مصطفی فحص (شرق الاوسط) – طرفین بینالمللی که در وین پایتخت اتریش گرد هم آمدهاند، از نزدیک شدن غرب به توافق هستهای با رژیم ایران خبر دادند. اما نه تنها ویژگیهای نسخه نهایی توافق مورد نظر برای افکار عمومی آشکار نشده بلکه تا این لحظه اطلاعات ضد و نقیضی در خصوص خطوط قرمز دولتهای ایران و آمریکا وجود دارد که بیشک با آنچه اعلام میشود متفاوت است.
آیا این توافق تمدید همان توافق قدیمی ۲۰۱۵ موسوم به برجام است که هفت سال از آن گذشته؟! یعنی بازگشت موازی دو طرف به برجام؟ یا اینکه قرار است یک توافق موقت انجام شود که کمی تهران را آرام میکند و به دولت بایدن نیز زمان می دهد تا بتواند قانونگذاران کنگره را برای تصویب یک توافق کامل متقاعد کند؟!
به نظر می رسد توافق در همان قالب قدیمی یا حتی شبیه آنچه باشد که توسط رویترز «فاش» شده! به این ترتیب هیچ عامل جدیدی برای ثبات نخواهد بود بلکه به افزایش تنش در منطقه بیشتر دامن خواهد زد. این بیثباتی از خود ایران شروع میشود. رژیم ایران از یک بحران سیاسی و شکاف بزرگ بین ارکان نظام و مشروعیت آن با ملت رنج میبرد. علاوه بر این فشارهای اقتصادی و معیشتی باعث شد که مردم ایران از کل رژیم انقلابی و هیئت مذاکره کننده آن که خامنهای آنها را تیم مذاکره کننده انقلابی توصیف کرده، به ستوه آمدند.
در عین حال رژیم تهران اکنون به دلیل یکدست بودن از نظر ساختاری مسئولیت کامل نتایج مذاکرات و توافق را بر عهده دارد و هیچکدام از پیامدهای آتی آن را نمیتواند مانند گذشته متوجه جناح دیگر کند.
اینبار تصمیمگیرندگان رژیم با دو مشکل، یکی نیاز به کاهش فشار بر شهروندان به دلیل ترس از یک قیام سراسری و دیگری، اینکه ماهیت آمریکاستیزی نظام اسلامی را چگونه حفظ کنند، مواجهاند.
در واشنگتن به نظر میرسد که پسلرزههای هر توافقی با رژیم ایران در سطوح مختلف بر اوضاع داخلی آمریکا منعکس خواهد شد. اول اینکه کاخ سفید به دلیل عجلهای که برای رسیدن به توافق با تهران داشت، دچار نوعی دو دستگی و اختلاف میان مقامات خود شده است. ثانیاً هر نوع توافقی با ایران در معرض انتقاد شدید جمهوریخواهانی قرار خواهد گرفت که در انتخابات میاندورهای خود از آن استفاده کرده و در نتیجه از تصویب آن در کنگره جلوگیری خواهند کرد.
اما موضع منطقهای و کشورهای همسایه ایران به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز این است که نمیتوانند بدون ایجاد محدودیت پروژه موشکی بالستیک و توسعهطلبی و نفوذ منطقهای رژیم تهران هیچ توافقی را بپذیرند زیرا ترس از محدود ماندن توافق احتمالی به موضوع فقط هستهای منجر به تشدید تنشهای منطقهای میشود و تهران را به سوی سرمایهگذاری مجدد در پروژههای تخریبی در منطقه که بیشترین هزینهها را برای پوشش سیاسی و مالی آنها پرداخت کرده سوق خواهد داد.
مهمترین عامل پس از توافق هستهای احتمالی که همچنان باقی خواهد ماند، موضع اسرائیل است که همواره اعلام کرده به هیچ نوع توافق هستهای میان قدرتهای بزرگ و رژیم ایران پایبند نخواهد بود. این موضع امکان اقدام یکجانبه اسرائیل علیه تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی را باز میگذارد و اینبار ممکن است اقدام اسرائیل علنی و منجر به تشدید درگیری نظامی شود که در محدوده حملات ویژه متوقف نخواهد ماند بلکه ممکن است به یک رویارویی بزرگ و مستقیم بین تلآویو و تهران بکشد به ویژه اگر اسرائیل اهداف حملات خود را در ایران گسترش دهد و تهران نیز از نیروهای نیابتی خود در خارج از مرزهایش بخواهد در پاسخ به حملات اسرائیل دست به اقدامات تلافیجویانه بزنند.
به این ترتیب میتوان گفت عدم رسیدن به توافق هستهای ضرر کمتری نسبت رسیدن به توافق هستهای دارد چرا که عدم توافق سبب میشود که منازعه با جمهوری اسلامی محدود به قدرتهای بزرگ بماند! یک منازعه که واشنگتن موازنههای قدرت در آن را مدیریت خواهد کرد. اما اگر غرب به توافق هستهای با تهران برسد مسلماً رژیم ایران به سیاست اخاذی و باجگیری خود ادامه خواهد داد.
تهران پس از هر توافقی به راحتی میتواند اعلام کند که سطح غنیسازی را تا جایی که بخواهد بالا میبرد، گرچه به خوبی میداند که اجازه ندارد اعلام کند که سلاح هستهای دارد یا آزمایش هستهای انجام میدهد، زیرا بلافاصله نزدیکترین متحد خود یعنی روسیه را از دست خواهد داد. بمب هستهای ایران در محاسبات امنیت ملی روسیه نیز غیر قابل قبول است به این دلیل که مسکو پایتخت این کشور نزدیکترین شهر اروپایی به بمب هستهای بالقوه یا احتمالی ایران خواهد بود.
همچنین با وضعیت عدم توافق، سهلانگاری عمدی آمریکا در اجرای تحریمها، پیامدهای بحران اوکراین و نیاز اروپا به جبران بازار گاز روسیه، تهران میتواند بدون دادن امتیازات مهم مقاومت کند چون مطمئن است که دولت ضعیف بایدن هرقدر هم که اوضاع با تهران بحرانی شود به سوی گزینههای غیردیپلماتیک نخواهد رفت و مجازاتهای بیشتری نیز اعمال نخواهد کرد. پس اگر تهران از برخی خواستههای اساسی خود عقبنشینی کند و به شرایط خود پایبند باشد، عدم توافق ممکن است به درد تهران نیز بخورد.
بر این اساس، عدم توافق هستهای شبح تقابلی را که دو طرف اصلی یعنی رژیم ایران و آمریکای بایدن سعی در اجتناب از آن دارند از بین میبرد اما یک توافق در چارچوب پیشنهادات کنونی، درها را به روی بحرانهای بیشتر باز میکند. به نظر میرسد شرایط نیمهثبات منطقهای در دو حالت توافق یا عدم توافق، به پایان رسیده؛ با اینهمه خبر قطعی درباره توافق یا عدم توافق را میبایست منتظر ماند تا در «وین» اعلام شود.
*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده: مصطفی فحص
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن