بیش از ده سال است که معلمان شاغل و بازنشسته، مطالبههای خود را با مسالمتآمیزترین و متمدنانهترین روشهای ممکن و مجاز از قبیل نامهنگاری، طومارنویسی، مذاکره، بستنشینی در مدرسهها و تجمع در مقابل مجلس و دفاتر آموزش و پرورش در شهرها و مراکز استانها پی گرفتهاند.
در تمام این سالها آنان تحت فشار قرار گرفته و خواستههایشان نادیده گرفته شدهاست؛ رهبران صنفی و شمار زیادی از معلمان کشورمان در زندانهای جمهوری اسلامی، سالیان طولانی مورد شکنجه و آزار جسمیو روحی قرار گرفتهاند که از جمله میتوان به نمونههایی چون محمد حبیبی، اسماعیل عبدی، ناهید فتحعلیان،هاشم خواستار، مهدی فراحی شاندیز، زینب همرنگ، ستوده فاضلی و محمود بهشتی لنگرودی اشاره کرد.
متاسفانه هنوز هم تعدادی از رهبران و مسئولان صنفی معلمان همچون آقای اسماعیل عبدی در زندان بسر میبرند؛ دستگیری همراه با ضرب و شتم آقای رسول بداقی تازهترین ایندسته از اِعمال سرکوب بر علیه رهبران و سخنگویان معلمان است. لازم به یادآوری است فعالانی هم که پس از طی دوران محکومیتهای طولانی خود آزاد شدهاند، همواره مورد تهدید و در صورت فعالیت صنفی در خطر دستگیری و زندانی شدن دوباره هستند.
سرزمین ما این روزها در حالی شاهد تجمعهای اعتراضی گسترده، شکوهمند و یکپارچه معلمان شاغل و بازنشسته در سراسر ایران در بیش از ۹۰ شهر و روستای کشور بود که طبق اذعان خود مقامها و ارگانهای دولتی جمهوری اسلامی، خط فقر تا ۱۳ تا ۱۴ میلیون تومان افزایش یافته و متوسط درآمد یک معلم تنها ۷ میلیون تومان است.
سالیان طولانی است که معلمان خواهان اجرای «طرح رتبهبندی معلمان و همسانسازی حقوق بازنشستگان» هستند؛ در مقابل مقامهای دولتی با وعدههای دروغین این خواست معلمان را در بین کمیسیونهای مجلس و دولت پاسکاری کردهاند؛ معلمان شاغل و بازنشسته سالها است که اعتراضهای خود را به این بازی موش و گربه دولتیان به شکل تحصن سراسری، اعتصاب و برگزاری تجمعهای هماهنگ در شهرهای مختلف نشان دادهاند اما پاسخ آنها هربار دستگیری تعدادی از معلمان تاثیرگذار، سالها زندان یا برکناری از کار بوده است. در همین راستا در روزهای اخیر که همزمان شاهد احضار، بازداشت و تهدیدها و حمله نیروهای امنیتی به تجمع بزرگ معلمان در مقابل مجلس بودیم، در روز ۲۰ آذر رسول بداقی- بازرس کانون صنفی معلمان تهران- با ضرب و شتم در منزلش در اسلامشهر بازداشت شد و تعدادی دیگر از معلمان نیز احضار یا تهدید شدهاند.
مجلس شورای اسلامی پس از سه روز تظاهرات سراسری معلمان در روزهای ۲۰،۲۱ و ۲۲ آذر بالاخره در روز چهارشنبه ۲۴همین ماه طرح رتبهبندی را مورد تصویب قرار داد؛ محمد حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان در پیام توییتری خود نوشت: «آنچه که امروز در مجلس تصویب شد، یک سرهمبندی بود و نه طرح رتبهبندی.»
محمود بهشتی نیز همین قضاوت را در مورد مصوبه مجلس دارد؛ او خواستههای اصلی معلمان را در سه دسته طبقهبندی میکند:
یکم) رتبهبندی معلمان شاغل به طوری که سطح حداقل حقوق آنان بالای خط فقر باشد.
دوم) همسانسازی حقوق بازنشستگان مطابق با شرایط روز.
سوم) آزادی همهی معلمان زندانی و به ویژه آقای رسول بداقی.
