حمید نوری از مقامات پیشین قوه قضاییه متهم است که در کشتار هزاران زندانیان سیاسی از سازمان مجاهدین خلق و گروههای چپ در تابستان ۱۳۶۷در زندان گوهردشت کرج نقش داشته است. او ۱۸ آبان ۹۸ با یک پرواز مستقیم از ایران وارد فرودگاه استکهلم شد و بر اساس پرونده شکایتی که پیشتر علیه او گشوده شده بود، بازداشت و روانه زندان شد.
حمید نوری پس از آنکه دو سال حکم بازداشت وی مرتب تمدید شد، سرانجام در ۱۰ اوت ۲۰۲۱ در برابر دادگاه قرار گرفت که گفته میشود تا آوریل سال آینده ادامه خواهد داشت. پس از آنکه دادگاه شهادت شاکیان و شاهدان را که از زندانیان سیاسی سابق و یا خانوادههای زندانیان سیاسی اعدامشده هستند شنید، وی فرصت یافته تا در چهار روز به دفاع از خود بپردازد. وی در روزهای سهشنبه و چهارشنبه و جمعه ۲۳ و ۲۴ و ۲۶ نوامبر به دفاع از خود پرداخت و به پرسشهای دادستانی پاسخ داد. قرار است چهارمین جلسه دفاعیات وی دوشنبه ۲۹ نوامبر برگزار شود.
دروغ، انکار، وقاحت و پُرگویی!
حمید نوری در «دفاعیات» خود تصویری روشن از وقاحت و دروغگویی و جنایات دستگاه امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی به نمایش گذاشت. او که روز اول تلاش میکرد «بیتفاوت» و «خندان» باشد در سومین روز که میبایست به پرسشهای دادستانی پاسخ بدهد چنان عصبی شد که دادگاه به وی درباره شیوه حرف زدنش هشدار داد. حمید نوری در مجموع، روش دفاعیات خود را بر دروغ و انکار و همچنین سفسطه و پرگویی گذاشته است. او به تعریف داستانهایی مشابه «بحر طویل» میپردازد که اصلا ربطی به دادگاه ندارند وهیچ نکتهای را به سود خودش نیز روشن نمیکنند!
وی در نخستین دفاعیاتش گفته اصلا زندانی به نام «گوهردشت» وجود ندارد و کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ «داستان ساختگی»، «تهوع آور» و «مسخره» است. حمید نوری درباره حضورش در زندان گوهردشت هم گفته یکبار که به زندان گوهردشت رفته بود متوجه شد آنجا نیز فردی به نام حمید هست که نام مستعار او نیز عباسی بود.
یک روانکاو در ایران درباره پریشانگوییها و رفتار ضد و نقیض حمید نوری در دادگاه به کیهان لندن میگوید که بطور کلی او در روز نخست میخواسته بحثها را به انحراف بکشاند و تا میتواند وارد گفتگوی مستقیم نشده و مجبور به توضیح جزییات نشود و اطلاعاتی ناخواسته ندهد که مورد استنطاق و سوالات بعدی قرار بگیرد. یعنی بخشی از گفتهها نوعی گریز اطلاعاتی است. فراموش نکنیم که او یک نیروی امنیتی- قضایی در جمهوری اسلامی بوده و قطعا آموزشهایی دیده است.»
