نگار جوکار – چند مدتیست که مقامات جمهوری اسلامی ایرانیان خارج کشور را به بازگشت به ایران دعوت میکنند و میگویند همه چیز برای بازگشت مهیاست. احتمالا منظور اصلی آنها از اینکه همه چیز برای بازگشت مهیاست، اینست که همه چیز برای گروگانگیری شما مهیاست. دعوت ایرانیان خارج کشور یک شگرد است که قبلا هم رژیم آنرا به کار گرفته بود.
در دهه شصت و هنگام ترورها و قتلهای زنجیرهای نیز ایرانیان را به بازگشت دعوت کرده بودند. ابوالقاسم مصباحی مامور پیشین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در مستند «شرقی غمگین» ساختهی «رادیو فردا» گفت در آن زمان با اینگونه دعوتها توانستند ایرانیان زیادی را به کشور برگردانند. عدهای را کشتند، مال و اموال عدهای را از آنها گرفتند و عدهای را بیآبرو کردند. این هدیه رژیم به ایرانیانی بود که فریب خوردند و بازگشتند.
درواقع هرچه ایرانیان سرشناس بیشتری به ایران بازمیگشتند، برای رژیم مشروعیت بیشتری میخریدند؛ مشروعیتی که به آن نیاز داشت. یکی دیگر از علل دعوت ایرانیان به بازگشت نیز جذب سرمایههای آنان است. نباید نادیده گرفت که رژیم جمهوری اسلامی از هر امکانی برای مشروعیت بخشیدن به خود و بیگناه جلوه دادن خویش استفاده میکند. برای مثال، یکی از این راههای خرید مشروعیت برای رژیم، بازگشت و سفر درصد قابل توجهی از پناهندگان ایرانی به ایران بعد از دریافت تابعیت کشور محل زندگیشان است. چیزی که در دهه هفتاد و هشتاد خورشیدی به فراوانی صورت گرفت. چگونه؟
درصد قابل توجهی از پناهندگان ایرانی باید اثبات کنند که جانشان در ایران در خطر بوده و مجبور به فرار شدهاند تا بتوانند طبق کنوانسیون ژنو به عنوان پناهنده پذیرفته شده و اجازه اقامت دریافت کرده و از امکانات کشور میزبان برخوردار شوند. بسیاری از دلایل اثباتِ در خطر بودن جان پناهندگان اعم از دلایل مذهبی و سیاسی مستقیم به رژیم برمیگردد. نکته قابل توجه اینکه متاسفانه بسیاری صرفا از این دلایل برای قبولی گرفتن و دریافت اقامت و سپس تابعیت کشور میزبان استفاده میکنند و چون به صورت واقعی در ایران با رژیم مشکلی ندارند، بعد از دریافت این امتیازات، به راحتی به ایران سفر میکنند و مشکلی هم برایشان به وجود نمیآید.
در چنین مواقعی، جمهوری اسلامی به خوبی از این امکان استفاده میکند و به وسیله ارتباطاتی که با دولتها و ادارههای مهاجرت کشورهای مختلف دارد، به آنها میگوید ببینید! درصد زیادی از ایرانیانی که میگویند جانشان از طرف ما در خطر است، به راحتی به ایران برمیگردند و اتفاقی هم برایشان نمیافتد. بنابراین درصد قابل توجهی از پناهندگان ایرانی، آگاهانه یا ناآگاهانه به رژیم این امکان را میدهند که خودش را بیگناه جلوه دهد.
از سوی دیگر، یکی از دلایل اصلی تشویق ایرانیان از سوی مقامات جمهوری اسلامی به بازگشت، گروگان گرفتن آنها جهت اخاذی از کشورهای غربی است. ایرانیان دوتابعیتی را گروگان میگیرند تا از این طریق بتوانند باج بگیرند و یا پول به جیب بزنند و یا تروریستها و پولشویان خود را که در کشورهای دیگر گرفتار شدهاند آزاد کنند. ایرانیان دوتابعیتی که به کشور رفته و به گروگان گرفته شدند درواقع تبدیل به ابزار فشار جمهوری اسلامی برای رسیدن به اهداف آن شدهاند.