او و سایر همراهان او در «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگی ایران» ضمن سرهمبندی خواندن مصوبه مجلس به ادامه مبارزه تا تحقق کامل مطالبات برحق معلمان پای میفشارند و برای روز پنجشنبه دوم دیماه همکاران خود را به برگزاری یک اعتراض سراسری دیگر فرا خواندهاند.
ما ضمن پشتیبانی از مطالبههای معلمان شاغل و بازنشسته، از همه قشرهای اجتماعی و فرهنگی، مادران و پدران دانش آموزان، دانشجویان و دانشگاهیان و کارگران و کارمندان دعوت میکنیم که به حمایت از معلمان سرزمینمان ایران همت گمارند و آنان را در این مبارزه برحق تنها نگذارند.
تنها در اتحاد و همکاری همه مردمان ایران است که میتوان به بیعدالتی، فقر، فحشا، اعتیاد و همه مصیبتهای بارشده بر زندگی خود پایان دهیم.
حکومت جمهوری اسلامی تنها در صورت اتحاد ما و حرکت مشترکمان است که قادر نخواهد بود مادر ستار بهشتی را مضروب سازد، فعالانی چون نرگس محمدی را به اتهام حمایت از مادران داغدار به زندان انداخته و در انفرادی به شکنجه بکشد یا حیدر قربانی را که پدرش هم در سال ۱۳۵۸ اعدام شده است به قتل برساند.
تنها درسایه اتحاد و یکپارچگی ما است که این حکومت قادر به ماجراجویهای نظامیو بینالمللی نخواهد بود و نخواهد توانست ثروت کشور را جهت صدور انقلاب شیعی به دامن نیروهای تروریستی بریزد.
همبستگی جمهوریخواهان ایران (هجا)
دی ماه ۱۴۰۰
اطلاعیه شماره دو
هموطنان، خلق ها، امت همانگونه که در اطلاعیه شماره یک بحضورتان رسید سازمانها، احزاب و تشکلهای مبارز ذیل از دیدن فقر مطلق هموطنان و اینکه آن نانی هم که در زمان شاه فقید با آسایش، آرامش و خوشی بدست می آوردید بدست ما مبدل به پاره سنگ گشته دچار پشیمانی و روان پریشانی گشته ایم. با نظر گرفتن اینکه اکثریت ما (۹۹%) در کشورهای مرفع اروپایی و آمریکای لمیده و از امتیازات آنها اوج استفاده و سوء استفاده می نماییم لذا خواب خوشی در اثر وجدان دردی نداریم. و همچنین با نگاهی به بدو پیدایش ما تا کنون بجز خرابکاری برای کشور و مردمانش چیزی دیگری در کتاب گذشته ما پیدا نخواهید کرد. چناچه فیلسوفی در گذشته فرمودن : ترک عادت موجب مرض است: پس ما هم اکنون هم مشغول سد سازی و انحراف مبارزات شما هستیم. باری برای رهایی از مشکلات بوجود آمده توسط ما تصمیم به پوزش طلبی از شما و اعلام انحلال سازمانها، احزاب و تشکلهای مبارز از این تاریخ گرفته ایم باشد که منبعد یک خواب خوشی داشته باشیم:
سازمان مجاهدین خلق (متخصص دورغ پراکنی، شایعه و سرود حماسی سازی. کمک ۵۵% به روی کار آوردن ملا خمینی)، سازمان چریکهای فدایی خلق اکثریت، اقلیت، اشرف دهقانی و لندن نشینان (متخصص دورغ پراکنی، شایعه و اسلحه کشی کمک ۲۰%)، حزب توده (مقیم ایران، متخصص دورغ پراکنی، شایعه سازی، خیانت و دو به هم زنی کمک ۳۰%)، نهضت آزاری ایران (متخصص کودن سیاست کمک ۲۰%)، جبهه ملی همه سامان ها (متخصص هیچ و خیالباف کمک ۲۰%)، بیکار در راه کارگر (متخصص گیجی کمک ۳%)، و حزب کمونیست ایران سربداران (متخصص گیجی و هیاهو کمک ۱%).
پاورقی : شما باورتان میشه که ما اینکار را بکنیم؟