حنیف حیدرنژاد- بر اساس گزارش اداره فدرال امور جنائی در آلمان در سال ۲۰۲۰ مجموعا ۱۳۲ زن به دلیل خشونت در رابطهای که در آن قرار داشتهاند، کشته شده یا بعدا به دلیل پیامدهای ناشی از خشونت خانگی درگذشتهاند. علاوه بر این در ۲۲۷ مورد نیز زنان از سوی همسر یا شریک زندگی فعلی یا سابق خود به قصد مرگ مورد خشونت قرار گرفته ولی از آن جان سالم به در بردهاند.
«انجمن زنان سازمان ملل- آلمان» یکی از ۱۲ انجمن مستقل اما مرتبط با نهاد «زنان سازمان ملل» است که از سال ۲۰۱۱ بر اساس کنوانسیونهای سازمان ملل متحد برای برابری جنسیتی و رفع هرگونه تبعیض در مورد زنان تلاش میکند. اِلکه فِرنر Elke Ferner رئیس این انجمن در گفتگویی که به تازگی منتشر شده توضیح میدهد که چرا در ارتباط با به قتل رسیدن زنان، عناوینی چون «فاجعه خانوادگی» یا «مشکلات زناشویی/ مشکل با شریک زندگی» نارسا بوده و اکیدا لازم است تا از به کار بردن چنین عناوینی خودداری شده و بجای آن عنوان مناسب یعنی «زنکُشی» استفاده شود. او در مورد اینکه چطور ممکن است در یک کشور صنعتی مانند آلمان یک زن توسط همسر یا شریک زندگی فعلی یا سابق به قتل برسد، میگوید: هنوز هم در قرن بیست و یکم مردانی پیدا میشوند که میخواهند قدرت خودشان را از طریق خشونت روحی- روانی یا خشونت فیزیکی اِعمال کنند و این در آلمان به قیمت از دست رفتن جان یک زن در هر سه روز تمام میشود.
قتل، قتل نیست!
اِلکه فِرنر رئیس «انجمن زنان سازمان ملل- آلمان» در مورد اینکه چرا بسیاری از مردم درک روشنی از عنوان «زنکُشی» ندارند، توضیح میدهد: «در هر قتلی انگیزه قتل متفاوت است. برای مثال وقتی من میخواهم به زور پولی را از کسی بگیرم و آن فرد داوطلبانه پولش را نمیدهد و او را میکشم، انگیزه قتل پول است. وقتی من یک نفر را میکشم، فقط به خاطر اینکه او یک زن است، در این حالت، این قتل، «زنکُشی» نام دارد. وقتی برای قتلی که انجام شده، از عنوان «مشکلات زندگی مشترک» استفاده میشود، این تلاشی برای توجیه یا ملایم کردن انگیزه است.» اِلکه فِرنر اضافه میکند، «به همین خاطر بر این باورم که به لحاظ حقوقی واژه «زنکُشی» باید در قانون جزائی وارد شود.» او توضیح میدهد، «برای آنکه این عنوان بتواند در قانون وارد شود، باید افکار عمومی را نسبت به آن بیشتر آگاه کرد. از همین رو لازم است تا در گزارش اداره امور جنائی، «انگیزه» قتل نیز توضیح داده شود. برخی میگویند، قتل، قتل است و نیازی به آوردن انگیزه قتل در گزارشهای آماری نیست. اما ما میگوییم، نه! قتل، قتل نیست! ممکن است نتیجه قتل در آخر یکی باشد، یعنی یک انسان کشته شده، اما انگیزه، در چراییِ وقوع آن قتل نقش داشته و باید روشن شود.»
تعریف زنکُشی: به قتل رسیدن فقط به خاطر زن بودن!
رئیس «انجمن زنان سازمان ملل- آلمان» در تعریف زنکُشی میگوید قتلی که در آن یک زن به خاطر جنسیت و اغلب متاثر از رابطهای که در آن بوده، توسط مردانی در دایره آشنایان کشته میشود، «زنکشی» نام دارد. اگرچه چنین قتلهایی اغلب توسط شریک زندگی یا شریک زندگی سابق انجام میشود، اما در خیلی از موارد هم هیچ رابطه یا آشنایی وجود نداشته و آن زن، فقط به خاطر زن بودنش به قتل رسیده است.
کمبودهای حقوقی و حفاظتی آلمان در مبارزه برای رفع تبعیض و خشونت علیه زنان
این گزارش ادامه میدهد، اگرچه وضعیت آلمان در مقایسه با دیگر کشورها بد نیست، اما هنوز در خیلی موارد باید وضعیت بهتر شود. مثلا ظرفیت خانههای زنان برای پذیرش زنان در مواقع اضطراری کم است. لازم است در مورد زنانی که در خانههای زنان هستند، دوره انتقال آنها به یک خانه شخصی کوتاهتر شود، به نحوی که بتوانند در آرامش بیشتری روی مشکلات روحی خود کار کنند.
