کارگران شهرداری کوت عبدالله برای پرداخت حقوق معوقه از مقامات کمک می‌خواهند: پول نان خالی را هم نداریم!

- فعالان کارگری هفته گذشته خبر دادند که یک کارگر ۴۶ ساله شهرداری کوت عبدالله در حالی که منتظر دریافت حقوق عقب افتاده بود و زیر فشار مالی قرار داشت، ​سکته کرده و جان باخته است.
- یکی از کارگران گفته که چندین ماه کرایه خانه عقب افتاده دارد و فرزندش امسال در یک دانشگاه برتر دولتی پذیرفته شده اما حتا هزینه سفر فرزندش را نیز ندارد!

چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۰ برابر با ۰۶ اکتبر ۲۰۲۱


کارگران شهرداری در استان‌های مختلف با ماه‌ها حقوق عقب‌افتاده روبرو هستند. در شرایطی که طی سال‌های گذشته شهرداری‌ها به یکی از مراکز اختلاس و دزدی مدیران و کارمندان تبدیل شده اما بودجه‌ای برای پرداخت حقوق‌های حداقلی کارگرانی که زیر خط فقر هستند وجود ندارد.

کارگران شهرداری کوت عبدالله در استان خوزستان می‌گویند به دلیل پرداخت نشدن چند ماه حقوق‌شان حالا دیگر حتا برای خرید نان نیز پولی ندارند. آنها از مجلس شورای اسلامی، دولت و قوه قضاییه طلب کمک کرده‌اند.

این کارگران در گفتگو با خبرگزاری ایلنا گفته‌اند که «نه تجمع مقابل استانداری، نه مذاکره با شورای شهر، هیچیک جواب نداده است.»

یکی از این کارگران گفته که «چهار ماه بی‌حقوق زندگی کرده‌ایم و دیگر طاقت‌مان طاق شده؛ چطور می‌توان یک خانواده چند نفری را بدون ماه‌ها حقوق گرداند؛ چطور می‌توان اجاره خانه داد؛ چرا کسی به داد ما نمی‌رسد؟!»

به گفته کارگران نه تنها حقوق‌ها پرداخت نشده بلکه حق بیمه ماه‌های گذشته نیز کامل به حساب کارگران واریز نشده است؛ برای برخی از کارگران هر ماه، ده یا بیست روز حق بیمه رد شده است.

کارگران شهرداری کوت عبدالله در حالی که تأکید کرده‌اند «دیگر پول خرید نان خالی را هم نداریم!» همچنین گفته‌اند که در جستجوی حق خود به همه‌ی نهادها مراجعه کرده‌اند، حالا دست خالی و مأیوس قصد دارند به تهران بروند و از مسئولان عالی سه قوه، طلب کمک کنند.

این کارگران می‌گویند: هربار که به مسئولان شهری مراجعه می‌کنیم خزانه‌ی خالی شهرداری را نشان‌مان می‌دهند؛ خزانه‌ی خالی به ما چه ربطی دارد؛ مگر ما کارهای روزانه‌ی شهر را انجام نمی‌دهیم؛ مگر زباله‌ها را جمع نمی‌کنیم؛ مگر به امور شهر نمی‌رسیم؟! به ما ربطی ندارد که شهرداری قبلی چه کرده و چقدر بدهی بالا آورده است.

یکی از کارگران شهرداری کوت عبدالله نیز در روزهای گذشته با بیان اینکه «ما از بی‌پولی و خرج زندگی به ستوه آمده‌ایم» گفته بود که چندین ماه کرایه خانه عقب افتاده دارد و فرزندش امسال در یک دانشگاه برتر دولتی پذیرفته شده اما حتا هزینه سفر فرزندش را ندارد. او گفته بود که «چگونه او را به دانشگاه بفرستم؛ چطور او را با جیب خالی سوار اتوبوس کنم؟!»

