(شرق الاوسط)- طی ساعات گذشته فشار محافل سیاسی و مردمی بر مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق برای نشان دادن واکنشی «محکم و سریع» علیه گروههای مسلح به ویژه آنهایی که برای ترور او به وسیله حمله پهپادی تلاش کردهاند، افزایش یافته است. اما حقایق میدانی و معادلات پیچیده سیاسی در عراق، الکاظمی و کابینه و هواداران سیاسی و نظامی او را به نوع خاصی از پاسخها وادار میکند.
به نظر میرسد که الکاظمی و تیم او و مشاورانش استراتژی «مخالفان را اول درگیر و سپس خنثی کن» را در مقابل گروههای شبهنظامی وابسته به رژیم ایران در پیش گرفتهاند.
قبل از این ترور نافرجام، جناحهای مسلح وابسته به جمهوری اسلامی با مظلومنمایی وضعیت را «پیراهن عثمان» کرده و فضای رسانهای عراق را به صورت گستردهای پوشش داده بودند چرا که دو تن از معترضان به نتایج انتخابات دهم اکتبر از جناحهای حشدالشعبی و «طرفدار ولی فقیه» وابسته به رژیم ایران در جریان درگیری با نیروی حفاظت منطقه سبز کشته شدند. قیس الخزعلی رهبر «عصائب اهل الحق» در مجلس ترحیم قربانیان که به یک «تئاتر سیاسی» تبدیل شده بود، کاظمی را تهدید کرد و گفت:« ای کاظمی… ما انتقام خون رفقایمان را خواهیم گرفت!»
الکاظمی حتا قبل از از اینکه پهپادهای ساخت ایران برای هدف قرار دادن منزل او بر فراز منطقه سبز به پرواز درآیند، از سوی شبهنظامیان وابسته به جمهوری اسلامی به جنایاتی مشابه جنایات عادل عبدالمهدی نخست وزیر سابق که متهم به کشتن تظاهرکنندگان در سرکوب قیام مردمی اکتبر سال ۲۰۲۰ است، متهم شده بود.
پروژه سرنگونی الکاظمی و لغو نتایج انتخابات
گروههای وابسته به جمهوری اسلامی در ایران یا همان اپوزیسیون بازنده که همه شواهد بیانگر شکست سنگین آنها در انتخابات دهم اکتبر است، در پروژه خود برای سرنگونی مصطفی الکاظمی و لغو نتایج انتخابات، تلاش میکردند تا از اعتراضات ملی و برحق «اکتبر» ۲۰۲۰ عراقیها که با پشتوانه مردمی در خیابانها عرض اندام کرد، نسخهبرداری کنند. رهبران شبهنظامیان بر روی این تاکتیک شرطبندی کردند که از طریق تحریک هواداران خود به اعمال خشونت پرداخته و با دادن چند قربانی و آنگاه استناد به مظلومیت «قربانیان سرکوب قدرت» مانند جنبشی که حدود یک سال و نیم یعنی قبل از کرونا توسط صدها جوان معترض عراقی به وجود آمد، فضا را به سود خود تغییر دهند. آنها در محاسبات خود بر این باور بودند که حکومت الکاظمی سرنگون میشود و در نهایت انتخابات لغو و آنها برنده خواهند بود.
https://kayhan.london/1400/08/16/%d8%b3%d9%88%d8%a1-%d9%82%d8%b5%d8%af-%d8%a8%d9%87-%d9%86%d8%ae%d8%b3%d8%aa-%d9%88%d8%b2%db%8c%d8%b1-%d8%b9%d8%b1%d8%a7%d9%82-%d8%a8%d8%a7-%d8%b3%d9%87-%d9%be%d9%87%d9%be%d8%a7%d8%af-%d8%a7%d9%86
به نظر میرسید گروههای شبهنظامی از نظر سیاسی به دنبال «دستاوردهایی» از طریق سرمایهگذاری در درگیریهای خونین در نزدیکی منطقه سبز بودند. از مهمترین نتایج این درگیری که اگر الکاظمی و ارتش و پلیس عراق خویشتنداری به خرج نمیدادند چه بسا به درگیریهای خونین منجر میشد، اولا از بین بردن نهایی شانس الکاظمی برای تمدید نخست وزیری او و ثانیا قرار دادن مقتدی الصدر برنده اصلی انتخابات در مخمصهی رویارویی و کشاندن او و هوادارانش به یک درگیری مشابه در نزدیکی مقرّ دولت الکاظمی.
