مدیر خانه امن «مهر شمسآفرید» میگوید، اغلب زنانی که به خانههای امن و اورژانس اجتماعی مراجعه میکنند، در معرض «زنکُشی» بودهاند.
دست به دست شدن اخبار تجاوز و جنایتهای موسوم به «قتلهای ناموسی» در فضای مجازی، بسیاری از مردم را آگاه کرده که در همسایگی و یا شهر محل سکونتشان چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. درواقع دسترسی همگانی به اینترنت سبب شده معضلاتی که همیشه توسط حکومت و رسانههایش در سکوت به فراموشی سپرده میشود، بیش از پیش آشکار شوند.
حالا آنچه بسیاری از آن بیخبرند، مراکز و نهادهایی است که میتوانند قبل از وقوع حادثه از برخی اتفاقات تلخ پیشگیری کنند. مراکزی که نه فقط آسیبدیدگان بلکه مردم عادی هم از وجودشان بیخبرند و اگر آگاه شوند، میتوانند زنان و کودکان بسیاری را از آسیب، قتل و تجاوز نجات دهند.
فاطمه باباخانی مدیر خانه امن «مهر شمس آفرید» از فعالان حقوق زنان است که یک مؤسسه مردمنهاد راهاندازی کرده تا از زنان خشونتدیده حمایت و آنها را با حقوق و تواناییهایشان آشنا کند.
توانمندسازی زنان نجاتیافته از انواع خشونت، مشاورههای حقوقی، روانشناسی رایگان، برگزاری کارگاههای آموزشی، کمک به بازگشت به تحصیل دختران بازمانده از تحصیل و… از جمله اقدامات این خانه امن است که به دلیل غیردولتی بودن با مشکلات بسیار دست و پنجه نرم میکند.
فاطمه باباخانی سعی دارد با تقویت روحیه حقخواهی و آگاهیرسانی به تمامی مردم جامعه، کاری کند تا قتل زنان و دخترانی چون رومینا اشرفی و مونا (غزل) حیدری رخ ندهد. دغدغه این فعال حقوق زنان این است که آنقدر نظارتها بیشتر شود تا اگر کسی مثل فاطمه بریهی به خانه امن پناه میآورد، او را به قاتلاش نسپارند.
به گفتهی فاطمه باباخانی، «اغلب زنانی که میتوانند از طریق اورژانس اجتماعی و در خانههای امن جان پناهی داشته باشند، در معرض زنکُشی بودهاند اما موارد بسیاری وجود دارد که زنان در معرض خطر حتا امکان تماس تلفنی با اورژانس اجتماعی را هم ندارند.»
آنگونه که این فعال حقوق زنان توضیح داده، زنان خشونتدیده عمدتا با نزدیکان و دوستان خود تماس میگیرند و گاهی هم از طریق دایرکت اینستاگرام با فعالان حوزه زنان یا مراکز مربوطه ارتباط میگیرند.
او در پاسخ به اینکه در وهله اول چه راهکاری به زنان خشونتدیده پیشنهاد داده میشود، گفته است: «قبل از هر چیز میخواهیم از هرگونه اقدامی که منجر به جریتر شدن و بروز خشونت آنی طرف مقابل شود، پرهیز کنند.»
باباخانی به مورد یک زن خشونتدیده اشاره کرده که ۱۸ سال تخت خشونت و حبس خانگی بوده است، تا حدی که برخی نزدیکان او اسامی فرزندان این زن را نمیدانستند. این زن، با همراهی اورژانس اجتماعی، توانسته خانهای را که زندان او شده بود ترک کند.
وی توضیح داد: «اتفاقا خانواده متمولی بودند اما شوهر به شدت خشونتگر و کُنترلگر بود. ابتدا از خانم خواستیم که آرامش خود را حفظ کند و اقدام هیجانی نشان ندهد. بعد از آن به سرعت اورژانس اجتماعی وارد عمل شد و مددکاران حمایتهای قضایی لازم را گرفته و با در دست داشتن حکم ورود به منزل و با همراهی پلیس ۱۱۰ وارد شدند و زن و بچهها را از خانه خارج کرده و با دستور قضایی به خانه امن منتقل کردند.»
