روز پنجشنبه، ۲۴ فوریه، ارتش روسیه پس از گردآوردن نیروی نظامی عظیمی نزدیک به دویست هزار تن در مرزهای کشور اوکراین و به دنبال چند هفته زمینهچینی تبلیغاتی، از زمین و هوا و دریا و از سه جانب وارد خاک کشور مستقل اوکراین شد و استقلال و حاکمیت ملی ملت اوکراین را به دستاویزهای واهی آشکارا نقض کرد.
به رغم همهی بهانههایی که روسیه در بوق و کرنای تبلیغاتی خود دمیده و میدمد، به روشنی پیداست که اینبار نیز انگیزهی این عمل تجاوزکارانه چیزی جز همان توسعهطلبی خشونتآمیز همیشگی وارثان کنونی امپراتوری تجاوزکار روس که در طول تاریخ آن همواره همهی همسایگان آن، از جمله ملت کهنسال ما، قربانی آن بودهاند، نیست.
نقض حقوق ملت اوکراین و همهی اصول حقوق بینالملل در این ماجراجویی خطرناک رهبری خودکامهی روسیهی کنونی چندان آشکار است که از همان نخستین روز این تجاوز بخش اعظم کشورها و ملتهای جهان آن را محکوم کردند و در سراسر جهان مردم انزجار خود از این عمل و جنایات همراه با آن را در همهی کشورها به نمایش درآوردند. حتی در خود روسیه که هرگونه نمایش سیاسی مردم به شدت سرکوب میشود نیز این جنگ خانمانسوز با نفرت مردمی روبرو شده که تا کنون هزاران نفر از آنان طی تظاهرات ضدجنگ خود بازداشت شدهاند.
در این میان ایستادگی ملت و دولت اوکراین، که ولادیمیر پوتین با هیچ شمردن آنها تصورمیکرد به پیشواز نیروهای «آزادیبخش» او میروند یا ظرف یکی دو روز از پیش پا برداشته میشوند نقشهی کوتهنظرانهی او را با شکست روبرو ساخت و مردم جهان را به شگفتی و ستایش در برابر آزادگی، استقلالطلبی و عمق هویت ملی این ملت وادارکرد. توسل به زور عریان نه تنها در عزم ملت اوکراین برای مستقل زیستن و برخورداری از آزادی خللی وارد نکرد بلکه نیروهایی چون اتحادیهی ثروتمند اروپا را که تا کنون در برابر اخلالگریهای روسیه در روابط اعضای آن ساکت مانده بود، برخلاف انتظار این کشور، به مرحلهی جدیدی از اتحاد وارد کرد و برای تدارک دفاع مشترک بیش از پیش مستعد و آماده ساخت.
بهانههای روسیه دایر بر اینکه گسترش پیمان دفاعی ناتو به کشورهای هممرز با آن به قصد محاصرهی نظامی این کشور و عزم آن به جلوگیری از چنین خطری انگیزهی این تجاوز بوده، جز شیفتگان و سحرشدگان سنتی روسیه و کسانی که از پیش هوادار سینه چاک این قدرت امپریالیستی بودهاند و هربار برای زیادتطلبیهای آن دستاویزهایی میتراشند، هیچکس را نمیتوانست بفریبد.
در این تجاوز مسلم، عذر تراشیدن برای روسیهای که از ۲۰۱۴ یکجانبه و غلفتاً شبهجزیرهی کریمه را به خود ضمیمه کرد و پس از آنهم همچنان طلبکار بوده و هست، تحت این عنوان که به دغدغههای امنیتی روسیه پاسخ داده نشده و نتیجه گرفتن که این تجاوز تنها یک طرف ندارد و «دو سویه است» اگر خودفریبی کوردلانه نباشد تقلب برای فریب دیگران است؛ هنگامی که میخواهند گناهی انکارناپذیر را لوث کنند برای مرتکب آن شریک جرم میتراشند؛ پس در تجاوز به اوکراین که پوتین از اساس هم هویت ملی آن را انکار کرده آن را جزئی از روسیه قلمداد میکند، تجاوزی که ابتدا هم با انضمام یک شبهجزیرهی آن به روسیه شروع شد، یک شریک جرم وجود دارد: ناتو و قدرت اصلی آن ایالات متحده ی آمریکا!
آیا چنین عذرتراشیهایی برای هوا و هوس یک دیکتاتور بهای جان صدها، و به زودی هزاران بیگناه و ویرانی شهرهای یک کشور و آوارگی صدها هزار تن از مردم آن را خواهدپرداخت؟ و آیا تصور اینکه روسیه چون «دیگر کمونیست نیست» پس متجاوز هم نیست، روسیهای که هیچگاه در طول تاریخ خود جز تجاوز و تعدی به دیگران نکرده، پنداری عامیانه نیست؟
ملت ما هم که از چندین قرن پیش تا کنون در معرض تجاوزات این قدرت تازهنفس و زیادهخواه بوده و همواره قربانی توسعهطلبی آن واقع گردیده است، کمتر از هر ملت دیگری در دام چنین فریبی میافتد. هر کس به سادگی درمییابد ملتهایی که سالیان دراز طعم تلخ اسارت در دست امپریالیسم روس را چشیدهاند و چکمهی ارتش و سرویسهای امنیتی آن را بر گلوی خود حس کردهاند، برای دوری از تکرار این خطر هولناک چارهای جز پیوستن به یک سیستم دفاعی قوی یا قویتر انتخاب دیگری نداشتند و ندارند.
در زمانهای که ملت ایران خود نیز در زیر خفقان حاکم از سوی نظامی توتالیتر و فاسد که با احساس قرابت به دیکتاتوری حاکم بر روسیه مدتهاست به دستنشاندهی آن نیز تبدیل شده است، قادر به بلندکردن صدای خود نیست، نهضت مقاومت ملی ایران، سازمان شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر قانونی نظام مشروطهی کشور، به نام ملت ایران این تجاوز بیشرمانه و توطئهی خطرناک علیه صلح جهانی را محکوم کرده، ضمن ابراز همبستگی کامل با ملت دلیر اوکراین، صدای خود و ملت ایران را به صدای همهی ملتهای آزادی میپیوندد که خواستار پایان فوری این حقکشی ظالمانه و تجاوز ننگین تاریخیاند.
ایران هرگز نخواهد مرد
چهارشنبه ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۰
برابر ۲مارس ۲۰۲۲
نهضت مقاومت ملی ایران