امسال در حالی به استقبال هشت مارس، روز جهانی زن میرویم که زنان در ایران و جهان برای دستیابی به حقوق خود با ساختارهای مردسالار و سرمایهسالار در حال مبارزه هستند. ساختاری که زن را جنس دوم تلقی میکند و به زنان با نگاهی کالایی و مصرفی نگاه میکند. فراتر از این نگاه مسلط جهانی، زنان در ایران تحت انقیاد قوانین ضد زن منبعث از سنت مردسالارانه و مذهب هستند. شرایطی که مانع تحقق حقوق برابر برای زنان می شود و آنان را در موقعیت فرودست قرار میدهد.
به عنوان نمونه در طی یک سال گذشته طرح جوانی جمعیت یکی از مهمترین مسائلی بود که با تصویب آن حقوق زنان بهصورت جدی مورد تعرض قرارگرفته است. این طرح که هدفش افزایش جمعیت است بدون توجه به زیرساختهای ضروری اقتصادی و اجتماعی برای رشد جمعیت به دنبال سلب حق مالکیت زنان بر بدن خود است این طرح چنان به جنگ پیشگیری از بارداری و سقطجنین ناشی از بارداری ناخواسته رفته است که عملاً زمینه بروز انواع بیماریها را برای زنانی فراهم میکند که ناخواسته باردار شدهاند یا خواهان سقطجنین هستند تبعات این طرحهای ضد زن بیشک در بلندمدت باعث ناهنجاریهای فراوان خواهد شد که بهسادگی قابل جبران نیست.
یکی از معضلات جدی دیگر پدیده کودک همسری است که ناشی از فقر و فقدان عدالت آموزشی است دخترانی که ناچارند بهجای کودکی مسئولیت همسری به عهده بگیرند همین کودک همسری باعث ایجاد مشکلات فراوان میگردد و در مواردی منجر به زن کشی میگردد. تا جایی که میتوان گفت. زن کشی امنیت روانی زنان را در طی یک سال گذشته به خاطر تعدد همسرکشی و زن کشی دچار آسیب جدی نموده است. مرگ رومینا به دست پدرش تا قتل مونا به دست همسرش نشان میدهد که همچنان خشونت عریان علیه زنان در جامعه ایران یک معضل اجتماعی جدی است. قتلهایی که فراتر از ریشههای فرهنگی و وضعیت روانی قاتل باید علت آن را در قوانینی جست که عملاً زمینهساز این قتلهاست.
در یک چنین شرایطی زنان و مردان برابری خواه کوشیدهاند برای رفع تبعیض و از بین بردن ساختارهای نابرابر و قوانین ضد زن و تبعیضآمیز تاکید نمایند اما تا رسیدن به حقوق برابر راه طولانی در پیش است. بیشک آموزش حقوق کودکان و زنان و مخالفت با کودک همسری و مبارزه با طرد دختران از مدرسه به خاطر آموزش پولی و فقر، در راستای تحقق حقوق زنان میتواند مؤثر باشد نقش آموزش مترقی و پیشرو در این زمینه را نباید نادیده گرفت.
در سطح بینالمللی نیز شاهد آن بودیم که زنان از آمریکا تا ترکیه و افغانستان برای دفاع از حقوق خود خیابان را از آن خود نمودند. در افغانستان زنان تنها نیروی مترقی بودند که در مقابل بربریت و توحش طالبان مقاومت کردند. این در حالی بود که جهان مدعی تمدن و همسایگان افغانستان بر سر منافع خود با سرنوشت افغانستان معامله کردند و زیر پای طالبان جنایتکار و زنستیز فرش قرمز پهن نمودند. اگر چه زنان افغانستان قیمت فراوانی دادند و قربانی و سر به نیست شدند اما باعث ایجاد یک موج همبستگی جهانی شدند که زنان ایرانی نیز در کنار این زنان ستمدیده قرار گرفتند. این همبستگی و مقاومت زنانه نشان داد که چهره سیاستهای جهانی چقدر ضد زن و غیرانسانی است.
