گفتگوی کاوه مدنی با مجله «نشنال»؛ با فروپاشی سیستم آب طبیعی، محیط زیست ایران «سوریه‌ای» شده است!

1. نعمت آب
   تهرانیهای قدیم و افرادی مثل من البته در سن کودکی خاطرات فراوانی از آب و میرآب و تقسیم آب دارند به این شکل که اغلب خانه های ایرانی در زیر اتاق های پذیرایی و خواب غیره دارای آب انبار و حوض خانه و زیرزمین بودند و در روزهای گرم تابستان این حوض خانه و زیر زمین برای فرار از گرمای شدید تابستان تهران مامن و خوابگاه ساکنین خانه بودند که البته جای خوب و بسیار خنک حوض خانه که داری حوض کوچکی هم بود که در ان هندوانه یا خربزه یا خیاری هم برای عصرانه بعد از خواب شناور بود همیشه جایگاه پدر یا پدر بزرگ و اگر میهمانی هم بود در آنجا بود . اما مقصود از نقل این خاطره کوچک که برای فرزندان خودم کامل آنرا نوشته و به یادگار گذاشته ام در مورد اهمیت آب و ان آب انبار موصوف است . آب در تهران آنزمان بسیار ارزش داشت و حتا در خاطرات باقیمانده از دوران قاجار میخوانیم که چگونه شاهان قاجار قنات ها را مایملک خود دانسته و آب آنرا به ملت میفروختند , بعد ها که آب کرج به تهران آورده شد این آب در جویها روباز روان میشد و مردم با نظارت میراب نیمه شبها آب را به آب انبار ها هدایت میکردند و چه دعواها بر سر نوبت که انجام نمیگرفت و چه مواردی که کسانی در ان آب انبار ها نمی لغزیدند و خفه نمیشند و یا در ان خودکشی نمیکردند و البته آب شرب به نام آب شاه جداگانه تامین میشد . محمد رضا شاه فقید بعد از سرو سامان دادن به کشور و جنگیدن با دسیسه های داخلی چپهای میهن فروش و قجریان منفعت طلب دزد از کم ابی در ایران مطلع و در همه حال به بهره وری صحیح از ان تاکید داشت به نحوی که ملی کردن آبهای کشور یکی از “” اصول انقلاب سفید و اصل دهم ان براستی انقلاب بود “” و جالب است بدانیم که برای حفظ آبهای زیرزمینی زدن چاه عمیق در مناطق کم آب مانند کرمان و سیستان و یزد و غیره مجازات سنگینی داشت که ابلهان مخالف شاه آنرا دیکتاتوری شاه مینامیدند . حالیه ان آب ارزشمند که از زیر زمین بی رویه به وسیله بیسوادان سپاه و حاکمان احمقتر بیرون آورده شده و صرف باغات پسته فامیل های رفسنجانی در کرمان و رفسنجان یا مشروب کردن زمین های لاریجانیها درورامین
   و هندوانه کاشتن و صادر کردن ان شده رو به اتمام و سبب این همه خسارت به مردم و نسل های آینده شده . بی خردی در سال ۵۷ ضرری جبران ناپذیر به پیکر ایران وارد آورده .

2. از سال ۹۲ اصلاحطلب ها اشک می ریختند در روزنامه هایشان برای ورشکستگی آبی ایران و ۸ سال قدرت دستشان بود .چه شد ؟ حاصلش شد مصاحبه ی آقای مدنی .

   وضعیت آبی ایران خوب نیست اما وقتی تمام رسانه های چلاق ِ اصلاحات ، متعفن ِ اطلاعاتی و شارلاتانی مثل حجاریان همه اش در بوق می کنند که ایران از لحاظ آبی دارد ورشکسته می شود ، آدم شک می کند کاسه ای زیر نیم کاسه باشد.

   این جماعت از زمان خاتمی ِ وطن فروش تا امروز همه ی تلاششان را می کنند که حو اس مردم را از خمینی و نظام تروریستی جمهوری اسلامی ، به مسایل فرعی و در آخر خامنه ای معطوف کنند .