با اینهمه به عقیده این روانکاو بخش دیگری از رفتارها و پریشانگوییهایی حمید نوری به ساختار فکری و روانی او باز میگردد. حمید نوری در حالی خود را آرام و سرخوش و خندان و «خوشتیپ» و «باهوش» و «پولدار» معرفی کرده که به گفته خودش هنگام دستگیری در فرودگاه استکهلم به شدت وحشتزده شد و «تمام وقایع» زندگیاش را در نظر آورد. به عقیده این روانکاو «اینکه روی هوش و خوشتیپی و مقبول بودن خود و اینکه توانسته خیلی پول در بیاورد مانور داده نشان میدهد که او همواره احساس حقارت خیلی شدید داشته و این احساس را با خودشیفتگی میپوشاند. این نشان میدهد بینش این آدم فوقالعاده پایین است. برای مثال هرگاه درون فردی صدایی باشد که هیچوقت مورد توجه نبوده، با لاف و گزاف آن را به نمایش میگذارد. یا مثلاً وقتی میبینیم روی باهوش بودن خودش تأکید میکند، نشان میدهد که نه تنها در کودکی و نوجوانی، بلکه در بزرگسالی و در همین سیستمی که کار میکرده نیز دچار این احساس بوده که از وی سوء استفاده میشود و به همین دلیل به شدت برای به رسمیت شناخته شدن از سوی دیگران کمبود دارد. این موضوع نیز که در ازای این احساس حقارت و جدی گرفته نشدن، از فرصت استفاده کرده تا تجارت سیمان راه بیندازد، به زخمهای حقارت بر میگردد.»
شخصیت ضداجتماع و بدون عذاب وجدان
حمید نوری مدعی شده که اتهامات این پرونده متوجه ۸۵ میلیون ایرانی عزتمند و باشرافت است که وی به نمایندگی از آنها در این دادگاه متهم شده و «خدا» با اوست! روانکاو ساکن ایران در همین ارتباط به کیهان لندن میگوید: «یک موضوع دیگر در خودشیفتگی این فرد، موضوع «استحقاق» است؛ او متقاعد است که «همیشه حق با من است!» «استحقاق» در روانشناسی یک طیف است که درجهای از آن لازم است اما وقتی بیش از حد میشود، فرد را دچار مشکلات متعدد میکند که یک جنبهی آن نداشتن عذاب وجدان است! یعنی دستاویزی به فرد میدهد که عذاب وجدانهای او را پاک میکند. همچنین در کنار خودشیفتگی، در این فرد نشانههایی از شخصیت ضداجتماعی نیز وجود دارد. افراد ضداجتماع زیاد دروغ میگویند و فریبکارند و عذاب وجدان هم ندارند! کسی که در کشتار ۶۷ دست داشته بطور مشخص یک شخصیت ضداجتماع و حتا ضد عرف دارد.»
این روانکاو در ادامه توضیح میدهد: «یکی از ویژگیهای این افراد اینست که عوامفریب هستند. مثلا وی یکجا در دفاعیات گفته اتهامات و پرونده و دادگاه را علیه میلیونها ایرانی میداند. بخشی از این ادعا به آموزشهای امنیتی و ایدئولوژیک او بر میگردد و بخشی به موضوع «استحقاق» که برای این افراد ایستان در کنار «حق» (خودشان) و علیه «باطل» (دیگران) است. حمید نوری چنان در ایدوئولوژی جمهوری اسلامی ذوب شده که همه هویت خود را در جمهوری اسلامی میبیند که بخش مهمی از آن اینست که ما همواره «حق» هستیم و هرچه غیر از ما «باطل» است! پس به این نتیجه میرسد که یک دادگاه علیه او، دادگاهی علیه یک ملت است! یعنی تصور میکند که «من جزیی از ایدئولوژی جمهوری اسلامی هستم، پس هر کس به من حمله کند یا به من اتهام وارد کند، به ایدئولوژی حمله کرده یا اتهام وارد کرده پس علیه ملت اقدام کرده! اتفاقا با این ادعا وی ناخواسته اعتراف میکند که زمانی که در خدمت رژیم بوده از جمله در کشتار ۶۷، هرگونه اقدام از صدور حکم و دستور تا اعدام را به راحتی انجام میداده است! چون موضوع برایش بر سر «حق و باطل» است و مشخص است که وقتی یک نفر «حق» مطلق باشد پس با باطل هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد. به راحتی زندانی میکند، مصادره میکند، شکنجه میکند، اعدام میکند، ترور میکند. اساسا انسان وقتی بخواهد عمل شنیع و هولناکی را انجام دهد باید برای خودش توجیه بسازد؛ چه توجیهی از این بالاتر که «ما حق هستیم و آنها باطل هستند! پس اعدام میکنیم!» به نظر من او هیچگونه عذاب وجدان ندارد و اصلا نمیتواند بفهمد چه بلایی سر آن زندانیان و خانوادههای آنها آورده است! او آنچه را مرتکب شده، جنایت نمیداند بلکه برحق و عمل حق علیه باطل میداند!»
لباس سپید حقنمایی بر درونِ سیاه یک قدرتطلب
حمید نوری که روز نخست دفاعیاتش سپیدپوش در دادگاه حاضر شد و به هوش و تیپ و ثروت خود میبالید، روز جمعه ۵ آذر در سومین جلسه دفاعیات به موضوع «مأمور و معذور» متوسل شد. او حتا مدعی شده اگر به ایران برگردد صد درصد بازداشت و زندانی خواهد شد.
به عقیده این روانکاو «لباس سپید و خندهها و بیتفاوتی از سوی یک متهم میتواند «جبران افراطی» و «واکنش وارونه» برای شستشوی گناه یا جرم ارتکابی باشد اما در مورد حمید نوری این رفتار او یک ویترین است که خود را به نمایش بگذارد: ببینید، من حق هستم، من آدم خوب هستم، من بیگناه هستم! و بعد تلاش میکند ثابت کند که این ویترین، واقعیت اوست. روی آوردن وی از سنین نوجوانی به این نظام به او قدرت میداده. او یک فرد برتریطلب است و نظامی که قدرت را قبضه کرده بهترین سیستم برای ارائه این قدرت و برتری به چنین شخصیتی است.»
دفاع مداوم حمید نوری از جمهوری اسلامی و رهبران آن و تکرار همان زبان و بیان وعباراتی که ۴۲ سال است از بلندگوهای رژیم تبلیغ میشود، یکی دیگر از نکات قابل توجه دفاعیات وی در دادگاه استکهلم است. موضوعی که از سوی روانکاو به این شکل توضیح داده میشود: «در ذهن حمید نوری به نظام نباید کوچکترین خدشهای وارد شود. او هویت خود را در هویت جمهوری اسلامی میبیند. اگر نظام خدشه بردارد، او خدشه بر میدارد. پس تمامقد از نظام دفاع میکند؛ حتا دفاع از نظام به او حس برتری میدهد. او فقط در پول و تیپ و هوش احساس برتری نمیکند بلکه نظامی هم که مثل هیچ نظام دیگری نیست، به وی حس برتری میدهد!»
این روانکاو در پایان میگوید: «البته برای تحلیل شخصیت حمید نوری باید بررسیهای روانشناختی دقیق انجام شود و میبایست نظام باورها و عقاید او را بررسی کرد. بطور کلی اما او دارای بینش بسیار پایین در کنار مکانیسم دفاعی خیلی شدید است. وی یک فرد به شدت رواننژند (نوروسیس) است. این افراد که خود را «انا الحق» و «یکپارچه شده با امر قدسی» میدانند به هذیانگویی هم میافتند. آنها باورهایی دارند که با عرف و فرهنگ ناسازگار است و شاید برای ما خندهدار باشد اما برای خودشان بسیار جدیست! نکته مهم اینست که افرادی مانند حمید نوری در این حکومت کم نیستند و با همین هذیانها چرخهای مملکت را در دست دارند. چون هذیان آنها از واقعیت دور است، مملکت به چنینن وضعیتی افتاده! ممکن است ما فکر کنیم دارند دغلکاری میکنند اما خودشان باور دارند که «برحق»اند. من معتقدم جمهوری اسلامی یک نظام بیمار و بیمارپرور است و قلمرو بیماران شخصیتی را در اختیار دارند که حمید نوری فقط یک نمونه از آنهاست!»
