جمهوری اسلامی ایران ماههاست مذاکرات اتمی وین را متوقف کرده و هشدارهای بینالمللی در مورد ضرورت از سر گرفتن گفتگوها را با بهانهتراشی و «وقتکُشی» نادیده میگیرد. علاوه بر نقض دائمی برجام، تهران نظارت بازرسان آژانس بینالمللی بر تأسیسات اتمی مشکوک را نیز مختل کرده و علاوه بر اسرائیل دیپلماتهای غربی نیز هشدار دادهاند که برنامههای هستهای جمهوری اسلامی ایران ابعاد نظامی دارد.
مارک دوبوویتز مدیر اجرایی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (FDD) در مقالهای که «اورشلیم استراتژیک تریبون» منتشر کرده با هشدار نسبت به سیاستهای دولت جو بایدن در قبال رژیم ایران توصیه کرده برای مقابله با تهدیدات فزاینده حکومت ملایان رئیس جمهوری ایالات متحده باید راهبردی را پیاده کند که شبیه آن را رونالد ریگان برای مقابله با رژیم کمونیستی شوروی به کار برد.
در مقدمه این مقاله تحلیلی آمده به نظر میرسد دولت بایدن در مسیری اشتباه قرار گرفته و هیچ راهبردی علیه جمهوری اسلامی ایران ندارد که مؤثر باشد. این شرایط یادآور آن مقطع تاریخی است که رونالد ریگان به این باور رسید که با کمک اقدامات قهری و استفاده از نقاط ضعف مسکو فروپاشی رژیم شوروی را سرعت بخشد. دولت بایدن باید مجموعه وسیعی از اهرمهای زور را برای مقابله با طیف گستردهای از اقدامات شرورانه تهران از جمله پیشرفتهای هستهای، تجاوزات منطقهای، نقض حقوق بشر و شبکههای تروریستی بینالمللی به کار بگیرد. هدف کوتاهمدت از این راهبرد کنترل و بازداشتن رژیم است و در بلندمدت ریاست جمهوری متعهد میشود که از قدرت آمریکا برای عقب زدن و شکست دادن رژیم اسلامی استفاده کند.
نویسنده با اشاره به فعالیتهای تهدیدآمیز اتمی در ایران از جمله غنیسازی ۶۰ درصدی و تولید اورانیوم فلزی و با هشدار نسبت به پایان یافتن زمان محدودیتهای برجامی از جمله «بند غروب» و پایان زمان تحریمهای تسلیحاتی توصیه میکند برای مقابله با رژیم ایران نمایندگان هر دو حزب آمریکا در کنگره، فرمانداران ایالات متحده، وکلای خصوصی و همچنین اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس میبایست ترکیبی از بازدارندگی اقتصادی و سیاسی را برای کاهش منافع اقتصادی آمریکا در صورت بازگشت احتمالی به برجام پیش ببرند.
https://kayhan.london/1400/07/06/%d8%b9%d9%85%d8%b1%d9%88-%d8%a8%d9%86%e2%80%8c%d8%a7%d9%84%d8%b9%d8%a7%d8%b5%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%88%d9%84%d8%a7%db%8c%db%8c-%d9%88-%d8%a7%d8%a8%d9%88%d9%85%d9%88%d8%b3%db%8c-%d8%a7%d8%b4
او میافزاید شماری از جمهوریخواهان کنگره با استناد به قوانین با صدور قطعنامهها و نامههای سرگشاده گروهی یا فردی این پیام را ارسال میکنند که اگر قدرت را از دموکراتها پس بگیرند تحریمها مجدد اعمال میشود و آنهایی که دوباره مراوده و تجارت با ایران را آغاز کردند ضربه خواهند خورد.
