شاهزاده رضا پهلوی: «من فراخوانهای بدون پشتوانه و برنامه را سودمند نمیدانم و برعکس فکر میکنم این نوع فراخوانها که معمولاً مرجع مشخص و قابل اطمینانی هم ندارند، غیرمسئولانه و زیانبار است. هدایت میدانی اعتراضات بر عهده تشکلهایی است که در داخل ایران و در بطن اعتراضات حضور دارند. اگر شما به اعتراضات مختلف نگاه کنید، متوجه میشوید که از کارگران و کشاورزان و معلمان و دانشجویان تا بازنشستگان و مالباختگان و کامیونداران و بازاریان، هر کدام، شبکهها و شوراها و سندیکاهای خود را دارند و در یک تصمیمگیری جمعی، فراخوان میدهند و زمان و مکان اعتراضات و تجمعات خود را تعیین و مدیریت میکنند.»
(۱۵/۱۰/۱۳۹۷ شمسی ۵ ژانویه ۲۰۱۹ میلادی)
پس از این سخنان شاهزاده رضا پهلوی، مردم ایران با ساختن رویدادهایی مهم همچون آبان ۹۸ ، دی ۹۸، عدم مشارکت در انتصابات نمایندگان مجلس سال ۹۸، حمایت از کمپین «نه به جمهوری اسلامی» و «رای بی رای»، عدم مشارکت در انتصابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، اعتراضات خوزستان و شهرهای مختلف بعد از آن و اعتراضات اصفهان و اصناف از جمله معلمان و کارگران و… همه گواه این است که شکلگیری تجمعات در حال یافتن بلوغی است که بعد از تکامل آن، جمهوری اسلامی یارای مقابله با اعتراضات گسترده مردم را نخواهد داشت و این شکل نگرفته جز با خونهایی که در این مسیر ریخته شده و مبارزات را پرحرارت نگه داشته است.
سالهاست جمهوری اسلامی به دنبال انحراف در مبارزه و در دست گرفتن شریان اصلی مبارزات از طریق تنگ کردن مجرای فراخوان و از یک مرکز واحد از طرف نیروهای تحت امر خود در بدنه اپوزیسیون است که به نظر میرسد برخی از تشکلها و رسانههایی که تا کنون در راستای تخریب پیمان نوین، از انجام کاری فروگذار نکردهاند به صورتی باورنکردنی در حال بازی در زمین جمهوری اسلامی هستند.
تشکیل کارگروه ملی فراخوانها از مصادیق بارز هدایت فراخوانها توسط جمهوری اسلامی برای استهزاء مسیر مبارزاتی کنشگران و اصناف و به بیراهه بردن آن از طریق تبلیغ فراخوانهای قابلمهای برای روز ۲۲ بهمن میباشد.
مردم ایران همانطور که سال هاست فریاد اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا را سر دادهاند از این نوع پروژههای فریب جمهوری اسلامی نیز عبور کرده و تنها راه نجات را اتحاد ذیل نام شاهزاده رضا پهلوی میدانند تا پس از گذار از جمهوری اسلامی با رای مردم نسبت به آینده حکومت ایران تصمیمگیری شود.
پاینده ایران