تاکتیک و استراتژی شبهنظامیان وابسته به جمهوری اسلامی درواقع بر یک ماجراجویی حسابنشده استوار بود. آنها از همان لحظهای که به نتایج انتخابات اعتراض کرده و هواداران خود را به حمله به منطقه بینالمللی (منطقه سبز در بغداد) که شامل انبارهای مرکزی کمیسیون انتخابات عراق و هیئتهای سازمان ملل و بقیه ناظران منطقهای از جمله اتحادیه عرب تشویق میکردند، بازی را باختند. این ماجراجویی بیهوده شبهنظامیان و احزاب مخالف مصطفی الکاظمی و انتخابات را به انزوای سیاسی بیسابقهای کشاند که شاید میتوان گفت شدیدترین انزوا از زمان تشکیل این گروههای مسلح یعنی از زمان ورود داعش به کشور به شمار میرود. قانونشکنان اکنون با کارت «هم باخت من و هم باخت دشمنانم» بازی میکنند. آنها اکنون در انزوای کامل داخلی، منطقهای و بینالمللی قرار دارند و تنها استراتژی که دنبال میکنند این است: «علی و علی أعدائی! یعنی: حالا که قرار است ببازیم، هر دو میبازیم!روشن است که «باخت برای هم من و هم دشمنانم» از طریق دمکراسی و انتخابات به دست نمیآید به همین دلیل آنها میخواهند با خشونت و خونریزی آن را تحقق بخشند.
شبهنظامیان و نتایج معکوس محاسبات غلط
اما طرحها و ماجراجویی شبهنظامیان همزمان با فرود آمدن بمبهای سنگین پهپادهایشان بر خانه الکاظمی خنثی شد و با شکستی جبرانناپذیر مواجه گشت. اکنون صحنه سیاسی و امنیتی در عراق به کلی دگرگون شده و همه چیز به زیان شبهنظامیان تمام شده است. حتا مخالفان الکاظمی این هجوم تروریستی بزدلانه را به شدت محکوم کردهاند و خود شبهنظامیان نیز مجبور به صدور بیانیههایی در محکومیت این حمله شدند. آنها برای اینکه اصل ماجرا را لاپوشانی کنند خواستار تحقیقات مستقل نیز شدهاند که معلوم شود آیا الکاظمی واقعا مورد سوء قصد قرار گرفته یا نه! برخی از آنان با شک و تردید در بین خطوط بیانیههایشان بطور ضمنی اشاره میکنند که ممکن است نخست وزیر عراق این عملیات را خودش سازماندهی کرده باشد! البته این نوع اظهار نظرها بخشی از تلاش شبهنظامیان با هدف انکار سوء قصد نافرجام علیه الکاظمی و درواقع کودتا علیه دولت قانونی و انتخابات برآمده از قانون اساسی بیان میشود.
صحنه سیاسی در داخل وخارج عراق به نفع الکاظمی تصویر میشود بطوری که برخی تصمیمگیرندگان سیاسی معتقدند شاید حتا این حادثه ترور به کلیدی برای گرهگشایی از بنبست سیاسی بر سر نتایج انتخابات تبدیل شود.
الکاظمی در عین حال که در وضعیت بالادست قرار گرفته اما همزمان تحت فشار جامعه سیاسی و صداهایی که نگران سرنوشت کشور هستند نیز قرار دارد. نخبگان سیاسی نگران هستند که با این سوء قصد بطور جدی برخورد نشود. آنها معتقدند اگر کسانی که پشت این حمله پهپادی بودهاند تنبیه نشوند دست به اقدامات دیگری خواهند زد. از همین رو الکاظمی باید پاسخی محکم و قاطعانه به عنوان واکنشی از سوی دولت قانونی به افراد و جریاناتی بدهد که این ترور را سازماندهی کردند تا از تکرار چنین اقدامات تروریستی جلوگیری شود.