ضرورت مشارکت نهادهای اطلاعاتی اسرائیل
مدیر اجرایی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» میگوید اسرائیل باید از شرکتهای خود در مقابل این خطر که ممکن است ناخواسته با نهادهای مرتبط با ایران تجارت کنند محافظت کند. اورشلیم باید یک فهرست جامع از نهادهای متخاصم که حامی تروریسم هستند و اقدام به گسترش موشک و تسلیحات و نقض حقوق بشر میکنند یا با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ارتش و دیگر نهادهای دولتی رژیم ایران مرتبط هستند منتشر کند. با توجه به شهرت موساد در زمینه اطلاعات مرتبط با ایران این فهرست برای بانکها و شرکتهای بزرگ بینالمللی اهمیت خواهد داشت و مانعی برای مبادلات شرکتها و سایر نهادها با شرکتهای مرتبط با نهادهای حکومتی ایران خواهد بود.
وی مینویسد کشورهای حوزه خلیج فارس مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین نیز که دارای اهرمهای اقتصادی هستند میتوانند ظرفیتهای خود را برای مقابله با شرکتهایی که با جمهوری اسلامی تجارت میکنند به کار بگیرند. آنها نیز میتوانند لیستهایی از افراد و شرکتهایی که تبادل تجاری با آنها ممنوع خواهد بود در حوزههای مختلف از جمله بخش انرژی و ساختمانی و فناوری تهیه کنند و اسرائیل و سازمانهای غیردولتی نیز میتوانند به آنها کمک کنند.
در بخش دیگری از این نوشته آمده است که اهرمهای اقتصادی تنها بخشی از استراتژی بازدارنده علیه جمهوری اسلامی است. موساد و «یگان ۸۲۰۰» [بخش اطلاعاتی و جنگ سایبری اسرائیل]، باید از طریق مجموعهای از عملیات مخفیانه مراکز هستهای، نظامی و زیرساختهای امنیتی رژیم در داخل ایران و همچنین پایگاههای مستقر در منطقه از جمله در سوریه را هدف قرار دهند.
بعید نیست اقدامات مخفیانه برای توقف تهدیدات هستهای حکومت ایران کافی نخواهد بود. ممکن است در برخی موارد، دولت اسرائیل تصمیم بگیرد که چارهای جز حمله نظامی ندارد. بزرگترین نگرانی در مورد این اقدام این است که اورشلیم ممکن است با دولت بایدن و دموکراتها که شدیداً مخالف استفاده از نیروی قهر هستند دچار اختلاف شود و نباید به سادگی از این اختلاف گذشت.
تکرار راهبرد ریگان در مقابله با شوروی کمونیستی
اما همه این اقداماتِ «کنترلکننده و بازدارنده» یک استراتژی کوتاهمدت است. دولت آمریکا باید نسخهای از سناریو رونالد ریگان را که برای نخستین بار علیه اتحاد جماهیر شوروی استفاده شد پیاده کند. باید راهبردی طراحی شود که که در نهایت به شکست رژیم آخوندی منتهی شود.
مارک دوبوویتز مینویسد در دهه ۱۹۸۰ استراتژی ریگان مهار اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یک رژیم تهاجمی و انقلابی و در عین حال شکننده از درون بود. پیاده کردن این راهبرد جامع مستلزم استفاده از تمام ابزارهای قدرت آشکار و پنهان آمریکا شامل تقویت قدرت دفاعی، جنگ اقتصادی، حمایت از نیروهای نیابتی ضد شوروی و حمایت از مخالفان و یک حمله همهجانبه علیه مشروعیت ایدئولوژیک رژیم شوروی بود.
در بخش دیگری از این مقاله آمده «هر دستورالعمل جدید امنیت ملّی در آمریکا در قبال جمهوری اسلامی باید بر این مبنا باشد که چطور میشود قدرت رژیم ایران شامل توان بالستیک و منطقهای و شبکههای تروریستی فعال رژیم در اروپا و ایالات متحده را بطور سیستماتیک از بین برد.
