مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان از ترک تحصیل ۱۷۰۰ دانشآموز این استان به دلیل ویروس کرونا خبر داده است. آمارهای رسمی وزارت آموزش و پرورش نشان میدهد در سال تحصیلی گذشته ۲۱۰ هزار و ۲۲۱ کودک در سن ۶ تا ۱۱ سال از آموزش بازماندهاند. از این تعداد ۱۱۳ هزار و ۳۹۶ پسر و ۹۶ هزار و ۸۲۵ دختر هستند.
محمد اعتدادی مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان از ترک تحصیل ۱۷۰۰ دانشآموز در این استان خبر داده است. او گفته که فضای مجازی تاثیر مثبتی بر عملکرد تحصیل دانشآموزان استان اصفهان نداشته و از نظر اُفت تحصیلی و آموزش قطعا نسبت به سالهای گذشته دچار نارسایی شدند.
مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان با بیان اینکه تعدادی از دانشآموزان استان به دلیل استفاده بیش از حد کلاسهای مجازی دچار مشکل سلامت روان شدند، گفته که «متأسفانه ویروس کرونا تأثیر منفی خود را در آموزش و پرورش گذاشته و برابر آمار اسمی وزارت آموزش و پرورش حدود ۱۷۰۰ نفر از دانشآموزان استان ترک تحصیل کردند. این تعداد دانشآموز توسط همکاران در حال شناسایی هستند و امیدواریم با تلاش خانوادهها به تحصیل برگردند.»
مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان با اشاره به امتحانات پایانی دانشآموزان گفته که برنامهریزی امتحانات پایانی ابلاغ شده و امتحانات پایه دوازدهم نیز به صورت حضوری است و شرایط برای امتحانات حضوری دانشآموزان در سایر دورهها با توجه به شرایط کرونا هر منطقه ابلاغ میشود.
از دو سال پیش با شیوع کرونا، بسیاری از دانشآموزان ایرانی نیز از آموزش محروم بودند، چرا که نه توان خرید تلفن همراه یا تبلت را داشتند و نه مناطق عشایری و روستایی آنها به اینترنت دسترسی داشت. به غیر از دانشآموزانی که مشکل تامین تبلت و گوشی داشتند، طبق آمارهای رسمی، ۶۰۰ هزار نفر تحصیل را رها کردند که بیشتر آنها در مناطق محروم هستند.
این در حالیست که به گفته مدیران وزارت آموزش و پرورش، افرادی که به اینترنت یا ابزار هوشمند دسترسی ندارند، محروم از آموزش نیستند و این مهم به روشهای مختلف به شکل حضوری، دریافت بستههای آموزشی و برخی هم از طریق تلویزیون، آموزشها را فرا گرفتهاند و بخشی از جمعیت ترک تحصیل کرده به دلیل دسترسی نداشتن به فرصتهای آموزشی، بیماری، معلولیت، مسائل فرهنگی و اقتصادی از آموزش محروم بودهاند و عمده این دانشآموزان در مناطق محروم و دور از پایتخت زندگی میکنند.
بر اساس آمار رسمی آموزش و پرورش در سال تحصیلی ۴۰۰-۱۳۹۹ تا ۲۱۰ هزار و ۲۲۱ کودک در سن ۶ تا ۱۱ سال از آموزش بازماندهاند از این تعداد ۱۱۳ هزار و ۳۹۶ پسر و ۹۶ هزار و ۸۲۵ دختر هستند. در تمام پایههای سنی از ۶ تا ۱۱ ساله تعداد کودکان بازمانده از تحصیل پسر از دختر بیشتر است بیشترین میزان بازماندگی به کودکان در سن ۷ سالگی با تعداد ۲۷ هزار و ۸۱۲ نفر تعلق دارد.
بر اساس تفکیک استانی بیشترین کودکان بازمانده از تحصیل در استان سیستان و بلوچستان زندگی میکنند. در این استان ۴۲ هزار و ۸۴۴ کودک ۶ تا ۱۱ ساله در مدرسه حضور ندارند و تقریباً به ازای هر ده کودک یک کودک در این بازه سنی به مدرسه نمیرود. در استان تهران ۳۱ هزار و ۹۶۵ کودک هدر این بازه سنی مدرسه نمیروند و رتبه سوم به استان خراسان رضوی با ۲۸ هزار و ۱۹۹ کودک بازمانده از تحصیل تعلق دارد.
