«جنگ روسیه علیه اوکراین یک تراژدی بزرگ و جنایت جنگی خواهد بود. تلاش برای وادار کردن اوکراین از طریق تهدیدهای خشونتآمیز که به روسیه عشق بورزد بیهوده و خطرناک است». این سخنان از زبان یک منتقد دولت پوتین نیست، بلکه از زبان یک افسر بلندپایه ارتش روسیه است. این نشانهای درباره آگاهی از برنامههای پوتین است، اما همچنین نشان میدهد که مقاومت در برابر جنگ در بدنه ارتش روسیه وجود دارد.
جنگ، آری یا نه؟! هر روز اطلاعات متناقضی از مسکو میرسد. هفته گذشته، ولادیمیر پوتین به صراحت اعلام کرد که به مذاکرات دیپلماتیک فرصت میدهد. سپس مسکو اعلام کرد که رزمایشهای نظامی روسیه در اطراف اوکراین طبق برنامه پایان یافته و یگانها به پایگاههای خود باز خواهند گشت.
در روزهای اخیر به نظر میرسد بازی دیپلماتیک شتاب خود را از دست داده. ایالات متحده تکرار میکند که تهاجم روسیه میتواند در هر لحظه رخ دهد،در حالی که روسیه به مناطق جدا شده به رهبری روسیه در دونباس اشاره میکند، جایی که اوکراین، به ادعای ولادیمیر پوتین، در حال «نسلکشی» ساکنان روستبار است.
اینهمه میتواند ادامه جنگ روانی باشد که احتمالاً حریف را گیج میکند. هیچیک از اینها نیازی به مداخله روسیه ندارد. اما شاید لازم به یادآوری باشد که اقدامات جنگی اغلب با تلاشهایی برای فریب حریف انجام آغاز میشود.
پیش از حمله به گرجستان در تابستان ۲۰۰۸، مسکو اعلام کرد که یک مانور بزرگ در حال پایان یافتن است. کاهش جزئی مشابهی در مانورهای نظامی روسیه در بهار ۲۰۱۴ اتفاق افتاد، اما مانع از آن نشد که نیروهای ویژه روس بدون نام کشوری، به مناطق دونتسک و لوهانسک در شرق اوکراین حمله نکنند و کنترل شهرها را در دست نگیرند.
در روسیه، جایی که رسانههای تلویزیونی تحت کنترل کرملین هستند، به ندرت صدای انتقاد درباره استقرار نیروهای نظامی روسیه در مرزهای اوکراین شنیده میشود.
اما در هفتههای اخیر، برخی از افسران ارشد روسیه دست به کاری غیرعادی زدهاند: آشکارا آنچه را که طرحهایی برای جنگ علیه اوکراین میدانند، محکوم کردهاند. فرمولهای آنها به نظر میرسد از میهنپرستان اوکراینی یا منتقدان لیبرال پوتین آمده باشد. اما از جنبه دیگری نیز این انتقاد نادر است: ارتش روسیه بطور سنتی از مداخله در سیاست خودداری میکند.
یکی از منتقدان، سرهنگ بازنشسته لئونید ایواشوف است؛ رئیس ۷۸ ساله اتحادیه سراسری افسران روسیه؛ یک سازمان که افسران بازنشسته را متشکل کرده است. او یک ملیگرای راستگرا و معروف است که برای مدت طولانی- در سالهای ۱۹۷۶تا ۲۰۰۱- در وزارت دفاع شوروی و سپس روسیه سمتهای بالایی داشت.
ایواشوف هشت سال پیش از الحاق کریمه به روسیه حمایت کرد. اما اکنون تغییر عقیده داده و در نامهای سرگشاده مینویسد که جنگ علیه اوکراین «یک تراژدی بزرگ و یک جنایت جنگی» خواهد بود. او در مصاحبهای با رادیوی لیبرال «اکو مسکوی» گفته است که از سوی اکثر همکاران افسر بازنشسته خود صحبت میکند.
انتقاد ایواشوف از پوتین تند است و او میخواهد که رئیس جمهور روسیه به دلیل «تضاد مصنوعی» که برای منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات داخلی کشور ایجاد کرده است استعفا دهد.
ایواشوف در نامه سرگشاده خود ادعا میکند که یک جنگ به قیمت جان دهها هزار نفر از هر دو طرف تمام میشود و برای همیشه روسها و اوکراینیها را به دشمنان ابدی تبدیل میکند. حمله روسیه، روسیه را به یک کشور از نظر بینالمللی منزوی تبدیل میکند که مشمول تحریمهای سنگین میشود. وی از پوتین خواست تا از «سیاست جنایتکارانه خود برای ایجاد جنگی که در آن فدراسیون روسیه خود را در برابر نیروهای متحد غربی تنها خواهد دید» دست بردارد.
ایواشوف همچنین هشدار داد که عملیات نظامی علیه اوکراین در نهایت میتواند موجودیت روسیه را به عنوان یک کشور مستقل تهدید کند.
یکی دیگر از افسران منتقد نظامیگری دولت روسیه، سرهنگ میخائیل چودارِنوک یکی از اعضای سابق ستاد کل روسیه است. او چند سالی است که به نویسندگی و روزنامهنگاری مشغول است.
چودارِنوک در مقالهای در پیوست نظامی مجله «نزاویسیمایا» (Nezavisimaja) به رویکرد مداخله نظامی علیه اوکراین به شدت حمله میکند. او مینویسد، این پیروزی آسانی نخواهد بود آنگونه که «علمای علوم سیاسی تشنه به خون» آن را پیشبینی میکنند. یک بمب کوبنده و حمله موشکی همانقدر مقاومت اوکراینیها را در چند ساعت از بین خواهد برد، که برای اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان و چچن از بین برد!
به گفته چودارِنوک، یکی دیگر از تصورات غلط در میان سیاستمداران روس این است که گویا هیچکس در اوکراین برای دفاع از «رژیم کییف» مقاومت نخواهد کرد! او میگوید این نشاندهنده ناآگاهی کامل از روحیات اجتماعی در کشور همسایه است. اتفاقا برعکس: «هیچکس در اوکراین با نان و نمک و گل از ارتش روسیه استقبال نخواهد کرد!» این افسر قدیمی نسبت به دستکم گرفتن نفرت مردم در اوکراین علیه روسیه نیز هشدار میدهد.
در این میان لحن دراماتیک این اظهارات نشانگر آن است که محافل عالیرتبه نظامی اطلاعاتی از برنامههای جنگی کرملین دارند. در اینصورت اهمیت پیشنهادات نظامیان سابق در چیست؟
نظرات در این زمینه متفاوت است. وقتی از آندری سولداتوف تحلیلگر امنیتی و متخصص سرویسهای امنیتی روسیه در مسکو میپرسیم، ارزیابی او این است که ایواشوف را به دلیل شهرت خشن او جدی نگیرید! او همچنین بر این باور است که تصور اینکه در نیروهای مسلح روسیه نظرات گستردهای علیه جنگ وجود داشته باشد، آرزوی خام است.
آندری کولسنیکوف تحلیلگر «مرکز کارنگی» مسکو به مجله «پولیتیکو» گفته است: «این احساس عمومی وجود دارد که اگر جنگی رخ دهد، نه کوتاه خواهد بود و نه پیروزمندانه؛ تلفات زیادی نیز خواهد داشت». به نظر نمیرسد که حتی محافظهکارترین اقشار جامعه نیز خواهان یک جنگ واقعی باشند.
مایکل مک فول سفیر سابق آمریکا در مسکو در ارتباط با نامه سرگشاده ایواشوف در مخالفت با جنگ چنین توییت کرده است: «این شگفتانگیز است. روزی روزگاری، ژنرال ایواشوف یکی از رهبران تندروهای وزارت دفاع روسیه بود!»
الکساندر گولتز مفسر نظامی مستقل نیز ابتدا فکر میکرد که نامه ضد جنگ ایواشوف با توجه به پیشینه محافظهکارانه و ملیگرایانهی وی جعلی است. اما از آنجا که ایواشوف در تشکیلات نظامی روسیه دارای پیشینهی قدیمی است درواقع سخنگوی عقاید افسرانی شده است که در حال حاضر در خدمت نظامی هستند و به همین دلیل مجاز به ابراز نظر سیاسی نیستند.
*منبع: وبسایت خبرهای روز سوئد
*نویسنده: مایکل وینیارسکی
*ترجمه و تنظیم: فرامرز نوروزی