نتیجه ماجراجویی شبهنظامیان وابسته به رژیم ایران
پس از محکومیت گسترده داخلی، منطقهای و بینالمللی سوء قصد نافرجام علیه الکاظمی وی ابتکار عمل را از مخالفان خود گرفت و اکنون گزینههای بیشتری برای مانور دارد از جمله پایان دادن به بحران اعتراض علیه انتخابات. او با کمک رهبران احزاب سیاسی و با قبول پیشنهاد پایان دادن به تحصن و بازگشت به گفتگوهای سیاسی بین احزاب میتواند امتیازات زیادی بگیرد.
یکی از سیاستمداران ارشد حزب الدعوه می گوید که «آشوب اخیر ممکن است برای نیروهای شیعه در داخل و خارج هزینههای زیادی در بر داشته باشد».
با وجود همه تلاشهای الکاظمی برای قانونمند کردن کشور و تقویت نهادهای دولت، او همچنان از سوی برخی منتقدان سیاسی ملیگرا به ضعف و سهلانگاری در برابر تلاش شبهنظامیان در تضعیف و تحقیر دولت منتخب متهم میشود.
صدریها بارها او را به کوتاه آمدن در برابر شبهنظامیان قانونشکن که هیچ پایگاهی در میان مردم عراق ندارند، متهم کردهاند.
روشن است که معترضان خشمگین اکتبر نیز که هنوز بر اغلب قشرهای معترض خیابانی تسلط دارند، از بلعیده شدن دولت توسط گروههای شبهنظامی مسلح و متهم به تروریسم مانند حزبالله عراق یا عصائب اهل حق یا بخشی از حشدالشعبی نگرانند. به نظر میرسد که سیاست الکاظمی بر این روش استوار است که اجازه دهد این گروهها خودشان را در انظار عمومی بسوزانند و خودزنی کنند. او با این سیاست روز به روز آنها را رسواتر کرده و ریتم جامعه عراق به ویژه شیعیان را که به شدت میان آنها شکاف افتاده حفظ کند. منتقدان الکاظمی نقشی را که او ایفا میکند اما کافی نمیدانند و بر این باور هستند که وی در قبال رویدادهایی که از نظر بسیاری از عراقیها نیازمند یک واکنش جدی با ارادهای قوی از سوی دولت است، آرام و نرم عمل میکند.
از سوی دیگر، هواداران الکاظمی میگویند او از تبدیل شدن عراق به سوریه یا یمن نگران است و اساس راهکارهای که الکاظمی به دنبال آن است پرهیز از سوق دادن کشور به سوی سناریویی مانند یمن یا سوریه است.
به نظر میرسد که سیاست خویشتنداری، آرامی و نرمش الکاظمی در عمل یک «تأثیر» سیاسی داشته و او تا کنون توانسته موتورهای گفتگوی سیاسی را برای حل بحران به کار اندازد. فعالیتهای او ممکن است در نهایت منجر به حذف طیفی از شبهنظامیان از روند سیاسی شود و از طریق مذاکره با طرفین دیگر برای پایان دادن به خشونت و جلوگیری از هر نوع تلاش جهت کودتا علیه قدرت به توافق برسد.
*منبع: شرق الاوسط
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
دستهای پنهانی موفق گردیده دربخش گسترده ای ازخاورمیانه شامل لبنان وسوریه وعراق وایران وافغانستان یک واحد جغرافیائی وحشت وشرارت مطلق، که میتوان آنرا «اسلامستان» نامید، برپا کندکه تخصص درآن خونریزی و ویران سازی در داخل شهرهای خودش میباشد.
یک خودکشی سازمان یافتهٔ سیستماتیک با جنگ افزارهای مدرنی که دربزرگترین کارخانه های اسلحه سازی «جهان متمدن» ساخته وبه این منطقه فرستاده میشود تا بوفوردراختیار گروه های فرقه ای متخاصم قرار گیرد.
یکی از گروه های فرقه ای شرور حتی میخواهد به جنگ افزار کشتارجمعی «هسته ای» دست یابد وبا آن کل جهان را اسلامستان بکند.
قتل الکاظمی که هیچ، فجایعی وسیعتر که توط حشد و حشم و چاکران رژیم انجام گیرد ممکن است مانند نمره املا باشد در حد ۹/۵ ولی روفوزگی درآن نیست و عاقبت کار برای رژیم ضرر چندانی متصور نیست، منطقه میدان مناقشه است به سرکردگی رژیم معلوم نیست بمدت نیم قرن دیگر یا بیشتر