هُدى رؤوف (ایندیپندنت عربی) – پس از اعلام آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای آغاز دور هفتم مذاکرات وین در خصوص بازگشت تهران به توافق هستهای با غرب که همزمان با افزایش میزان غنیسازی اورانیوم و افزایش تعداد سانتریفیوژهای این کشور بود، مقامات دولت جو بایدن فعالیت خود را جهت آماده ساختن برای اجرای عملی ایده امضای یک «قرارداد موقت» با رژیم ایران سمت و سو دادند. حال با توجه به اینکه هیچ چیز در امور موقت، پایدار نیست، این پرسش بطور جدی مطرح میشود که آیا توافق موقت می تواند راه حلی دائمی برای مسئله رژیم ایران باشد؟ آیا با توافق موقت موفقیت رویکرد دولت جو بایدن در قبال تهران را میتوان پیشبینی کرد؟ آیا این توافق موقت به منطقه ثبات و امنیت میدهد؟
ایده «توافق موقت» توسط جِک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا در جریان گفتگو با ایال هولاتا همتای اسرائیلی وی مطرح شد. به گفته این مقام آمریکایی، توافق موقت با تهران با هدف کسب فرصت بیشتر برای مذاکرات هستهای اساسی و دائمی مطرح شده است.
بر اساس توافق موقت، جمهوری اسلامی ایران در ازای دریافت برخی از سرمایههای بلوک شده تهران و همچنین معافیتهای تحریمی برای کالاهای بشردوستانه از سوی ایالات متحده و متحدانش، فعالیتهای هستهای از قبیل غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم را متوقف میکند.
https://kayhan.london/1400/08/27/%d8%aa%d9%88%d8%a7%d9%81%d9%82-%d9%85%d9%88%d9%82%d8%aa-%d8%a8%d8%a7-%d8%ac%d9%85%d9%87%d9%88%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%9f-%d8%a2%d8%b2%d8%a7%d8%af%d8%b3%d8%a7
شاید اعلام پیشنهاد جدید «توافق موقت»از سوی آمریکا باعث سفر هفته گذشته راب مالی نماینده آمریکا در امور ایران به منطقه خاورمیانه و دیدار با تعدادی از رهبران کشورهای عربی «شورای همکاری خلیج فارس» و همچنین اسرائیل برای توضیح موضع جدید آمریکا و قانع کردن متحدان آمریکا شده است. اغلب تحلیلگران هدف از سفر راب مالی به کشورهای منطقه را توجیه پیشنهاد «توافق موقت» آمریکا و اطمینان دادن به کشورهای منطقه که در ارتباط با رفتار بیثبات کننده و مخرب رژیم ایران در منطقه ناراضیاند، تلقی کردهاند.
این پیشنهاد در برابر مقابله رژیم ایران با فشارهای حداکثری دولت دونالد ترامپ و سپس سیاستهای بایدن در نظر گرفته شده که تهران نخست با صبر استراتژیک در برابر ضربات سنگین ترامپ تحمل کرد تا بعد با فشار بر بایدن از طریق تسریع توانمندی هستهای و افزایش غنیسازی به اخاذی بپردازد. رژیم ایران سیاست نقض و زیر پا گذاشتن محدودیتها و خطوط قرمر توافق هستهای (برجام) را دنبال کرد. بیاعتنایی تهران به از سر گرفتن مذاکرات هستهای و افزایش میزان غنیسازی حالا با پیشنهاد واشنگتن به نام «توافق موقت» مواجه شده است.
«توافق موقت» بازتاب کوتاه آمدن بایدن در سیاست مقابله با رژیم ایران نسبت به مواضعی است که او در ابتدای دوره ریاست جمهوری خود اعلام کرده بود. بایدن در آغاز ریاست جمهوری خود اعلام کرد که برای توافقی گستردهتر، قویتر و جامعتر که شامل پرونده هستهای، موشکهای بالستیک و رفتار منطقهای جمهوری اسلامی ایران میشود، با تهران وارد مذاکره خواهد شد، اما اکنون خواستههای دولت بایدن تنها به کاهش سطح تولید اورانیوم رژیم تهران محدود شده است!