با همه اینها اما از دید نویسنده این مقاله تحلیلی «مهمترین نکته این است که کارزار فشار آمریکا علیه جمهوری اسلامی باید با تقویت نیروهای آزادیخواه ایران همراه باشد. آنهایی که در سال ۲۰۰۹ طغیان کردند و از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ دوباره دست به ایستادگی و اعتراض زدند باید پشتیبانی شوند تا از این طریق حکومت ایران را تضعیف کند. برای پیشبرد این برنامه باید روی فساد گسترده و نقض حقوق بشر به ویژه علیه زنان تمرکز کرد.»
تحریم انتخابات نمایشی در ایران نشان داد شکاف بین حاکمیت و مردم در حال افزایش است. بسیاری از ایرانیان از جریان «اصلاحطلب» عبور کرده و دیگر امیدی به اصلاح رژیم از درون ندارند.
مدیر اجرایی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» اشاره میکند چندی پیش جلیل رحیمی جهانآبادی نماینده مجلس در ایران وضعیت جمهوری اسلامی را با شوروی مقایسه کرد و هشدار داد «زمانی که اتحاد جماهیر شوروی سرنگون شد ۱۳ هزار کلاهک اتمی داشت، در بیش از ۲۰ کشور نفوذ خارجی داشت؛ ایستگاه فضایی داشت اما در خیابانهای مسکو تکهپاره شد و امنیت و تمامیت ارضی خود را از دست داد.» همچنین محمدرضا تاجیک مشاور سیاسی حجتالاسلام محمد خاتمی رئیس جمهوری اسلامی پیشین در ایران، رژیم را به «کشتی تایتانیک در آبهای متلاطم» تشبیه کرد.
دوبوویتز با اشاره به این هشدارها که از سوی عوامل رژیم داده شده مینویسد مطمئناً سرنگونی یک رژیم سرکوبگر و وحشی مثل جمهوری اسلامی آسان یا قابل پیشبینی نیست. اما تحقق این امر مستلزم فشار مداوم ایالات متحده و تمایل به مقاومت در برابر تهدیدات بینالمللی و عزم آهنین برای هدف قرار دادن طیف گستردهای از رفتارهای خرابکارانهی رژیم ایران است و شاید سالها طول بکشد اما به زانو درآوردن این رژیم همچنان تنها راه حل است و واشنگتن نباید صرفاً فقط به دلیل مشکل بودن از آن صرف نظر کند. در نهایت این بهترین و تنها راه کاهش بیثباتی در منطقه و پیشبرد منافع ایالات متحده است.
او پیشبینی کرده مسئله هستهای ایران به احتمال زیاد در آینده نزدیک و طی سالهای آینده بسیار گسترده خواهد شد. تمایل به مذاکره درباره توافقنامههای کنترل تسلیحات (همانطور که ریگان با مسکو انجام داد) هرگز نباید به ضرر ادامه فشارها باشد. هر دولتی که آمریکا روی کار باشد باید بین یک توافق جدید و بهتر و یک کمپین فشار دائمی یکی را انتخاب کند.
در بخش پایانی این مقاله آمده واشنگتن نیازی به استراتژی عمومی برای فروپاشی رژیم آخوندی ندارد. ریگان نیز چنین چیزی در مقابل شوروی کمونیستی نداشت. رهبران سیاسی ما فقط باید در مورد ناگزیر بودن سرنوشت محتوم جمهوری اسلامی صحبت کنند. رژیمی که از نظر ایدئولوژیک، سیاسی و اقتصادی ورشکسته است، سرانجام به قعر تاریخ سقوط خواهد کرد. بنابراین واشنگتن باید همانگونه که ریگان کمونیستها را تحت فشار قرار داد، فشارها بر حکومت آخوندی را تشدید کند.
*مارک دوبوویتز مدیر اجرایی «بنیاد دفاع از دموکراسیها و متخصص برنامه هستهای جمهوری اسلامی در ایران است. وی به چندین دولت آمریکا مشاوره داده و دهها مطالعه درباره تحریمهای اقتصادی منتشر کرده است.
