لادن بازرگان و حمید چرخکار – رژیم جمهوری اسلامی نه تنها در داخل کشور به سرکوب و کشتار مخالفین خود میپردازد، بلکه در خارج از کشور نیز با قرار دادن مهرههای خود در پستهای کلیدی به کمک میلیونها دلاری که خرج این کار میکند، تلاش دارد که سیاست خارجی و نگاه مردمان این کشورها را به نفع خود تحت تاثیر قرار دهد. برای مقابله با این ترفند رژیم و در جهت مبارزه با یکی از مهرههای موثر در جنایات حکومت اسلامی، در تاریخ ۸ اکتبر ۲۰۲۰ ( ۱۷ مهر ۱۳۹۹) ما نامهای با امضای حدود ششصد نفر از ایرانیان شامل خانوادههای زندانیان سیاسی اعدام شده، زندانیان سیاسی سابق، و فعالان حقوق بشر به ریاست دانشگاه آمریکایی اُوبِرلین نوشته و خواستار اخراج محمدجعفر محلاتی یکی از اساتید این دانشگاه شدیم. محلاتی در مقام سفیر جمهوری اسلامی در سازمان ملل نقش فعالی در سرپوش گذاشتن بر کشتارهای دستجمعی تابستان ۱۳۶۷ در ایران داشته است . ما در نامه خود علاوه بر درخواست اخراج محلاتی، خواستار عذرخواهی دانشگاه اوبرلین از خانوادههای جانباختگان سال ۱۳۶۷ به خاطر استخدام و ارتقاء محلاتی به مقام استادی شدیم. در کمال تاسف و تعجب نامهی ما هیچ جوابی از دانشگاه اوبرلین نگرفت.
در پانزده ماه گذشته ما با مصاحبه و درج مطلب در نشریات، با استفاده از فیسبوک و توییتر و سایر رسانههای اجتماعی، و همچنین با رایزنی با نهادها و سازمانهای دیگر تلاش کرده ایم تا موضوع محمدجعفر محلاتی و درخواست خود از دانشگاه اوبرلین را در اخبار زنده نگه داریم و از این طریق به مسئولین دانشگاه اوبرلین فشار بیاوریم تا با ما وارد گفتگو بشوند، اما متاسفانه این درخواست ما کماکان بیپاسخ مانده است.
برای مقابله با سیاست «سکوت و انکار» در دانشگاه اوبرلین، جمعی از فعالان سیاسی و حقوق بشری و فارغالتحصیلان سابق این دانشگاه در اکتبر ۲۰۲۱ کمپین «عدالت برای قربانیان محلاتی» را تشکیل داده و اعلام کردند که روز ۲ نوامبر ۲۰۲۱ با برگزاری تجمعی اعتراضی در مقابل ساختمان مرکزی کالج اوبرلین در ایالت اوهایوی آمریکا خواستار اخراج محمدجعفر محلاتی خواهند شد. در این تظاهرات که در نوع خود در دانشگاه اوبرلین بیسابقه توصیف شد، دهها نفر از خانوادههای زندانیان سیاسی اعدام شده، زندانیان سیاسی دهه شصت، فعالان سیاسی و حقوق بشری، دانشجویان دانشگاه اوبرلین، فارغالتحصیلان سابق این دانشگاه، معترضان و روزنامهنگاران به صورت حضوری و یا مجازی از طریق نرمافزار «زوم» شرکت کردند.
https://kayhan.london/1399/07/20/%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%b3%d8%b1%da%af%d8%b4%d8%a7%d8%af%d9%87-%d8%a8%d8%a7-%d8%a7%d9%85%d8%b6%d8%a7%db%8c-%d8%a8%db%8c%d8%b4-%d8%a7%d8%b2-%db%b6%db%b3%db%b0-%d8%aa%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%a7
آنچه این گردهمایی را نسبت به بقیهی اعتراضات مشابه برجسته میکند، ماهیت غیرحزبی و فراگیری آن بود. با اینکه هسته اولیه این گروه تنها ۴ نفر بود، به زودی توانست توجه و حمایت گستره افراد، گروهها و سازمانهای حامی حقوق بشر را به خود جلب کند.
سه تن از مبتکران این کارزار لادن بازرگان، فاطمه پیشدادیان و رضا تجلی اول هر سه در دهه ۶۰ عزیزی را از دست دادهاند. برادر لادن، بیژن بازرگان در تابستان سال ۶۷ بعد از تحمل ۶ سال و ۳ ماه زندان و با داشتن حکم ۱۰ سال زندان، به دار آویخته شد. پدر و مادر فاطمه، عباس پیشدادیان و افسانه افضل نیا در سال ۱۳۶۰ تنها چند ماه بعد از دستگیری و بعد از تحمل شکنجههای غیرانسانی اعدام شدند، در آن زمان فاطمه تنها چند ماه بود که متولد شده بود. برادر رضا، حسین تجلی اول در سال ۱۳۶۱ در حالی که تنها ۱۹ سال داشت اعدام شد. نفر چهارم این هسته اولیه حمید چرخکار، همسر فاطمه پیشدادیان است. این هسته اولیه به صورت خودجوش و اتفاقی از طریق ارتباط توییتری و فیسبوک شکل گرفت و آشنایی قبلی بین لادن و رضا با یکدیگر و یا با فاطمه و حمید وجود نداشت اما هدف مشترک در مبارزه با عوامل رژیم بخصوص محلاتی سرآغاز ارتباط بین افراد شد. این چهار نفر با همکاری با یکدیگر و کمکهای یکی از وکلای حقوقی این کمپین، آقای کاوه شهروز موفق شدند توجه افراد انگلیسیزبان مانند بنیامین وینتال خبرنگار اورشلیم پست، ملیسا لاندا و مارتا برایترمن فارغالتحصیلان دانشگاه اوبرلین، فریدا فوکس از شهروندان اوبرلین و شماری از فعالان سیاسی و حقوق بشری ایرانی مانند نازنین انصاری، کارمل ملامد، بابک بازرگان، لاله بازرگان، مهدی کشاورز، مرجان قدردان، علی ستاری، بهنام شیرمحمدی، مجید شهبازخانی، اسماعیل عظیمی، شادی صدر، شادی امین، شبنم شجریزاده، علی امینی، شیرین نریمان، ارژنگ کلبالی، نیما چلنگر، حسن داعی، نیما پارسی، شهلا عبقری، سیاوش عبقری، سامان دوری، احمد مقیمی، خاطره معینی، رحمان ساکی، رویا غیاثی، رویا صادقی، مسعود، فیروز بهرام، بهروز ستوده، شهرام خلدی، لادن برومند، رویا برومند، منیژه حبشی، منوچهر صالحی و دهها تن دیگر را جلب کنند. همگی این افراد به این کارزار پیوسته با تلاشهای شبانهروزی خود در هر چه بهتر برپا شدن و بازتاب این تظاهرات همکاری کردند.
https://kayhan.london/1400/08/12/%d8%aa%d8%ac%d9%85%d8%b9-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%b6%db%8c-%d8%b9%d8%af%d8%a7%d9%84%d8%aa-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%ad%d9%84
اعضای کارزار هر یک به سهم خود برای این تظاهرات مقاله، پوستر و اطلاعیه مطبوعاتی تهیه کردند، با افراد و گروههای مختلف رایزنی نمودند، و با خانوادههای جانباختگان دهه ۶۰ و سالهای ۵۸ و ۵۹ تماس گرفته و از آنان دعوت کردند تا در این تظاهرات بطور حضوری و یا مجازی شرکت کرده و سخنرانی کنند.
چنانکه گفته شد آنچه این تظاهرات را از تجمعات و تظاهراتهای دیگر متفاوت میکند، ماهیت فراگیر و عمومی آن بوده است. شرکتکنندگان در این تظاهرات و حامیان این برنامه از طیفهای مختلف سیاسی و عقیدتی از جمله سازمانهای سیاسی چپ، سازمان مجاهدین خلق، هواداران مشروطه، افراد مستقل، فعالان حقوق بشری، و فعالان مبارزه با نفرت و یهودستیزی بودند.
نکته جالب توجه در اینجاست که با وجود اختلافات سیاسی در بین دست اندرکاران و شرکت کنندگان این برنامه، همه آنها با هدف دفاع از حقوق بشر و احقاق عدالت برای جانباختگان دهه ۶۰ در این برنامه شرکت کردند. هیچ حزب و گروهی آرم سازمانی و یا پرچم خود را به نمایش نگذاشت وسخنرانان نیز بجای شعارهای سیاسی روی شعارهای حقوق بشری متمرکز بودند. این هماهنگی بلوغ فکری اپوزیسیون رژیم اسلامی را نشان میدهد که دادخواهی را به امری ملی، فراگروهی و فراحزبی تبدیل کردهاند.
سازمان «اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران» (نوفدی) اکانت زوم خود را در اختیار کمپین «عدالت برای قربانیان محلاتی» گذاشت تا همه بتوانند از گوشه و کنار جهان در این تظاهرات به صورت مجازی شرکت کرده و پیام خود را به دانشجویان، مسئولین دانشگاه، و مردم شهر اوبرلین برسانند. خانم نازنین انصاری و همکارانشان در روزنامه کیهان لندن اخبار این تظاهرات را پوشش دادند، درباره آن مقاله نوشتند و یک ویدئو از جنایاتهای ۴۳ سال گذشته برای نمایش دادن در این برنامه تهیه کردند که از سینما رکس آبادان و کشتار سران حکومت شاهنشاهی شروع شده و با کشتار آبان ۹۸ و بلوچکشی خاتمه مییابد. کارزار «حقوق بشر ایران» با کمکهای مالی و معنوی خود از کمپین حمایت کردند. آقای حسن اعتمادی چندین بار در برنامه خود از فعالان کمپین دعوت کردند تا در مورد آن حرف زده و مخاطبان را در جریان فعالیتهای خود بگذارند. تلویزیون «ایران اینترنشنال» یک گزارش جامع درباره این کمپین و اهداف آن تهیه کرد و آقای شاهد علوی را به عنوان خبرنگار ویژه و یک فیلمبردار را برای پوشش دادن این تظاهرات به اوبرلین فرستاد. تلویزیون حزب کمونیست کارگری «کانال جدید» هم قبل و هم بعد از این برنامه از آن گزارش داد و همچنین رسانههای دیگر مانند رادیو «زمانه»، رادیو «فردا»، صدای آمریکا، رادیو «پیام کانادا»، رادیو «آوای زن»، «اخبار روز»، «عصر نو»، «آزادی بیان»، «ملیون» و غیره آن را پوشش دادند. گروههای زیادی از جمله کمپین «حمایت از زندانیان سیاسی و لغو اعدام»، «شورای مدیریت گذار»، «اتحادیه فعالان حقوق بشر»، «همبستگی جمهوریخواهان ایران»، «سازمان هماهنگی اعتراضات بلوچستان» (سهاب) و «کمپین اتحاد برای زم» در فضای مجازی با پخش اخبار و پوسترهای این کمپین اطلاعرسانی کردند .صبح روز تظاهرات نیز هواداران سازمان مجاهدین خلق حدود دو ساعت قبل از برنامه خود را به محل تظاهرات رساندند و همه امکانات خود را در اختیار سازماندهندگان این برنامه گذاشته و در چیدن عکسها، آویزان کردن پرچمها و پوسترها کمال همکاری را انجام دادند و به هر چه بهتر برگزار شدن این تظاهرات کمکهای شایانی کردند.
در این تظاهرات ۱۶ نفر به صورت حضوری و یا مجازی سخنرانی کردند. همه سخنرانان بجز دو نفر از زندانیان سیاسی سابق و یا از خانواده جانباختگان دهه ۶۰ از طیفهای مختلف سیاسی بودند. لادن بازرگان مدیریت برنامه را بر عهده داشت و از خانوادههای جانباختگان دهه ۶۰ و کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷، خاطره معینی (خواهر جانباخته هبت معینی)، فرح مدائن (خواهر جانباختگان داوود، لقمان، مبشر و لیلا مدائن)، رویا غیاثی (خواهر جانباخته کبری غیاثی) رضوان مقدم (زندانی سیاسی سابق، همسرجانباخته علی اصغر منوچهر آبادی) از سخنرانان برنامه بودند. همچنین از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ رحمان ساکی، ایرج مصداقی و رویا صادقی درباره تجارب خود از زندانهای رژیم اسلامی صحبت کردند.
آقای کاوه شهروز یکی از وکلای این کمپین که دایی او، مهرداد اشتری در سال ۱۳۵۹ هنگامی که تنها ۱۹ سال داشت به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق دستگیر شده و در تابستان سال ۶۷ اعدام شد، در سخنان خود گفت، «ما خواهان پاسخگو کردن محلاتی برای نقش وی در انکار و پنهان کردن کشتار زندانیان سیاسی هستیم. در سال ۶۷ دو جنایت اتفاق افتاده، اول هزاران زندانی سیاسی که در حال گذراندن احکام ناعادلانه خود بودند، به صورت غیرقانونی به دار آویخته شدند. جنایت دوم لاپوشانی این کشتار و انکار رنج خانوادهها است که حتی از محل دفن عزیزان خود با خبر نشدند. دانشگاه اوبرلین به دلیل حمایتی که از آدم شریری مانند محلاتی میکند، گناهکار و شریک این جرم غیرانسانی است. فعالیت ما به دنیا نشان خواهد داد که این دانشگاه در سرپوش گذاشتن بر روی یک عمل شیطانی همکاری میکند. ما از پای نخواهیم نشست.» سپس آقای دکتر فیروز دانشگری از هواداران سازمان مجاهدین خلق که در دهه ۶۰ زندانی سیاسی بوده، از شکنجه و آزارهایی که در زندانهای رژیم اسلامی دیده و دوستانی که از دست داده گفت. آقای دانشگری زندانهای رژیم اسلامی ایران را با اردوگاه کار اجباری آلمان نازی در «داخائو» در شمال مونیخ مقایسه کرد و گفت «زندانیان این اردوگاه حداقل اجازه داشتند که هر روز به حیاط این اردوگاه بیایند، با هم صحبت کنند و خورشید را ببینند، ما در زندانهای رژیم اسلامی ایران چنین اجازهای نداشتیم. افرادی مانند محلاتی سعی در پنهان کردن چهره خشن و جنایتکار رژیم اسلامی دارند و ما نباید به آنها چنین اجازهای بدهیم.»
آقای آرش راد مرد جوانی که پدر و مادرش به جرم بهایی بودن زندانی شده و پدرش آقای اردشیر اختری راد از اعضای محفل بهاییان تهران در تابستان سال ۶۷ اعدام شد درباره ظلم و تبعیض علیه بهاییها و محروم کردن آنان از تحصیل در دانشگاه صحبت کرد. آقای دکتر نامدار بقایی یزدی درباره پدر خود آقای دکتر محمد بقایی یزدی از سناتورهای پارلمان ایران در دوران شاهنشاهی صحبت کرد. آقای بقایی در سخنان خود گفت «خانواده ما جزو اولین قربانیان رژیم اسلامی است. پدرم در اسفند سال ۱۳۵۷ دستگیر شد و در ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۵۸ اعدام شد. در عرض ۳ روز رژیم اسلامی ایران ۴ پزشک از جمله پدرم دکتر بقایی، دکتر جواد سعید رئیس مجلس شورای ملی در دوران حکومت پهلوی، دکتر عاملی تهرانی دکتر برجسته بیهوشی، و دکتر اکبر بهادری را اعدام کرد. پدرم به تحریک آیتالله محمد صدوقی و به دستور خلخالی اعدام شد چون پدرم مسئول دادن مقرری به آخوندهایی بود که از طرف ساواک حمایت میشدند. صدوقی به خلخالی گفته بود که باید پدرم کشته شود تا حقایق در مورد آخوندهایی که از ساواک مستمری دریافت میکردند فاش نشود. جنایتهای این رژیم قبل از به قدرت رسیدن آن از جریان آتش زدن سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ آغاز شد و پس از بهمن ۱۳۵۷ سرعت و شدت بیشتری گرفت. آقای حبیب القانیان رئیس انجمن کلیمیان تهران، کارآفرین و سرمایهدار بزرگ ایرانی از دیگر قربانیان این رژیم است.»
