حسن فحص (ایندیپندنت عربی) – توافق اعلام نشده جمهوری اسلامی ایران و آمریکا که در ادامه دور هشتم مذاکرات باز و نامحدود «وین» در حال انجام گرفتن است، اعتقاد دو طرف ایرانی- آمریکایی و طرفین بینالمللی شرکت کننده در مذاکرات، بر ضرورت تسریع در دستیابی به نتایج نهایی احیای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ اوباما یا بازتولید آن را آشکار میکند. توافقی که قرار است بازرسیها و نظارتها را بار دیگر فعال و مسیر صعودی تهران در غنیسازی اورانیوم را محدود و راه نزدیک شدن رژیم جمهوری اسلامی ایران به ساخت بمب اتمی را ببندد. رژیم ایران با افزایش سطح غنیسازی ۶۰ درصدی بطور تئوریک به مرحله ساخت بمب اتمی نزدیک شده است.
سیگنالهای مکرر ایالات متحده آمریکا مبنی بر تمایل واشنگتن به مذاکره مستقیم با تهران طی ماه گذشته، هیچگونه واکنش منفی از سوی رژیم ایران به ویژه از سوی علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی نداشته بلکه برعکس، وی برای چنین اقدامی چراغ سبز نشان داده است.
رهبر رژیم ایران قبل از بازگشت تیم جدید به میز مذاکره تاکید کرد که جمهوری اسلامی هیچ فرصتی را برای مذاکره جهت خروج از تحریمهای خفهکننده اقتصادی از دست نخواهد داد. اظهارات خامنهای که بیانگر موضع جدید و چراغ سبز اوست، با تلاش دولت ابراهیم رئیسی برای یافتن کانالهایی که به کاهش اثرات سیاسی و اقتصادی تحریمها کمک کند، همراه بود. این تلاشها درواقع برای کاهش هزینههای سیاسی است که رژیم پس از بازگشت مجدد به مذاکرات و نشست مستقیم با آمریکاییها چه در چارچوب نظام بینالمللی ششجانبه و چه دو جانبه میان تهران و واشنگتن متحمل خواهد شد.
موضع خامنهای که از سوی حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجهاش درباره احتمال جدی شدن مذاکرات مستقیم میان واشنگتن و تهران چه از طریق بازگشت به مذاکرات عادی در چارچوب گروه پنج بعلاوه یک، چه از طریق مذاکره مستقیم در حاشیهی این گروه اعلام شد، حاکی از یک موضوع مشخص و نشانه روشنی از پیشرفتهایی است که گویا در مذاکرات وین به دست آمده است. مذاکراتی که برای احیای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ آغاز شده اما با اصلاحاتی در قالب خواستهایی که هر یک از طرفین ایرانی و آمریکایی در مذاکره ارائه دادهاند همراه است.
آنچه امیرعبداللهیان به صورت ضمنی آشکار کرده اما بطور مستقیم فاش نکرده، این است که میل آمریکاییها در حدود بحران هستهای و احیای توافق سال ۲۰۱۵ متوقف نمیشود، بلکه بطور مستقیم به شروط و تفاهمهای اعلام نشدهای مرتبط است که روند بازگشت به میز مذاکره را تسهیل کرده است. شرایطی که ماهیت صرفاً سیاسی دارد و به نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا به ویژه خاورمیانه و پایتختهای عربی مربوط میشود.
تلاش تهران برای اتخاذ روشی که همزمان به سوی دو نوع مذاکره هستهای و مذاکره سیاسی گام بردارد، شاید آسان نباشد زیرا انعطافپذیری آمریکا در تسهیل روند مذاکرات به قیمت مسیر و روند سیاسی پیشبینی شده نخواهد بود، بلکه چنین روندی از طریق مذاکره مستقیم میتواند صورت گیرد. پس هرگونه مخالفت از سوی رژیم ایران با این روند ممکن است مذاکرات درباره رفع تحریمها و احیای توافق هستهای را در معرض خطر قرار دهد. حداقل سود جمهوری اسلامی در مذاکرات وین لغو برخی تحریمهای اقتصادی و احیای توافق هستهای است. اما این توافق نمیتواند به قیمت زیان آمریکا در مسیر مذاکرات سیاسی در پروندههای مختلف تمام شود، به ویژه اینکه یکی از تضمینهای جدی واشنگتن ورود شرکتهای آمریکایی به خط سرمایهگذاری در اقتصاد ایران است که این مسئله تنها با پیشرفت در مسیر گفتگوهای سیاسی و عادی ساختن روابط در آینده ممکن خواهد بود.
