این ویدئو در مجموعه «آگاهیهای تلگرافی» در نوامبر ۲۰۲۰ توسط کیهان لندن تهیه و منتشر شد.
مفهوم «اسلامهراسی» یا «اسلامفوبیا» در سال ۱۹۹۷ توسط یک «اتاق فکر» انگلیسی به نام «رانیمید تراست Runnymede Trust» در یک پژوهش با عنوان «اسلامفوبیا- چالشی برای همهی ما» مطرح شد. البته تِرِوِر فیلیپس Trever Phillips مدیر وقت این «اتاق فکر» و مبتکر این پژوهش بعدا از مفهوم «اسلامفوبیا» فاصله گرفت و در سال ۲۰۱۶ در مقالهای در «تایمز» اعلام کرد که تبلیغ و گسترش مفهوم «اسلامهراسی» یا «اسلامفوبیا»، مانع گفتگو و نقد آزاد درباره «اسلام» شده است.
اگرچه برخی «اسلامهراسی» را معادل «اسلامستیزی» به کار میبرند، اما تفاوت میان «هراس» و «ستیز» بسیار است! چنانکه کسی «یهودستیزی» را معادل «یهودهراسی» نمیداند! به یک دلیل روشن: «یهودستیزی» یک سیستم فکری با شواهد عینی و رویدادهای تاریخی است که در آنها پیروان یهودیت از سوی حکومتها و ایدئولوژیهای سیاسی و مذهبی سرکوب و قربانی شدهاند. «اسلامستیزی» اما یک برچسب جدید است که در پناهِ آن، برخی مسلمانان، دیگران از جمله خود مسلمانان را، سرکوب و ترور میکنند!
پیدایش عبارت «اسلامهراسی» تقریبا دو دهه بعد از برآمدن «جمهوری اسلامی» در ایران بیهوده نیست. ادعای «صدور انقلاب» و تلاش برای «غلبهی یک دولت بزرگ اسلامی بر دنیا» آرزوی روحالله خمینی و حکومت ولایت فقیهیِ فرقهی شیعه در ایران است. همین عقیده به تشدید درگیریهای فرقهای و مذهبی و گسترش بنیادگرایی اسلامی و شکل گرفتن گروههای تروریستی انجامید که خود مسلمانان بیشترین آسیبها را از آنها دیده و میبینند.
ترورها و کشتارهای فجیع توسط فرقههای اسلامی که هر کدام خود را مدافع راستین «اسلام ناب محمدی» میدانند، علیه آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و مردم عادیست.
میلیونها مسلمان عرفی و سکولار در جهان که مخالف گروههای جهادی و تروریستهای اسلامی هستند، از این اسلام هراس دارند!
مهمترین نقش در مقابله با اسلام هراسناک و ستیزهجو را نیز همین مسلمانان عادی بازی میکنند و نه «روشنفکران دینی» و مدافعان «اسلام رحمانی» که با انکار و تحریف آموزشهای دین خود، در عمل به «اسلامهراسی» یاری میرسانند.
هیچ دینی از جمله اسلام را نمیتوان دمکراتیک و لیبرالیزه کرد اما پیروان آنها میتوانند مدافع دموکراسی و آزادی باشند و دینشان را در عرصهی خصوصی برای خود نگه دارند.
#فکر_کنیم