جمهوری اسلامی از همان آغاز به محدودکردن هرچه بیشتر حقوق و آزادیهای زنان و حذف سیستماتیک ایشان از صحنه جامعه پرداخت. بیاعتنایی به حقوق و مقام زن چنان در این نظام گسترده است که هر روز یک امام جمعه یا مقام کمعقل دیگر نظام پشت بلندگویی خواهان محدودتر شدن آزادی زنان در عرصه جامعه، تولید، کار، ورزش و غیره میشود. به این ترتیب فهرست محدودیتها برای زنان چون حجاب اجباری، ممنوعیت مسافرت بدون اجازه شوهر، عدم برابری با مردان در وراثت، نداشتن حق طلاق، ممانعت از مشارکت اقتصادی، حضانت فرزندان و… هر روز طولانیتر شده است.
در کنار ایجاد این محدودیتها جمهوری اسلامی با تبلیغ زنستیزی، خرافات، کودکهمسری، خشونت، حاکم ساختن زور بجای حق و وحشیگری دست به تهاجمی گسترده علیه فرهنگ و انسانیت ایرانیان زده و کوشش کرده است که جامعه ایران را به دوران جهالت و وحوشت بازگرداند.
تبلیغ و تشویق خشونت، اسیدپاشی، تیغ کشیدن به صورت زنان، عادی قلمداد کردن قتلهای ناموسی و قوانین ارتجاعی کیفری که برای نمونه به پدر اجازه قتل فرزند را میدهد، بخشهایی از تهاجم زنستیزانه، ضدانسانی و جاهلانه جمهوری اسلامی بوده است.
باید پذیرفت که عادات و سنن ارتجاعی و پوسیده حاکم بر روابط قومی و خانوادگی که در بسیاری از نقاط مورد سوء استفاده برخی از مردان از این قوانین ارتجاعی جمهوری اسلامی علیه زنان، قرار گرفته و زمینه مناسب برای ترویج وحشیگری و جنایت علیه زنان بوده است. در سال گذشته ۴۱ زن در شهرهای مختلف کردستان و در دو سال گذشته ۶۰ زن در خوزستان به دلایل مختلف از جمله دلایلی که ناموسی نامیده شده، به قتل رسیده و به جرم عاشقی یا افکار متفاوت سر بریده شدهاند که قتل مونا حیدری دختر ۱۷ ساله دارای فرزندی ۳ ساله در خوزستان توسط شوهرش تنها یکی از آنها بوده است.
زنان ایران از آغاز با شهامتی تحسینبرانگیز به مبارزه علیه سیاستهای زنستیزانه جمهوری اسلامی پرداختند. مبارزاتی که روشن و پنهان در تمامی عرصهها از خیابان گرفته تا تولید، تحصیل، هنر، ورزش و غیره در جریان بوده و بویژه مبارزه علیه حجاب اجباری و تفکرات عصر حجری صاحبان قدرت همچنان ادامه داشته است. زنان با مبارزات خود رهبران نمونهای چون نسرین ستوده، نرگس محمدی و سپیده قلیان و تلاشگران پرشمار دیگری را به جامعه عرضه نموده، علیرغم همه تضییقات، مشکلات و احکام سنگین زندان و رفتارهای ضد انسانی و ضد حقوق بشری در زندانها در صف مقدم جنبشهای اجتماعی و مدنی قرار گرفتهاند. آنها همچنین با تحصیل در دانشگاهها و مراکز آموزشی، جایگاه محکمی را در مدیریت و تولید آینده کشور به خود اختصاص دادهاند.
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور آزادی ملت ایران را جدا از آزادی زنان نمیداند و خواهان تساوی کامل حقوق زنان و مردان است. ما سیاستهای زنستیزانه جمهوری اسلامی را محکوم میکنیم، خواهان آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی، منجمله فعالان مدنی زن هستیم. به اعتقاد ما برابری حقوق زن و مرد، بدون رهایی از بندهای جمهوری اسلامی، پایان دادن به هرگونه دیکتاتوری، تصویب و اجرای قانون اساسی جدیدی که استقلال، آزادی، حاکمیت ملت، جدایی دین از حکومت و رعایت حقوق انسانی و شهروندی را تضمین کند و استقرار حکومتی قانونمند و متکی به آراء مردم، میسر نمیباشد.
ما همچنین معتقدیم که جامعه پیشرفته و مدنی ایران منجمله سازمانهای سیاسی سراسری و قومی، فرهنگیان و دانشگاهیان، هنرمندان، وکلا، انجمنها و سازمانهای صنفی و سندیکایی لازم است با یک جنبش فرهنگی گسترده و همهجانبه بیش از پیش و به نحوی مشخصتر با عقبماندگی افکار و عادات برخی از بخشهای سنتی جامعه پیکار کنند و به تهاجم جهل جمهوری اسلامی به نحوی شایسته پاسخ گویند.
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
۱۷ اسفند ۱۴۰۰برابر ۸ مارس ۲۰۲۲