از سال ۲۰۰۰ در موارد مربوط به خشونت خانگی قانون طوری تغییر کرد که مردان باید ابتدا برای مدتی [۱۰ روز] از آن خانه بیرون رفته و به آن زن نزدیک نشوند. همچنین قانون طوری تغییر کرد که برای مردان در موارد خشونت خانگی محدودیتی تعیین میشود تا مردی که نسبت به آن زن مرتکب خشونت شده، اجازه نداشته باشد تا فاصله مشخصی به آن زن نزدیک شده یا راههای تماس و ارتباط او با آن زن محدود میشود. با وجود این تغییرات، کنترل این مقررات در عمل ضعیف است چرا که وقتی یک زن در خانه تنهاست، اما آنجا احساس امنیت ندارد، دیگر آن محدودیتها چندان کارآیی ندارد.
مورد دیگری که لازم است تغییر کرده و بهبود یابد این است که وقتی یک زن به اداره پلیس مراجعه میکند، بتواند با یک پلیس زن در مورد وضعیت خود حرف بزند. همچنین مهم است تا در دادستانی و در دادگاهها، شعبههایی دایر شود که بطور ویژه به خشونت علیه زنان رسیدگی کنند. همچنین لازم است تا قضات و همه آنهایی که در امور مربوط به تحقیق در ارتباط با خشونت علیه زنان به یک پرونده رسیدگی میکنند، آموزش لازم دیده و با آخرین تغییراتی که در قوانین وارد شده نیز آشنا باشند. برای مثال، اجرای یکی ازکنوانسیونهای سازمان ملل معروف به «کنوانسیون استانبول» در مورد زنان از اول ماه فوریه ۲۰۲۱ در آلمان الزامی شده است. در ماده ۱آ این کنوانسیون آمده است: «هدف این کنواسیون آن است که زنان در برابرِ همه اشکال خشونت محافظت شده و جلوی خشونت علیه زنان و خشونت خانگی گرفته شده، مرتکب را تحت تعقیب قرار داده و از اِعمال خشونت علیه زنان جلوگیری کرده و آنرا از بین ببرند.»
رئیس «انجمن زنان سازمان ملل- آلمان» خواهان آن است اگر کودکان شاهدِ خشونت از سویِ پدرشان علیه مادرشان هستند، بعد از جدایی، حق دیدار پدر با بچهها محدود شده و چنین دیداری فقط زیر نظر اداره کودکان انجام گیرد زیرا معلوم نیست که رابطه با چنان پدری تا کجا به نفع تامین سلامتی آن بچه باشد.
راههای پیشگیری از خشونت
در ادامه گفتگو این سوال مطرح میشود که اساسا چطور میتوان از بروز خشونت علیه زنان پیشگیری کرد. رئیس «انجمن زنان سازمان ملل- آلمان» پاسخ میدهد: در صورت بروز خشونت علیه زنان و خشونت خانگی اگر مردی میخواهد به او شانس تازهای داده شود تا خودش را اصلاح کند، نباید این شانس را از او دریغ کرد. اما باید آماده باشد تا با گذراندن دورههای آموزشیِ کنترل عصبانیت و خشونت، خودش را تغییر دهد. اصلاح و تربیت اجباری کارآیی نداشته، بلکه شرط چنین تغییری خواست داوطلبانه خود آن مرد است. اگر آن مرد آماده رفتن به جلسههای درمان و تراپی نبوده یا با اِکراه و بی میلی با آن برخورد کند، چنین رویکردی آخرسر نتیجهای نداشته و تغییری هم به همراه نخواهد داشت.
برای گسترش پیشگیری، مهم است که از همان بچگی، بچهها یاد بگیرند که چطور با دعوا و اختلاف و کشمکشها روبرو شده و با آن برخورد کنند. پسربچهها باید یاد بگیرند چطور بدون به کار گرفتن خشونت، اختلافات را حل کنند و اینکه قوی بودن به اعمال خشونت نیست و اینکه آدم میتواند در زندگی هم قوت داشته باشد و هم ضعف. دخترها هم باید از بچگی یاد بگیرند که از خودشان دفاع کنند و به تجربه یاد بگیرند که وقتی میگویند «نه»، طرف مقابل باید به «نه» آنها احترام گذاشته و آن را رعایت کند.