بیهوده نیست که با وجود سکوت سنگینی که جمهوری اسلامی در ارتباط با این دادگاه در پیش گرفته، روز جمعه ۵ آذر که حمید نوری در پاسخ به پرسشها عصبی شد و به تناقضگویی افتاد، وابستگان جمهوری اسلامی اعم از اعضای خانواده نوری و سفارتچیها به تهدید خبرنگاران پرداختند. به گزارش کیهان لندن، روز جمعه محل دادگاه پر از مأموران سفارت جمهوری اسلامی بود و یکی از خبرنگاران تلویزیونی از سوی پسر حمید نوری تهدید شد. همچنین همکارانی که مصاحبههایی برای کیهان لندن تهیه کردهاند از سوی مأموران سفارت مورد اعتراض قرار گرفتند و تهدید شدند: بالاخره ایران که میآیید!
روشنک آسترکی |توئیتر | اینستاگرام|
به نظر من اشکال از جمهوری اسلامی نیست بلکه از خود دین اسلام است که مشوق دروغگویی و ادم کشی و اجحاف به زنان میباشد!
به باور من مقصر اصلی به قدرت رسیدن جنایتکاران روانپریشی مانند حمید نوری و لاجوردی و خلخالی …. عن قلابیون شوم و ایران بربادده ۵۷ مجاهدین ضدخلق درد اسلام گرفته و کمونیستهای بی وطن و مصدقیهای خائن بودند که با ارتجاع سیاه یعنی آخوند سیاسی و اسلام سیاسی متحد شدند تا به وسیله اسلام و آخوند سیاهی لشگر عوام زبان نفهم خرمذهبی را میلیونی به خیابانها بکشانند تا حکومت ایرانساز و شادی آفرین پهلوی را سرنگون کنند. با وقاحت و بیشرمی خمینی گجستک را از پاریس به تهران آوردند و بر سر مردم نگون بخت ایران آوار کردند. بین شاه ایران پرست و مدرن و پیشرو و خمینی ۱۴۰۰ سال پیش و واپسگرا خمینی را بر شاه ترجیح دادند و امثال جنایتکاران بالفطره و سایکوپت و روانپریش مانند حمید نوری و لاجوردی و خلخالی ….را به جان جوانان نگون بخت ایران انداختند که اگر عن قلاب شوم نبود این جوانان نگون بخت میتوانستند بهترین زندگی را در زیر سایه پهلوی ایرانساز و شادی آفرین در رفاه و شادی امید داشته باشند. لعنت و نفرین مردم نگون بخت ایران بر عنقلابیون شوم و ایران بربادده ۵۷ باد
آقای رضاشاه روحت شاد:
ایران به جز نفت و گاز چیز دیگری نداشت که غرب بخواهد بچاپد و غارت کند و برایش عن قلاب راه بیندازد. الان صادرات نفت ایران از روزی ۶ میلیون بشکه در دوران شاه رسیده به روزی ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه آن هم به صورت قاچاق و با زیر قیمت که تنها مشتری آن چین دله دزد است. عنقلاب را طبقه متوسط شکم سیر و دانشجویان و دانش آموختگان چپ و کمونیست در اتحاد با ارتجاع سیاه یعنی سنت و دین و آخوند به کمک شوروی و فلسطین و لیبی راه انداختند و ضعف و بیسوادی نیروهای امنیتی شاه و بیماری سرطان شاه و خروج شاه که منجر به انحلال ارتش ملی شد به پیروزی رساند. یک آماری از میزان چپاول و غارت غرب اگر زحمتتان نمیشود در طی این ۴۲ سال شوم پس از عن قلاب به ما بده تا ما هم مانند شما شیر فهم شویم.
ان روی سکه محاکمه حمید نوری و جنایات جمهوری وطن فروشان انگلیسی ، روسی ..