خانمها مینا احدی و آناهیتا رحمانی از فعالان سیاسی چپ که هر دو همسرانشان به دست رژیم اسلامی اعدام شدند و تجربه زندانهای رژیم اسلامی را دارند سخنانی در مورد نقش لابیهای رژیم اسلامی مانند محلاتی در خارج از کشور و لزوم مبارزه با آنان ایراد کردند. خانم ملیسا لاندا به عنوان یکی از فارغالتحصیلان کالج اوبرلین در حمایت از خانوادههای جانباختگان دهه ۶۰ و سالهای ۵۸ و ۵۹ سخن گفت و از کالج خود خواست که به درخواستهای خانوادهها جواب مثبت داده، محلاتی را که لکه ننگی بر چهره این دانشگاه است، اخراج کنند. خانم نازنین انصاری از کیهان لندن درباره اعدامهای پایوران دوران پهلوی و افسران ارتش بر بام مدرسه «رفاه» صحبت کرد و از اعدام خانم فرخ رو پارسا اولین زن ایرانی که به مقام وزارت رسیده و برای برابری حقوقی زنان و مردان تلاشهای فراوانی کرده بود، به جرم اشاعه فساد گفت. خانم انصاری به گزارشهای گزارشگر ویژه ایران برای نقض حقوق بشر و وضعیت اسفناک حقوق بشر در ایران اشاره کرد و از کالج اوبرلین درخواست کرد که با خانوادهها وارد گفتگو شده و درباره جنایتهای رژیم ایران و لاپوشانیهای محمدجعفر محلاتی تحقیقات گستردهای را آغاز کنند.
در این همایش به شیوه خاوران، یکی از گورهای دستجمعی و بینام و نشان زندانیان سیاسی در ایران، حدود ۱۵۰ قاب عکس از جانباختگان دهه ۶۰ بر زمین گذاشته و با شمع و گل تزیین شد. پرچمهای ایران با نشان شیروخورشید و پوستر جانباختگان با بیش از ۶۵۰ عکس به اهتزاز درآمد. سرودهای مختلفی از جمله سرود «خاوران» پخش شد. برنامهگذاران همچنین نمایشنامهای ترتیب داده بودند تا تماشاچیان ببینند چگونه هیئت مرگ به فتوای خمینی، هزاران زندانی را که حکم داشتند، مورد تفتیش عقاید درباره اعتقادات شخصی قرار داده و به دار کشیدند. جملاتی که محلاتی به عنوان سفیر رژیم اسلامی در سازمان ملل در انکار و لاپوشانی این جنایت گفته بود بر روی پوسترهایی چاپ شده و به نمایش گذاشته شده بود. هزینه این تظاهرات از طریق کمکهای مردمی و کسری آن به وسیله خانواده بیژن بازرگان پرداخت شد.
اکنون در سالگرد انقلاب ۵۷ با هم عهد ببندیم که برای جلوگیری از تکرار این جنایتها همگی ما منشور جهانی حقوق بشر ومفاد آن را به عنوان پایهای برای ایجاد دنیایی بهتر در نظر گرفته و به آن عمل کنیم، و اجازه ندهیم مهرههای رژیم اسلامی با آسایش در خارج از کشور زندگی کنند در حالی که ایران را به جهنمی برای ایرانیان تبدیل کردهاند.
۵ مارس ۲۰۲۲؛ تظاهرات در اوبرلین علیه محمدجعفر محلاتی به عنوان استاد «صلح» کالج اوبرلین
برای حمایت از این کمپین در روز شنبه پنجم ماه مارس ۲۰۲۲ از ساعت ۱۲ تا ۲ بعد ازظهر به صورت حضوری و یا از طریق مجازی در تظاهراتی که ما در جلوی دانشگاه اوبرلین به مناسبت روز زن برگزار میکنیم بپیوندید تا صدای زنان دربند ایرانی باشیم که اسیر این رژیم آپارتاید- جنسیتی و طالبانی هستند، و بار دیگر از دانشگاه اوبرلین بخواهیم محمدجعفر محلاتی را که دستش به خون عزیزان ما آغشته است، از این دانشگاه اخراج کنند.