با قلبی مملو از غم و اندوه درگذشت مادر عزیز و محترم خانم منظم را به عرض دوستان و هموطنان میرسانم.
مادرم که سالها از بانوان برجسته خوزستان بود، با آخرین هواپیمایی که قبل از بسته شدن فرودگاه مهرآباد به لندن پرواز میکرد، با چشم گریان و فقط یک چمدان کوچک از ایران عزیزشان بیرون آمد. طی چهار دهه زندگی در لندن، غم از دست دادن ایران عزیز هرگز قلب شکسته مادرم را ترک نکرد.
شاهپرستان و وطنپرستان مقیم لندن مادرم را به خوبی میشناختند. همیشه در صف اول سخنگویان و مبارزان شاهدوست و وطنپرست بود و حتا با وجود سالمندی و بیماریهای فراوان، غیرممکن بود در این جلسات شرکت نکند.
خانم منظم طی سالهای فراوان در ایران یکی از بانوان برجسته خوزستان بود که نه تنها ریاست امور اداری چندین شرکت انگلیسی، آمریکایی و ایتالیایی را بر عهده داشت بلکه در خدمات اجتماعی مقامی بالا یافته و چهره شناختهشدهای بود.
وی تنها زنی بود که ریاست و سرپرستی سازمان حمایت از زندانیان و همچنین سرپرستی کودکان بیسرپرست را که در «پرورشگاه»ها زندگی میکردند برعهده گرفت.
او اولین بانویی بود که نمایندگی جمعیت کلیمیان را بر عهده داشت و در کلیه مراسم رسمی کشور در اهواز حضور مییافت. او کلیه این امور را با شرح کامل و عکس و مدارک در کتاب خود با عنوان «زندگینامه من» که در لندن منتشر شده توضیح داده است.
آن شادروان همیشه به امید بازگشت به ایران عزیز تحت سلطنت پهلوی امیدواربود و روزشماری میکرد.
افسوس که این امید تا وقتی زنده بود برآورده نشد و دار فانی را وداع گفت.
روز خاکسپاری تنها چیزی که بر تابوت آن شادروان وطنپرست پهن شده بود، پرچم سهرنگ شیروخورشید ایران بود.
روانشان شاد و نام نیکشان ابدی باد!
مهری نیکنام