پتکین آذرمهر- میگویند «گذشته چراغ راه آینده است»؛ اما گاهی هم گذشته و تاریخ توجیهی میشود برای جنگ و کشتار و جنایت علیه بشریت. مانند جنگی که امروز در اوکراین در جریان است و پیامدهای مرگبار آن به تهدیدی علیه کل بشریت تبدیل شده است!
دو روایت متضاد از تاریخ اوکراین، یکی روایت رهبر روسیه، ولادیمیر پوتین، و دیگری روایت ولودیمیر زلینسکی رهبر اوکراین، امروز توجیهی شده برای دو طرف متقابل. پاسخ اینکه کدام ولادیمیر درست میگوید شاید این جمله معروف باشد که تاریخ را فاتحان مینویسند!
ولادیمیر پوتین در سخنرانی تاریخی خود که یک روز پیش از حملهاش به اوکراین از تلویزیون روسیه پخش شد، جمهوری اوکراین را ساخته و پرداخته ولادیمیر ایلیچ اولیانوف معروف به لنین پایهگذار اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی دانست و گفت در طول تاریخ تا قبل از لنین کشوری به نام اوکراین وجود نداشته. به گفته ولادیمیر پوتین، اوکراین و روسیه یک ملت هستند که اجداد آنها یکی از قبائل وایکینگها بوده که از اسکاندیناوی به اروپای شرقی آمدند و بر اسلاوهای بومی این مناطق چیره شدند و فرمانروایی «روسِ کییف» را در پایتخت امروز اوکراین، کییف، پایهگذاری کردند.
ولادیمیر کبیر (۹۵۸ تا ۱۰۱۵) پادشاه وایکینگتبار «روسِ کییف» در سال ۹۸۸ میلادی به مسیحیت گروید و پایهگذار اولین دولت مسیحی ارتدکس در جهان شد. مجسمه ولادیمیر کبیر در کییف از سال ۱۸۵۳ میلادی در خیابان ولادیمیر این شهر برپاست و نمادیست از هویت اوکرائینیها و الهامبخش ملیگرایان این کشور.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، روسیه نیاز به بازسازی در هویت ملی خود داشت. کشور شوروی که تا دیروز مجسمههای ولادیمیر لنین و خیابانهای ولادیمیر لنین، یادآور همیشگی بنیانگذار و پدر معنویش بودند، حالا باید آن ولادیمیر را که به زبالهدان تاریخ سپرده شده بود با ولادیمیری دیگر جایگزین میکرد.
چنین بود که در ۵ نوامبر سال ۲۰۱۶ در مقابل محوطه کاخ کرملین در مسکو، جایی که پیشتر مجسمه ای از ولادیمیر لنین خودنمایی میکرد، ولادیمیر پوتین از مجسمه ولادیمیر کبیر رونمایی کرد.
هدف پوتین از بنای این مجسمه، تأکید بر ریشههای تاریخی روسیه و تقویت ملیگرایی روسی بود. او در سخنرانی پرشوری که در آن مراسم انجام داد گفت: «ما وظیفه داریم، با هم در برابر تهدیدها و چالشهای روز بایستیم؛ باید با تکیه بر سنتهای ارزشمند وحدت و همبستگی، رو به جلو حرکت کنیم تا تاریخ هزار سالهی ما استمرار یابد».
از آنجا که ولادیمیر کبیر در کریمه غسل تعمید داده شده بود، طبیعی است که این شبهجزیرهی خوش آب و هوا هم با این توجیه تاریخی میبایست متعلق به کسی باشد که ولادیمیر کبیر مال اوست!
اما ولودیمیر زلینسکی و حامیان اوکراین مستقل از روسیه روایت دیگری از ولادیمیر کبیر و تاریخ «روسِ کیف» دارند. آنها بر اساس آنچه در بسیاری از مستندات تاریخی نیز آمده است، میگویند در زمان ولادیمیر کبیر اصلا مسکو و روسیهای وجود نداشت و هر پیوندی که بین ملت روسیه و اوکراین در هزار سال پیش وجود داشته نیز ربطی به دنیای مدرن امروز ندارد. طرفداران اوکراین مستقل مثال میزنند که ادعای پوتین مانند این است که بگوییم چون نورمنها از ناحیه نورماندی در شمال فرانسه به انگلستان تاختند و بر این کشور حاکم شدند، پس امروز اهالی ناحیه نورمان در شمال فرانسه باید بگویند که انگلستان مال آنهاست!
گفته میشود کسی که نقش مهمی در شکل دادن ذهنیت ولادیمیر پوتین برای بازسازی این هویت ملی پساکمونیستی برای روسیه ایفا کرده، ولادیمیر دیگریست به نام ولادیمیر مدینسکی وزیر فرهنگ پیشین روسیه، مشاور ارشد امروز پوتین و سرپرست هیات روسی در مذاکرات صلح با هیات اوکرائینی. بدون شک یک دلیل انتخاب ولادیمیر مدینسکی برای سرپرستی هیات مذاکره روسی با اوکرائین این است که او این روایت را که روسها، اوکرائینیها و بلاروسها همه فرزندان ولادیمیر کبیر هستند را در این مذاکرات به اوکرائینیها یادآوری کند.
اما واقعیت این است که در نهایت، ممکن است روایتهای مختلف از تاریخ محرک اقلیتی از مردم برای انتخاب نوع ایدئولوژی آنان باشد، اما برای اکثریت مردم، معیار اینکه تابعیت کدام کشور را داشته باشند، تاریخ نیست بلکه سیستم ادارهی آن کشور است که تعیین کننده سبک زندگی، امنیت، آزادی و رفاه اقتصادی آن مردم میشود تا به آیندهای بهتر برای خود و فرزندانشان امیدوار باشند.
چنانچه اگر سیستم اداره کشور خودمان ایران متفاوت از حال حاضر میبود و مردم از امنیت، رفاه اقتصادی و آزادی در انتخاب سبک زندگی خود برخوردار میبودند و به آینده بهتری باور میداشتند، شاید دوباره ایران بزرگ تاریخی هم، حداقل به شکل یک اتحادیه فرهنگی اقتصادی، امکانپذیر میشد و شعار «فلات ایران به زیر یک پرچم» به ایدهآلی دستیافتنی تبدیل میشد!