امیر امیری استاد طراحی حرکات نمایشی (کوریوگرافی) و برخی همکارانش بطور ضمنی از اجرای «طراحی حرکت» یا «کوریوگرافی» منع شدهاند.
در پی اعمال محدودیتهای مداوم بر بخشهای مختلف اجتماعی و هنری به ویژه تئاتر و نمایش، زمزمههای یک سنگاندازی تازه به گوش میرسد. در روزهای اخیر با بعضی استادان و بازیگران تئاتر، تماسهایی گرفته شده و به آنها ابلاغ کردهاند، «طراحی حرکت» و «کوریوگرافی» ممنوع است!
«کوریوگرافی» طراحی رقص و حرکات آهنگین است که سالهاست طراحان تخصصی این حوزه هنری در ایران به دلیل سانسورهای سختگیرانه سعی کردهاند شیوههای کمدردسرتری را به کار بگیرند.
به دلیل قوانین نانوشته جمهوری اسلامی، خیلی وقت است که از عبارت «حرکات موزون» بجای کلمه رقص استفاده میشود. ولی گویا این عبارت هم دیگر به مذاق مسئولان خوش نیامده و قصد دارند برای به زبان نیاوردن آن، بطور کل یک بخش ضروری را از بدنه تئاتر برای همیشه حذف کنند.
امیر امیری استاد طراحی حرکتهای نمایشی (کوریوگرافی) گفته به او اعلام کردهاند که طراحی حرکت و کوریوگرافی «طبق قوانین کشور» ممنوع است. با توجه به اینکه صراحتا چنین قانونی در هیچ بند و مفادی دیده نمیشود به نظر میرسد هشداردهندگان به همان «قانونهای نانوشته» کشور از جنس ممنوعیت حضور زنان در استادیوم نظر دارند.
میان سبکهای مختلف اجرا، فرم در حرکتهای نمایشی، کوریوگرافی حرف اول را میزند. درواقع یک زبان گویای بصری است تا بازیگران آنچه را در کلام نمیگنجد تجسم و درک کنند. به این ترتیب هنرمندان تئاتر و نمایش حدودیتهایی بسیار فراتر از رعایت حجاب و تماس فیزیکی سر صحنه دارند. حالا بر اساس این ممنوعیت جدید باید مواظب باشند حرکتهایی که حتی به صورت انفرادی و با پوشش کامل انجام میدهند نیز به تشخیص سلیقهای مسئولان «اغواگرانه» نباشد.
در دو سال گذشته پیامدهای ویروس کرونا بیش از هر چیز به هنر آسیبهای جدی وارد کرده است. در همین شرایط اما تئاتر نسبت به سینما بهتر عمل کرد و با وجود همه محدودیتها در جذب مخاطب سربلند بود.
در یک سال گذشته پس از رفع نسبی محدودیتهای کرونایی، تعداد قابل توجهی از نمایشهای صحنهای با تمام ظرفیت به اجرا درآمدند و اهالی تئاتر را به آینده امیدوار کردند.
به استناد اخبار منتشر شده و با نگاهی به بلیتفروشی اینترنتی، اکثر اجراهایی که هماکنون روی صحنه تماشاخانه ایرانشهر، تئاتر شهر و تماشاخانه شهرزاد هستند، با استقبال مخاطبان تئاتر مواجه شدهاند. برخی از این نمایشها تمام بلیتهایشان از روز اول تا ۱۴ روز آینده بطور کامل فروخته شده است.
اما آنچه اهالی هنر را به شدت عصبانی کرده، این است که سختگیریهای نوظهور بیش از پیش زنگ خطر تعطیلی تئاتر را در ایران به صدا درآورده است. در دو سال کرونایی هیچیک از مسئولان پیگیر تعطیلیهای نمایش و شرایط بد اقتصادی هنرمندان نبوده و هیچ فکر جدی برای تامین بودجههای مرتبط با فعالیتهای هنری و فرهنگی نشده است.
سیاستهایی که اخیرا حتا برای روشنایی محلهای اجرا اتخاذ شده نیز هم ناراحتکننده است هم مضحک. در مراکز اصلی مثل تماشاخانه ایرانشهر یا تئاتر شهر در لابی و محوطه اطراف چراغها یکی در میان خاموش است.
بعلاوه، افرادی دور محوطه گشت میزنند و اگر تعدادی گرد هم جمع شوند به آنها تذکر داده میشود که محل را ترک کنند! امری که اساسا مغایر فضاهای فرهنگی است و گردهمایی و دورهمنشینی و گپ و گفتگو متعلق به محیطهای هنری است.
با وجود تمامی این محدودیتها اما جوانانی باانگیزهی بالا همچنان سعی دارند از موانع عبور کرده و هنر از جمله هنر نمایش و تئاتر را که یکی از قدیمیترین فعالیتهای فرهنگی جوامع است، زنده نگهدارند. حال باید دید این قوانین نانوشتهای که هر روز یقه هنر و فرهنگ ایران را میگیرد تا کی مجال نفس کشیدن به هنرمندان و هنردوستان میدهد!