تلاش رژیم ایران برای حفظ مذاکرات وین در سطح دستیاران وزرای امور خارجه و کارشناسان حقوقی و فنی و دستیابی به نتایج مورد نیاز ممکن است برای همیشه امکانپذیر نباشد و یا این مذاکرات در نهایت قادر نباشد تهران را از واقعیت نوشیدن جام تلخ مذاکره مستقیم با آمریکا دور کند.
مذاکرات وین تا کنون چندین بار به بنبست رسیده و طرفین مذاکره چندین بار مذاکرات را بدون هیچ نتیجهای ترک کرده و برای مشاوره به پایتختهای خود بازگشتهاند. بنابراین با این روند احتمال شکست مذاکرات وین نیز اصلا بعید نیست. این نگرانیها به درک سخنان امیرعبداللهیان کمک میکند که گفت: «امیدواریم که از طریق این مذاکرات و در این سطح از گفتگوها بتوانیم به مرحله اجرایی منتقل شویم و نیازی به جلسات در سطوح بالا نخواهد بود، اما ما برای هر گامی متناسب با پیشرفت مذاکرات تصمیمگیری خواهیم کرد!»
اظهارات امیرعبداللهیان نشان میدهد که رژیم تهران در برابر دو گزینه قرار گرفته که یکی از آنها را باید انتخاب کند: رفتن به سوی مذاکرات سیاسی یا گزینه دوم که قمار با کل مسیر مذاکرات و از بین بردن شانس خروج از تحریمها از طریق اتخاذ سیاست تعلل و در رفتن از زیر بار مذاکره مستقیم با واشنگتن است!
رهبران جمهوری اسلامی ایران ظاهرا مسیر سیاسی مذاکرات را تنها از زاویه «تلاش آمریکا برای بازگشت به توافق هستهای» و بدون دادن هیچ امتیازی یا پرداخت بهایی برای بازگشت مجدد میبینند. مقامات جمهوری اسلامی ایران میگویند فشارهایی که واشنگتن اعمال میکند، نتیجه شکست سیاست تحریمهاست که به بالاترین حد خود رسیده و هدف و تصمیم نهایی واشنگتن حرکت به سمت مذاکره در مورد مسائل غیرهستهای است، اما به دور از این شعارهای ظاهری، در حقیقت رفتار عملی رژیم تهران و دستگاه دیپلماسی آن نشان میدهد که جمهوری اسلامی پس از مذاکرات وین عملاً وارد مرحله ارسال پیامهای سیاسی شده است. رژیم تهران ممکن است با اتخاذ برخی سیاستهای نرم و تعدیل در تعدادی از پروندهها به ویژه در عرصه سیاسی عراق از طریق فشار بر گروههای نزدیک به خود برای قانع کردن آنها به قبول نتایج انتخابات دهم اکتبر ۲۰۲۱، راه را برای گفتگوی سیاسی مستقیم با آمریکا باز کند.
شاید بارزترین بیان این رویکرد سیاسی رژیم ایران را میتوان در اظهارات امیرعبداللهیان وزیر خارجه جمهوری اسلامی پیدا کرد. او در اظهاراتی تاکید کرد که جمهوری اسلامی برای برقراری ارتباط و گشایش با کشورهای عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس با هدف اطمینان بخشیدن به آنها از پیامدهای توافق هستهای تلاش میکند.
گویا جمهوری اسلامی این را درک کرده است که نگرانیهای کشورهای عربی و خلیج فارس بطور خاص به برنامه هستهای که تحت نظارت مستقیم و شدید بینالمللی خواهد بود، ختم نمیشود بلکه بیشتر به نفوذ تهران و نگرانی از اثرات بیثبات کننده آن و حمایت تهران از گروههای شبهنظامی در کشورهای منطقه برای تأثیرگذاری بر امور داخلی آنها، مربوط میشود.
به این ترتیب، رژیم جمهوری اسلامی قبل از اینکه با واقعیت نشستن با آمریکاییها بر سر یک میز و نوشیدن جام تلخ زهر روبرو شود به دنبال این است که منافع مذاکرات سیاسی با واشنگتن را برای طرف مقابل به حداقل برساند.
*منبع: ایندیپندنت عربی
*نویسنده: حسن فحص
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن