جمشید عنبرستانی – استفاده ابزاری از دین و مذهب همواره به عنوان یک عامل و یک دستاویز قدرتمند و موثر در راستای اهداف استعماری و غارت و چپاول ملتها و کشورهای عقبافتاده و خاصه کشورهای ثروتمند جهان سوم مانند «ایران» از سوی جهانخواران غرب و شرق و همچنین از سوی دکانداران دینفروش «آخوند و ملا» برای سرکیسه کردن و تحمیق مردم مورد توجه خاص قرار داشته و به کار گرفته شده. این امر کارآیی خود را هنوز هم به خوبی حفظ نموده است.
آمریکا و متحدانش بدون کوچکترین تقابل و درگیری با رژیم شاهنشاهی ایران که دوست و متحد نزدیک آنان در منطقه ثروتمند و استراتژیک خاورمیانه به شمار میرفت اما حاضر به قربانی کردن منافع و منابع ملی کشور و مردم ایران به سود این قدرتهای مفتخور نبود، با کمترین هزینه ممکن و با برکشیدن یک آخوند متحجر و خالیبند و ایران ستیز به نام «خمینی» و با اهرم دین نظام پادشاهی ایران را سرنگون کردند.
در سالهای پیش از شورش سال ۵۷ اوضاع مالی و اقتصادی کشور بسیار خوب بود و روند پیشرفت و توسعه در صنایع گوناگون و زیرساختهای کشور به خوبی و با سرعت پیش میرفت و در نتیجه اوضاع مالی اکثریت مردم نیز بطور نسبی خوب شده بود بطوری که خانوادهها به راحتی قادر بودند پول پسانداز کنند و مردم نگرانی آب و نان و مسکن نداشتند. از لحاظ فرهنگی و اخلاقی نیز جامعهای نسبتا سالم و پرجنب و جوش داشتیم. سرمایهداران و مدیران و صاحبان صنایع و کارخانجات و کارآفرینان سرمایههای خود را نه از طریق رانت و یا اختلاس و دزدی از منابع ملی و مالی و بانکی کشور و اندوختههای مردم بلکه با استعداد و کوشش وهمت و توانایی خود و با سرمایه اندک توانستند به چرخههای اقتصادی و صنعتی کشور وارد شوند و سرانجام بنیانگذار و صاحب صنایع بزرگ کشور شوند مانند برادران «خیامی» که مؤسس و مالک اولین کارخانه اتومبیلسازی کشور«ایران ناسیونال» بودند.
با توجه به اوضاع خوب مالی و اقتصادی مردم، در روزهای پس از فروپاشی نظام شاهنشاهی ایران، مردم فریبخورده و شورشی به محلههای ثروتمندنشین حمله نکردند و به غارت بانکها و مراکز تجاری و فروشگاهها نپرداختند و اموال مردم غیرمسلمان را به تاراج نبردند. اما ملایان و سردمداران به اصطلاح انقلاب با یاری جستن از لاتها و بزهکاران که با عنوان کمیتههای انقلاب اسلامی و کمیتههای محلی و مساجد در خدمت ملایان قرار گرفته بودند از همان روزهای نخست به قدرت رسیدن به آزار و اذیت مردم پرداختند و به غارت اموال کسانی که دارای ثروت و مکنت بودند مبادرت کرده و به نام مصادره اموال طاغوتیان و وابستگان به دستگاه طاغوت به نفع مستضعفان تا توانستند اموال و ثروت و خانهها و املاک مردم را تاراج کرده و مال خود کردند و به عبارتی ملاخور کردند و حتا هنرمندان و نویسندگان و شاعران و اقلیتهای دینی هم از آزار و اذیت و ملاخور شدن اموالشان به دست حکومت اسلامی در امان نماندند.
دزدیهای کلان توسط حاکمان و نزدیکانشان در ابعاد گستردهای به منابع ملی کشور نیز کشیده شده بطوری که نفت و آب و خاک و جنگل و کوه و شنهای ساحلی و کویری و معادن و… نیز توسط این فرقه به یغما میرود. این اوباشان با انتقال ثروتهای نجومی به خارج کشور و از طرفی با داشتن اجازه اقامت و یا تابعیت در کشورهای اروپایی و کانادا و آمریکا و در پناه دولتها و نیروهای امنیتی این کشورها صاحب کاخها و خانههای مجلل و بیزنسهای بزرگ هستند و یک زندگی سوپرلوکس برای خود مهیا کردهاند.
