فرید خلیفی – آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا و فرانسه، پنج قدرت هستهای دنیا در بیانیه مشترکی که سوم ژانویه ۲۰۲۲ توسط کرملین منتشر شد، موافقت کردند از گسترش بیشتر سلاحهای هستهای و جنگ هستهای در دنیا اجتناب شود. این بیانیه میگوید «هیچکس در یک جنگ هستهای پیروز نخواهد شد» و سلاحهای کنونی نیز باید در خدمت اهداف دفاعی و جلوگیری از جنگ باشند.
عطش ساخت سلاح بر پایه دانش هستهای تاریخچهای طولانی در این سیاره دارد. پس از دستیابی اتحاد جماهیر شوروی به اطلاعات پروژه منهتن و آزمایش نخستین بمب اتم در ۱۹۴۹، این کشور تا اوت ۱۹۵۳ چند بمب اتمی دیگر آزمایش کرد که همه بر پایه شکستن هسته اتم رادیواکتیو بودند. اما در ۱۲ اوت ۱۹۵۳ برای اولین بار بمبی ترکیبی بر پایه واکنش شکستن و ادغام هستهای آزمایش کرد. این نخستین سلاح گرماهستهای شوروی بود که توانی معادل ۴۰۰ کیلوتن داشت و چند ماه پس از آزمایش گرماهستهای آیوی مایک انجام میشد. با وجود قدرت زیاد اما توان بسیار کمتری در مقایسه با اولین بمب گرماهستهای آمریکا با ۴/۱۰ مگاتن تیانتی داشت. آزمایشهای هستهای شوروی ادامه پیدا کرد و سرانجام در ۳۰ اکتبر ۱۹۶۱ بمبی گرماهستهای با نام «تزار» را منفجر کرد که توان ویرانگری در حدود ۵۰ مگاتن تیانتی داشت! این قویترین بمب گرماهستهای است که تا حال در زمین منفجر شده. گرمای حاصل از این انفجار در شعاع یکصد کیلومتری میتوانست باعث سوختگی درجه سه شود.
بازدارندگی هسته ایی nuclear deterrence تنها با داکترین نابودی حتمی دوجانبه mutual assured destruction مبتنی بر توانایی وارد آوردن ضربه دوم هسته اییsecond strike capability با بهره گیری از سکوهای سه گانه هسته ایی nuclear triad (مشتمل برزیر دریایی، سیلوهای زیر زمینی و بمب افکن استراتژیک) حاصل می شود.
بدون توانایی ضربه دوم هسته ایی، نه تنها بازدارندگی بی معنا خواهد شد، بلکه خطر رویارویی هسته بر اساس تئوری بازیها game theory بشدت افزایش خواهد یافت.
از سویی دیگر، باز هم بر اساس تئوری بازیها، همه مفاهیم مرتب با بازدارندگی هسته ایی زمانی معنا دار هستند که بازیگران اصلی خرد ورز باشند یا بعبارتی قصد انتحار نداشته باشند.
از میان سناریوهای مختلف، آن بازیگرهسته ایی که اولا توانایی ضربه دوم هسته ایی را نداشته باشد و ثانیا آخرالزمانی و یا انتpاری باشد، خطرناکترین بازیگر قلمداد می شود. ( جیم الف بزودی چنین بازیگری خواهد شد).