتفاعی تقریبا اجباریست بطور متوسط ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان هزینه دارد.
یکی دیگر از اقلام مهم که امسال با افزایش باورنکردنی روبرو شده، نوشتافزار است. موسی فرزانیان رئیس اتحادیه فروشندگان لوازم تحریر گفته که «در دو سال گذشته که کرونا آموزش را آنلاین کرده است، فروشندگان لوازم التحریر با ۳۰ درصد ظرفیت فعالیت کردهاند و تورم لوازم التحریر از تورم در دیگر بخشها کمتر بوده است.»
این در حالیست که گزارشهای میدانی از گرانی نوشتافزار تا بیش از دو برابر قیمت در سال جدید خبر میدهند. یکی از عمده فروشان لوازم تحریر در شهر مشهد به کیهان لندن میگوید که قیمت دفتر از اسفند پارسال تا الان ۴۰ تا ۵۰ درصد افزایش داشته. افرایش ۵۰ درصدی در فقط شش ماه بیسابقه است. البته تولیدات داخل ایران اینهمه گران شده و میگویند علتاش گرانی کاغذ است. منتها چون مصوبه دارند که طراحی جلد دفترها خاص و متناسب با ارزشها و فرهنگ اسلامی باشد، مردم اصلا این تولیدات را نمیخرند چون برای بچهها جذاب نیستند. از طرفی کیفیت کالای داخلی پایین است.»
این عمده فروش لوازم تحریر میگوید میزان افزایش قیمتها در کالای داخلی بیشتر از کالاهای خارجی بوده: «اجناس خارجی هم که از اول از اجناس داخلی گرانتر بود و حالا هم گرانتر شده است. مثلا مدادرنگی که پارسال ۱۵ هزار تومان بود امسال ۳۳ هزار تومان است. البته اینقدر که کالای ایرانی گران شده، کالای خارجی افزایش پیدا نکرده. علت هم اینست که کالای داخلی مواد اولیهاش وارداتی است و همسان با قیمت دلار افزایش داشته و در آنطرف دولت واردات خیلی از لوازم تحریر خارجی را ممنوع اعلام کرده. البته آنچه ما داریم در کف بازار میبینیم، بازار در قبضه کالاهای چینی است. لوازم تحریر چینی هم متاسفانه کیفیتاش در اغلب موارد حتا از کیفیت اجناس داخلی هم بدتر است اما چون زرق و برق دارد بچه ها کالاهای چینی را انتخاب میکنند.»
لوازم تحریر خارجی جزو ۲۷ کالایی است که واردات آنها ممنوع شده. ممنوعیت واردات نه تنها تولید داخلی را رونق نبخشیده بلکه قیمت کالاهای ساخت داخل را هم بالا برده. از سوی دیگر مشخص نیست به چه دلیل با وجود ممنوعیت واردات، بازار لوازم تحریر ایران پر از کالاهای بیکیفیت چینی است!
بر اساس برآوردهای کیهان لندن، یکسری نوشتافزار کامل برای یک دانشآموز دبستانی شامل دفتر، جلد دفتر و کتاب، کاغذ، مدادرنگی، مدادتراش، پاککن، خطکش، جامدادی و کیف مدرسه دستکم ۶۰۰ هزار تومان بودجه نیاز دارد. هزینه کیف مدرسه تولید داخل در بازارچههای فصلی که قیمت پایینتری نسبت به فروشگاهها دارند بطور متوسط ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان است و میانگین کیف مدرسه موجود در بازار ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان است. البته کیفهای خارجی از برندهای معروف که معمولا در فروشگاههای مناطق خوشنشین کلانشهرها یافت میشوند حدود ۱.۵ تا ۳.۵ میلیون تومان است.
با در نظر گرفتن خرید لوازم تحریر و کیف از بازارچههای فصلی، اگر هزینه کتاب درسی، لباس فرم و کفش را به این هزینهها اضافه کنیم، راهی کردن یک دانشآموز به مدرسه حدود ۸۰۰ هزار تا یک میلیون تومان هزینه دارد.
این رقم برای دانشآموزان هنرستانی در رشتههایی چون نقاشی که دانشآموز نیازمند خرید وسایلی بیشتر است حتا به بیش از ۳ میلیون تومان میرسد. این در حالیست که اساساً سیاست جمهوری اسلامی دور کردن دانشآموزان از رشتههای هنریست و این هزینهها هم راه را برای کاهش دانشآموزان رشتههای هنر بیشتر باز میکند!