ادامه غارت شبانه روزی ایران ، با قرارداد ۵۰ ساله نوفل لوشاتو پاریس ،
ملی مذهبی ها ، یا همان ارتجاع سرخ و سیاه ، پنهان در زیر عبای اخوند ،
خمینی خدعه باز کشمیری انگلیسی میباشد ..
برای غرب و مافیای ۵ + ۱ الویت ادامه غارت ایران در نبود حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی پهلوی ایرانساز ، حافظ منافع ملی ایرانیان و حافظ امنیت منطقه خلیج فارس ،،
و تسلط بر منبع عظیم گاز و نفت جهان خلیج فارس متعلق به ایرانیان ،، یعنی خون حیات صنایع پتروشیمی و گردش چرخ تولید صنایع جهان میباشد ..
وگرنه ۴۳ سال ادامه بی وقفه نقض علنی حقوق بشر و سرکوب و شکنجه و تجاوز در زندانها و اعدام های فراقانونی و نسل کشی تابستان ۶۷ و ترور دکتر بختیار با کمک دولت فرانسه و ترور دکتر قاسملو با کمک دولت اتریش ،، ترور فریدون فرخزاد و رستورانت میکونوس با کمک دولت المان ،، سیاه بازی دستگیری نازنین زاغری برای انحراف افکار عمومی با هدایت دولت انگلیس و ،، دزیدن رای مردم از اویل شورش ارتجاع سرخ و سیاه ۵۷ بنام
( جمهوری اخوندی انگلیسی – اری – یا – نه . )
تا دزدیدن رای ۸۸ و کشتار ابان ۹۸ و سرنگونی عمدی هواپیمای مسافربری اوکرایینی و سرکوب خونین مردم تشنه خوزستان و اصفهان توسط ادمکشان
حزب الله لبنانی و حشعدالشعبی عراقی پشت ماسک و لباس نیرو های یگان ویژه و و و و همه و همه برای غارت ایران ،،
طبق اسناد,، موجب رضایت انگلیس ملعون .. دشمن پهاوی ایرانساز میباشد ..
این انگلیس ملعون بود و میباشد که از زمان قاجار و بعد ان با بیرون کردن
رضا شاه بزرگ پهلوی و سپس بیرون کردن محمد رضا شاه پهلوی ایرانساز ، حافظ منافع ملی ایرانیان .. دشمن ایرانیان ، بوده و میاشد ، خواهد بود ..
رضا شاه روحت شاد ..
درود یاران جان
اگر قرار بر کاوش وچرایی وضع موجود است روانکاوی یکی
از عمله جات گرچه بسیار خوب ونکوست اما چراعمیق تر نظری
صریح وعلمی وبدون رودربایستی نباشد.خمینی امامان شیعه یا
خود محمد رابا دانسته هایمان روانکاوی نکنیم .همین موضوع
سگ که کفتارهای شورای عسلامی نجس محکوم ومهدو رالدمش
اعلام کردندیک موی گندیده مقعدش به ریش ریایی هزارجانور
آخوندبهارستانی می ارزد چرا مغضوب است؟برمبنایی روایات
بسیاری اصحاب شنود میشدند {فلانی درمسجد متوجه شدپیامبر
از وی رو میگرداند .علت را سخنان درشت وی در منزلش گفتند .
هرکس درخانه سگ داشته باشد ملایک(ماموران شنود)به خانه اش
سر نمی زنند.با بودن سگ امکان سریه(کاروان زنی)محال میشد.
سگ ها بهیچ وجه کسی را برگزیده خدا قبول ندارند فرض کنید
کسی که مدعی همراهی ملایک مقرب است سگی به وی حمله کند
این به معنای کشک بودن ادعاست.سگ ها هم علی رغم کم غذایی
گوشت خوار ورقیبی جدی برای مارمولک وملخ خوران است .وبسیاری
از دلایل دیگرسگ را رقیب و دشمن راهزنان(مسلمانان) کرده بود.
