فرید خلیفی – جاکومو کازانوا ماجراجو و نویسنده ایتالیایی قرن هجدهم میلادی اگرچه به واسطه ماجراجوییهایش نیز مشهور است ولی نام او بیشتر یادآور فردی همواره به دنبال ارتباط جنسی با زنان متعدد در تاریخ است؛ اینقدر که واژه «کازانوا» مترادف واژه «زنباره» پنداشته میشود. جاکومو دوم آوریل ۱۷۲۵ در ونیز از مادری هنرپیشه و رقصنده متولد شد. پدر او نیز هنرپیشه بود. با آنکه ونیز در آن دوران توسط سیاسیون محافظهکار و مذهبی اداره میشد، آنها آزادیهای اجتماعی را تحمل میکردند تا جاذبههای گردشگری شهر شکوفا شود. ونیز به شهر فسق و فجور اروپا شهرت پیدا کرده بود و به ویژه جوانان از سایر کشورهای اروپا مانند بریتانیا برای خوشگذرانی به مراکز تفریحی و قمارخانههای ونیز میآمدند. این محیطی بود که جاکومو در آن بزرگ شد. مدتی دروس کلیسا را آموخت و در دوازده سالگی به دانشگاه پادوا شهری در شمال ایتالیا رفت. در هفده سالگی در رشته حقوق از آن دانشگاه فارغالتحصیل شد و در ابتدای جوانی به عنوان «پدر روحانی» وکیل کلیسا شد. جاکومو که جوانی بلندقد، شیکپوش و معطر با موهایی بلند بود توانسته بود با خودشیرینی به گاسپارو مالیپیِرو سناتور ۷۶ ساله ونیزی نزدیک شود و بسیاری آداب اجتماعی را نیز در کنار سناتور حامی خود در مهمانیهای مجلل بیاموزد. این آغاز حرفهای بود که جاکومو باقی عمر خود را با مهارت به آن پرداخت؛ خودشیرینی و شیفته کردن دیگران! اما امروز…؟!
بنظرم می رسد دو مفهوم Penis envy , Phallogocentrism نیز در رابطه با گزارش اقای خلیفی قابل طرح می باشند که از نظر روانشناسی فرویدی و جامعه شناسی پست مدرنیستی، رابطه انسانها و پارادایم حاکم بر جوامع غربی را ( در ورای عدم تعادل آماری بین دانشجویان زن و مرد) توضیح می دهند.
از سویی ، نهضتهای فمینیستی نیز بر مشابه سازی زنان با مردان ( شاید بطور ناخواسته) تاکید کرده اند. ازین جهت است که زنان مدرن ( بر خلاف روانشاسی تکاملی که زن انتخابگر و مرد انتخاب شونده است)، برای شباهت بیشتر با مردان در لوای آزادی و حقوق زنان، در حال از دست دادن قدرت تکاملی خود هستند و با رفتارشان این توهم را در مردان ایجاد می کنند که آنها موجوداتی برتر دارای آلت طلایی هستند!!!
یعنی علت سندروم آلت طلایی دو سویه است.