فعالان کارگری هفته گذشته خبر دادند که یک کارگر ۴۶ ساله شهرداری کوت عبدالله نیز سکته کرده و جان باخته است. همکارانش گفته‌اند که «او در حالی که منتظر دریافت حقوق معوق خود بود، جان سپرد. خانواده‌اش خرج کفن و دفن هم نداشتند! با جیب خالی به رحمت خدا رفت؛ از بس غصه کار و پرداخت نشدن حقوق را خورد، قلبش دیگر طاقت نیاورد.»

کارگران مدت‌هاست درخواست افزایش دستمزدها را دارند و مقامات اقتصادی دولت رئیسی با افزایش دستمزد به بهانه افزایش نقدینگی و افزایش تورم مخالفت می‌کنند. آخرین برآوردها از خط فقر ۱۱ تا ۱۲ میلیون تومانی در ایران خبر می‌دهد. کارگران و دیگر حداقل‌بگیران که حدود نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهد درآمدهایی حدود ۳ تا نهایتا ۴ میلیون تومان در ماه دارند. با اینهمه دولت رئیسی (قاضی مرگ) حتا در هفته‌های گذشته نیز نتوانسته ساز و کاری پیاده کند که دست‌کم حقوق عقب‌افتاده کارگران پرداخت شود.

رقم حداقل دستمزد هر ساله در کمیته دستمزد شورای عالی کار و از سوی نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولت تعیین می‌شود. در سالهای گذشته البته زور نمایندگان کارفرمایان و لابی آنها با نمایندگان دولت بر زور نمایندگان کارگری غلبه کرده و در نتیجه همواره دستمزدهای تعیین شده از همان ابتدای سال فاصله زیادی با نرخ تورم و رقم خط فقر داشته است.

در همین رابطه حسین راغفر اقتصاددان نزدیک به حکومت با انتقاد از توافقی کردنِ دستمزد کارگران گفته که «وقتی در کشور شاهد بیکاریِ گسترده‌ای هستیم و تعداد مشاغل کم است، افراد حاضر می‌شوند با دستمزدهای ناچیز کار کنند چون به شغل نیاز دارند و اینجاست که زمینه‌ی سنتی استثمارِ نیروی کار پدید می‌آید. در شرایطی که نیروی کار در کشور استثمار می‌شود، نباید انتظارِ کارآیی از آن داشته باشیم. در چنین شرایطی است که مسئله‌ی مهاجرت نیروی کار نخبه پیش می‌آید.»

به گفته حسین راغفر «یکی از اصلی‌ترین عوامل مهاجرت از کشور و همینطور عقب‌ماندگی اقتصاد ما، نظام دستمزدی ماست. اگر نظام دستمزدی پاسخگوی نیازهای حداقلی و اساسی نیروی کار نباشد- چه نیروی کار کارگری و چه نیروی کار نخبه- مشکلاتی به وجود می‌آید. در حال حاضر فاصله‌ی دستمزدی که به نیروی کار نخبه در ایران پرداخت می‌شود با کشورهای همجوار و صنعتی، فوق‌العاده زیاد است و این یک از دلایل مهاجرت نیروی کار از کشور است.»

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=258806

یک دیدگاه

  1. هاج و واج

    رفیق بزرگوار فرخ نگهدار حالا که شما موفق به سرنگونی حکومت شاهنشاهی شدید خواهشمند است مقداری از حقوق دریافتی گداخانه انگلستان که همان حقوق پناهندگی نام دیگر آن است را برای ما حواله بفرمائید. باور کن وقتی از این که یک کارگر ساده در زمان شاه فقید میتوانست با یک حقوق ماهانه یه خانواده ۵ نفری را به راحتی بچرخاند کله ام دود میرود. بزگوار فکر کنم قصد اصلی شما و رفقای دیگر شما از پناهبردن به خاله الیزابت کمک به ماها کارگران زحمتکش و یا بقول شما پرولتاریا بوده باشد. انشالله خداوند خانوادتان را زیر پناه خاله جان حفظ نمائید.

Comments are closed.