بدون شک این یک شکست سیاسی برای بایدن در ارتباط با پرونده جمهوری اسلامی ایران است که در نتیجه تغییر اولویتها و اهداف سیاست آمریکا در منطقه صورت میگیرد و درواقع نشاندهنده عدم علاقه واقعی واشنگتن به تقویت عوامل ثبات و امنیت در منطقه است.
بری بوزان استاد روابط بینالملل میگوید: «دستیابی به امنیت و صلح جهانی در وحله اول مستلزم دستیابی به صلح منطقهای محدود است و آنگاه گام برداشتن به صلحی وسیعتر یا جهانی است. البته تغییر اهداف سیاست آمریکا و جهتگیری جدید آن در مشرق زمین برای مقابله با ظهور چین، بدان معنا نیست که واشنگتن به تعمیق عوامل بیثباتی منطقهای در خاورمیانه که ایران آن را دنبال میکند بیاهمیت باشد و کمکی برای حل معضل بیثباتی نکند».
سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ که با سیاست نرمش حداکثری دولت بایدن دنبال میشود، تنها باعث تجاوزات بیشتر رژیم ایران و افزایش اعتماد به نفس تهران جهت رویکردهای خرابکارانهی منطقهای و بینالمللی شده است. به همین دلیل تشدید تنشها منطقهای میان ایران و اسرائیل به اشکال مختلف از رقابت تسلیحاتی و غیره بیشتر شده است. حکومت ایران نه تنها برای افزایش تنش با اسرائیل که برای برتری نظامی خود در منطقه تلاش میکند، بلکه برای بهرهبرداریهای سیاسی نیز از هیچ اقدامی فروگذار نمیکند. جمهوری اسلامی برخی کشورهای منطقه مانند عراق، لبنان و یمن را بیثبات کرده و دولتهای این کشورها را به مسیر «دولتهای شکستخورده» و ناکام سوق میدهد.
از این رو، شرایط آشفتگی فزاینده d منطقهای، پیامدهای منفی خود را به صلح و امنیت بینالمللی نیز انتقال خواهد داد. بهترین دلیل انعکاس این تنشهای منطقهای، اختلال اخیر در حرکت کشتیرانی در آبهای خلیج فارس و بیثباتی در روند نقل و انتقال انرژی از خاورمیانه به جهان به دلیل درگیریهای دریایی میان رژیم ایران و اسرائیل است. بعلاوه اطلاعاتی که دولت کلمبیا اخیراً در باره شبکهی تروریستی و قاچاق مواد مخدر و اسلحه وابسته به گروههای نیابتی جمهوری اسلامی به ویژه حزبالله لبنان منتشر کرده که برای ترور دیپلماتهای آمریکایی و اسرائیلی در واکنش به ترور قاسم سلیمانی در عراق طراحی کرده بودند، نشانهی دیگری از انتقال درگیری از خاورمیانه به سایر مناطق جهان است.
از سوی دیگر، اسرائیل چند رزمایش دریایی گسترده با برخی از کشورهای منطقه انجام میدهد که پیش از آن مانورهای هوایی برای آموزش مقابله با هواپیماهای بدون سرنشین، بیثباتی و تهدید کشتیرانی در دریای سرخ و خلیج فارس نیز برگزار کرده بود.
موضع سرسخت مقامات جمهوری اسلامی ایران در بازگشت به توافق هستهای و مذاکرات وین، با هدف جبران خروج آمریکا از توافق هستهای و گرفتن امتیاز و باج با هدف لغو یکباره همه تحریمهای اعمال شده از سال ۲۰۱۵ تا کنون و همچنین گرفتن تضمینهایی از واشنگتن مبنی بر این است که هیچ دولتی در آمریکا در آینده نتواند بار دیگر مثل دولت دونالد ترامپ از توافق هستهای خارج شود!
به این ترتیب دولت بایدن برای اینکه از فشار افکار عمومی داخلی و خارجی ناشی از این بحران خارج شود مجبور است از توافق بلندمدت و کامل که با شرایط مطرح شده از ایران به هیچ عنوان قابل دسترسی نیست، به یک «توافق موقت» تن بدهد. از سوی دیگر رژیم ایران نیز که در بنبست داخلی ناشی از بحرانهای معیشتی و فروپاشی اقتصادی و انزوای منطقهای وبینالمللی رنج میبرد، حاضر است به توافقی که در آن به چیزی پایبند نباشد تن دهد تا در ازای آن مبالغی پول برای تامین امور شبهنظامیان و گروههای نیابتیاش در منطقه دریافت کند!
اما این روند به تغییر رفتار رژیم تهران نمیانجامد و تهران هیچ تجدید نظری در سیاست گذشته خود نخواهد کرد زیرا تنها خواسته جمهوری اسلامی از رسیدن به یک توافق هستهای موقت یا دائم، لغو تحریمها و سرازیر شدن میلیاردهای دلار برای برنامههای توسعهطلبانه رژیم در منطقه است.
پیشنهاد «توافق موقت» آمریکا هرآنچه را از ثبات در منطقه باقی مانده با شکست مواجه خواهد کرد زیرا چنین توافقی فرصت نفس کشیدن را به رژیم تهران خواهد داد تا دوباره اوضاع آشفته مالی خود را روبراه کند و به بیاعتنایی برای رسیدن به یک توافق هستهای مطلوب جامعه بینالمللی و کشورهای منطقه ادامه داده و به مرور زمان زیرساختهای هستهای خود را حفظ کرده و گسترش داده و توسعه اورانیوم را نیز که ذخایر آن دو برابر شده، بیش از پیش افزایش دهد.
*منبع: ایندیپندنت عربی
*نویسنده : هُدى رؤوف
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
به هم میهن ،، ا. افشین جم
اینکه بگوییم غربیان ماهیت رژیم اخوندیسم را نمیشناسند ، ادرس اشتباه دادن به نسل جوانان میهن پرست و ازادی خواه ایرانی است ..
اصلا غربیان ، در درگیری با مدیریت محمدرضا شاه پهلوی و دولت ملی حکومت شاهنشاهی مشروطه ، در تشکیل سازمان نفتی اوپیک در مقابل کنسرسیوم و کارتلهای نفتی ۷ خواهران ،، و بدست گرفتن قیمت گذاری بر روی ۷۰ ٪ نفت و گاز تولیدی در جهان از منطقه خلیج فارس در شطرنج سیاسی در مقابل سیاستهای جهانی محمد رضا شاه پهلوی ، کیش مات شده بودن ..
از اییروی در شکست سیاسی اقتصادی ، دالکاپونیسم غربیان زیر میز سیاست بین الملی زده ،،
و پس از بایکوت نفتی غرب توسط اوپیک در ۱۹۷۳ میلادی ، ابتدا با ترور ملک فیصل در عربستان سعودی برای نابودی اوپیک نقشه شیطانی خود را پیاده کردند ،،
و سپس با برپایی جنبش دانشجویی کنفدراسیون در غرب برعلیه شاه و راه انداختن گروه های نروریستی مجاهدین و فدایی خلق برای ضربه زدن در داخل کشور به حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی دست بکار شدند ..
غربیان برای بدست گرفتن بزرگترین خایر حیاتی اقتصاد جهان و صنایع پتروشیمی ،،
توانستند با وطن فروشان ارتجاع سرخ و سیاه ،، حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی پهلوی ایرانساز حافظ منافع ملی ایرانیان و حافظ صلح و امنیت منطقه خلیج فارس و خاورمیانه را ،،
در کودتای خفته ژنرال هویزر و دسیسه و شورشی بنام دروغین انقلاب ، حکومت ملی شاهنشاهی را از صحنه قدرت سیاسی ایران بیرون کنند ..