3. آقای مدنی چه دلیل خجسته ای پیدا کردند که ایران سوریه خواهد شد .این تعبیر را بگذارید کنار تهدید نظام به سوریه ای کردن ایران تا همه ی مخالفان و اکثریت مردم ایران را بترسانند و به دزدی هایشان ادامه دهند .
   من حتم دارم !!! جناب مدنی که برای عیسی خان ِ کلانتری کله گنده ی وزارت کشاورزی و کله گنده ی سازمان محیط زیست کار کردند ، اتفاقی به این نتیجه رسیده اند که ایران سوریه ای می شود.

   کلا هر جای دنیا که دچار مشکلات خشکسالی و برداشت بی رویه ی آب است سوریه ای شده و اگر نشده حتما حتما حتما !!!خواهد شد ، حالا چندسال وقت هست.( این حکم خدایگان آب شناسی و اقلیم شناسی آقای مدنی است)

   در اینکه نظام جهالت سالاری و جنایت پیشگی اسلامی ، ایران و خاورمیانه را به خاک سیاه نشانده شکی نیست ، اما قرار نیست ایران سوریه ای بشود .سوریه کشوری مسلمان است و عرب است که تعصبات مردم سنی مذهب باعث شد جوانانشان به خدمت گروهای تروریستی اسلامی در بیایند و علوی ها هم با تعصب به کشتار مخالفان پرداختند تا به حاکمیت اقلیتی خود ادامه دهند . این شرایط با خشک سالی بوجود نیامد بلکه این گسل با خشکسالی تحریک شد.

   آقای مدنی در لندن تشریف دارند و هم از توبره ی نظام می خورند و هم از آغل بریتانیای عزیز و کبیر ! و البته با نشریه های اماراتی مصاحبه می کنند برای پخش خبر خجسته ی نابودی ایران !!! چقدر وطن پرست هستند .

   به جای آیه ی یاس خواندن به مردم بگوییم ، حتی اگر ایران دچار مشکلات حاد آبی شود ، باید اول خاک را روی سر ملاها و سپاهایی ها و کارفرمایان قبلی آقای مدنی بریزم و بعد کشورمان را آزاد کنیم .

   با رفتن ملاهای حرامی و فرماندهان آدم کش و ببو گلابی سپاه می توانیم در خط ساحلی جنوبی ایران ، بسیاری از مهاجران را ساکن کنیم و با آب شیرین کن هایی که برق آن از نیروگاهایی خورشیدی مناطق کویری ایران است ، به احیای کشاورزی و صنعت بپردازیم .از تجربه ی اسراییل می توانیم بسیار کمک بگیریم .تنها شرط رفتن نابودی رژیم جمهوری ِ جنایت پیشه ی اسلامی است و بازگشت به روندی است که رضاشاه بزرگ پایه گذاری کرد و شاه فقید با قدرت ادامه داد.

   جمهوری اسلامی با ترساندن مردم از آینده می خواهد مردم ایران را به مشتی ترسوی مطیع تبدیل کند و کشور غارت کند و امثال مدنی مسئول ترساندن مردم از فروپاشی آبی ایران هستند .زهی خیال باطل مدنی خان . این قصه ها را برای عیسی کلانتری پس بفرست .اگر ایران خشک بشود ما آن را نجات می دهیم اما اول نابودی حکومتی تروریستی در اولویت است که جوان مردم را می کشد و مادر و خواهرش را هم زندانی می کند وتحت فشار می گذارد .

   نه به جمهوری اسلامی
   نه به اسلام
   پاینده ایران
   جاوید شاه

4. نقل به مضمون از خاطرات امیر اسداله اعلم:

   هر روز صبح در ملاقات با شاهنشاه اگر چهره ای بشاش داشت می فهمیدم که در مناطق خشک کشور باران باریده است!

Comments are closed.