باباخانی با اشاره به اینکه زنان خشونتدیده میتوانند کودکانشان را نیز همراه خود ببرند، تاکید کرد: «پس موضوع مهم اولیه این است که تا زمانی که محیط و فضای امنی پیدا نکردهاند، تلاش کنند درگیر نشوند. بعد از آن در اولین فرصتی که میتوانند یا از خانه خارج شوند یا در اولین فرصت با ۱۱۰ تماس بگیرند و درخواست کمک کنند.»
او تنها راه فوری، ایمن و قانونی برای زنان خشونتدیده را تماس با اورژانس اجتماعی خواند و در عین حال تأکید کرد: «البته تعداد خانههای امن کم است اما هر استانی یک خانه امن دولتی یا غیردولتی دارد.»
این فعال امور اجتماعی همچنین گفت که در خانههای امن هرگز «نمیتوانیم تضمین کنیم» که یک زن با مداخله خانه امن دیگر خشونتی متحمل نمیشود اما «ما حداقل ۶ ماه نگهداری و اسکان داریم و اقداماتی در راستای توانمندسازی یا توانافزایی این زنان انجام میدهیم.»
باباخانی اضافه کرد: «مسئله اصلی این است که ما زنان خشونتدیده را رها نمیکنیم. حتا ۲ سال پس از ترخیص مطابق پروتکل ما این ارتباط را حفظ میکنیم تا مبادا مجددا در پروسه خشونت گرفتار شوند.»
به گفتهی او، همچنین خشونتهای خانوادگی، عشیرهای و قبیلهای هم تحت حمایت خانههای امن قرار میگیرند، چنانکه امروزه مسئولان این خانهها «آنقدر حساسیت دارند که هیچوقت یک زن مورد خشونت واقع شده، در صورتی که امنیت جانش تضمین شده نیست را تحویل خانواده یا شوهرش نمیدهند.»
او گفت: «هنوز فاطمه بریهی را فراموش نکردیم. او به خانه امن پناه برده بود اما بعد پدرش توانسته بود او را تحویل بگیرد. الان حساسیت خیلی بیشتر شده است.»
باباخانی همچنین از رسانهها و تلویزیون جمهوری اسلامی درباره عدم اطلاعرسانی فعالیت خانههای امن انتقاد کرد و گفت: «از مشکلات مراکز خدمات رسانه، دیر متوجه شدن آنهاست. از طرفی برخی مواقع حتا زنان یا دختران مورد خشونت واقع شده، اصلا نمیدانند حمایت قانونی از ایشان انجام میشود. آنها نمیدانند حتا اگر تلفنی نمیتوانند کمک بگیرند حداقل میتوانند به خانههای امن یا محلهای معین شده از سوی بهزیستی پناه ببرند. طبق قوانین مربوطه؛ به هیچ وجه بهزیستی حق بیرون کردن این افراد را ندارد.»
فاطمه باباخانی همچنین از تصویب نشدن «لایحه تامین امنیت زنان» نیز انتقاد کرد: «این موضوعات نیاز به مطالبهگری جمعی دارد. رسانهها در بیان این مطالبه بسیار نقش موثری دارند.»
او از کمکاری صداوسیمای حکومت در این زمینه انتقاد کرد: «یک بخش اصلی، قانونگذاری و اصلاح برخی قوانین است و بخش دیگر به زیرساختهای اجتماعی باز میگردد. ما نیاز داریم که در زمینه توقف خشونت علیه زنان و کودکان فرهنگسازی صورت بگیرد.»
ضعف کارکردهای آموزش و پرورش از دیگر مشکات مطرح شده توسط این فعال حقوق زنان است. او در اینباره گفت: «در این حوزه هم آموزش و پرورش و هم رسانه نقش مهمی دارند. البته آموزش و پرورش که با عملکردش به وخامت موضوع عمق میبخشد.»