تا اینکه با اشغال ایران و اوردن مزدوران مارکسیست اسلامیستها در پشت ماسک جمهوری + اسلامی ،،
رژیم تروریستی اسلامی ، غارتگران ایران را با ثروت عظیم ایران جهت منافع شیطانی خود را بنام حفظ منافع ملی غربیان اینگونه در منطقه پایه گذاری بکنند ..
۱- هم کارتلهای نفتی برای مفت بری به ارزوی خود برسند ..
۲ – هم مافیای تسلیحاتی غرب و شرق با تشویق و هدایت جنگهای کنترل شده تا به امروز بمدت ۴۳ سال در این منطقه ثروتمند جهان تریلیارد ها دلار ، تسلیحات جنگی بفروشنذ ..
۳ – وهم اینکه با نمایش دروغین تحریم ها ،، علیه ایران اشغال شده توسط خودشان ،،
پولها و سرمایه های تریلیارد دلاری از فروش نفت ایران در مدت ۴۳ سال را ابتدا در بانکهای خود نگه داشته ،،
و سپس با پولشویی در املاک و بورس توسط فرزندان و فامیل و خاندان و وکیلان اعضای رژیم دست نشانده خود ،،
در بانکهای کانادا و امریکا و اروپا این سرمایه ها را بالا بکشند ..
حال اگر بگوییم غرب هنوز ،، جمهوری اخرالزمانی اخوندی را نمی شناسد ،،
حرفمان بیشتر ،، پی نخود سیاه فرستادن افکار میباشد ..
رضا شاه روحت شاد ..
ماهیت جمهوری اسلامی ، و استادان شیطان با لباس فریبنده مذهبی هنوز پس از ۴۳ سال برای حکومتهای غربی ناشناخته است و یا این جماعت بخاطر منافع حزبی و حکومتی خود را به خریت میزنند . هیچ قدرتی جز زور ، اخوند و اخوند جماعت را براه راست هدایت نمیکند .
با رشوه حزب دموکرات امریکا پدر رژیم تروریستی جمهوری اسلامی جیمی کارتری ،، به حاکمان مزدور مافیای غارتگران کارتلهای نفتی و تسلیحاتی غرب و شرق..
،، منتظر اعلام ،نخستین ازمایش موفق اتمی اخوندیسم در ماه های اینده ،، برای باقی ماندن ، اشغالگران و غارتگران اخوندیسم در قدرت سیاسی ایران ،،
برای ادامه اشوب و تشنج و داغ نگه داشتن تنور جنگهای کنترل شده در منطقه ثروتمند جهان یعنی خلیج همیشگی فارس متلعق ایرانیان ،، به نفع منافع کارتلهای نفتی و تسلیحاتی ،، انگلیس و امریکا باشید ..
تکبیر ،، شیطان اکبر ..
عمه الی و .. دایی پوتین و .. عمو الکاپون ،، رهبر ،، رهبر ،، رهبر ..
دولت بایدن، دولتی مستعجل خواهد بود. بنابراین، در چارچوب سیاست مماشات حداکثری ، گزینه دیگری جز توافق موقت آنهم با دریوزگی و التماس ندارد.
از هم اکنون پیش بینی می کنند که کاندیداهای اصلی حزب دموکرات برای انتخابات سال ۲۰۲۴ کاملا هریس و پیتر بوتیجج وزیر حمل و نقل خواهند بود.
اولی به خنده های هیستریک و رفتار هیجانی شهره است و دومی همجنسگرا است.
حزب دموکرات از سر نا امیدی، صرفا به سرمایه گذاری روی دو کاندیدای اولین روی آورده است: اولین رییس جمهور زن و یا اولین رییس جمهور همجنسگرا که معلوم نیست در صورت انتخاب، به شوهرش چه لقبی خواهند داد