اروپا و چین به دنبال پایین اوردن امریکا از اریکه ابر قدرتی هستند. هیچ قدرتی نمی تواند قدرت بالاتر را تحمل کند و بنابراین به مخصوصا اروپا به منابع خاورمیانه و بخصوص ایران و افغانستان احتیاج دارد در حالیکه امریکا دارای منابع زیر زمینی کافی است. ایران و افغانستان ازاد اجازه تاراج خود را تا حدی نمی دهند و این به نفع امریکا است که قدرت خود را حفظ کند. ایران ازاد متحد ذاتی امریکا است و این مسئله را روزولت و ایزنهاور به خوبی درک می کردند و جمهوریخواهان باید بدون ترس از پروپاگاندای ارعاب دمکراتها به این مسئله توجه کنند.
انگلیس و امریکا ،, دشمنان باز گشت حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی حافظ منافع ملی ایرانیان :
ادامه نمایش سیاه بازی سیاست فروشان و غارتگران گلوبالیستها ..
اپیزود های جدید ادامه غارت ایران ،، جنگ افروزی کنترل شده و حمایت و حفاظت از رژیم اخوندیسم ،، مرغ تخم طلایی جیمی کارتری ..
مارک دوبوویتز مدیر اجرایی « بنیاد دفاع از دموکراسیها »
در شتشوی افکار عمومی و هدایت انها به ناکجا اباد میگوید .. ..
رژیمی که از نظر ایدئولوژیک ، سیاسی و اقتصادی ورشکسته است ، سرانجام به قعر تاریخ سقوط خواهد کرد.»
۱ – پس بهترین راه حل ،، حدالمقدور ،،
برای ادامه غارت ایران و تسلط برخلیج فارس متلعق به ایرانیان ،،
همکاری و مماشات با مزدوران ارتجاع سرخ و سیاه و ملی مذهبی ها ،، انهم در نبود حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی ایران حافظ منافع ملی ایرانیان ،، تا به امروز بمدت ۴۳ سال پشت ماسک جمهوری اسلامی بوده و میباشد،،
مارک دوبوویتز غیر مستقیم در نظراتش نشان میدهد ، فعلا همچنان تا پایان قرارداد ۵۰ ساله با خمینی در نوفل لوشاتو ،، باید این رژیم اخوندیسم سر کار باشد ،، حتی با برپایی جنگی نمایشی در منطقه با اسراییل و اعراب در راستای سود و منافع مافیای تسلیحاتی ۵ + ۱ ..
۲ – در دومین ماه سال ۲۰۲۱ در کنگره امریکا با اکثریت ارا ،، در حمایت و پشتیبانی از برپایی جمهوری دوم غارتگران ایران ،،
مثلا این مرتبه ( با ماسک جمهوری دموکراتیک ) در ایران اینده ،،
پس از برکناری رژیم اخوندیسم ،، امریکاییان با نقشه راهبردی انگلیس ملعون برنامه ادامه غارت ایران را در دستور کار خود قرار دادند ،،
تا اینکه در هفت سال باقی مانده از قرار داد ۵۰ ساله نوفل لوشاتو باخمینی ،،
بتوانند از حالا با تبلیغ و حمایت از جریان جنبش سبزی ،، و با تبلیغ شعار های مانند نه غزه نه لبنان ،،
( و هدایت افکار عمومی ،، یار دبستانی من ، اصلاح – طالبانی . )
در باز گشت به مظلوم نمایی دوران طلایی امام و ماسک دموکراسی خواهی بتوانند ،،
( جمهوری دموکراتیک ،، چلبی نشان ملی مذهبی ها ) را به نسل چپ زده جوان ازادی خواه ایرانی بچپانند ..
و اینگونه بتوانند مانع ،، قیام سراسری ملت بزرگ وتاریخی ایران ، در باز گرداندن حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله تاریخی ،، حافظ منافع ملی و فرهنگی و هویتی ایران در منطقه بشوند ..
از اینروی ،، جناب عمله مافیای سیاسی الکاپونیسم امریکا ،، برادر مارک دوبوویتز .. میفرمایند ..