مزاحمتهای روزانه، تجربهای زنانه
در ادامهی این گفتگو، اِلکه فِرنر به گستردگی مزاحمتهای روزانه زنان در طول زندگی اشاره کرده و میگوید: فکر میکنم هر زنی این را تجربه کرده که روزی در جایی از طرف آدمهای احمق مورد مزاحمت قرار گرفته. حالا این میتواند مزاحمت کلامی باشد یا حتا اینکه کسی برایش سوت زده باشد. در چنین مواقعی خیلی از زنها از خودشان میپرسند «چیزی بهش بگم، یا نه؟» یا «موقعیت طوریه که بهتره حرفی نزنم.» این موقعیتی است که خیلی از مردها تجربه آن را ندارند و اصلا نمیتوانند تصورش را هم بکنند اما زنها اغلب بطور روزانه چنین وضعیتی را تحمل میکنند.
نقش رسانهها در انتخاب یک تیتر و عنوان درست
یکی از موضوعات گفتگو این است که چرا رسانهها بجای استفاده از عنوان «زنکشی» از عناوینی چون «فاجعه دردناک خانوادگی» یا «فاجعه غمانگیز در رابطه زناشویی» استفاده میکنند و اینکه رسانهها در این مورد چه مسئولیتی دارند؟ پاسخ رئیس «انجمن زنان سازمان ملل- آلمان» این است که: چنین عناوینی مرتب استفاده میشود، انگار که آن رسانهها نسبت به آنچه اتفاق افتاده اطلاعاتی در دست ندارند. برای مثال وقتی نوشته میشود که یک مرد زنش را کشت، با اینکه نوشته شود یک پدر، مادرِ سه فرزندش را کشت. این دو عنوانِ متفاوت، دو تاثیر متفاوت نیز از خود برجای میگذارد. وقتی از جرم ارتکابی و مجرم آنگونه که هست، نام برده شود، دید و نظر دیگری نسبت به موضوع شکل میگیرد و برخورد با آنهم متفاوت خواهد شد.
همچنین بعضی وقتها در مورد یک قتل، از عنوان «فاجعه از روی حسادت» استفاده میشود. چنین عنوانی میتواند نهایتا بعضی وقتها در صدور حکم نهائی دادگاه نیز تاثیر گذاشته و جرم را کمی سبک کند. یا در مواردی که زنی مورد تجاوز قرار میگیرد، اغلب سؤال میشود که آن زن چه نوع لباسی به تن داشت! یا گفته میشود او مرتب شریک جنسیاش را عوض میکرده! اینطوری اصلا به اصل موضوع، پرداخته نمیشود و بجای اینکه عملِ مجرمانه مورد نظر باشد، «قربانی» و رفتار او به عنوان انگیزه و علت جرم به پرسش کشیده میشود! این نوع سؤالها یعنی توجیه یک جنایت. موضوع اصلی این است که هر زنی مانند مردان آزاد است زندگی و سبک زندگیاش را خودش انتخاب کند. وقتی یک قتل و یک جنایت انجام میشود، موضوع اصلی گرفتنِ حق حیات آن زن و سلب حقِ آزادی او برای نوع زندگیاش است.
تاثیر محدودیتهای کرونایی در افزایش خشونت خانگی
اِلکه فِرنر تائید میکند که در دوره اول محدودیتهای کرونایی در آلمان میزان خشونت خانگی ۲۵ درصد افزایش داشته است. در چنین شرایطی وقتی یک زن در خانه محبوس میشود، امکان تلفن کردنِ آزاد یا بیرون رفتن و درخواست کمک را از دست میدهد.
تأمین حفاظت از خود، قبل از وقوع جنایت
این گزارش و گفتگو در ادامه به این پرسش میپردازد که از آنجا که زنکُشی اغلب زمانی اتفاق میافتد که یک زن از یک مرد جدا شده یا میخواهد جدا شود، زنان چطور میتوانند قبل از وقوع جنایت، حفاظت لازم از خود را تأمین کنند؟ رئیس «انجمن زنان سازمان ملل- آلمان» پاسخ میدهد: لازم است که زنان برای خود شبکهای حمایتی ایجاد کنند. پلیس را در جریان قرار دهند. به ویژه اگر در رابطهای قرار دادند که سابقه خشونت وجود دارد، اطلاع دادن به پلیس از این نظر مهم است که آن مرد متوجه باشد که زیر نظر پلیس بوده و نمیتواند هر کاری دلش خواست انجام دهد. باید از دیدار و ملاقات تنهایی با کسی که از او احساس تهدید میشود خودداری کرد. دوستان و خانواده زنی که در معرض تهدید است باید نسبت به وضعیت او مطلع شده و از وی حمایت کنند. در مواردی که زنی نمیخواهد به هر دلیلی به پلیس مراجعه کند، توصیه میشود حتما به انجمنها و مراکز مدافع حقوق زنان مراجعه شود.
*منبع: web.de