همچنین والدینی که فرزندانی در سن مهدکودک دارند باید وسایل آموزشی نظیر خمیر، ماژیک، لوگو را خودشان بخرند که بالای یک میلیون تومان تمام میشود.
درآمدزایی مدارس از جیب والدین
جدا از لوازم تحری، شهریه مدرسه یکی دیگر از هزینههای مهم خانوادههاست. شهریه مدارس غیردولتی و غیرانتفاعی از ۷ تا ۴۰ میلیون تومان متغیر است و البته در مدارس لوکس تهران به ۱۰۰ میلیون تومان و بیشتر میرسد. با اینکه مدارس دولتی در ایران بر اساس قانون رایگان هستند اما بر اساس برخی گزارشها مدارس دولتی مبالغی را زیر عنوان «کمک به مدرسه» اما اجباری از خانوادهها دریافت میکنند. دانشآموزان ساکن مناطق محروم و خانوادههای زیر پوشش نهادهای حمایتی مثل بهزیستی از پرداخت چنین مبالغ غیرقانونی اما اجباری معاف هستند.
البته مدارس راههای درآمدزایی دیگری را نیز به کار میگیرند. به گفته اکبر چیتساز رئیس اتحادیه صنف کتاب و لوازم تحریر اصفهان، در سه سال گذشته توزیع و فروش کتب درسی دانشآموزان توسط آموزش و پرورش و در مدارس صورت گرفته. اکبر چیتساز با انتقاد از این اقدام گفته که فروش کتاب و لوازم تحریر توسط آموزش و پرورش در مدارس اشتباه است چرا که طبق اصل ۴۴ قانون اساسی فروش این اقلام توسط بخش دولتی صحیح نیست و باید به بخش خصوصی واگذار شود.
با گذشت زمان در این وضعیت فاجعهبار نه تنها تحصیل رایگان به فراموشی سپرده شده بلکه حالا آموزش و پرورش مانند دزد سر گردنه با هر بهانهای از خانوادهها وجوهی دریافت میکند. جدا از دریافت شهریه، امسال بسیاری از مدارس در ازای دادن کارنامه دانشآموز، پول طلب کردند! بر اساس گزارش رسانههای ایران مبلغ دریافتی از ۳۰ هزار تومان تا ۲۰۰ هزار تومان بابت هر کارنامه بوده! برخی والدین نیز میگویند مدارس بجز پولی که برای کارنامه دریافت کردند، مبلغی به عنوان هزینه آب و برق مدرسه هم از آنها گرفتند! این دریافت غیرقانونی در حالیست که آموزش و پرورش به ازای هر دانشآموز مبلغی با عنوان «سرانه دانشآموزی» به مدیران مدرسه پرداخت میکند تا با آن هزینههای جاری مدرسه از جمله نظافت و قبوض پرداخت شود.
کمبود بودجه در خود آموزش و پرورش نیز یکی دیگر از مصائب این زیرساخت بنیادیست و به نظر میرسد مدیران به دلیل عدم پرداخت مبلغ سرانه از سوی وزارتخانه، مجبور میشوند هزینهها را از والدین تأمین کنند. مدیران کل آموزش و پرورش استانها اعلام کردهاند که امسال هنوز کمک هزینه سرانه بهداشتی مدارس را دریافت نکردهاند!
کرونا، دردسر مضاعف همه
در این میان، به دلیل شیوع کرونا، خانوادهها باید برای کلاسهای آنلاین هم تدارک ببینند. داشتن تبلت، تلفن هوشمند یا لپتاپ در کنار اینترنت نیز هزینه دیگریست که کرونا تحمیل کرده. دولت هم در این مدت هیچ حمایتی از خانوادهها نکرده تا حداقل در مناطق محروم یا اقشار نیازمند دسترسی رایگان به اینترنت، تبلت یا تلفن هوشمند فراهم باشد.
پلاتفرم اینترنتی «شبکه شاد» برای برگزاری کلاسهای آنلاین به وجود آمده اما میلیونها دانشآموز به دلیل سکونت در مناطق محروم و یا فقراز دسترسی به این شبکه محروم شدهاند. محسن حاجی میرزایی وزیر وقت آموزش و پرورش زمستان گذشته اعلام کرد که دو و نیم تا سه میلیون دانشآموز در این شبکه نیستند.
بعلاوه اینترنت در برخی نقاط ایران با اختلال دائم روبروست. دانشآموزان ساکن مناطق محروم و روستاها گاهی باید برای وصل شدن به اینترنت مسافتی طولانی را بپیمایند و در وسط بیابان یا روی تپهها و دامنه کوهها به اینترنت وصل شده و در کلاسهای آنلاین شرکت کنند. اما مهمترین دلیل که دانشآموزان از حضور در کلاسهای آنلاین بازمیمانند، نداشتن تلفن هوشمند، تبلت یا لپ تاپ است. برخی خانوادهها فقط یک تلفن هوشمند دارند و فرزندان دانشآموز در ساعات مدرسه ناچارند نوبتی و هر یک برای کلاسهای مهم از تلفن استفاده کنند. برای خرید یک موبایل هوشمند یا تبلت ارزان در ایران به بیش از یک میلیون تومان نیاز است.
مشکلات اقتصادی و نداشتن منابع کافی مالی از سوی خانواده، یکی از مهمترین دلایل ترک تحصیل دانشآموزان در ایران است. پیشتر کودکان مجبور بودند سر کار بروند اما حالا به دلیل نبود منابع کافی جهت تهیه موبایل هوشمند یا تبلت و همچنین ناتوانی در خرید بستههای اینترنت، چند میلیون کودکی که مجبور به کار برای تأمین خانواده نیستند نیز از تحصیل محروم شدهاند چنانکه محسن حاجی میرزایی وزیر پیشین آموزش و پرورش گفته بود ۳ میلیون دانشآموز به همین علت از تحصیل محروم مانده و به بیان دیگر ترک تحصیل اجباری کردهاند!
گفتنی است که ابراهیم رئیسی (قاضی مرگ) پس از رد وزیر پیشنهادیاش در مجلس شورای اسلامی (حسین باغگلی) هنوز برای آموزش و پرورش وزیر ندارد آنهم در حالی که بر اساس گزارشها خود وی فقط شش کلاس سواد دبستانی دارد!
روشنک آسترکی
تاسفبار است که مافیایی های سرمایه داری داخلی- که شبکه های مختلف و هزاردستان از زنجیره های تولید و مواد اولیه تا وادرات و صادرات در پوشش اتحادیه و اتاق و انجمن و صنف و.. در اختیار دارند، توانستند با فریبکاری یک امتیاز انحصاری دیگر برای چپاول جیب مصرف کندگان داخلی به اسم حمایت از تولید بگیرند! هر روز دستان اهریمنی مافیا بیش از پیش بر دور گردن نحیف مصرف کنندگان فقیر ایرانی تنگ میگرد// فقر گسترده و کاهش قدرت در نتیجه کاهش ارزش پول ملی (در راستای بهره کشی با سوءاستفاده از نفوذ در نهادهای حکومتی سیاسی) اخر کار به فاجعه هندی شدن ایران می انجچامد، ایران شبیه مستثمره ای برای سرمایه داران و بهره کشی از طبقات کارگر و زحمت کش تا اقلیت سرمایه دار داخلی و همکارن داخلی و خارجی شان ثرتمندتر شوند!!! هدف حمایت تولید و افزایش کیفیت و کمیت نیست، هدف غارتگری است/// از مافیای خودرو تا لوازم خانگی یگ چیز دنبال میکنند، استثمار و غارت فقرا در ایران.// دیگر ارزو شده جهیزیه و نو کردن لوازم خانگی، یکی از هدفها کاهش مصنوعی تقاضا از طریق گرانی و توجیه مازاد و صادرات برای تامین ارز به بهای فقر مردم تا سیاستهای مخرب داخلی و خارجی از برجام تا گشت ارشادی تامین شود، همین برنامه برای سایر محصولات از گوشت تا لبینات و غیره هست!! در ایرن برهه قاچاق برای واردات محصولات مورد نیاز مردم و عرضه با قیمت منصفانه در حکم جهاد فی سبیل الله است در برابر مافیایی ها داخلی که اکنون همکار دشمنان خارجی شده اند!!!// یا حق.