در آخرین حادثه بینالمللی و در حمله روسیه به اوکراین شاهد آن هستیم که اولین قربانیان زنان و کودکان هستند. اگرچه همواره جنگ در هر نقطه و هر زمان، جنگ میان قدرتمندان است آنان برای منافعی جنگ به پا میکنند که اکثریت مردم در آن سهمی و سودی ندارند. اگرچه جنگ در دنیا و بهویژه در خاورمیانه، نتیجه تقابل منافع غرب و آمریکا و متحدانش ازیکطرف و منافع روسیه و متحدانش در دیگر سو است و نمیتوان نقش جنگافروزی قدرتهای منطقه ازجمله ترکیه ، ایران ، عربستان و اسراییل را نادیده گرفت و باید باکلیت سیاستهای جنگ افروزانه مخالفت نمود اما در این شرایط تاریخی باید تجاوز روسیه به اوکراین را محکوم نمود چرا که هر جنگ، جنگ علیه کودکان و زنان و زحمتکشان است. ما خواهان فیصله جنگ در تمام دنیا بهویژه در اوکراین هستیم و انتظار داریم نهادهای مستقل جهانی از قربانیان جنگ بهویژه زنان و کودکان حمایت نمایند.
اما تمام تحولات به موارد فوق محدود نمیگردد در ایران در یک سال گذشته با فشار به فعالان زن، سرکوب جنبش زنان افزایشیافته است اما این سرکوبها مانع کنشگری زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی نشده است. در جنبش معلمان زنان معلم در قامت پیشتازان جنبش ظاهر شدند و از احضارها و بازجوییها نهراسیدند بااینکه تعدادی از زنان در زندان بودند اما این موجب ترس زنان نشد و تشدید سرکوب نتوانست نقش مثبت و پیشرو معلمان زن را به حاشیه ببرد.
روز به روز بر حضور زنان در کنشهای میدانی افزوده شد و در انتخابات برخی تشکلهای صنفی زنان به هیئتمدیرهها راه یافتند تا در موقعیت تصمیمگیری نیز قرار گیرند. بااینحال هنوز به مطالبات خاص زنان مانند حقوق برابر در برابر کار یکسان با مردان بهخصوص در بخش خصوصی، برخورداری از حق عائلهمندی و امکانات رفاهی مانند مهدکودک رایگان و … آنگونه که شایسته است پرداخته نشده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران به تمام زنان و مردان برابری خواه بهویژه زنان ایران و زنان معلم، زنان فعال صنفی، زنان زندانی سیاسی بهویژه معلمان زندانی زن روز جهانی را تبریک میگوید و خواهان رفع تبعیض از ساختار حقوقی و سیاسی در راستای برابری حقوق زنان و مردان است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن استقبال از حضور پرشور زنان معلم در عرصه کنشگری صنفی و آموزشی از تمام فعالان زن که احضار شده یا مورد بازجویی قرارگرفته و زنان زندانی معلم حمایت میکند. ما خواهان آزادی تمام زنان زندانی سیاسی بهویژه زنان معلم خانمها ناهید فتحعلیان، زینب همرنگ ، معصومه عسگری، عالیه اقدام دوست و زهرا محمدی هستیم. حکم زندان خانم نصرت بهشتی باید لغو شود و پرونده زنان معلم خانمها مریم کبیری، سارا سیاهپور، فرنگیس نسیم پور، مریم زیرک، شبنم بهارفر و فاطمه بهمنی مختومه گردد.
بیشک این سرکوبها مانع پیشروی جنبش معلمان و کنشگری زنان معلم نخواهد شد. حضور زنان در جنبش معلمان نشان میدهد که در آینده ایران هیچ حرکت و تغییری بدون حضور زنان و بدون توجه به مطالبات زنان موفق نخواهد شد. با تحقق مطالبات زنان است که میتوان به تحقق جامعهای آزاد و برابر همراه با شادی و رفاه و بدون هر تبعیض بخصوص تبعیض جنسیتی دستیافت.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۷ اسفند ۱۴۰۰
۸ مارس ۲۰۲۲