==========
قانون اساسی ما
چگونه اسلام که با ملیت وکشور های مستقل به هیچ روی سازگاری
ندارد وبه رسمیت نمی شناسد میتواند پایه قانون اساسی کشوری
شود؟ترکیه / امارات ووو دارای ساحل واستخرمختلط هستند .حکمن
وطبق قانون اساسی باید برخورد شود وجنگ کنیم تا اسلام جاری شود.
نکند فقط عراق وسوریه عمق استراتجیک ماباشد وده سانتیمتر ازخاک
ترکیه آزرباییجان امارات یا پاکستان وامثالهم که جریت هیچ گوه خوردنی
نداریم نباشد.سلیمانی کتلت شده باید جواب کودکان محروم وزباله گرد
این مملکت را بجرم دزدیدن سدها ملیارد بدهد یانه .؟فعلن که دخترانکحته
شده اش نذورات آلت پرستانه صادر می کندآن هم ملیون دلاری .
بهر روی این گلی است که جماعت ۵۷ سر ملت ایران مالیدند ونویسندگان
وفرهیخته نمایان سهم بزرگی از همان شب شعر گو ته از این مصیبت دارند
حالا هم هیچ کدام بجز مرحوم روانشاد دوستدار وامثالهم هیچ کندوکاوی
در بنیان ها نمی کنند.حتا مواردپیش پا افتاده ای چون دلایل علویان شش
امامی ها /هشت امامی/ها یابهاییان /را بیان نمی کنند.چند درسد شیعیان
اطلاع دارند فلان امامشان چنان فربه بود که شش نفر با زنبه حملش میکردند
یا علی کوتاه قد وزشت وآبله رو بوده نه آن تمثال های دروغین؟
مشکل ما فقط دروغه همه بما دروغ گفتن وماهم جزدروغ چیزی یاد نگرفتیم منظور از همه واقعا منظور همه است
تصویر از کیهان لندن:
حمید نوری در دل تصویر آیات سیاه که به تدریج به سرخ می رسد!
دو شخص به دار آویختهٔ محو در دو طرف!
یاد سخن پادشاه افتادم: ارتجاع سرخ و سیاه!
متن و شیوه بحرطویل خوانی ها و پرت و پلاگوئی های این عنصر بر اساس استراتژی دفاعی مشخص و حساب شده ای به او دیکته شده است. دوستان را از سبک شماری این ترفند حقوقی برحذر داشته, بر لزوم برخورد منطقی, حساب شده و دادگاه پسند با این حیله موذیانه تاکید جانانه داریم.
ایینه تمام قد دولت اسلامی خیلی وقت است که
شکسته
اینها خرده شیشه های این ایینه شکسته هستند که نمایانگر
تصویر نظام
مخدوش / معدوم و از هم گسیخته است
ایینه تمام قد دولت اسلامی
تنها
دروغ / تهدید/ باج خواهی و اعدام
روانکاوی حمید نوری بخوبی بیان شده است.
نکته در اینجاست که اکثریت قریب به اتفاق خمینیستها ( پایوران فعلی، اخراجیها، بازنشستگان، باز خریدها، صادراتیها، پادوها، ولایت معاشان ، شورشیان ۵۷ به ظاهر پشیمان ، روشنفکران ، تکنوکراتها، کمونیستها، ملی_مذهبی ها، مصدقیستها، سکولارهای شیعه اثنی عشری، اوپوزیسیون نماها، شبه اپوزیسیونها و غیره که همگی به استثنا پایوران، افتخار تابعیت کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی را بدست آورده و در محافل آکادمیک و رسانه ها و اندیشکده ها و سازمانهای دولتی و غیر دولتی غربی شاغل هستند) کمابیش شبیه حمید نوری می باشند.
روانکاوی یعنی همین، کاویدن باطن و کالبد شکافی ذهن در ورای ظاهر و شکل و شمایل!!!