«خانه خورشید» نخستین مرکز نگهداری زنان معتاد و بیخانمان پس از ۱۵ سال فعالیت، به دلیل افزایش محدودیتها تعطیل شد. فشار بر سازمانهای مردمنهاد روز به روز با حکومتیکردن این عرصهها افزایش یافته است.
لیلا ارشد یکی از مؤسسان «خانه خورشید» نخستین مرکز نگهداری زنان معتاد و بیخانمان به روزنامه «همشهری» خبر داد که این مؤسسه به دلیل افزایش فشارها و سختشدن فعالیت آنان، پس از ۱۵ سال کار، تعطیل شد.
لیلا ارشد معتقد است که تصمیمگیرندگان دیگر نمیخواهند سمنها و انجیاوها مانند گذشته فعالیت کنند.
این مؤسسه نیکوکاری توسط لیلا ارشد و سرور منشیزاده به عنوان نخستین مرکز کاهش آسیب اعتیاد زنان در بهمن سال ۸۵ تاسیس شد تا از زنان معتاد و بیخانمان حمایت کند.
به این ترتیب در طول سالهای گذشته ۲۵۰۰ زن تحت پوشش این مؤسسه قرار گرفتند که ۶۰۰ نفر از آنها بهبود یافتند. حالا اگرچه مؤسسه تا پایان اسفند ۱۴۰۰ به خدماترسانی ادامه میدهد اما از سال جدید دیگر «خانه خورشید»ی در کار نیست.
لیلا ارشد با اشاره به اینکه «از سال ۹۷ از اهدافمان فاصله گرفتیم»، بیان کرد: «محدودیتهای ما هر روز بیشتر میشود. تصمیمگیری در حوزه آسیبها بسیار متفاوت شده و میخواهند کارهای اجتماعی را به نهادهای بزرگ بسپارند تا سمنها مانند گذشته فعالیت نکنند. با دستهای بسته هم که نمیتوان شنا کرد.»
او میگوید: «بطور کلی سازمانهای دولتی به شکل جزیرهای کار میکنند و با هم انسجام ندارند. خیلی وقتها انتظار این بود که درباره آسیبها صحبت زیادی نشود. در یکی از موارد به ما گفتند این آسیبدیدهها را رها کن؛ اینها بالاخره میمیرند!»
لیلا ارشد کمکاری سازمانهای مربوطه را در ایجاد وضعیت فعلی اعتیاد زنان موثر میداند و درباره عملکرد مؤسسه خود میگوید: «یکی از مشکلات موجود این است که ما پیشگیری سطح یک و دو نداریم، پیشگیری ما سطح ۳ است، یعنی پس از وقوع حادثه و رخداد آسیب، وارد عمل میشویم.»
او اضافه میکند: «میگویند برویم درّه فرحزاد، منطقه خلازیر، آزادگان، دروازه غار و… و به معتادان کمک کنیم. آنجا چه کمکی میتوان به معتادان کرد جز اینکه به آنها غذا و لباس داد؟!»
ارشد همچنین از سرنوشت گروههای آسیبدیده در نبود «خانه خورشید» نگران است و میگوید که در محله دروازه غار، پزشکان بدون مرز فعال هستند و خدمات پزشکی و درمانی ارائه میدهند. در آنجا سمنهایی برای تحصیل کودکان هم فعالیت میکنند.
در صفحه اینستاگرام مؤسسه زنان «خانه خورشید» در ارتباط با این تعطیلی آمده است: «با هدف کمک به کاهش آسیب اعتیاد در میان زنان و کودکان، در خانهای قدیمی و کوچک افتتاح کردیم. در این سالها، آنچه دیدیم، شنیدیم و تجربه کردیم، در گفتار نمیگنجد. در ابتدا، راه بس دشوار و مقصد دست نیافتنی مینمود، اما آنچه ما را به پیش میبرد تنها توان و اراده ما نبود، در این سالهای بسیار سخت، آمدند یارانی که باورمان کردند و همچون فرشتگانی بی پَر و بال، ما را زیر چتر حمایت خود گرفتند. در کنار ما ماندند تا با هم، امید به زندگی را به خانههای سرد، تهی و غمگرفته زنان و کودکان آسیبدیده از اعتیاد، HIV و… باز گردانیم.»
این مؤسسه میگوید: «اینک پس از سالها مبارزه، باور داریم که وقت آن رسیده که مشعل بر افروختهی تجربه و تلاش این سالها را در دستان توانای داوطلبان خلاق، علاقمند و متعهد قرار دهیم تا آنها نیز به نوبه خود با انرژی و انگیزههایی بیشتر در راه بهبود شرایط آسیبدیدگان اجتماعی قدم بردارند و مرهمی باشند بر آلام آنان.»
در این بین، مؤسساتی نظیر «خانه خورشید» و «جمعیت امام علی» که با شکایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعطیل شد، منتقدان خود را نیز دارند. این منتقدان سازمانهای مردمنهادی از این دست را به نوعی کار با حکومت میدانند که به نوعی اثرات مخرب برجای مانده از سیاستهای حاکمیت را تعدیل میکنند و به ازای مجوز فعالیتشان ریشههای آن را در نظر نمیگیرند.
آنان همچنین معتقدند، کسب مجوز فعالیت سازمانهای مردمنهاد بدون اطاعت از قوانین و محدودیتهای اعمالشده توسط حکومت اساسا در ایران امری غیرممکن است و این نهادها به نوعی خود نیز نزدیک به منابع قدرت حکومتی هستند.
در سالهای اخیر فشار بر سازمانهای مردمنهاد برای جلوگیری از فعالیتهای اجتماعی آنان شدت یافته است. برخی بر این باورند که این امر در راستای جایگزینی نهادهایی چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج در امر آسیبهای اجتماعی است تا از نزدیک بر بخشهای آسیبدیده و محروم جامعه مسلط شوند و در آنان برای مغزشویی و سوء استفاده از جمله به عنوان سرکوبگر و یا گوشت دم توپ نفوذ پیدا کنند. اینهمه در حالیست که سازمانهای مردمنهاد و غیردولتی در همه کشورها با حکومتهای عادی یکی از مهمترین منابع یاریهای اجتماعی و مبارزه با آسیبهای جامعه به شمار میروند.
در همین ارتباط بسیاری از نیروهای «جهادی» و سازمانهای «خیریه» زیر نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با نزدیک شدن به شهروندان مناطق محروم، از جمله کودکان و نوجوانان به اسم غذارسانی، کارآفرینی، تأمین آب آشامیدنی و مقابله با اعتیاد، به مغزشویی آنها پرداخته و نیرو جذب میکنند تا به وقت نیاز مانند جنگهای نیابتی در سوریه و یمن، از آنان بهره بگیرند. تا کنون گزارشهای متعددی از باند توزیع مواد مخدر با استفاده از کودکان کار و همچنین باند زبالهگردان با بهرهکشی از این کودکان، منتشر شده که سرنخ آنها به باندهای حکومتی میرسد. حتا شهرداری تهران نیز قصد داشت به اسم ساماندهی کودکان کار و یکسانسازی آنان با لباسهای یکسان، تفکیک زباله را به اسم «کارآفرینی» با کودکان کار پیش ببرد!