« واشنگتن نیازی به استراتژی عمومی و قیام سراسری ملی ایرانی ،، برای فروپاشی رژیم آخوندیسم ندارد. »
بلکه ،، الکاپونیسم امریکا ، باید با تقویت نیروهای مثلا آزادیخواه جنبش سبزی یا اصلاح طلبان ایران همراه باشد .
یعنی ، آنهایی که در سال ۲۰۰۹ طغیان کردند و از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ دوباره دست به ایستادگی و اعتراض زدند باید پشتیبانی بشوند .
تا از این طریق بتوانند رژیم جمهوری اخوندی ایران را تضعیف بکند ،، و پس از پایان ۷ سال باقی مانده از قرارداد ۵۰ سال نوفل لوشاتویی ..
با تعویض ماسک ( جمهوری غارتگران اخوندیسم ) دست نشانده جیمی کارتری حزب دموکرات الکاپونیسم امریکا بتواند ..
با ماسک جدید ( جمهوری غارتگران دموکراتیک ایران ) – برای ۵۰ سال دوم ،، در ادامه غارت ایران و فقر و بدبختی و فلاکت ،،
با ازادی های مصنوعی ،، مثلا پرچم شیر خورشید و رفع حجاب و مشروب و دیسکو .. ووو ..
انگلیس و امریکا بتوانندهمچنان ،، برخلیج فارس و ایران تسلط داشته باشد .
زنده باد ازادی ..
پاینده و جاوید باد ایران سرزمین کورش کبیر ..
رضا شاه روحت شاد ..
بنیاد دفاع از دموکراسی از معدود اندیشکده های آمریکایی است که بر تفکر حقوق بشری و دموکراسی تاکید می کند. اما برخی از مطالب این مقاله دقیق نیستند. با در اثر تجاهل العارفین و یا جهل نسبت به اوضاع ایران.
می فرمایند آمریکا استراتژی برای فروپاشی شوروی نداشت. در حالیکه ژئوپلیتیک محوری آمریکا از بعد از جنگ اول تاکنون بر اساس نظریات هارتلند Heartland, ریملندRimland, آتلانتیسیم Atlanticism و صفحه بزرگ شطرنج اوراسیا Grand Eurasian Chessboard از نظریه پردازان هالفورد مکیندر ، نیکلاس اسپایکمن، آلفرد تایر ماهان ، وینستون چرچیل، هنری کیسینجر و زبگنیو برژینسکی بتا شده که معطوف است بر مهار ، نفوذ و در نهایت تصرف هارتلند که تحت کنترل روسیه تزاری و سپس شوروی و هم اکنون رژیم پوتینی است.
در نظریات یاد شده، اسلامیسم مهمترین ابزار و اسلامگرایان اصلی ترین متحدان غرب و بویژه آمریکا در پیشبرد منافع ملی و اهداف بلند مدت ژئوپلیتیکی کشورهای غربی بوده اند.
سرنگونی نظام پادشاهی و برقراری حکومت اسلامی در ایران و نبرد جهادی در افغانستان نمونه هایی از استراتژی آمریکا بودند .
مگر تروریسم و جهادیسم اسلامی دست پرورده سازمان سیا وپنتاگون نیستند. جلال الدین حقانی پدر وزیر کشور فعلی افغانستان طالبانی مگر مامور سازمان سیا نبود؟
مگر پس از شکست شوروی در افغانستان و سپس فروپاشی آن، آمریکا عربهای افغانی را به قفقاز شمالی گسیل نکرد تا امارات اسلامی در قفقاز برقرار شود؟
این ها را من عامی ایرانی بی سواد کم هوش معتقد به تئوری توطئه نمی گویم، جناب آقای زبگنیو برژینسکی هم گفته است،
مگر در کارزار فرهنگی، سازمان سیا زیرکانه نقاشیهای اکسپرسیونیستی انتزاعی جکسون پولاک را تبلیغ و تشویق نکرد تا به جهان کمونیستی القا نماید که ببینید ما چقدر آزاد هستیم که حتی با پاشیدن رنگ روی بوم هم ، یک نقاش بی استعداد می تواند خودش را بیان کند ومشهور ومیلیونر شود؟ ( در موزه هنرهای معاصر طهران یکی از تابلوهای جکسون پولاک در زمره پنج تابلو گران قیمت جهان ارزیابی شده با قیمتی بالغ بر ۴۰۰ میلیون دلار!!!!!.)