این مافیا و دزدان بیرحم باید بدانند زمانی که شاه فقید ایران برای دیدار رسمی به آمریکا و یا هر کشور اروپایی سفر میکرد رهبران این کشورها برای ورود و استقبال از وی و ملکه ایران سنگ تمام میگذاشتند و به محترمانهترین شکل ممکن از آنان استقبال و پذیرایی میکردند. اما همین دولتها سرانجام برای حفظ منافع خود از پشت به شاه و دولت شاهنشاهی ایران خنجر زدند و اسباب فروپاشی آن را فراهم آوردند و پس از خروج شاه از کشور هیچیک از این دولتهای خائن حاضر به پذیرفتن شاه و خانواده همراه وی نشدند و حتا در صورت امکان حاضر بودند شاه را به جمهوری اسلامی تحویل دهند و اگر انور سادات دوست وفادار شاه فقید انور پذیرا و میزبان خانواده پادشاه نمیشد چه بسا در نهایت شاه به چنگال خونین ملایان سپرده میشد.
اما دیر یا زود ورق برخواهد گشت و یک دولت و حکومتی ملی و توانا در ایران روی کار خواهد آمد و این دولتهایی که فرزندان و وابستگان و ایادی جمهوری اسلامی مانند ( خاوری دزد بزرگ بانک ملی) را در پناه خود گرفتهاند برای نشان دادن حسن نیت در صورت درخواست حکومت ملی ایران در درجه اول ثروتهای دزدیده شده مردم توسط این افراد را به حساب ملت ایران واریز خواهند کرد و اگر جرم و جنایتی هم مرتکب شده باشند برای محاکمه عادلانه در دادگاه تحویل مقامات قضایی دولت آینده ایران خواهند داد و این اوباشان و غارتگران اگر تصور میکنند به سلامت و ثروت از دست مردم راحت شده و با پول و ثروتی که دارند میتوانند از چنگال عدالت بگریزند سخت در اشتباهند و به عبارتی کور خواندهاند.
افراد منفوری که برای رژیم منحوس آخوندی لابیگری میکنند و یا در رسانههای معتبر و یا مراکز حقوق بشری برای رژیم ملایان مالهکشی میکنند و مانند سگی برای تکه استخوانی دم تکان میدهند، این افراد پلید و زشتطینت نیز با نابودی رژیم ملایان به آخر خط خواهند رسید و در هر مکانی که ظاهر شوند با تف و لعنت ایرانیان روبرو خواهند شد.
یکی از اهداف مهم اصلاحطلبان پس از قلع و قمع شدن جنبش سبز توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای انتظامی و امنیتی و در راستای بزک کردن چهره خشن و جنایتکار حکومت و خوشرقصی برای حاکمان و از طرفی برای فریب دادن مردم ناراضی داخل کشور و همچنین گمراه کردن سیاستمداران دولتهای خارجی و افکار عمومی بینالمللی، جا انداختن یک تز مسخره و فریبکارانه بوده و هست و آن اینکه «مردم ایران دنبال انقلاب کردن نیستند و خواهان برخی اصلاحات و تغییرات از طریق مسالمتآمیز هستند» اما مردم و جوانان به جان آمده در دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ با فریاد «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» خط بطلان براین تز فریبکارانه کشیدند. اگر اعتراضات مسالمتآمیز مردم توسط رژیم وحشیانه سرکوب شود، این جمهوری اسلامیست که آن را به خشونت کشیده است.
انفجار بزرگی در ایران به انتظار نشسته است. مردم گرسنه، عصبانی و خشمگین و ناامید هستند و میدانند اکثر اعیان و ثروتمندان در تمام نقاط کشور اعضای خانوادههای حاکمان و نزدیکان و وابستگان و ایادی و نوچههای حکومت هستند که با دزدی و اختلاس و رانتخواری باعث و بانی فقر و فلاکت آنان شدهاند. اگر این انفجار یا شورش همگانی به وقوع بپیوندد، مردم گرسنه به کاخها و ساختمانهای اعیاننشین هجوم خواهند برد.
مزدوران حکومت درهر شکل و شمایلی که هستند چه آخوند، پاسدار، بسیجی، بازاری، هنرمند حکومتی، ورزشکار وابسته و یا نیروی انتظامی و ارتشی خائن و… به دنبال تهیه سوراخ موش باشند زیرا اگر خشم مردم گرسنه و ناامید به انفجار بزرگی که موج آن سراسر کشور را در بر گیرد منجر شود فقط میتوان یک جمله به شما حاکمان ظالم و ستمگر و آدمکشان و شکنجهگران و ارزشیها یادآور شد: خدا به دادتان برسد!
♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.
چون مردم مسلح نیستند شورش عمومی فقط به سلاخی مردم توسط نیروهای امنیتی منجر خواهد شد