همچنین در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸، ۹۹ هزار و ۸۵۴ دانشآموز در دوره ابتدایی ترک تحصیلکردهاند در اینجا نیز رتبه اول ترک تحصیل به استان سیستان و بلوچستان با تعداد ۱۷ هزار و ۱۴۴ دانشآموز تعلق دارد و رتبه دوم با ۱۲ هزار و ۴۲۲ دانشآموز به استان خراسان رضوی و رتبه سوم با ۹ هزار و ۱۳۰ دانشآموز به استان خوزستان تعلق دارد.
با توجه به مجموع آمار بازماندگان از تحصیل در سن ۶ تا ۱۱ و دانشآموزان ترک تحصیلی در مجموع در دوره ابتدایی ۳۱۰ هزار و ۷۵ کودک از تحصیل و حضور در مدرسه محروم هستند.
محمد حبیبی آموزگار و سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران درباره بازماندن از تحصیل دانشآموزان در ایران گفته که «در کلیت سیستم آموزشی ما نگاه حاکمیت و مسئولان دولتی و به ویژه کسانی که در آموزش و پرورش ایران در جایگاه سیاستگذاری و اجرا هستند، مصرفی است. به این معنا که آموزش و پرورش را یک نهاد مصرفی در نظر میگیرند که نیاز نیست بودجه زیادی صرف آن شود و این سیستم کارآمدی لازم و قابلیت تولید ثروت در جامعه را ندارد و تا آنجا که میتوانند سعی میکنند بودجه کمتری به این نهاد اختصاص دهند، برخلاف جوامع پیشرفته که چنین دیدگاهی در آن وجود ندارد. این رویکرد نسبت به مناطق محروم و مناطقی که از امکانات شهرها برخوردار نیست و مناطق مرزی، حالتی تصاعدی پیدا میکند، به این معنا که از دید سیاستگذاران، این مناطق بودجه آموزشی کمتری داشته باشند.»
این فعال صنفی آموزگاران همچنین توضیح داده که «امکانات آموزشی و تجهیزات مدارس و سختافزاری در مناطق محروم نسبت به مناطق مرکزی بسیار کمتر است و عمدتا مدارس کپری و کانکسی را شاهد هستیم که در مناطق محرومی مانند سیستان و بلوچستان، خوزستان، گیلان و کهگیلویه و بویراحمد است و این مناطق بیشترین محرومیت آموزشی را دارند. بیشترین مدارس کپری و کانکسی هم در این استانها وجود دارد.»
او همچنین به تأثیر تبعیض جنسیتی در برخی مناطق اشاره کرده و گفته که «مشکل دیگر بطور ویژه به دختران دانشآموز برمیگردد. در این مناطق به دلیل اینکه هدفسنجی آموزشی عمدتا معطوف به مقطع ابتدایی و متوسطه اول است و دانشآموزان برای ادامه تحصیل باید به مناطق دیگر و مراکز استان بروند، بر این اساس به دلیل فقر فرهنگی و کمبود امکانات آموزشی، شاهد ترک تحصیل دختران پس از مقطع ابتدایی هستیم، چرا که خانوادهها ترجیح میدهند دخترانشان به خارج از محل سکونت نرود و بخش زیادی از دختران این مناطق در مقطع متوسطه دوم از چرخه آموزش خارج میشوند.»
به گفته محمد حبیبی مشکل دیگر این مناطق این است که نیروی آموزشی کارآمد و توانمند در این مناطق به کار گرفته نمیشود. چندی پیش مصاحبهای از معاون نیروی انسانی آموزش و پرورش منتشر شد که گفته بود بنا بر آمارهای ارائه شده ۲۴۰ هزار کمبود نیروی آموزشی در کشور وجود دارد، که به مراتب خیلی بیشتر از این رقم است. او برای جبران این کمبود نیرو میگوید «در کنار بهکارگیری نیروهای خرید خدمت، بازنشسته و حق التدریس، در مناطق محروم از نیروی سربازمعلم استفاده میکنیم در حالی که سربازمعلمان توانمندی لازم برای آموزش را ندارند.»