در این سالها ایرانیانی هم بودهاند که به وطن برگشتند اما مقامات برایشان چه امکاناتی مهیا کردند؟ برای مثال کیانوش سنجری روزنامهنگار و فعال دانشجویی که قبل از خارج شدن از ایران، سابقه بازداشت، زندان ، سلول انفرادی و شکنجه داشت، پس از بازگشت به کشور نیز تحت شکنجههای فراوان قرار گرفت. کیانوش سنجری مدتی در «صدای آمریکا» مشغول به کار بود، در تجمعات شرکت میکرد و در سال ۱۳۹۵ پس از ده سال زندگی در خارج از کشور، به ایران بازگشت. او ظاهرا یکی از کسانی بود که حرفهای امیدوارانه دولت روحانی و محمدجواد ظریف وزیر خارجهاش را در مورد بازگشت به وطن شنیده بود. تصمیم گرفت که برگردد اما تمام آنچیزی که دولت قول داده بود، برعکس اتفاق افتاد. کیانوش سنجری را بازداشت کردند، شکنجه کرده و به تیمارستان منتقل کردند، با شوک الکتریکی تحت شکنجه قرار دادند و با وارد آوردن اتهامهای متفاوت به او یازده سال حبس دادند. وی با وثیقه آزاد شد اما مجبور است هربار به زندان مراجعه کرده و خود را معرفی کند تا بدانند که در ایران است! این تاوان عشق به ایران و بازگشت به وطنش بود.شکنجه و اسارت!
زندانیان دوتابعیتی زیادی نیز در ایران هستند که پس از سفر به ایران، زندانی شدند و جمهوری اسلامی از آنها به عنوان گروگان استفاده میکند؛ بابت آزادی آنها پولهای هنگفت از کشورهای دیگر میخواهد یا توقع دارد با فرستادگان و مأموران خودش در کشورهای دیگر مبادله شوند. برای مثال نازنین زاغری شهروند دوتابعیتی ایرانی-بریتانیایی در آخرین سفرش به ایران در سال ۱۳۹۵، هنگام خروج و بازگشت به بریتانیا در فرودگاه بازداشت شد. وی با اتهامات واهی در ارتباط با «جاسوسی» به پنج سال حبس محکوم شد و جمهوری اسلامی برای آزادی او از دولت بریتانیا مبلغ ۴۰۰ میلیون پوند باضافه بهره چهل و سه ساله را میخواهد که پیش از وقوع انقلاب اسلامی به انگلیس برای خرید تانکهای چیفتن پرداخت شده بود ولی با روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران این تانکها هرگز تحویل داده نشد. نازنین زاغری پس از گذراندن پنج سال محکومیت دوباره با پرونده جدیدی روبرو شد که یک سال حبس و ممنوعیت خروج از ایران را در پی داشت. چندی پیش همسر نازنین زاغری، ریچارد رتکلیف در اعتراض به زندانی بودن همسرش و انتقاد به عملکرد دولت بریتانیا در قبال آزادی وی، در لندن دست به اعتصاب غذا زد و پس از سه هفته به اعتصاب غذای خود پایان داد.
به این ترتیب چنانکه اشاره شد، رژیم جمهوری اسلامی از راههای مختلف جهت خرید مشروعیت استفاده میکند تا ایران را برای بازگشت ایرانیان بیخطر جلوه دهد. حتا ممکن است به بازگشت عدهای کمک کند تا سپیدنمایی کند اما دعوت ایرانیان خارج از کشور برای بازگشت به وطن از طرف این رژیم هرگز نمیتواند انگیزهی مثبت داشته باشد زیرا بارها ثابت شده است با آنها که بازگشتند، چه کردهاند! گذشته از این واقعیت که بر سر ایرانیان داخل کشور چه میآورند!
*نگار جوکار فعال مدنی و حقوق بشر است.
♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.