فروپاشی شوروی و بلوک شرق برای مردمان آن کشورها نعمت بود و آنها از یوغ نظام دیکتاتوری کمونیستی آزاد شدند، اما نکبت و فلاکت و عفونت ناشی از استراتژی آمریکا گریبان مردم ایران و افغانستان و خاورمیانه را کماکان ول نمی کند،
از آنسو ، در مورد جنبش سبز مطالبی می گویند که درست نیست.
جنبش سبز ماهیتا با خیزش های مردمی دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ متفاوت بود. آن جنبش بخشی از انقلابهای رنگین طراحی شده توسط حکومت حسین اوباما بود. اصلا مردمی نبود. بخشی از بوروژوازی و الیت شیعیان اثنی عشری ساکن شهرهای بزرگ و بویژه شهر طهران می خواستند آرمانهای امام راحل را احیا و قانون اساسی اسلامی را بدون تنازل اجرا نمایند، خب به مردم ایران چه ربطی داشت؟
بحث فراوان است و ادامه آن بیفایده چون طبقات الیت شیعیان اثنی عشری تبعه کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی ( از ولایت معاش تا اپوزیسیون نما تا شبه اپوزیسیون تا اپوزیسیون) ما عوام درون مرزی را به خنگی و تئوری توطئه متهم می کنند.
در حالیکه خودشان یا حال ندارند و یا سواد ندارند و یا زبان بلد نیستند که حداقل یک مصاحبه آقای زبگنیو برژینسکی را مطالعه نمایند.
آقای دوبوویتز هم نقش آمریکا را در پرورش اسلامیسم یواشکی به زیر قالی جارو کرده است، بر کارکنان آمریکایی ایرانی تبار این بنیاد نظیر آقای سعید قاسمی نژاد فرض است که مشاوره های درست به مدیران این بنیاد بدهند،
دوران پهلوی، آنتراکت (استراحت) بین دو پرده فیلم ترسناک در سینما بود «ن.ی».
بله به عبارت دقیقتر چون زیرساختهای و وضعیت ایران به حدی نابود شده بود که امکان استثمار منابع ان نبود پس اجازه دادند پهلوی ها مدت نیم قرن زیرساختها را بازیابی کنند و سپس رژیم دزد اخوندی را سرکار اوردند تا دوباره شیره ایران را بکشند. از اقای مارک دوبوویتز باید پرسید ایا دمکراتها که پدر این رژیم هستند ایا حاضر به دست کشیدن از فرزند دلبند خود هستند؟
رفتار در سطح جهانی حکومت آخوندها بیشتر توسط کشورهای پیشرفته دیده می شود. نقض حقوق بشر که بر علیه بانوان به شکل پوشش اجباری و … است دیده می شود. ولی این جانیان از همان دوران طلایی امام! به شکل نامحسوس قوام و دوام خیلی از خانواده ها را به شکل های مختلف از بین برده اند. عوامل نفوذی خود را به شکل دوست صمیمی ، با دسترسی به عقیده و ایده و سلیقه شخص وارد خلوت خصوصی فرد می کنند و آماده برای اقدام در صورت لزوم.
این جمله از متن برایم پر معنی بود:
«واشنگتن نیازی به استراتژی عمومی برای فروپاشی رژیم آخوندی ندارد. ریگان نیز چنین چیزی در مقابل شوروی کمونیستی نداشت. رهبران سیاسی ما فقط باید در مورد ناگزیر بودن سرنوشت محتوم جمهوری اسلامی صحبت کنند. رژیمی که از نظر ایدئولوژیک، سیاسی و اقتصادی ورشکسته است، سرانجام به قعر تاریخ سقوط خواهد کرد.»